eitaa logo
جهاد علمی 🇵🇸🇮🇷
6.1هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
665 ویدیو
132 فایل
| ﷽ | [کانالِ مجموعه ی آموزشی تربیتی جهاد علمی] اینجا در کنار هم فرهنگ جهادی رو به عرصه علم می کشونیم😇📚📿 •تبلیغ و تبادل @tab_jahadelmi313 •سوالات و پیشنهادات @jahaadelmi313 •کانال کنکوری هامون @ayande_sazan_mostafayi
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ❤بسم الرب الحسین❤ ‌ ✔‌حماسه مقدس! ‌ می‌دانستم حماسه یعنی شدت و صلابت، شجاعت و حمیت. اما تمام این مفاهیم انتزاعی در چه ماجرایی می‌گنجید؟ سراغ گوگل رفتم، رمان های حماسیِ تعریف شده ی گوگل را دیدم: ارباب حلقه ها، شاهنامه، لوسیاد ها و... عجب! اما مطمئن بودم، هیچ یک از آنها دارای غایت تقدس نیستند! مقدس بودن حماسه یعنی آن کسی که روحش برای خودش موج نمیزند، برای نژاد، قاره، کشور و قومیت خود موج نمیزند، او اساسا چیزی که نمی‌بیند شخص خودش است! او فقط حق و حقیقت و بطور کلی خودش را می‌بیند... اما من می‌دانستم که در تمام افسانه ها و قصه های حقیقی اغلب شخصیت های حماسی جنبه نژادی و قومی دارند، چه داستانی می‌توانست یک شخصیت حماسی داشته باشد که حماسه ی مقدسی را آفریده باشد؟ داشتم از پیدا کردن حماسه ای که حماسه انسانیت باشد و نه قومیت نا امید میشدم... تصمیم گرفته بودم کلا این موضوع را فراموش کنم، صفحه اینستاگرامم را باز کردم گمانم رزق روز اول محرمم را گرفتم عجب رزقی! استوری اول را که نگاه کردم نوشته بود: "امام حسین ❤(علیه السلام) یک شخصیت حماسی دارد و حماسه امام حسین ❤(علیه السلام) مقدس است. اما حماسه امام حسین❤ (علیه السلام)، حماسه انسانیت است نه قومیت . امام برای کل بشریت حق و حقیقت حماسه آفرید، شجاعانه و با حمیت برای برپایی حق ایستادگی کرد. امام سرود انسانیت است. منبع: کتاب حماسه حسینی، شهید مطهری💙" من شرمنده از اینکه حماسه حسینی را که سرود انسانیت و پاسخ سوالاتم بود را به خاطر نیاورده بودم به پرچم سیاه "یا اباعبدلله❤(ع)" خیره شدم... منی که سینه زن سید الشهدا❤(ع) هستم، تا چه اندازه حماسه آفرینم؟ برای چه چیزی حماسه می‌آفرینم؟ حق و حقیقت، قوم و نژادم یا کل بشریت؟! 🌱 @jahadelmi313🌱
❤️بسم الرب الحسین❤️ اینکه برخی انسان ها به دنبال سیاست هستند را قبول دارم. اما اگر بگویید تو که انسان نیستی را چه به سیاست؟ برایم قابل قبول نیست... سال های سال است، از زمانی که شهادت مادرِ حسین (ع) ❤️ و دست های بسته حیدر کرار (ع) را دیدم، ترغیب شدم که بفهم حق با کیست؟ و تمام عمرم را برایش گذاشتم... روز هایی بهشتی را در کنار حسینِ فاطمه (س) ❤️ و روز هایی را کنار حسنش (ع) نفس کشیدم... روز هایی را در دربار معاویه ملعون و روز هایی را در دربار پسرش یزید لعنت الله علیه گذراندم... من لحظه به لحظه آن دوران را دیدم و با وجودم لمس کردم... با دو بالم و با تک تک پر هایم... خوب به یاد دارم مردمِ قدر نشناسِ کوفه را، تنهایی پسر عقیل را، خوب به یاد دارم فریاد هل من ناصر ینصرنی حسین (ع) ❤️ را، گوش های پاره رقیه (س) را... و من آن عصر حزن ناک وقتی سرِ حسینِ فاطمه (س) ❤️ را بر روی نیزه دیدم با او عهد بستم. عهد بستم که حقیقت دشمنانِ حسین (ع) ❤️را به گوشِ هر که میتوانم برسانم، از منجیِ آخر الزمان، مهدی (ع)، چیز هایی شنیده‌ام و می‌خواهم امروز با امت آن زمان دردِ دل بگشایم و به عهدم عمل کنم تا آنان چشم گشوده و دشمن شناس شوند و امامشان را تنها نگذارند... معاویه و یزید هر دو فاسق و فاجر بودند، معاویه حیله گر، زرنگ، فوق العاده سیاس و زیرک و منافق بزرگی بود. او در پنهان خلاف اسلام عمل می‌کرد و با اسلام دشمنی داشت، اما در نهان ظواهر اسلام را حفظ می‌کرد و این یکی از عللی بود که باعث شده بود که حسنین (ع) نتوانند قیام کنند و مجبور به سکوت شوند. اما یزید نه نتها مرد فاسق و فاجری بود، بلکه متظاهر و متجاهر به فسق بود و شایستگی سیاسی هم نداشت. معاویه و بسیاری از خلفای آل عباس می‌دانستند که برای حفظ قدرتشان باید ظواهر اسلام را رعایت کنند و اگر اسلام نباشد آنها نیز نخواهند بود. ولی یزید ملعون این شعور را هم نداشت، آدم هتاکی بود. خوشش می‌آمد به مردم و اسلام بی‌اعتنایی کند، حدود اسلام را بشکند. یزید علنا مشروب می‌خورد و مست وارد مجلس می‌شد، با سگ و یوز و میمون انس و علاقه خاصی داشت. معاویه هم شراب می‌خورد، اما هیچ جا ندیدم که علنا مشروب بخورد یا مست وارد مجلسی شود. معاویه برای مبارزه با اسلام و فراهم کردن زمینه‌های نابودی آن دست با حقه هایی زده بود. همانند جعل احادیثی که در آن خلفا مدح می‌شدند و امیرالمومنین (ع) مذمت می‌شد. معاویه ملعون مردم را مجبور میکرد که بعد از نماز حتما امام اولمان را لعن و نفرین کنند، آن زمان کسی جرئت نداشت علنی از امام علی (ع) سخنی بگوید. یکی از راحت ترین راه ها برای غلبه دشمن بر عامه مرد عدم آگاهی آنهاست و کار دیگر معاویه که تکیه بر جهل و عدم آگاهی مردم بود. مردم جاهل بودند، مثلا من با چشمان خودم دیدم که معاویه نماز جمعه را چهارشنبه خواند همه به او اقتدا کردند و حتی یک نفر نگفت چرا روز چهارشنبه!؟ یا به یاد دارم که فردی از شام ناقه «شتر ماده» کوفی را دزدید رفتند پیش معاویه، کوفی گفت این ناقه من است، شامی گفت نه جمل من است و پنجاه نفر شاهد آورد، معاویه ناقه را به شامی داد و دو برابر پولش را به فرد کوفی داد و گفت به علی بگو افرادی ساختم که فرق ناقه و جمل را نمیدانند، با اینها به جنگ تو می آیم! اینها را برایت تعریف کردم که بدانی، شمشیر تو آگاهی، بصیرت، اطاعت از امام، زیرکی و به روز بودن اطلاعات علمی، دینی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... است. یکی از درسهایِ مکتب عاشورا دشمن شناسی است، شما را به حسینِ فاطمه(س) ❤️ قسم میدهم که شما مثل اهل کوفه نشوید. که بعد از دعوت مولایتان، یاورش باشید و دعا هایتان برای آمدنش همچون نامه های کوفیان نشود. حسینِ ❤️ زمانه تان را بشناسید و به موقع، تا آخرین قطره خون پایش بایستید. منابع : حماسه حسینی جلد 1 استاد شهید مطهری ، فصل ششم ، صفحه 188،189 سخنان استاد علی غلامی، کتاب حماسه حسینی جلد اول، طلیعه حکمت 🌱@jahadelmi313🌱
♥بسم رب الحسین♥ . عجب هجمه های عجیبی! هجمه هایی که بعدا فهمیدم بوی توطئه از آن‌سوی مرز ها را داشتند... تا دو روز بعد از بحث آن روز کلاس ذهنم درگیر بود. باقرنیا را می‌شناسی؟ همان که خیلی خوش رو و قدبلند است، درست ردیف یکی مانده یه آخر می‌نشیند، می‌گفت: "شعار های حسینی ❤️ برای همان حدود هزار و چهارصد سال قبل است!" می‌گفت: "بعد عاشورا، تنها کاربرد این واقعه گریه کردن بوده! چون شعار های امام حسین ❤️ قدیمی هستند و دیگر کاربردی ندارند!" خب راستش من آن روز نتوانستم چیزی بگویم، چون با شعار های امام آشنا نبودم. اما غیرت شدیدی که به این خانواده دارم، موجب این شد که به محض برگشت از کلاس به دنبال پاسخی برای این صحبت ها بروم، بعد از نیم ساعت به صفحاتی از کتاب حماسه حسینی 💙 رسیدم که پاسخ سوالاتم را در پس آن جملات دیدم. "شعارهای اباعبدالله علیه السلام ❤️ از ابتدای حرکتشان از مدینه تا لحظه غروب عاشورا و بعد از آن اسارت اهل بیتشان سراسر بیزاری از ذلت است . یکی از شعارهای مولایمان در روز عاشورا این است (ألمَوت ُ أوْلي مِن رُكوب الْعارِ والعارُ أوْلي مِن دُخولِ النَّار) نزد من مرگ از ننگ ذلت و پستی بهتر، عزیزتر و محبوبتر است. این شعار، شعار آزادی، شعار عزت، شعار شرافت است. برای یک مسلمان واقعی مرگ همیشه سزاوارتر است از زیر بار ننگ ذلت رفتن. امام در کربلا تشنگی, کشیدن اهل بیتشان تشنگی کشیدند اما ذره ای حتی ذره ای روح بزرگ و بزرگوارشان را ذلیل نکردند." و دیدم که چقدر زندگی ما به این شعار گره خورده است، خدا رحمت کند امام راحل را این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است. انقلاب اسلامیِ ما، دفاعِ مقدسِ ما، تحملِ ملت ما در برابر فشار های اقتصادی، در برابر تحریم، همه و همه نشان می‌دهد که شعار های امام حسین (ع) ❤️ شعار های محیی هستند، شعار های ما هستند و بسیاری از مردم ما بزرگ شدگان مکتب عاشورایند. وقتی پاسخ سوالاتم را گرفتم، تمامِ وجودم یکصدا می‌گفت: "الحمدلله الذی خلق الحسین(ع)" منبع: حماسه حسینی جلد 1 استاد شهید مطهری، فصل پنجم، صفحه 171_174 🌱@jahadelmi313🌱
♥بسم رب الحسین♥ . پرده های صحنه به کنار می‌روند، نیمی از صحنه را نور سفید در برگرفته و نیم دیگر تاریک است، راوی درست در مرز نور و ظلمات ایستاده، با لحن حماسی شروع به روایت می‌کند: *حادثه کربلا دو صفحه دارد. صفحه تاریک و ظلمانی و صفحه سفید و نورانی، هر دو بی‌نظیرند.* (در حالی که کل صحنه تاریک شده و فقط دایره ای نور بر روی مجری است ادامه می‌دهد) *در صفحه تاریک ردپای ظلم، قساوت قلب* (صدای گریه بچه نوزاد پخش می‌شود.) *کشته شدن جوان،* (صدای سم اسبان که بر زمین کوبیده می‌شود زیر صدای راوی میشود.) *تشنگی، آتش، اسارت و مظلومیت* (در اینجا صدای جیغ زنان و دختران پخش میشود.) *و غلبه معاویه به چشم می‌آید.* (نور سفید قسمت جلوی صحنه را فرا می‌گیرد.) *در صفحه روشن که کمتر به آن پرداخته میشود دیگر خبری از غلبه پسر معاویه نیست، ردپای غیرت، مردانگی حق پرستی، زمان شناسی، انسانیت و حقیقت به چشم می آید.* (کم کم کل صحنه روشن میشود و روی سن افرادی مشخص می‌شوند که به صورت صف ایستادند و صورت هیچ یک معلوم نیست. اولین نفر سمت راست با لباس سبز رنگ، بازیگر نقش امام حسین (ع)❤️ است، گریم چند نفر بعدی نشان دهنده این است که یاران عاشورایی ایشان هستند و تا نفرات آخر صف افرادی هستند که به ترتیب لباس خلبانی، بسیجی، دریانوردی، سپاهی، چریکی و کت و شلوار به تن دارند و لباس های آنان نشان از تغییر زمان دارد.) *امام حسین علیه السلام ❤️ یک تن نیست که سرش بالای نیزه میرود امام یک مکتب است که با شهادتش زنده تر میشود. هنوز هم برای عاشورایی شدن فرصت هست. نکند جا بمانیم!* ( هنگام صحنه های جنگ، حمله و سوزاندن خیمه ها که در این قسمت اجرا می‌شود و به جز صدای شمشیر ها، سم اسبان و جیغ دختر بچه ها فقط صدای راوی در سالن می‌آید. ) *به گوش دل باز صدایی می‌رسد، صدایی از کربلا، گویی کسی با تباکی و بکا روضه‌ی مکشوف میخواند، هنوز هم تن عریان امامی ته گودال غریب است... هنوز هم حسین ابن علی ❤️ منتظر حر و حبیب است.... هنوز هم جنگ بین خیر و شر جنگی نا برابر است... هنوز هم دست شومی در پی ربودن یک معجر است... هنوز یک صدایی از کربلا می‌آید، صدای اربابت را‌ می‌شنوی یا نه؟ آقا ما را صدا می‌زند! حضرت زینب (س) در خیمه ها چشم به راه ماست... همسفر بیا به کربلا برویم! عاشورا هنوز به شب نرسیده است. حالا که خون شهادت طلبی در رگ هایمان جاریست، هر فراز ناحیه برای ما آینه بصیرت است... ما یقین داریم که بهترین راه رسیدن به حسین ❤️ پیروی از شهداست... اگه میخواهی در میدان بلا از حسین ❤️ این زمان جدا نشوی، بیا به کربلا برویم... عاشورا هنوز به شب نرسیده است...* (صحنه بعد سنگین و غم زده است و همه جا را خاک و خون گرفته است... سر هایی بالای نیزه قرار گرفته اند و آهنگ غمناکی زیر صدای راوی است.) *مکتب امام حسین(ع)❤️ مکتبی است که بزرگترین ظلم را ما درحقش کردیم با در پای این مکتب ننشستن. من و تو قرار نیست حقی از امامان ضایع کنیم. پای این مکتب مینشینیم و خط به خطش را روی صفحه دلمان می‌نویسیم تا ظهر عاشورا باز تکرار نشود...* (در هنگام صحبت راوی کل صحنه را نور سبز فرا می‌گیرد، با رسیدن به پایان جملات، کم کم پرده ها کشیده می‌شود و تمام) 🌱 @jahadelmi313🌱
‌🍃‌‌ ❤بسم رب الحسین❤ 🍃‌ ‌ ‌گاهی باید فارغ از دنیایِ آرایه ها، بدون تلمیح و تشخیص و جناس و...، بگویی:🍀 بیا کمی خودمانی حرف بزنیم!🍀 بگذار حرف هایم را با یک سوال شروع کنم، اینکه بیایی و ببینی سرِ امامت بر روی نیزه است و تو به او نرسیده ای، خیلی سخت است نه؟ یاد طرماح بن عدی می‌افتم! مردی کوفی که از یاران (ع) و  (ع) بود. او بعد از د‌یدار  (ع) در راه ، قصد دیدار با عیال و قبیله خود کرد. امام به او گفت سر وقت بیا.‌ ●《سر وقت بیا یعنی نرو! خیلی زود دیر می‌شود! دیر نکنی ها. جا نمانی!》●‌ طرماح به شتاب رفت، به شتاب برگشت که سر امام بالای نیزه بود.  ... و این نیست که بگوییم کارایی اهل سرعت بودن برای آن دوران و واقعه  بوده است. میدانی چه کسانی به  می‌رسند؟ همان اهل سرعت ها! خداوند رحمت کند  را... 🍃"کسانی به امام زمانشان خواهند رسید که اهل سرعت باشند و الّا تاریخ کربلا نشان داده که قافله حسینی معطل کسی نمی ماند..."🍃 پس شیعه مومن باید  باشد، باید سر بزنگاه  باشد، گوش به فرمان  اش باشد، قدرت  و  درست و سریع کلام مولایش را داشته باشد، (🌱در پرانتز بپرسم، چقدر به کلام های رهبرمان گوش می‌سپاریم و آن ها عملی می‌کنیم؟ در دلتان پاسخ دهید، چقدر در تصمیم گیری ها نظر رهبر را تاثیر میدهید؟ حتی برایِ ایرانی بودن کالایی که می‌خرید.🌱) دیگر اینکه شیعه مومن باید بداند زمان سکوت و نطق کردن کی هست؟  باید بداند در چه موقعیتی و چه بگوید؟  در کجا چه بکند؟ (🌱پرانتز دوم را باز کردم. خواستم بپرسم که چقدر به دنبال افزایش بصیرتمان بودیم؟ راستی این فضایِ خودمانی عجب فرصت خوبی اس برای یادآوری این صحبت نایبِ برحقِ امام زمانمون، حضرت آقا: «موضوع دیگری که بارها گفته شده و شخص امام هم فرمودند، بنده هم... باز تأکید کنم و تکرار کنم، ترغیب و روی آوردن به آثار شهید مطهری است.» «بروند كتاب‌های او را بخوانند، آثار او را طبقه ‌بندی كنند و در میدان فكر و اندیشه، همچون یك مشعل از آن استفاده نمایند.»🌱)‌ ‌●پس شیعه واقعی باید اولویتهای زمانش را بشناسد.●‌ باید ماموریتش را در دنیا به ☆نحو احسن انجام دهد☆! حرفم را با یک دعا تمام می‌کنم، ❤ای خدایِ مهدیِ صاحب زمانِ ما! "ما را از یارانِ زمان شناس و شیعیان واقعی امام زمانمان قرار بده."❤ بلند بگو "الهی آمین"💙 . ✏منابع استفاده شده در نوشتن متن: کتاب  جلد اول استاد شهید مطهری، سخنان استاد دکتر علی غلامی ، فصل پنجم 📍@jahadelmi313📍