eitaa logo
جهاد انتظار
2.1هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
485 ویدیو
50 فایل
برگزاری موکب بین حرم وجمکران هرسه شنبه. 🙇برگزاری مسابقات. 🎁اهدای جوایز در موکب و کانال. 💰نذورات. 💳کمک به مجموعه امام زمانی 6037691652291436 📬راه ارتباطی: @admin_jahadeentezar ☎️تلفن تماس:09010189844
مشاهده در ایتا
دانلود
🟣مقابله علامه طباطبایی با مرتاض‌هندی آیت الله زنجانی نقل میکند، پیش، مرتاضی از به آمده بود وادعاهای داشت.از جمله اینکه میگفت میتوانم انسان ها را با نیروی از زمین بلند کنم. تعدادی از مردم را بلند کرده بود. روزی امام موسی به او گفت مرا بلند کن، ما با خود کردیم سید موسی ذکری چیزی می گوید و این مرتاض را می کند. اما کمی تلاش کرد و آقا موسی را با حدود یک متر به هوا برد. ما سید صدر را که جوانی نو خط بود سرزنش کردیم که چرا ماها را بردی؟ سید گفت: می خواستم را بشکنم. ولی هر چه تلاش کردم گویی مرا بسته بودند و نمی توانستم از روی به زمین بپرم. مرتاض را نزد استاد خود علامه بردیم. برخی از ما که جمعی از علامه بودیم، ناامید شده بودیم. وارد علامه شدیم. گفتیم که این مرتاض از هند آمده و کارهای العاده می کند. علامه فرمود: مثلا چه کارهایی؟ گفتیم مثلا را روی هوا بلند می کند. هیچ در علامه بر انگیخته نشد و فرمودند خب مرا بلند کند، من به ادامه میدهم، او کارخودش را بکند. مرتاض مقداری دم و را درآورد و اورادی میخواند و مدتی طول کشید. علامه هم نوشتن. مدتی گذشت یک دفعه علامه سر خود را بالا آورد و نگاهی به مرتاض کرد ودوباره سرش راپایین انداخت. در هم شد اما دوباره ادامه داد. اوراد و اذکاری خواند، و هم در می‌آورد. مدتی گذشت دوباره سرش را لحظه ای بالا آورده و نظری به مرتاض انداخت و دوباره مشغول نوشتن شد. مرتاض که آثار و عصبانیت در چهره اش موج می زد باز هم ادامه داد و این بار کارهایش بیشتر طول کشید. بار سوم نگاهش را به او دوخت و اندکی طول داد. پا شد و وسایل خود را جمع کرد و باحالت فرار بیرون رفت. رفتیم و از وی پرسیدیم چه شد؟ نتوانستی؟ با گفت من تمام نیروی خود را بکار گرفتم تا وی راتسخیر کنم و بعد او را از زمین بلند کنم ولی ایشان نگاهی به من کردند و تمام اورادم باطل شد. به علاوه نفوذ نگاهشان جوری بود که کم مانده بود قبض شوم. دفعه دوم کم مانده بود جان مرا بگیرد. دفعه ی سوم هر چه بلد بودم بکار بردم تا تسخیرش کنم ولی این بار جوری نگاه کرد که انگار کسی میخواهد خفه‌ام کند. این بود که فهمیدم این روح را نمیتوان کرد وخیلی عظمت دارد. مرتاض که قدرت روحی یکی از پروردگان مکتب امام علیه السلام را دیده بود همان شب ازقم رفت وتمام برنامه هایش به ریخت. 📚منبع، سایت علامه طباطبایی به نقل ازآیت الله شبیری زنجانی(حفظه الله) 🌸اللهم عجل لوليك الفرج🌸 📱کانال مهدوی جهاد انتظار https://eitaa.com/jahadeentezar
هنگامی که به مدرسه می رفت چون ی او دور بود روزی یک به او برای کرایه ی می دادم. این پسر راههای طولانی را طی می کرد و این یک تومانها را جمع می نمود و هر گاه که من کمی دستم می شد و به پیدا می کردم، انداز خود را به من می داد. او تا زمانی که شد حتی یک بار هم یک لباس نو نپوشید، هر چه سعی می کردم تا برایش لباس نوی بگیرم نمی کرد. با آنکه سن کمی داشت ولی از بالایی برخوردار بود. گاهی به او می گفتم: «مادرجان چرا لباس نو نمی پوشی»، می گفت: «خجالت می کشم و احساس گناه می کنم، چون در مدرسه عده ای هستند که نمی توانند نو بخرند و لباسهایشان کهنه و است، اگر من لباس نو به تن کنم شاید دل آنها شود». به اش می گفت: «دایی لباس نو بخر، چند ماه آن را به تن کن، آن وقت به من بده تا ». می گفتم: «مادرجان این چه کاری است که تو می کنی؟». می گفت: «در مدرسه دانش آموز زیاد است، این طوری راحت ترم». هر گز نشد که من یک پیراهن یا نوی برای اصغر . 📚«مادر شهید عابدين(اصغر)بهفروز» 🌸اللهم عجل لوليك الفرج🌸 📱کانال مهدوی جهاد انتظار https://eitaa.com/jahadeentezar
🟣تشرف شیخ صدوق خدمت امام زمان عجل الله فرجه الشریف 🔰شیخ رحمه الله علیه نقل می کنند که شبی درباره و و برادران و که خداوند متعال به من عنایت کرده بود می کردم ناگهان به خواب رفتم در دیدم گویا در مکرمه هستم و دور الله الحرام طواف می کنم و دور هستم وکنار حجر الاسود ایستاده ام و به آن دست می کشم و آن را بوسم و می گویم خود را ادا کردم و به عهد و پیمانم پس ای حجر الاسود تو به وفاداری من شهادت بده که در این هنگام حضرت صاحب الزمان علیه السلام را دیدم که بر در خانه ایستاده من به حضرت سلام کردم و حضرت جواب سلام را دادند و :لم لا تصنف کتابا فی الغیبه(چرا درباره غیبت امامت کتابی نمی نویسی)من عرض کردم ای فرزند خدا درباره چیز های نوشته ام حضرت فرمودندکه اکنون کتابی را درباره غیبت امام بنویس و غیبتهای را هم ذکر کن این را فرمودند و سپس رفتند من از خواب شدم وتا صبح گریه و مشغول بودم. 📚کتاب کمال الدین و تمام النعمه/ص 2_4 🌸اللهم عجل لوليك الفرج🌸 📱کانال مهدوی جهاد انتظار https://eitaa.com/jahadeentezar
💠وَجَٰهِدُواْ فِى ٱللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِۦ ۚ هُوَ ٱجْتَبَىٰكُمْ :اوست که شمارا برگزیده است ای ملت اسلام ,یعنی چه برگزیده ؟یعنی شما را به صورت دردانه های ناز پرورده ای گذاشته کنار ,گفته این ها تافته جدا بافته اند ,گناه هم کردند ,اشتباه هم کردند,برخلاف فرمان ماهم عمل کردند، به نام این هاست ؟این حرفی است که ها هم برای خودشان مدعی بودند.این ها اشتباه می کردند,هر مسلمی هم این جور کند اشتباه می کند .خدا اسلام را انتخاب کرد ,اما قبل از اسلام بنی اسرائیل را هم انتخاب کرده بود .هر دو انتخاب از یک نوع است ؛به معنای انتخاب آماده ترین فرد برای بزرگترین . 📚طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن/ص86 🌸اللهم عجل لوليك الفرج🌸 📱کانال مهدوی جهاد انتظار @jahadeentezar
دقایقی_با_قرآن 💠لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا. 🟢دین این است ،آن که گفتند مخدر وافیون هاست ،چیز دیگری است .در قرآن ما نشانه های آن دین نیست .در عمل پیامبر ما ،در عمل رهبران ما ،نشانه هایی از آن چنان دینی وجود ندارد . که با می جنگد ،با آن چنا ن دینی هم می جنگد. ♻️امیر المومنین(علیه السلام) ما ، بزرگ اسلامی می گوید : را خدا فرستاد تا گنجینه های وخرد را در درون مردمان وانسان ها بر شورند وبر انگیزند،وَ یُثیروا لَهُم دَفائِنَ العُقول. ♻️پس هر چیزی که این هارا دفن تر کند ،نیروی خرد و انسان را زیر خروار ها خاک یا عصبیت یا پندار یا اختناق یا یا هر چیز دیگری مخفی وپنهان کند درست نقطه مقابل فلسفه انبیاست. 📚طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن/ص95 🌸اللهم عجل لوليك الفرج🌸 📱کانال مهدوی جهاد انتظار @jahadeentezar