میگفت‌دوست‌دارم‌ توی‌جوونی‌بمیرم... شهیده‌زینب‌کمایی #پروفایل #عید_بیعت #آغاز_ولایت_امام_زمان 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie

🎼واکنش‌شهیدبه‌ 🎧به‌صدای‌خواننده‌زن... ازدانشگاه‌اومدخونه ‌خیلی‌خسته‌بود. پرسیدم‌چیشده؟! خندیدوگفت:تهران‌ماشین‌سوار شدم‌که‌بیام‌قم. راننده‌وسط‌ اتوبان‌صدای‌موسیقیشو بردبالا. ‌تحمل‌کردم‌وچیزی‌ نگفتم‌تااینکه‌دیگه‌صدای زن‌روداشت‌پخش‌میکرد! منم‌با‌اینکه‌وسط‌بیابون بودم‌گفتم‌یا‌کمش‌کن یامن‌پیاده‌میشم!؟ اونم‌نامردی‌نکردوزدکنار! منم‌کم‌نیاوردم‌وپیاده‌شدم! ''شهیدمحمدمهدی‌لطفی‌نیاسر'' #عید_بیعت #ازدواج #کلنا_فداک_یا_محمدا 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie

نورافشانے گلزار شہداے کرمان ‌‌لحظاتے پیش🎉🌿 #عید_بیعت✨

{🦋✨} تاهميشه‌صبورمےمانيم.. درهواےظہور،يامہدے♥️(: #عید_بیعت🌱 #ارسالے_شما📮 ••↯ < @jahadesolimanie ‌>

تو مےآیی و روشن میشه چشم آیینه‌ها؛ تو مےآیی و پرچم میرہ بالا بالاتر✌️🏻:) #عید_بیعت💕 #الحمدالله‌که‌شیعه‌‌شاه‌نجفم💚✨ #ظہور‌و‌سلامتےنور‌چشم‌زهرا‌صلوات

《🍇💚》 میان شلوغی جشن میدان مرکزی شهر، زمزمه‌های آرام جوانی کنار دستم، توجه همه را جلب کرده بود. دستانش را سَدّ اشک‌های جاری چشمانش کرده بود و با ناله‌های دلسوزی که از حس نابش خبر می‌داد، او را از خود بی‌خود کرده بود و از پشیمانی‌اش می‌گفت: «ببخش آقا که خیال کردم بی تو زندگی، زندگی است. برگرد ای چارهٔ زندگی‌ام.» #لبیک‌یـامهـدی✨| #عید_بیعت 🤝🍪 •ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ

‹🎉🍩› میرسد آن مه غائب، پسر آن یل غالب و زمین میشود آخر حیدر آباد (: #آغاز_ولایت_امام_زمان🎈 ◠◠' #عید_بیعت ♥️ 『 @jahadesolimanie 』

شاه‌نشینِ‌دلِ‌من … •حسین‌حقیقی🎙'! ردایِ‌امامتت‌مبارک‌باباسیدمهدے‌جان♥️ #آغاز_ولایت_امام_زمان #عید_بیعت

🫂♥️_ من با تو عهد می‌بندم …

به خاطر گُل‌هایی که تشنهٔ بارانند، 
به خاطر زمین که این روزها حال
خوشی ندارد و به خاطر تمام
مظلومان جهان که بیشتر از
هرکسی دلتنگت هستند .

#آغاز_ولایت_امام_زمان #عید_بیعت 『 @jahadesolimanie 』

‌_

وقتی هنوز به شما فکر می‌کنیم و
برای گناهانمان غمگینیم، یعنی نگاه
همیشه همراه شما، یک ثانیه هم از
روی زندگی ما برداشته نشده.
یعنی هنوز هم ما را فرزندخودمی‌دانید.
یعنی هنوز هم می‌توانیم
لبخند را به لب‌هایتان هدیه کنیم.

دوباره بیعت تازه می‌کنیم تا به نبودنت عادت نکنیم ... #آغاز_ولایت_امام_زمان💙 #عید_بیعت🌸

میان شلوغی جشن میدان
مرکزی شهر، زمزمه‌های آرام
جوانی کنار دستم، توجه همه را
جلب کرده بود. دستانش را سَدّ
اشک‌های جاری چشمانش کرده بود
و با ناله‌های دلسوزی که از حس
نابش خبر می‌داد، او را از خود
بی‌خود کرده بود و از پشیمانی‌اش می‌گفت: 

《ببخش آقا که خیال کردم بی تو زندگی، زندگی است . برگرد ای چارهٔ زندگی‌ام …》 #عید_بیعت

من نوشتم تا بیایی با شوق به دیدارت روم
پاسخ آمد غافلا ما هستیم و تو غایبی (:

#آغاز_ولایت_امام_زمان #عید_بیعت