(بسم‌رب‌شهادت🥀)؛

‹ 📸 › . . شخصی از حضرت‌آیت‌الله‌بهجت(ره) پرسید: «چگونه درب خانه امام‌عصر(علیه‌السلام) را بکوبیم که بهترین راه باشد؟» پاسخ فرمودند: «دعا برای #امام_زمان(عج) اگر فقط لسانی نباشد و قلبی باشد ، مگر می‌شود در جلب محبت بیشتر او به ما و ازدیاد محبت ما به او مؤثر نباشد!»

📚حدیث دلتنگی صفحه۲۲۶

السَّلامُ‌عَلَیک‌یاخَلیفَةَ‌اللهِ‌فےارضِھ^^! ‹ ↵#سلام‌باباجان🌤 › • . jihadmoghnie⁵⁹

໑🤍⛓ • . طُـ‌ مرا جـــان و جـــھانــے ... چـه کـــنم جـــان و جـــــ🌎ـــــہان را ؟(؛ 💌¦↫#روزتون_شہدایۍ🕊✨ 📿¦↫#شہید‌جھادعمادمغنیھ💙! ⌈.🌱.@jahadesolimanie⌋

(📚🪴) شب قبل از خواب رفتم سراغ کتاب خوندن ، دیدم حس و حالش نیست ، اما برای اینکه وقتم تلف نشه یه سخنرانی کوتاه از حاج اقا قرائتی در موضوع تفسیر قرآن گوش دادم راجع به آیات اولیه سوره بقره بود ، میگفتند طبق این آیات ، یکی از ویژگی های افراد با تقوا این هست که به غیب ایمان دارند و یکی از موارد چیزهای غیبی ، امام غائب یعنی امام زمان (عج) هست خیلی برام جالب بود، خیلی هنوز قرآن خوندن رو مسلط نبودم ، اما بیشتر قرآن رو از روی ترجمه فارسی ساده و روان خونده بودم جایی ندیده بودم اسم امام زمان (عج) در قرآن باشه اما با این تفسیری که ایشون کردند فهمیدم که موارد مربوط به امام زمان (عج) هم در قرآن هست ، حتی اگر اسم ایشون نباشه گفتم فردا تو راه مدرسه از بابا سوال می کنم پیش خودم جواب هایی که بابا هادی امروز به من داد درباره اینکه چرا قرآن ، دستکاری نشده رو مرور کردم تا فردا چطور به ساسان بگم دلم خیلی براش می سوزه دوست داره بیاد سمت خدا و نماز ، اما خانوادش نمیذارن و همراهش نیستن اگه همینطوری بخواد شبهه و سوالات زیاد به ذهنش برسه ، خیلی براش خطرناک میشه کاری نمی تونستم براش بکنم ، براش دعا کردم ، از حاج اقا عسکری شنیده بودم که هرکس برای دیگران هر دعای خیری بکنه ، خدا چندین برابر همون مورد خیر رو به خود اون فرد دعا کننده میده موقع نماز صبح که شد دلم طاقت نیاورد تا صبر کنم موقع رفتن به سمت مدرسه سوال رو از بابا هادی بپرسم دیدم بابا تو اتاق هال داره نماز میخونه رفتم بهش اقتدا کردم ، بابا هیچوقت دوست نداشت تو جمع دوستان و فامیل ، پیش نماز بشه ، می گفت مسئولیتش سنگینه ، اما تو خونه برای تشویق من به نماز جماعت همیشه می گفت هروقت دارم نماز می خونم و بیداری و حالش رو داری ، به من اقتدا کن ادامه دارد... ✍️ احسان عبادی #رمان_محمد_مهدی 37 『 @jahadesolimanie 』

(🕌💚) . . ما از دمِ ‌مــسـیـح‌ شـنـیـدیـم ‌این ‌سـخـن … صد مرده، ‌زنده ‌میشود از ذکر یاحسن …‌(: #السلام‌علیڪ‌یاحسن‌بن‌علی✋🏻 ｢➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ｣

به امام خمینی(ره) علاقه عجیبے داشت و همیشه پیامها و سخنرانیهاے امام(ره) را مطالعه و پیگیرے و تحلیل مےنمود و همه اوقات با یک حرمت و حسرت خاصے نسبت به امام(ره) از ایشان یاد میکرد و اطاعت کامل خویش رانسبت به فرامین امام(ره) ابزار میکرد. +شهیدسیدعبدالرضاموسوے🌷 یک سال عید غدیر در تابستان ‌افتاده بود شب به مادرش سفارش میکرد که امشب، برای سحر غذا درست کن، تا فردا که عید است روزه بگیرم! مادرش‌ رو به من گفت و من گفتم لازم نیست، همین که او قصد روزه گرفتن را کرده است خوب است، صبح او را دعوت می‌کنیم که افطار کند،به این ترتیب هم او ثواب روزه را برده است و هم ما که او را دعوت کرده ایم، او را برای سحر بیدار نکردیم، اما خودش براے نماز صبح بیدار شد و بعد از دعا و نیایش خوابید، موقع صبحانه هر چقدر مادرش به او گفت: که پسرم بیا و صبحانه ات را میل کن، سر سفره حاضر نشد و در جواب گفت: من نمی‌خورم، همراه عده‌اے براے تبریک عید منزل سادات رفتیم، حسین نیز همراه ما آمد، در آنجا از او پذیرایے شد، ولی باز هم چیزے نخورد، وقتے به منزل برگشتیم سر سفره نهار نیز آماده نشد، وقتے دلیل را از او جویا شدم در جواب گفت: من روزه هستم،به‌ او‌ گفتم: پسر جان این همه ما اصرار کردیم و به منزل سادات رفتیم چرا روزه خود را افطار نکردے هم آن‌ها و هم تو از ثواب روزه بهره ببرے!! حسین در جواب من گفت: پدر جان نابرده رنج گنج میسر نمیشود، خلاصه آن روز گرم تابستان حسین روزه خود را نگه داشت و چیزے نخورد …(پدرشهید) +شهیدحسین‌شاه‌حسینی🌷

'📖' خطبه‌ے‌سوم‌نهج‌البلاغه ۳:شِکوه‌ازعُمَروماجراے‌خلافت ⊰🎙⊱|‌#ایلیا¹¹⁰ 『 @jahadesolimanie 』

<🌱⛅️> باباے مهربونم، دلم برات تنگ شده براے اون خنده هات، خیلے دلم تنگ شده … امروز میخواهم از کسے صحبت کنم که همیشه با من است! چند روزے است که عده اے فکر میکنند که باباے من مرده است اما نمےدانند که من هم مثل همه شما پدر دارم و با او حرف می زنم و نگاهش میکنم و با او بیرون مےروم و گاهے نیز مثل همه شما با او بازے میکنم و البته تنها یک فرق کوچکے با شما دارم این است که پدرم عکسے در کنار طاقچه اتاق ماست …‌! الان هم که با شما صحبت میکنم باباے عزیزم کنارم ایستاده و روے سرم دست میکشد تا احساس تنهایے نکنم …(: پ.ن:‌دلنوشته‌فاطمه‌دخترشهید🍃!(: 💛⃟🔗¦↫#شهیدانھ🌸 💜⃟🔗¦↫#شهیدمحمدبلباسے ـ ـ ـ ـ ــــــــــــــ ـ ـ ـ ـ ｢➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ｣

⊰🎂⊱ در همان کودکے شجاع و نترس بود پدرش او را به همراه خود به مسجد میبرد حضور او در مسجد و بسیج باعث شد که رفتار و گفتارش با اخلاق اسلامے زینت داده شود، او در همان ابتدا با احکام اولیه و قرآن و تعالیم دینے آشنا شد، از آنجایے که همیشه خنده بر لب داشت رابطه صمیمے و عاطفے با دوستانش پیدا کرد، آنقدر گرم و صمیمے بود که در اولین برخورد هر کس شیفته او میشد ،از سن هشت سالگے به بعد مرتب در نماز جماعت‌حضور‌داشت‌و با دوستانش هر سال در اعتکاف شرکت میکرد …‌! #شهیدانه♥️" #سالروز_ولادت🧁" #شهیدعباس‌دانشگر🌦" ｢➜• jαнαdeѕolιмαɴιe ｣