#حدیث_روز
#رسول #خدا صلیالله علیه و آله فرمود: خدای تبارک و تعالی از هر چیز #چهار شماره برگزید.
از #فرشتگان: #جبرئیل و #میکائیل و #اسرافیل و #عزرائیل.
از #پیغمبران #چهار نفر برای #مبارزه با #شمشیر: #ابراهیم و #داوود و #موسی و من و از #خاندانها #چهار خاندان: #خاندان #آدم و #نوح و خاندان #ابراهیم و خاندان #عمران را بر #جهانیان #برگزید.
از #شهرها #چهار شهر برگزید و فرمود: «و التین و الزیتون و طور سینین و هذا البلد الامین»
پس #مقصود از #تین #مدینه است و #زیتون #بیتالمقدس و #طور سینین #کوفه و #بلد امین #مکه.
از #زنها #چهار زن برگزید: #مریم، #آسیه، #خدیجه و #فاطمه سلامالله علیها
از #اعمال #حج #چهار #عمل را برگزید: #قربانی کردن و #صدا به #لبیک بلند کردن و #احرام و #طواف.
از#ماهها #چهار ماه که #ماههای #حرام هستند، برگزید: #رجب، #ذیالقعده و #ذیالحجه و #محرم.
از #روزها #چهار روز برگزید: #روز #جمعه، روز #ترویه (هشتم ذیالحجه)، روز #عرفه و روز #عید قربان.
📚 خصال صدوق/ترجمه مهری/ج1/ص249
🌸اللهم عجل لوليك الفرج🌸
📱کانال مهدوی جهاد انتظار
https://eitaa.com/jahadeentezar
💠شب #شهادت مولایمان امام صادق علیه السلام است ،قدری تفکر کنیم که آیا سرباز خوبی برای فرزندش #مهدی عجل الله فرجه هستیم ویا ادعای یاری داریم.
♻️سهل بن حسن #خراسانی آمد محضر امام صادق علیه السلام .گفت آقا چرا نشستید وحق تون را نمی گیرید در حالی که صد هزار #شمشیر زن ویارپارکاب دارید؟امام دستور دادند #تنور آتشی اماده کنند .وقتی شعله های آتش بالا رفت به سهل فرمود برو در تنور .سهل که خیلی ترسیده بودشروع به عذرخواهی کرد .در همین حال هارون مکی که از #شیعیان راستین حضرت بود وارد شد امام به او فرمود درون تنور بنشین .#هارون مکی بدون سوال وبی درنگ وارد تنور شد ودر میان آتش نشست .امام علیه السلام به #سهل فرمود :در خراسان چند نفر مثل #هارون داریم .سهل گفت : به خدا قسم یک نفر هم این گونه سراغ ندارم .
♻️قطعه ی گمشده ای از پر پرواز کم است یازده بار شمردیم ویکی باز کم است
این همه آب که جاریست نه اقیانوس است عرق شرم زمین است که سرباز کم است .
ای منتظر وعاشق امام زمان بنگر ودر حال خود قدری تفکر کن که آیا در یاری امام خود صادق وروراست هستی ویا تنها ادعای یاری در سر داری؟
💠جهادانتظار
🌸___♤♤♤♤♤♤♤___🌺
👀@jahadeentezar
🌸___°°°°°°°°°°°°°___🌺
#شهداء
💠شهید بایرامعلی ورمزیاری در دفتر خاطراتش می نویسد:
🔻بی هوش شدم در اثر جراحت ناشی از #خمپاره ،صبح 12/7/61بود ،بیدارشدم کسی کنارم نبود ،یک باره دیدم سیدی با لباس رزم که #شمشیر به طرف چپ خود بسته ،عمامه سبزی بر سر دارد به طرف من می آید .هر چقدر خاستم خود را از او پنهان کنم نشد فکر می کردم عراقی است ،دستی بر سرم کشید خیالم راحت شد خودی است . گفتم آقا چرا ما را نمی برند من تشنه ام ،مرا با دست خود آب داد.گفتم آقا جان شما کی هستید ؟من شما را نمی شناسم از فرماندهان هستید ؟ایشان با آرامی گفت :من کسی هستم که قبل ار حمله تو مرا با گریه صدا می کردی که ما را دراین حمله یاری کن ،یک باره فهمیدم که #امام_زمان علیه السلام است خاستم او را ببوسم دیدم کسی کنارم نیست .
📚کتاب وصال/ص109
💠جهادانتظار
🌸___♤♤♤♤♤♤♤___🌺
👀@jahadeentezar
🌸___°°°°°°°°°°°°°___🌺