eitaa logo
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
7.5هزار دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
4.7هزار ویدیو
325 فایل
'بِسم‌ِربِّ‌المَـہـدے‧عج‧🌸' مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه‌ نمےگیریم✌️🏿 #شہید‌جھادمغنیھ🎙✨ ولادٺ🌤:2مه1991طیردبا،لبنان" عࢪوج🕊:18ژانویه‌2015‌قنیطره،سوریه" نام‌جھادے📿:جوادعطوے" پشتِ‌‌سنگر↶ 『 @jihaad313 』 . . #این‌خانه‌منتظرپسر‌زهرااست♥️:)
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر با نگاهی منصفانه و دقیق به تاریخ مقاومت اسلامی معاصر نگاه کنیم و بخواهیم اثر گذارترین فرمانده مقاومت را مجموعاً از همه جهات انتخاب کنیم طبیعتاً درست ترین گزینه شهید عماد مغنیه (حاج رضوان )خواهد بود ؛ کسی که ابعاد مختلف زندگانی جهادی او به قدری عمیق ، اثربخش ، تعیین‌کننده مملو از نبوغ بوده که حقیقتاً انسان گاهی گمان می‌کند با افسانه رو به رو است، افسانه ای حقیقی و حقیقتی اسطوره‌ای. داستان کربلا اثری عمیق در جان شهید عماد مغنیه گذاشت. کربلا تبدیل شد به رودخانه‌ای که عماد جرعه جرعه مفاهیم انقلاب و از خود گذشتگی در راه خدا و شهادت را از آن بر می داشت و می نوشید . هویت فرهنگی اسلامی عماد اینطور شکل گرفت. در پی جنگ داخلی ای که در لبنان در ۱۳ آپریل ۱۹۷۵( ۲۴ فروردین ۱۳۵۴ )رخ داد عماد ۱۳ ساله بود. عماد اولین هسته نظامی اش را با عنوان "هسته محله" تاسیس کرد و رفقا را در آن جمع ، سازماندهی و مسلح کرد و بعد هم برای آنها جا انداخت که با همان امکاناتی که در دست دارند هرچند که خیلی ناچیز است باید برای دفاع از امت بجنگند نه برای دفاع از محله. عماد نوجوان در همان روزها مرد شد. عماد ذاتاً فرمانده بود ، باهوش و شوخ طبع. در الشیاح عماد پناهگاهی محکم برای همه به حساب می آمد سنش کم بود ولی سر نترسی داشت نه از جنگ می‌ترسید و نه از مرگ. از نظر عماد اسرائیل دشمن اول و آخر بود. 📚 🌺 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
هرچه پیش می رفت حزب الله سازمان یافته تر و پیشرفته تر شد. تا آنکه دست آخر به حزبی در سطح امت اسلام تبدیل گردید. آن وقت بود که عماد از صحنه علنی غیبش زد. با رفتن به سایه قدرت بیشتری برای تحرک در داخل ساختار مقاومت پیدا می‌کرد. کارایی اش در سازماندهی فعالیت‌های نظامی و حمایت از آن بیشتر می شد. هر چه در ظاهر مخفی تر می شد بیشتر می شد او را در میدان دید. حاج عماد همه این ماموریت ها را با مخفی کاری کامل پیش می برد. تا جایی که حتی شخصاً از سید حسن نصرالله درخواست کرد که وجود شخصی به نام عماد مغنیه در ساختار حزب الله را تکذیب کند و واقعاً یک بار در یکی از مصاحبه های قدیمی از سید حسن درباره مغنیه سوال کردند که اتفاقاً خود حاج عماد داشتم مصاحبه را می دید لبخندی زد و گفت :《انشاءالله سید توی جواب گیر نکند.》 سید هم جواب داد : 《 ما کسی به این نام نداریم... .》 یک روز پسرش مصطفی از او پرسید : 《 اگر حزب الله بعد از شهادتت برایت اعلامیه شهادت صادر نکند و تو را به عنوان عضو رسمی اش معرفی نکند چه؟. 》جواب داد : 《من از کسی چنین انتظاری ندارم ، اگر مصلحتی ببینند که این کار را نکنند هیچ مشکلی نیست.》 📚 براساس کتاب زندگینامه و خاطرات 📇 انتشارات شهید کاظمی ✍ نام گردآورنده و مترجم : وحید خضاب 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
شهادت جهاد (برادر کوچک تر شهید عماد) زخم عمیقی بود در جان عماد. اما این بار هم مثل همیشه وقتی زخمی به قلبش می خورد قوی تر می شد . صلابت بیشتری نسبت به قبل پیدا می‌کرد. او حالا پیکر برادرش را مقابل خود می دید. [امام خمینی (رحمت الله علیه) : "بِکُشید ما را ملت ما بیدارتر می شود."] عماد ایمان داشت وقتی دشمن واحد است تفنگ هم باید واحد باشد. حاج عماد همیشه به چند قدم جلوتر نگاه می کرد به همین خاطر همیشه طرح داشت و برای رسیدن به نقاط پیشرو مسیر طراحی می‌کرد. تحلیلگران صهیونیست می گویند : "ابتکارات مغنیه هیجان انگیز بود." چرا که نه ؟!، مگر عماد همیشه نمی گفت: "ما پیروز می‌شویم چون ابتکار داریم؟" حاج عماد همیشه ثابت می‌کرد که در به دست گرفتن جریان نبرد از طرف مقابل قوی‌تر است و رقیبی در این عرصه ندارد. 📚 براساس کتاب ☑️ زندگینامه و خاطرات 📇 انتشارات شهید کاظمی ✍🏻 گردآوری و ترجمه:وحید خضاب 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
📖 ☑️ اگر با نگاهی منصفانه و دقیق به تاریخ معاصر نگاه کنیم و بخواهیم اثرگذارترین فرمانده را انتخاب کنیم، طبیعتاً درست‌ترین گزینه، (حاج رضوان) خواهد بود، کسی که ابعاد مختلف زندگانی او به قدری عمیق، اثربخش، تعیین‌کننده و مملو از نبوغ بوده که انسان گاهی گمان می‌کند با افسانه روبه‌رو است، افسانه‌ای حقیقی و حقیقتی اسطوره‌ای. این کتاب قطعاً «بهترین کتاب»، یا اثر ایده‌آل درباره  نیست و شخصیت والای او و گسترۀ باورنکردنی فعالیت‌های اش چنان است که اگر سال‌های سال هم دربارۀ آن نوشته شود (و کسانی که را می‌شناختند، خاطراتشان از او و فعالیت‌هایش را قلمی کنند) هنوز جای کار باقی می‌مانَد، اما در هر حال، با توجه به آثار موجود دربارۀ ، این کتاب را هم می‌توان گام کوچکی در راستای شناختن و شناساندن ابرمرد معاصر به شمار آورد. روایت زندگی اثر گذارترین ، به کوشش وحید خضاب در قطع رقعی و ۱۸۴ صفحه توسط انتشارات منتشر شد. 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
به دنبال عملیات هایی موفقیت آمیزی که حزب الله به فرماندهی حاج عماد برای عقب‌نشینی اسرائیل از جنوب لبنان انجام می‌داد حاج عماد هم با پای پیاده در کنار جنوبی ها به روستاها وارد می شد و از این روستا به روستاهای بعدی می رفت. مسیر همین طور به سمت مرزهای فلسطین ادامه داشت تا آنکه دست آخر به مرز رسید. در آنجا بود که روی بلندترین تپه شهرستان مرکبا [در نقطه مرزی با فلسطین] ایستاد. آرزویش برآورده شده بود. حالا می توانست برای اولین بار هوای فلسطین را استنشاق کند. در اوج آن شادی،بخشی از حصاری مرزی را با [سیم چین] پاره کرد. وقتی پرسیدند چرا این کار را می‌کند؟ با لبخند جواب داد : "[شاید در آینده خواستیم اسیر بگیریم] ؛ این بخشی از مقدمات عملیات اسیر گیری احتمالی است." هدف حاج عماد [مثل برخی رهبران فلسطینی] فقط این نبود که "وجود فلسطینی‌ها"به رسمیت شناخته شود او "نابودی اسرائیل" را در چشم انداز داشت. حاج عماد در تمامی این جنگ ها روزه بود. 📚 براساس کتاب ☑️ زندگینامه و خاطرات 📇 انتشارات شهید کاظمی ✍🏻 گردآوری و ترجمه:وحید خضاب 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
حاج عماد متدین بود، به نماز اول وقت توجه داشت، در جلسه همیشه از آن دست فرماندهان نظامی نبود که نیروهایش برای صحبت با او مجبور به رعایت سلسله مراتب باشند. اینجا نه خبری از "قربان" گفتن زیر دست ها بود و نه از هر کلمه دیگری که ارتباط ساده معمولی را خدشه دار کند. حاج عماد وقتی وارد اتاقی می شد لازم نبود دیگران از جایشان بلند شوند ، لازم نبود وقتی صحبت می‌کند همه سکوت کنند. حاج عماد می گفت: هیچ وقت نگویید محال است،بگویید تلاشمان را کردیم ولی موفق نشدیم !. یکی از نیروهای مقاومت می‌گوید : با وجود نزدیکی به حاجی از او دور بودی!؛ صریحاً بگویم وقتی با او دیدار کردم و به واسطه کارمان از نزدیک با او آشنا شدم حس نمی کردم او همان کسی است که پیشتر درباره اش آن چیزها را می شنیدم. چون نوع رفتار و تواضع و آرامش و حتی خوشتیپی او این را نشان می‌داد. حاجی در انتخاب لباس با سلیقه بود حتی اطرافیان سعی می‌کردند از او تقلید کنند. 📚 براساس کتاب ☑️ زندگینامه و خاطرات 📇 انتشارات شهید کاظمی ✍🏻 گردآوری و ترجمه:وحید خضاب 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
عماد ایمان داشت وقتی دشمن "واحد" است ، تفنگ هم باید "واحد" باشد. برای او سید فقط رهبر حزب الله نبود. آن دو رفیق راه مقاومت بودند. اخلاق و خلق و خوی شان شبیه هم بود؛ چنان با هم هماهنگ عمل می کردند که حتی امضایش آن دو هم تا حد بسیاری شبیه هم شده بود. هرچه جنگ ۳۳ روزه جلوتر می‌رفت مطالبی که حاج عماد مطرح کرده بود ، چه حرکات دشمن و چه راه هایی که برای مقابله با آنها ، عیناً اتفاق می‌افتاد انگار جنگ طبق سناریوی از قبل مطرح شده او پیش می رود!. حاج عماد در اولین روز پس از آزادسازی جنوب لبنان ، خودش جزو اولین کسانی بود که وارد کمربند مرزی شد و به محض رسیدن به جنوب و روستای مرکبا به جوان های همراهش گفت : بوی فلسطین را استشمام می کنم ، بوی قدس...! در روزهای بعد از آزادسازی جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ ، یک بار عماد مغنیه و دبیرکل جنبش جهاد اسلامی ( رمضان عبدالله شلح ) با هم در ساحل شهرک شلومی در مرزهای لبنان با فلسطین ایستاده بودند. شلح شروع کرد به خواندن بخش‌هایی از شعر "زمین" سروده محمود درویش: بیرونشان می‌کنیم...از گلدان‌ها ، از بندرخت ها. بیرونشان می‌کنیم...‌از سنگ این راه طولانی!. مغنیه نگاهی به شلح انداخت ، با دست چند بار روی سینه او زد و گفت : به جان خودت قسم بیرونشان می کنیم!. 📚 برگرفته از کتاب ☑️ مروری بر زندگی و شهادت 📇 انتشارات شهید کاظمی ✍🏻 گردآوری و ترجمه:وحید خضاب 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
عماد ایمان داشت وقتی دشمن "واحد" است ، تفنگ هم باید "واحد" باشد. برای او سید فقط رهبر حزب الله نبود. آن دو رفیق راه مقاومت بودند. اخلاق و خلق و خوی شان شبیه هم بود؛ چنان با هم هماهنگ عمل می کردند که حتی امضایش آن دو هم تا حد بسیاری شبیه هم شده بود. هرچه جنگ ۳۳ روزه جلوتر می‌رفت مطالبی که حاج عماد مطرح کرده بود ، چه حرکات دشمن و چه راه هایی که برای مقابله با آنها ، عیناً اتفاق می‌افتاد انگار جنگ طبق سناریوی از قبل مطرح شده او پیش می رود!. حاج عماد در اولین روز پس از آزادسازی جنوب لبنان ، خودش جزو اولین کسانی بود که وارد کمربند مرزی شد و به محض رسیدن به جنوب و روستای مرکبا به جوان های همراهش گفت : بوی فلسطین را استشمام می کنم ، بوی قدس...! در روزهای بعد از آزادسازی جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ ، یک بار عماد مغنیه و دبیرکل جنبش جهاد اسلامی ( رمضان عبدالله شلح ) با هم در ساحل شهرک شلومی در مرزهای لبنان با فلسطین ایستاده بودند. شلح شروع کرد به خواندن بخش‌هایی از شعر "زمین" سروده محمود درویش: بیرونشان می‌کنیم...از گلدان‌ها ، از بندرخت ها. بیرونشان می‌کنیم...‌از سنگ این راه طولانی!. مغنیه نگاهی به شلح انداخت ، با دست چند بار روی سینه او زد و گفت : به جان خودت قسم بیرونشان می کنیم!. 📚 برگرفته از کتاب ☑️ مروری بر زندگی و شهادت 📇 انتشارات شهید کاظمی ✍🏻 گردآوری و ترجمه : وحید خضاب 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
به صورت طبیعی وقتی انسان موفقیتی به دست می‌آورد وسوسه می شود که نشان دهد این موفقیت در کار او بوده است؛ از طریق عکس یا فیلم یا چیزی از این قبیل... . می‌خواهد رد پای خودش را جاودانه کند. اما در مورد حاج عماد انگار زمان در همان دورانی جوانی اش مانده بود[و ۲۰ سال بود حاج عماد دیگر هیچ کاری نمی کرد!] هر چند موفقیت هایش ، بدون اینکه آن ها را به خودش نسبت دهد ،همچنان ادامه داشت . السید ادامه می دهد : حاج عماد با موفقیت هایش عکس نینداخت. او از خود پیروزی عکس گرفت ، نه از خودش در کنار پیروزی ! . وفیق صفا تعریف می کند که حاج رضوان طوری حاضر می شد که تیم مقابل او را [ در داخل جلسه ] نبیند . در سایه بود ، دوست داشتنی جا برای او. 📚 برگرفته از کتاب ☑️ مروری بر زندگی و شهادت 📇 انتشارات شهید کاظمی ✍🏻 گردآوری و ترجمه: وحید خضاب 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
یکی از فرماندهان اصلی حماس می گوید : روزی خواهد رسید که همه دنیا بفهمند حاج رضوان برای فلسطین چه کارهایی کرد.باید دنیا این را بداند!. فرماندهان مقاومت به خاطر می آورند که حاج عماد در سفرهایی که با هم به لبنان یا سوریه داشته اند به سرودهای انقلاب فلسطین علاقه داشته و چقدر تلاش می کرده تا نیازهای مقاومت در غزه را برآورده کند. عبارت " حَلّه " تکیه کلام حاج عماد بود. وقتی به زبان حاج عماد می آمد آنها خیالشان راحت می شد که قطعا آن میزان سلاحی که خواسته اند به دستشان خواهد رسید. یکی از فرماندهان مقاومت فلسطین می گوید : در دیدارها ، مقدار مشخصی سلاح درخواست می کردیم . اما حاج عماد خودش این رقم را بیشتر می کرد، و سلاح های جدیدی هم روی آن می گذاشت . خصوصا که در تهران ، حرف او را گوش می کردند . 📚 برگرفته از کتاب ☑️ مروری بر زندگی و شهادت 📇 انتشارات شهید کاظمی ✍🏻 گردآوری و ترجمه: وحید خضاب 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
حاج عماد واقعاً به رهبری انقلاب نزدیک بود . رهبر انقلاب خیلی به او علاقه داشت و همیشه به تحلیل‌های حاج رضوان و پیش‌بینی‌های او از حوادث اطمینان می کرد . شهید مغنیه به اختصار ، موضوع را بررسی می‌کرد و دقیقاً به هدف می زد . در همه دیدارهای حساسی که ایرانی‌ها با هم پیمانان راهبرد ایشان در منطقه برگزار می‌کردند ، حاج عماد نقش مترجم را ایفا می‌کرد ، خصوصاً در دیدار با سوری‌ها . سوری ها هم نمی‌دانستند که این شخص ، عماد مغنیه است ، به استثنای سرتیپ محمد سلیمان و تعداد کمی از مسئولین بلندپایه سوری . مسئولان آمریکایی و رسانه‌های غربی تنها به " شیطان نماییِ " " مغنیه تروریست " اکتفا نمی‌کردند ؛ دست به انتشار قصه هایی درباره او می زدند که بیشتر شبیه رمان های ماجرایی_تخیلی به نظر می‌رسید . به این ترتیب برای او یک تصویر نمادین ساخته بودند ، تصویر "تروریست_اسطوره" . هیچ‌کس از کارهای حاج عماد و سفرهایش خبر نداشت ، حتی بعد از آنکه کارش را تمام می کرد . خانواده به نبودنش عادت کرده بودند . بارها شده بود که برای مدتی طولانی به سفر می رفت و بعد از مدتی ناگهان می دید پشت در ایستاده است. 📚 برگرفته از کتاب ☑️ مروری بر زندگی و شهادت 📇 انتشارات شهید کاظمی ✍🏻 گردآوری و ترجمه: وحید خضاب 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
حاج عماد در آخرین ساعات زندگی اش با دبیر کل جنبش جهاد اسلامی ، رمضان عبدالله شلح ، و فرمانده نیروی زمینی سپاه ، سرتیپ محمد پاکپور ،جلسه داشت. سردار پاکپور تعریف می کند : بعد از چند جلسه ، در آن روز ، قرار گذاشتند در نیمه شب با هم جلسه داشته باشند تا درباره بهبود و افزایش توان نظامی و امنیتی حماس و جهاد اسلامی صحبت کنند. [ پس از جلسه و دقایقی بعد از بیرون رفتن حاج عماد ] انفجار که رخ داد ، پاکپور اولین کسی بود که به محل رسید. مغنیه را دید که شهید شده ، در حالت سجده‌. حاج رضوان به این شکل از دنیا رفت ، همانطور که خودش پیش بینی می کرد ؛ حاج عماد می گفت : خیانت است که از مرگ بترسم درحالیکه از برادرانم می خواهم وظیفه جهادی شان را انجام دهند و یقین دارم بعضی از آنها شهید خواهند شد .کف ایمان این است که آنچه برای آنها می پسندم برای خودم هم بپسندم. سخنی از شهید عماد مغنیه: هدف،واضح،معین و دقیق [روشن] است؛محو کردن اسرائیل از صحنه روزگار. 📚 برگرفته از کتاب ☑️ مروری بر زندگی و شهادت 📇 انتشارات شهید کاظمی ✍🏻 گردآوری و ترجمه: وحید خضاب 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
هیچ وقت روز جهانی قدس ، آخرین جمعه ماه رمضان ، برای عماد یک روز عادی نبود . حاج رضوان تاکید داشت حتما خانواده خودش هم در این راهپیمایی شرکت کنند . کسانی که با او کار می کردند تعریف می کنند که خودش شخصا جزئی ترین مسائل برنامه آن روز را پیگیری می کرد ، از نحوه نصب دوربین های فیلم برداری و لباس های کسانی که در مانور نظامی آن روز شرکت می کردند و شعارهایی که راهپیمایان با خودشان حمل می کردند گرفته تا مضمون نوشته جاتی که در آن روز پخش می شد و نحوه ادای قسم در انتهای مراسم . در اولین روز قدسی هم که در لبنان در همان سال 1979 ( درست پس از اعلام این روز از طرف امام خمینی ) در منطقه الاوزاعی برگزار شد ، عماد و برادرش جزو نیروهای اصلی شرکت کننده بودند . 📚 برگرفته از کتاب ☑️ مروری بر زندگی و شهادت 📇 انتشارات شهید کاظمی ✍🏻 گردآوری و ترجمه: وحید خضاب 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
مثل شهدا https://eitaa.com/jahadesolimanie/11595 بخشی از مصاحبه با مادر شهید https://eitaa.com/jahadesolimanie/2878 خاطره ای جالب و خواندنی از نحوه آشنایی یکی از دوستداران https://eitaa.com/jahadesolimanie/5484 خاطره ای از سردار عروج از https://eitaa.com/jahadesolimanie/11512 خاطره ای از دوستان مادر شهید https://eitaa.com/jahadesolimanie/11513 روایت آخرین دیدار https://eitaa.com/jahadesolimanie/6822 به من یاد داد ... https://eitaa.com/jahadesolimanie/13042 کلام شهید https://eitaa.com/jahadesolimanie/13099 زندگینامه و خاطرات https://eitaa.com/jahadesolimanie/10290 https://eitaa.com/jahadesolimanie/10321 https://eitaa.com/jahadesolimanie/10360 https://eitaa.com/jahadesolimanie/10820 https://eitaa.com/jahadesolimanie/11020 https://eitaa.com/jahadesolimanie/11051 https://eitaa.com/jahadesolimanie/11055 https://eitaa.com/jahadesolimanie/11176 https://eitaa.com/jahadesolimanie/12266 https://eitaa.com/jahadesolimanie/12333 https://eitaa.com/jahadesolimanie/12379 https://eitaa.com/jahadesolimanie/12380 https://eitaa.com/jahadesolimanie/12391 https://eitaa.com/jahadesolimanie/12423 https://eitaa.com/jahadesolimanie/12458 https://eitaa.com/jahadesolimanie/12528 سایر مطالب: https://eitaa.com/jahadesolimanie/13137 هشتگ بخشی از مطالبی که در کانال قرار گرفته ، شما میتوانید موارد بیشتری را در کانال جستجو نمایید.
اگر با نگاهی منصفانه و دقیق به تاریخ مقاومت اسلامی معاصر نگاه کنیم و بخواهیم اثر گذارترین فرمانده مقاومت را مجموعاً از همه جهات انتخاب کنیم طبیعتاً درست ترین گزینه شهید عماد مغنیه (حاج رضوان )خواهد بود ؛ کسی که ابعاد مختلف زندگانی جهادی او به قدری عمیق ، اثربخش ، تعیین‌کننده مملو از نبوغ بوده که حقیقتاً انسان گاهی گمان می‌کند با افسانه رو به رو است، افسانه ای حقیقی و حقیقتی اسطوره‌ای. داستان کربلا اثری عمیق در جان شهید عماد مغنیه گذاشت. کربلا تبدیل شد به رودخانه‌ای که عماد جرعه جرعه مفاهیم انقلاب و از خود گذشتگی در راه خدا و شهادت را از آن بر می داشت و می نوشید . هویت فرهنگی اسلامی عماد اینطور شکل گرفت. در پی جنگ داخلی ای که در لبنان در ۱۳ آپریل ۱۹۷۵( ۲۴ فروردین ۱۳۵۴ )رخ داد عماد ۱۳ ساله بود. عماد اولین هسته نظامی اش را با عنوان "هسته محله" تاسیس کرد و رفقا را در آن جمع ، سازماندهی و مسلح کرد و بعد هم برای آنها جا انداخت که با همان امکاناتی که در دست دارند هرچند که خیلی ناچیز است باید برای دفاع از امت بجنگند نه برای دفاع از محله. عماد نوجوان در همان روزها مرد شد. عماد ذاتاً فرمانده بود ، باهوش و شوخ طبع. در الشیاح عماد پناهگاهی محکم برای همه به حساب می آمد سنش کم بود ولی سر نترسی داشت نه از جنگ می‌ترسید و نه از مرگ. از نظر عماد اسرائیل دشمن اول و آخر بود. برگرفته از زندگینامه و خاطرات معروف به 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
به دنبال موفقیت آمیزی که به فرماندهی برای عقب‌نشینی از جنوب انجام می‌داد هم با پای پیاده در کنار جنوبی ها به روستاها وارد می شد و از این روستا به روستاهای بعدی می رفت. مسیر همین طور به سمت مرزهای ادامه داشت تا آنکه دست آخر به مرز رسید. در آنجا بود که روی بلندترین تپه شهرستان مرکبا [در نقطه مرزی با ] ایستاد. آرزویش برآورده شده بود. حالا می توانست برای اولین بار هوای را استنشاق کند. در اوج آن شادی،بخشی از حصاری مرزی را با [سیم چین] پاره کرد. وقتی پرسیدند چرا این کار را می‌کند؟ با لبخند جواب داد : "[شاید در آینده خواستیم اسیر بگیریم] ؛ این بخشی از مقدمات اسیر گیری احتمالی است." هدف [مثل برخی رهبران ] فقط این نبود که "وجود "به رسمیت شناخته شود او "نابودی " را در چشم انداز داشت. در تمامی این روزه بود. 📚 برگرفته از کتاب ☑️ زندگینامه و خاطرات 📇 انتشارات شهید کاظمی ✍🏻 گردآوری و ترجمه:وحید خضاب 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
حاج عماد متدین بود، به نماز اول وقت توجه داشت، در جلسه همیشه از آن دست فرماندهان نظامی نبود که نیروهایش برای صحبت با او مجبور به رعایت سلسله مراتب باشند. اینجا نه خبری از "قربان" گفتن زیر دست ها بود و نه از هر کلمه دیگری که ارتباط ساده معمولی را خدشه دار کند. حاج عماد وقتی وارد اتاقی می شد لازم نبود دیگران از جایشان بلند شوند ، لازم نبود وقتی صحبت می‌کند همه سکوت کنند. حاج عماد می گفت: هیچ وقت نگویید محال است،بگویید تلاشمان را کردیم ولی موفق نشدیم !. یکی از نیروهای مقاومت می‌گوید : با وجود نزدیکی به حاجی از او دور بودی!؛ صریحاً بگویم وقتی با او دیدار کردم و به واسطه کارمان از نزدیک با او آشنا شدم حس نمی کردم او همان کسی است که پیشتر درباره اش آن چیزها را می شنیدم. چون نوع رفتار و تواضع و آرامش و حتی خوشتیپی او این را نشان می‌داد. حاجی در انتخاب لباس با سلیقه بود حتی اطرافیان سعی می‌کردند از او تقلید کنند. 📚 براساس کتاب ☑️ زندگینامه و خاطرات 📇 انتشارات شهید کاظمی ✍🏻 گردآوری و ترجمه:وحید خضاب 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
حاج عماد متدین بود، به نماز اول وقت توجه داشت، در جلسه همیشه از آن دست فرماندهان نظامی نبود که نیروهایش برای صحبت با او مجبور به رعایت سلسله مراتب باشند. اینجا نه خبری از "قربان" گفتن زیر دست ها بود و نه از هر کلمه دیگری که ارتباط ساده معمولی را خدشه دار کند. حاج عماد وقتی وارد اتاقی می شد لازم نبود دیگران از جایشان بلند شوند ، لازم نبود وقتی صحبت می‌کند همه سکوت کنند. حاج عماد می گفت: هیچ وقت نگویید محال است،بگویید تلاشمان را کردیم ولی موفق نشدیم !. یکی از نیروهای مقاومت می‌گوید : با وجود نزدیکی به حاجی از او دور بودی!؛ صریحاً بگویم وقتی با او دیدار کردم و به واسطه کارمان از نزدیک با او آشنا شدم حس نمی کردم او همان کسی است که پیشتر درباره اش آن چیزها را می شنیدم. چون نوع رفتار و تواضع و آرامش و حتی خوشتیپی او این را نشان می‌داد. حاجی در انتخاب لباس با سلیقه بود حتی اطرافیان سعی می‌کردند از او تقلید کنند. 📚 براساس کتاب ☑️ زندگینامه و خاطرات