eitaa logo
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸🇮🇷
7.3هزار دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
5.7هزار ویدیو
327 فایل
'بِسم‌ِربِّ‌المنتقـم‧عج‧' مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه‌ نمےگیریم✌️🏿 #شہید‌جھادمغنیھ🎙✨ ولادٺ🌤:2مه1991طیردبا،لبنان" عࢪوج🕊:18ژانویه‌2015‌قنیطره،سوریه" نام‌جھادے📿:جوادعطوے" پشتِ‌‌سنگر↶ 『 @jihaad313 』 . . #این‌خانه‌عزادار‌ِحسین‌است🖤 .
مشاهده در ایتا
دانلود
آهای دزد! اجنه! شب بود و اکبر کاراته می‌خواست آروم و بی‌سروصدا بره خونه‌‌شون. می‌گفت: نباید پدر و مادرم رو اذیت کنم. درِ خونه‌‌شون بسته بود. خواست بخوابه پشت در که ترسید از سرما یخ کنه. به کله‌اش زد که از درخت کنار خونه بره بالا. با زور خودشو کشید بالا. رفت روی بام آغل. سگشون که دیدش، صداش همه‌جا رو پرکرد. اکبر کاراته ترسید. پایین را نگاه نکرد و همین جور پرید توی آغل که یک‌دفعه صدای بُزشون رفت به هوا، صاف افتاده بود روی بُز. حالا همه‌ی خونواده‌اش بیدار شده بودند و ریخته بودند توی آغل. همسایه‌ها هم از سروصدای سگشون بیدار شده بودند و فانوس به‌‌دست اومده بودند تو کوچه. اکبر از ترس همه رفته بود زیر پالون الاغ و به خودش می‌لرزید. الاغ هم هی جفتک می‌زد و عرعر می‌کرد. کم‌‌کم همه درِ خونه جمع شده بودند که اکبر کاراته دوید و رفت زیر کرسی مادربزرگش. مادربزرگش هم هی داد می‌زد و می‌گفت: آهای دزد! آهای اجنه! خدایا این دیگه کیه رفته زیر کرسی؟ اکبر هم زیر کرسی می‌خندید. می‌گفت: می‌خواستم مادر و پدرمو بیدار نکنم، همه‌ی ده رو از خواب بیدار کردم! 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
😄😄😄 آخ جان گیلاس حسینیهٔ گردان خصوصاً در زمستان و با سرد شدن هوا، حکم صحرای عرفات را داشت. خلوتی برای بیتوته کردن. در تمامی ساعت‌های شبانه‌روز هر وقت به آنجا می‌رفتی در گوشه و کنار آن اورکت یا پتویی به سر کشیده در حال راز و نیاز با خدای خود بود. همراه دو نفر از دوستان (البته از سرما) به حسینیه پناه بردیم. خلوت بود. جز یک نفر که در گوشه‌ای چمباتمه زده و پشت به در ورودی مشغول ذکر و فکر بود. احدی نبود. سلامی دادیم و نشستیم. تازه چشممان داشت گرم می‌شد که یک‌مرتبه آن اخوی عابد و زاهد از جا جست و با صدای بلند و بی‌خبر از حضور ما گفت: «آخ جان گیلاس! این‌یکی دیگر سیب نبود.» بله، کاشف به عمل آمد که رفیق ما از شر وسواس خناس به حسینیه گریخته و سرگرم کارشناسی کمپوت‌های اهدایی بوده است.😜 فرهنگ جبهه، شوخ طبعی‌ها، ج۳ ص۸۳ 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
بچـه‌ها رو با شوخی بیـدار می‌کرد تا نمـازشب بخونن مثلا یکـی رو بیـدار می‌کرد و می‌گفت: « بابا پاشو من میخوام نمازشب بخونم، هیچ‌کس نیست نگام‌کنه! » یا می‌گفت: پاشو جون‌من ، اسم سه چهـار تا مؤمن رو بگو ، تو قنوت نماز شبم کم آوردم! » 🌸شهیدمسعوداحمدیان🌸 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie