فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
໑♥️⛓
•
.
شرحدلتـنگۍمنبۍطُفقـطیکجملہسـت..
تاجنـونفاصلهاۍنیستازاینجـاکہ منـم:)🌿
🎥¦↫#کلیپ🌤🌿!
💌¦↫#روزتون_شہدایۍ🕊✨
📿¦↫#شہیدجھادعمادمغنیھ💛!
⌈.🌱.@jahadesolimanie⌋
(📚🪴)
تا اینکه خانم معلم اومد سمت من و ساسان !
دیگه داشتم از هیجان می مردم، قلبم خیلی تند داشت می زد
زیر چشمی مراقب ساسان هم بودم ، دستپاچه شده بود...
خدایا ، یعنی میشه جایزه رو من بگیرم؟
اخه این جایزه یه لذت دیگه داشت از بقیه جایزه هایی که خانم معلم یا پدر و مادرم برای خریده بودن متفاوت تر بود
جایزه ای که خود خدا به من داده!
چون سوال درباره خدا رو جواب داده بودم
یاد صحبتهای یکی از مشاورین دینی تو تلویزیون به معلم ها و خانواده ها افتادم که داشت می گفت یکی از بهترین راه های تشویق بچه ها به سمت خدا و دین ، تعیین یک سری وظایف از جمله پاسخ به سوال یا نمازخواندن یا هرچیز دیگه و بعد اون ، هدیه دادن به کسانی که خوب انجام دادن ، هست
با این راه بچه ها با ذوق و شوق مسائل دینی خودشون رو یاد می گیرن و یه انگیزه بالایی براشون پیدا میشه
بابا هادی هم همیشه برای من از این کارها میکنه
دوچرخه ای که خونه دارم رو به خاطر یاد گرفتن تفسیر سوره ناس و فلق طبق تفسیر حاج اقا قرائتی ، برام خریده بود
همه اینها داشت تو ذهن من مرور میشد و خانم معلم هم لحظه به لحظه داشت نزدیک تر میشد...
نگاه همه بچه ها اومد سمت ما
دیگه هرچی چشم تو کلاس بود ، داشت من و ساسان و کادوی داخل دست های خانم معلم رو نگاه می کرد...
یه کادو بیشتر نبود، یا می رسید به من یا ساسان
اما کدوم یکی از ما ؟
اصلا جایزه چی می تونست باشه ؟؟؟
به نظر نمی رسید اسباب بازی باشه
اما اصلا هرچی که باشه ، مهم این هست که جلوی جمع جایزه می گیرم
خانم معلم اومد جلوی من و ساسان و ایستاد.
نگاهی به من کرد ،
پیش خودم و تو دل خودم گفتم آخ جااااااااااااااان
مال من شد!
یهو دیدم نگاه خانم معلم رفت سمت ساسان...
حالا این نوبت ساسان بود که بیشتر دست و پاش رو گم کنه...
یعنی جایزه داشت به ساسان می رسید؟؟؟
تا اینکه خانم معلم یک مرتبه اسم من رو صدا زد!
یعنی وااااااااااااااااااااااااای
جایزه برای من شد
ادامه دارد ..
✍️ احسان عبادی
#رمان_محمد_مهدی 62
『 @jahadesolimanie 』
(🌱✨)
ایـن خیلـی مهـم اسـت .
ایـن از آن پـرچم کـه میرود بـالـا
مهـم تر اســت ..✨!
-سپیده بابایی؛نائبقھرمانکشتیآلیشآسیا
🧕⃟♥️|#فاطمیات🌿
🎙⃟♥️|#امامخامنهاے🌿
ـ ـ ـ ـ ــــــــــــــ ـ ـ ـ ـ
「➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
|☔️💌|
شهیـد مدافع وطن و شهیـد مدافع حـرم ..
متولدشدنشمادرایندنیـٰا،از
همـٰاناولآغازتمـٰامخوبـےٖهابود🎉🎈'!
#سالروز_ولادت🥳💗"
#شهیدحسینولایتےفر💚🌦"
#شهیدعلیحسنابراهیم💛🌦"
『 @jahadesolimanie 』
هدایت شده از شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
‧⊰🔗‧🌤⊱‧
ــــ ـ بـھ وقـت قـرار..!
تلاوت دعاے فرج به نیابت از برادر شہیدمون ، جہاد مغنیه به نیت سلامتے و تعجیل در فرج آخرین خورشید ولایت ، فرزند خانم فاطمه الزهرا سلام الله علیہا 🌱 . .
هر شب، ساعت
ِ22:00⏰✨ + یک دقیقه بیشتر وقتت رو نمیگیره رفیق😉 ! ‹ اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج ›
‹ 📸 ›
.
.
ای اَمیر عرَفه! ذِكر مدام است "بیا"..
كار این عاشق دلخسته تمام است بیا(:
‹ ↵#سلامباباجان🌤 ›
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
‹ 📸 › . . ای اَمیر عرَفه! ذِكر مدام است "بیا".. كار این عاشق دلخسته تمام است بیا(: ‹ ↵#سلامباباجان
ای امیر عرفه دیدن رویت عشق است . .
مردن امشب به خدا بر سر كویت عشق است❤️🩹
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
‹ 📸 › . . ای اَمیر عرَفه! ذِكر مدام است "بیا".. كار این عاشق دلخسته تمام است بیا(: ‹ ↵#سلامباباجان
ای امیر عرفه جان گل یاس بیا . .
آخر مجلس ما روضۀ عباس🌙 بیا!
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
‹ 📸 › . . ای اَمیر عرَفه! ذِكر مدام است "بیا".. كار این عاشق دلخسته تمام است بیا(: ‹ ↵#سلامباباجان
ای اَمیرِ عرفه در عرفاتی امروز..؟
یا كه در علقمهیِ شاهِ فراتی♥️:")
امروز؟
-مجتبیروشنروان-
໑🤲🏻✨
•
.
روز عرفه سال ۹۸، شہید حاج قاسم سلیمانی:
« جہاد رو با پہباد از دور شہید کردن
میدونی چرا؟
چون جرأت رو در رویی با جہاد رو نداشتن!
جہاد سوخته بود . . چیزی ازش نمونده بود . .❤️🩹
چقدر خوب شہادت رو بغل گرفت
دعا کنید منم اینطوری شهید شم(" :
💌¦↫#روزتون_شہدایۍ🕊✨
📿¦↫#شہیدجھادعمادمغنیھ💛!
⌈.🌱.@jahadesolimanie⌋
امروز شهادت نامه عشاق حسین امضا میشه
امروز، حسین کربلاشو از خدا میگیره:
- خدایا.. نگاه کن.. زن و بچههامو آوردم عرفات.. خدایا تمام زندگیمو میخوام فدات کنم.. حسینت رو بپذیر.. 💔😭
#عرفه
#سحر_شهریاری
DOC-20220709-WA0003.
1.63M
໑🤲🏻✨
📜 متن Pdf
🕋🏜 دعای عرفه امام حسین(ع)
🆎 با فونت درشت و خوانا
ترجمه مقابل متن جهت درک معانی
مخصوص به اندازه صفحه گوشی
⌈.🌱.@jahadesolimanie⌋
هدایت شده از شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
‧⊰🔗‧🌤⊱‧
ــــ ـ بـھ وقـت قـرار..!
تلاوت دعاے فرج به نیابت از برادر شہیدمون ، جہاد مغنیه به نیت سلامتے و تعجیل در فرج آخرین خورشید ولایت ، فرزند خانم فاطمه الزهرا سلام الله علیہا 🌱 . .
هر شب، ساعت
ِ22:00⏰✨ + یک دقیقه بیشتر وقتت رو نمیگیره رفیق😉 ! ‹ اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج ›
‹ 📸 ›
.
.
بیـٰا اے جـٰان رسیـده عید قربٰان .. ؛
مَـرا قُــربٰانـی رویَــت بگـردان :) ! ✨
السَّلامُعَلَیکیاخَلیفَةَاللهِفےارضِھ^^!
‹ ↵#سلامباباجان🌤 ›
•
.
jihadmoghnie⁵⁹
໑♥️⛓
•
.
آنڪہبَرگهٔشهادتشامضاشد
اولچشمانشباحیاشد ..(:💔
💌¦↫#روزتون_شہدایۍ🕊✨
📿¦↫#شہیدجھادعمادمغنیھ💛!
⌈.🌱.@jahadesolimanie⌋
[📻🥀]
✍روایت پاهایی که چهل سال به انتظار ماندند
🌟سلام بر تو ای شهید
🍃من از تو شرم دارم دستان خود را
تو هم چشم دادی و هم دستان خود را
🍃🍃🍃🍃🍃
✍طالب عشق بودی و عاشق معبود
همیشه پیاله ات را به سوی او دراز می کردی و می گفتی آن را از شراب عشق خودش لبریز کند.
تا این که شبی تو را به قربانگاه برد.
🕊🕊🕊
و چه زیبا نماز سرخ عشق را به وضوی خون خود اقامه کردی و زکات جسم خویش را به معشوقت تقدیم نمودی
⚘⚘⚘
آن شب در قربانگاه عشق ، اسماعیل وجودت را در طبق اخلاص مهیای قربانی نمودی
بوی آتش و دود و صدای انفجار و خمپاره می آمد
🔥💥🔥
و میدان را فقط برای ابراهیم ها باز نموده بود، ابراهیم هایی که بت های نفس را با تبر اخلاص و خلوص به یکباره بر زمین زده بودند و حالا قربانی هایشان را به قربانگاه آورده بودند.
✍آن شب پاهایت جلوتر از همه با هم مسابقه گذاشتند اما دستانت جلوتر افتادند و همچون بالی دست در دست فرشتگان نهادند و به آسمان ها سفر کردند.
🕊🕊🕊
چشمانت که نظاره گر دستانت بودند به یکباره همچون برقی خود را به دستانت رساندند.
🕊🕊🕊
اما پاهایت ماندند...
ماندند و حسرت خوردند....
در شبی از شب ها پاهایت از دستانت شفاعت خواستند، دستانت اما از پاهایت استقامت خواستند
سال ها گذشت و تو هر شب به قربانگاه می رفتی با همان غرور و استقامت
دوباره پیاله ات را در قربانگاه به سوی معبود دراز می کردی و از او می خواستی تا متاعت را خریدار شود.
🌷🌷🌷
اما محبوبت بر تو پسندیده بود تا در مقام صبر ذره ذره شهید شوی، در آن زمان که حضرت دوست از این جرعه جرعه رفتن به سوی شهادت
در مقام چله نشینی صبر
از تو ابوالفضلی دیگر ساخت.
🌷🌷🌷
دستانت و چشمانت را که در قربانگاه تقدیم محبوبت کرده بودی شوری لذت بخش تمام وجودت را فرا گرفته بود و از آن جهت برایت لذت بخش بود که دوباره او پیاله ات را از شراب عشق خود پر خواهد کرد.
⚘⚘⚘
محبوبت چهل سال تو را تشنه لب تا خط مقدم عشق می برد و تو هر بار از او می خواستی که بقیه متاعت را نیز خریدار شود اگرچه که هم دل داده بودی و هم دست را اما حرف های مانده دلت زبان باز کرده بودند وانگار عَلَمی شده بودند که پیاله ات را رو به سوی آسمان دراز کنند
تو سفری به قلب آسمان بر روی پر جبرئیل ها را می خواستی.
🌟🌙🌟
شبی از شب ها که همه خواب بودند ماه زیباتر از هر شب در آسمان می درخشید و ملائکه در حال تسبیح بودند نوری جانبخش و روح افزا از آسما نها به زمین آمد و پیاله ات را پر از شراب عشق نمود و تو به یکباره آن را سر کشیدی و در آن نور محو شدی و چه عاشقانه و عارفانه به پیشگاه محبوبت سفر کردی و به وصال یار رسیدی
⚘⚘⚘
دستانت و چشمانت که زودتر از تو راهی آسمان شده بودند به پیشوازت آمدند، همان هایی که در راه عشق از تو گرفتند، همان دستانی که زودتر از تو به بهشت رفتند، همان چشمانی که زودتر پر کشیدند و ایستگاه نگاهت را تنها گذاشتند و تو را در دیوان عشق با زخمی ترین غزل آراستند.
⚘⚘⚘
✍ملائکه با احترام تو را از قربانگاه تا حریم عشق همراهی نمودند طنین صدایشان در ملکوت نیز هنوز به گوش می رسد:
یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و دخلی جنتی
🍃🍃🍃🍃
تقدیم به روح بلند جانباز شهید
🌷گل محمد محمدیان🌷
نوشته: فرشته رضایی
#شهید_گلمحمد_محمدیان
#سالروز_شهادت(دوم تـیر ماه ۱۴۰۱🕊)
#ارسالی📮✨
❗️💭
[حروم زادگی به سبک بیبیسی فارسی]
تیتر هارو مقایسه کنید 😐
💬 یکی فقط به دستور ایست پلیس توجه نکرده و سقط شده !
💬 یکی دیگه هم دو تا مامور رو تعمدی زیر کرده و بعد سقط شده !
『⛓ JIHADMUGNI 』