#تقویم ماه #ذی الحجه
#روز #اول: روز #ولادت حضرت #ابراهیم عليه السلام_ازدواج حضرت #علی و حضرت #فاطمه سلام الله علیهما
#روز #هفتم: #شهادت امام محمدباقر عليه السلام
#روز #هشتم: روز #ترویه
#روز #نهم: روز #عرفه
#روز #دهم: عید#قربان
#روز #پانزدهم: #ولادت امام علی النقی(هادی)عليه السلام
#روز #هجدهم: عید سعید #غدیر
#روز #بیست وچهارم: روز مباهله
#روز #بیست وپنجم: #نزول سوره هل أَتى
📚مفاتیح نوین/۸۳۵
🌸اللهم عجل لوليك الفرج🌸
📱کانال مهدوی جهاد انتظار
https://eitaa.com/jahadeentezar
#تشرفات
🟣حاج #سید_عزیزالله_تهرانی به فرزندش می گوید:
ایامی که در #نجف اشرف بودم، مشغول به جهاد اکبر و #ریاضت های شرعی از قبیل روزه و نماز و ادعیه و... بودم.
چند روزی برای زیارت مخصوصه امام #حسین(علیه السلام) در عید فطر به کربلای معلّی مشرّف شدم و در مدرسه #صدر در حجره بعضی از رفقا #منزل نمودم.. روزی رفقا از من زمان برگشتم به نجف را #سؤال نمودند.
گفتم: من قصد #مراجعت ندارم و امسال می خواهم پیاده به #حجّ مشرف شوم و زیر گنبد مقدس سالار #شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) از خداوند متعال این مطلب را خواسته ام و امید اجابت آن را دارم.
رفقا ازگفتند: از بس ریاضت کشیده ای #مغزت عیب کرده است. چطور پیاده به حج رفتن برای تو بی زاد و توشه و مرکب و با وجود #ضعف مزاج ممکن است!
خلاصه آنقدر مرا #مسخره کردند که سینه ام تنگ شد و با حزن و اندوه فراوانی از حجره خارج شدم و به #حرم مطهر رفتم. زیارت مختصری کردم و متوجه سمت بالای سر مقدس شدم و با حزن تمام #متوسّل به سیّدالشهداء(علیه السلام) شدم.
به ناگاه دستی بر کتف من گذاشته شد. وقتی رو برگرداندم، دیدم #مردی است که ظاهراً از #اعراب بود. امّا با من #فارسی تکلّم نمود و مرا به اسم نام برد و فرمود: آیا می خواهی پیاده به حجّ #مشرف شوی.
گفتم: آری. فرمود: من هم #اراده حج دارم آیا با من می آیی؟
گفتم: بلی. فرمود: پس مقداری #نان خشک که یک هفته را کفایت کند، مهیّا کن و و #احرامت را بردار و فلان روز در فلان ساعت به همین جا بیا و زیارت وداع را بخوان تا به حجّ برویم.
گفتم: سمعاً وطاعةً.
چون روز #موعود شد، وسائل را برداشته و به حرم مطهّر مشرف شدم و زیارت #وداع را خواندم.
آن مرد در همان وقت مقرّر آمد و با هم از حرم مطهّر و صحن مقدس و از شهر کربلا بیرون رفتیم و تقریباً یک ساعت راه پیمودیم.
در بین راه نه او با من #صحبت می کرد و نه من به او چیزی می گفتم تا به برکه آبی رسیدیم. ایشان #خطیّ کشید و فرمود: این خط، قبله است و این هم آب اینجا بمان، غذا بخور و نماز بخوان. همین که #عصر شد، می آیم. بعد از من جدا شد و دیگر او را ندیدم غذا خوردم و #وضو گرفتم و نماز خواندم و آن جا بودم. ایشان عصر آمد و فرمود: #برخیز برویم. هفت روز به این شکل گذشت. صبح روز #هفتم فرمود: اینجا برای احرام مثل من غسل کن و احرامت را بپوش و مثل من #تلبیه بگو. من هم حسب الامر ایشان اعمال را به جا آوردم آنگاه کمی که رفتیم، ناگاه صدایی شنیدیم مثل صدایی که در بین #کوه ها ایجاد می شود. سؤال کردم: این صدا چیست؟
فرمود: از این کوه که بالا رفتی، شهری را می بینی. داخل آن شهر شو.
این را گفت و از نزد من رفت. من هم تنها بالای کوه رفتم و شهر عظیمی را دیدم. از کوه فرود آمده و داخل آن شهر شدم و از اهل آن پرسیدم: اینجا کجاست؟
گفتند: #مکه معظّمه. آن وقت متوجه حال خود شده و از #خواب غفلت بیدار شدم و دانستم که به خاطر نشناختن آن مرد، فیض عظیمی از من #فوت شده است همراهی درجوار حجت ابن الحسن العسکری. لذا پشیمان شدم اما #پشیمانی چه سود
📚برگرفته از کتاب ملاقات در میقات
🌸اللهم عجل لوليك الفرج🌸
📱کانال مهدوی جهاد انتظار
https://eitaa.com/jahadeentezar
#تشرفات
🟣تشرف شیخ صدوق خدمت امام زمان عجل الله فرجه الشریف
🔰شیخ #صدوق رحمه الله علیه نقل می کنند که شبی درباره #خانواده و #فرزندان و برادران و #نعمتهایی که خداوند متعال به من عنایت کرده بود #فکر می کردم ناگهان به خواب رفتم در #خواب دیدم گویا در #مکه مکرمه هستم و دور #بیت الله الحرام طواف می کنم و دور #هفتم هستم وکنار حجر الاسود ایستاده ام و به آن دست می کشم و آن را #می بوسم و می گویم #امانت خود را ادا کردم و به عهد و پیمانم #وفاداربودم پس ای حجر الاسود تو به وفاداری من شهادت بده که در این هنگام #مولایم حضرت صاحب الزمان علیه السلام را دیدم که بر در خانه #کعبه ایستاده من به حضرت سلام کردم و حضرت جواب سلام را دادند و #فرمودند:لم لا تصنف کتابا فی الغیبه(چرا درباره غیبت امامت کتابی نمی نویسی)من عرض کردم ای فرزند #رسول خدا درباره #غیب چیز های نوشته ام حضرت فرمودندکه اکنون کتابی را درباره غیبت امام #زمانت بنویس و غیبتهای #پیامبران را هم ذکر کن این را فرمودند و سپس رفتند من از خواب #بیدار شدم وتا صبح گریه و #دعا مشغول بودم.
📚کتاب کمال الدین و تمام النعمه/ص 2_4
🌸اللهم عجل لوليك الفرج🌸
📱کانال مهدوی جهاد انتظار
https://eitaa.com/jahadeentezar
#مناسبت_روز
#خواجه نصیرالدین طوسی(روز مهندس)
💠خواجه نصیرالدین طوسی #حکیم و #متکلم شیعی قرن #هفتم هجری قمری است.. برخی از علمای شیعه همچون علامه حلی، ابن میثم #بحرانی و #قطبالدین شیرازی از شاگردان وی بودهاند.
♻️نصیرالدین طوسی نویسنده #کتابها و رسالههای بسیاری در علوم #اخلاق، #منطق، #فلسفه، #کلام، #ریاضیات و #نجوم است. اخلاق ناصری، اوصاف الاشراف، اساس الاقتباس، شرح #الاشارات و... از آثار مهم و مشهور او هستند. او همچنین #رصدخانه مراغه و در کنار آن کتابخانه مراغه را با بیش از #۴۰۰ هزار جلد کتاب بنا نهاد.گفته شده خواجه نصیر مجبور به همراهی با برخی از حاکمان عصر خود شد؛ ولی توانست در این همراهیها آثار و تألیفاتی داشته باشد؛ به عنوان مثال در همراهی با هلاکو، تلاش کرد از میراث اسلامی که در معرض نابودی بود محافظت کند و به سبب اقدامات او پس از مدتی مغولان به اسلام گرویدند. خواجه نصیر در بغداد درگذشت و بنا بر وصیتش در حرم #کاظمین دفن شد. روز پنجم اسفندماه سالروز تولد خواجه نصیر، به یاد این دانشمند به عنوان روز #مهندس به ثبت رسیده است.
🌸اللهم عجل لوليك الفرج🌸
📱کانال مهدوی جهاد انتظار
@jahadeentezar
#مناسبت_روز
💠غزوه احد
♻️غزوه احد از #غزوههای مشهور پیامبر(صلی الله علیه وآله) با مشرکان مکه که در سال سوم هجری ،#هفتم شوال ،در کنار #کوه اُحُد به وقوع پیوست.
♻️قریشیان پس از شکست در #غزوه بدر و به خونخواهی کشتگان بدر، آماده نبردی دیگر به فرماندهی #ابوسفیان، با پیامبر(صلوات الله علیه) و مسلمانان شدند. نتیجه اولیه این جنگ، شکست مشرکان بود؛ اما گروهی از تیراندازان که پیامبر(صلوات الله علیه) آنان را به فرماندهی #عبدالله بن جبیر بر کوه عینین در سمت چپ کوه #احد قرار داده بود، به گمان پیروزی، کوه را ترک کردند. مشرکان نیز با عبور از همین منطقه، از پشت به مسلمانان حمله کردند و آنان را شکست دادند. در این جنگ، #خسارت سنگینی به مسلمانان رسید؛ از جمله #شهادت حدود هفتاد نفر از مسلمانان، شهادت #حمزة بن عبدالمطلب و #مُثلهشدن وی، جراحت بر صورت #پیامبر(صلوات الله علیه) و شکستن #دندان وی.
🌸اللهم عجل لوليك الفرج🌸
📱کانال مهدوی جهاد انتظار
@jahadeentezar