eitaa logo
جهاد کبیر
101 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
4.5هزار ویدیو
34 فایل
اقتدار و جهاد کبیر تنها راه پیشرفت و مقابله با نفوذ است. مقام معظم رهبری مدیر کانال: سید علیرضا شریعت زاده +989352152503
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃 امام فطرت ها بر می‌گردم به دوران کودکی‌ام و آه می‌کشم، آه، آه. آه‌هایی از عمق جان، پر از سوز و گداز. چرا از وقتی که دلم پر از نور خدا بود و روی فطرتم را لکه‌های سیاه گناه نپوشانده بود کسی مرا با تو دوست نکرد!؟ چرا برخی خیال می‌کردند دوران کودکی دوران بازی است و در دوران بازی نباید از تو حرفی به میان بیاید و با من در بارۀ تو حرف نزدند. قبول، دوران کودکی دوران بازی است امّا مگر عشق‌بازی با تو چه کم از بازی‌های دیگر دارد. در دوران کودکی‌ام همه جور بازی کردم، جز عشق‌بازی با تو. کاش وقتی که خاله‌بازی را یادم می‌دادند و مرا به جای پدر یا مادر یا فرزند می‌نشاندند به من می‌گفتند که گاهی هم در نقش یک عاشق بازی کن و برای امامت ناز بریز و دلبری کن. آقا! کودکی‌ام را از دست داده‌ام. در سال‌های میانی عمرم هر چه قدر پیش می‌روم بیشتر می‌فهمم که چه قدر نیازمند صفای دوران کودکی‌ام هستم. باید آن دوره سرمایه می‌کردم ولی به دست باد دادم و رفت. حالا تو بگو با دلی که اسیر ظلمت‌های متراکم است چه باید کرد؟ می‌شود التماس کنم کودکی‌ام را برگردانی؟! کودکی‌ام اگر برگردد، با فطرتی که دست نخورده است عاشق بی‌چون و چرایت خواهم شد. شبت بخیر امام فطرت‌ها! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃سردار کار برخی‌ها نشان دادن کوچکی ماست. اصلاً انگار خدا مأمورشان کرده که به فرد فرد ما بفهمانند ما هیچیم. این روزها سالروز شهادت یکی از سربازان توست که پیش ما بود برای آن که بدانیم حقیریم و رفت تا یقین کنیم که هیچیم. چه قدر سوختی برایش؟ چه اندازه اشک ریختی در فراقش؟ به اندازۀ آه‌هایی کشیدی و قطره‌هایی که بر گونه‌ات جاری شد، شهادت سلیمانی پیام‌آور هیچ بودن ما شد. اگر او سرباز تو بود؛ ما کیستیم؟ در میان اوصاف حاج قاسم تو، من مبهوت مانده‌ام در این وصفش. او چگونه خودش را این اندازه هیچ می‌انگاشت؟ از هیچ انگاری حاج قاسم فهمیدم هر کسی که خودش را هیچ بشمارد، به قدری بزرگ می‌شود که خدا او را مأمور می‌کند دیگران را به هیچ بودن برساند. این چه سرّی است در آدم‌هایی که به هیچ بودن خویش می‌رسند که رفتنشان حتّی بیشتر از بودنشان ما را به آدم شدن نزدیک‌تر می‌کند. با رفتنش تنهاتر شدی. کاش حاج قاسمی بودم برای تو! شبت بخیر سردار! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
حقیقی ترین روزه دار خدا ✨باز هم ماه روزه شد و هلال ماه رمضان خودش را نشان داد به همه و باز هم من در آرزوی یک سحر با تو بودن یا یک افطاری با تو خوردن غرق شدم. ✨سحری را چه کسی برایت درست می کند عزیز دلم!؟ سر سفره سحری با که همسفره میشوی آقا!؟ ✨ در مناجات های سحری چه کسی همنشین توست؟ همسفره نمی‌خواهی؟ همراه مناجاتی چطور؟ باید چه کار کنم که لایق همراهی تو در مناجات با خدا باشم؟ ✨راستی افطار را چه کار می کنی آقا!؟ به استحباب افطاری دادن که عمل می کنی، چه کسانی مفتخر به دعوت تو می شوند؟ ✨ پیکی میفرستی دم خانه شان یا خودت دانه دانه سر می زنی بِهِشان و دعوتشان میکنی به افطاری. چه کار کنم که مرا هم دعوت کنی؟ ✨شب اول است محبوبم! باز هم سی شب انتظار که شاید سحر یا افطار با تو همسفره و همراه شوم. شبت بخیر حقیقی ترین روزه دار خدا. @abbasivaladi
🌷سالروز شهادت استاد شهید مرتضی مطهری و روز معلم گرامی باد. ༺༻ ༺༻ ༺༻ ༺༻ 🍃معلّم دیکته ‌گفت. همه بیست شدند. من بیست غلط داشتم و دیکته‌ام را صفر گرفتم! 🍃معلّم گفت بنویسید: من توت را دوست دارم. من نوشتم: من تو را دوست دارم. این یک غلط. معلّم گفت بنویسید: دریا آرام است. من نوشتم: دریا مایۀ آرامش است،‌ اگر دریا تو باشی. معلّم نوشته بود: با ارفاق یک غلط. 🍃معلّم گفت بنویسید: شادی با ورزش، توانایی با دانش. من نوشتم: شادی با تو، توانایی با تو. 🍃من صبح تا شب اگر ورزش کنم باز هم بی تو احساس شادی نمی‌کنم و اگر علّامۀ دهر شوم جهالت از سر و رویم می‌بارد،‌ اگر تو را نداشته باشم. معلّم دو غلط برایم گرفت. 🔹ادامه متن ادبی در فایل پی دی اف 👇👇👇👇
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🌃 | شبت بخیر فرمانده! 🌱 امشب با خودم داشتم فکر می‌کردم که اگر تو بیایی و ما سرباز پا در رکاب تو شویم، آیا هر چه فرمان دهی، همان است که ما دل‌مان می‌خواهد؟! 🌱 یا ممکن است فرمان‌های تو خلاف میل‌مان باشد؟ البته نه فقط میل دنیایی‌مان؛ مثلا ممکن است جایی که یقین داریم باید حمله کرد، امر به صبر کنی؟ یا جایی که شک نداریم که باید صبر کرد، تو فرمان حمله صادر کنی؟ وقتی شوق شهادت داریم، تو فرمان بدهی که پشت جبهه بمانیم و وقتی دوست داریم پشت جبهه باشیم، تو ما را به خط مقدم بفرستی؟ 🌱 به این سؤال‌ها که فکر کردم از خودم پرسیدم، وقتی با این فرمان‌ها روبرو شوم، روبرویت می‌ایستم یا فرمانت را روی چشمم می‌گذارم؟ راستش نتوانستم محکم به خودم جواب بدهم و از خودم ترسیدم و بر خود لرزیدم. 🌱 آقا! ایمانم را به خودت راسخ کن! شبت بخیر فرمانده! @abbasivaladi