eitaa logo
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
7.2هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
4.6هزار ویدیو
324 فایل
'بِسم‌ِربِّ‌المَـہـدے‧عج‧🌸' مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه‌ نمےگیریم✌️🏿 #شہید‌جھادمغنیھ🎙✨ ولادٺ🌤:2مه1991طیردبا،لبنان" عࢪوج🕊:18ژانویه‌2015‌قنیطره،سوریه" نام‌جھادے📿:جوادعطوے" پشتِ‌‌سنگر↶ 『 @jihaad313 』 .. #این‌خانه‌منتظرپسر‌زهرااست♥️:)
مشاهده در ایتا
دانلود
مادر که زهرایی باشد فرزند در راه حسین،حسین وار شهید میشود..❤️ #جهاد #پدر #دایی #جهاد_ادامه_دارد
🕊بسم رب الشهدا و صدیقین 🕊 ❤️ ❤️ زندگینامه و خطرات فرمانده 👈قسمت3⃣👉 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌹 این اواخر مادر جهاد خیلی دعا می کرد که به چیزی که خودش دوست دارد و از مادرش دعا برای آن را می خواهد برسد، یعنی طوری شهید شود که قدر و ارزشش بالا برود و به محضر پدرش مشرفش کند. 🌹 وقتی خبر شهادت را به مادرش دادند ، گفت:« " ناراحت نیستم ، خوشحال هم هستم که پسرم به چیزی که می خواست رسید" 🌹 🌹 پیش از شهادت فرزندم هر روز به جا می آوردم و دعا می کردم که خداوند در راه خودش را روزی فرزندم کند و او را سربلند و در بلند ترین مرتبه قرار دهد.🌹 🌹امام خمینی (ره) فرمود خیر در اختیار خداوند است، زمانی که فرزندم را شنیدم افتخار کردم.🌹 🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘ 💐 پیش از شهادت حاج عماد ، زندگی یک زندگی بود. مدام از مکانی به مکان دیگر برای زندگی جا به جا میشدند. ❤️ ❤️ در روز های پایانی زندگیش به من می گفت:« که بسیار از شهادت پدرش ناراحت است و هنوز نتوانسته است که آن واقعه را فراموش کند، ناراحتی اش به خاطر این نبود که را از دست داده ، بلکه به این خاطر که پس از نتوانسته الگویی کامل چون او برای خود پیدا کند. 💐 و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته 💐 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
🕊بسم رب الشهدا و صدیقین🕊 ❤️ ❤️ زندگینامه و خاطرات فرمانده 👈قسمت4⃣👉 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌹 یک روز ( پدر جهاد) به من گفت:« "حاجی یادت هست یک روز به من گفتید امام زمان (عج الله تعالی فرجه) هرجا که باشند می خوانند ؛ بنده از نظر قلبی به نماز اول وقت التزام گرفتم. ❣ ❣ پسر من به دنیا آمده است، یکی از برادران را پیدا کنید که اول وقت او تا به حال ترک نشده است ، در گوش او بگوید" ؛ یکی از برادران پاسدار ایرانی را برای این کار معرفی کردم،که بعد ها آن برادر هم شد. ☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿 💐 سال ۸۸ در لبنان، برای بار دوم او را دیدم، پشت لبهایش سبز شده بود ، قدی کشیده بود برای خودش. خیلی معروف نبود. خیال میکردیم همه اهل محل و خیابان او را بشناسند و... ولی نمیدانم چه حسی بود که یواش میرفت و یواش می آمد. خانه های ساده با دیواری با چند عکس از ، ، و پایش عکس کوچکی از . دو بار مهمان خانه شان بودم. تعریف کرد از کار ، از درس ، از زندگی . کسی نمیدانست ، فکر می کرد یک مرد #۴۰ساله دارد حرف میزند. ☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿 🌸بخشی از سخنرانی❤️ ❤️ 🌸 سخنی با و صاحب العصر و زمان ، روح من و همگان فدای خاک پایشان باد، ای سید و ای مولای ما ، نزد خدای متعال بده که ما تا آخرین نفس در ایستادیم و بزرگترین آرزوی ما در این راه پر از قربانی و فیض و سرور اینست که خود و ارواحمان را این خط مقدس سازیم ؛ در زیر پرچم حزب الله و با چتر پیروزی خدا متعال. 💐و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته💐 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
🕊بسم رب الشهدا و صدیقین🕊 ❤️ ❤️ زندگینامه و خاطرات فرمانده 👈قسمت2⃣1⃣👉 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌹سال ۹۱ اجلاس جوانان و بیداری اسلامی.جوانان زیادی بودند، یکی از یکی بهتر ، ولی یک خواهر و برادر توجه همه را جلب کرده بودند. دل در دل نداشت برای دیدار ، صبح دیدار در صف اول بود و نگاه میکرد و پس از سخنرانی هم نزدیک ایشان رفت و گپی زدند و گونه. ☘🌸☘🌸☘🌸 ❣شرایط نبرد نظامی در لبنان بسیار سخت است ، نیروها حتما باید در جبهه مخفی قرار بگیرند ، تا تلفات کمتری داشته باشند. به قدری که شاهد بودم نیروها حالشان به هم میخورد ولی منطقه را ترک نمی کردند. حقیقتا زندگی افرادی که در مناطق امنیتی کار می کنند به مراتب سخت تر از آن هایی است که در مناطق عادی فعالیت دارند، کسی نباید آن ها را بشناسد و همواره در یک حفره به فعالیت خودشان بپردازند . آن روز ها نوجوان بود ، واقعا چطور میشود یک نوجوان ۱۵ ساله در این شرایط سخت بایستد. بدون شک این روحیات معنوی و الهی در این راستا مثمرثمر بوده است. ☘🌸☘🌸☘🌸 ❣ میتوانست با نام بزرگ پدر خود زندگی کند، هرطور میخواهد رفتار کند و هرکاری که میخواهد انجام دهد ، اما مقاومت را آویزه گوش ، هدف اول و آخر خود قرار داد. می گفت:« همیشه افسوس میخوردم چون گاهی پدرم را چند ماه ندیده بودم و در اماکن عمومی او را ملاقات میکردم ، ولی مثل همه پدر و پسر ها، جرأت نزدیک شدن و در آغوش کشیدن او را نداشتم ، مبادا این مسئله منجر به شناخته شدنش توسط جاسوسان شود. 🙏برای شادی روح فرمانده👈 فاتحه ای را تقدیم بفرمایید 👉 💐و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته💐 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
🕊بسم رب الشهدا و صدیقین🕊 زندگینامه و خاطرات فرمانده یک روز ( پدر جهاد) به من گفت:« "حاجی یادت هست یک روز به من گفتید امام زمان (عج الله تعالی فرجه) هرجا که باشند می خوانند ؛ بنده از نظر قلبی به نماز اول وقت التزام گرفتم. پسر من به دنیا آمده است، یکی از برادران را پیدا کنید که اول وقت او تا به حال ترک نشده است ، در گوش او بگوید" ؛ یکی از برادران پاسدار ایرانی را برای این کار معرفی کردم،که بعد ها آن برادر هم شد. سال ۸۸ در لبنان، برای بار دوم او را دیدم، پشت لبهایش سبز شده بود ، قدی کشیده بود برای خودش. خیلی معروف نبود. خیال میکردیم همه اهل محل و خیابان او را بشناسند و... ولی نمیدانم چه حسی بود که یواش میرفت و یواش می آمد. خانه های ساده با دیواری با چند عکس از ، ، و پایش عکس کوچکی از . دو بار مهمان خانه شان بودم. تعریف کرد از کار ، از درس ، از زندگی . کسی نمیدانست ، فکر می کرد یک مرد #۴۰ساله دارد حرف میزند. بخشی از سخنرانی سخنی با و صاحب العصر و زمان ، روح من و همگان فدای خاک پایشان باد، ای سید و ای مولای ما ، نزد خدای متعال بده که ما تا آخرین نفس در ایستادیم و بزرگترین آرزوی ما در این راه پر از قربانی و فیض و سرور اینست که خود و ارواحمان را این خط مقدس سازیم ؛ در زیر پرچم حزب الله و با چتر پیروزی خدا متعال. 🍃🌸 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
🍃 چشم دلگرم به لبخند و چشم مادر خیره به شوق پدر شد و بار دیگر پا به عرصه هستی گذاشت. 🍃پسرشاگرد خوبی بود وپدرهم معلم خوبی که راه ورسم مردانگی رابه اوآموخت. 🍃 محمدرضا شیفته ی مردانگی و غیرت شد . رد پای آموخته هایش، سبب شد تا سِیلی از را شیفته مرام و خوشرویی خود کند،ردپایی که عطر در جای جای خاکش به مشام میرسد و مشام هارا نوازش میکند. 🍃در گفت و گوهایش با مادر گفته بود. «قول میدهم مادر که شوم آخر» سر را فدای عمه سادات کرد و قول او برای همیشه ماندگار و یادگار شد. غیرتش باعث شد جانش را کند تا مبادا نگاه چپ حرامی ها سوی حرم عقیله بنی هاشم باشد. 🍃چه پر کشید و جام شهادت را سر کشید. رفت اما تجربه و مردانگی خود را به یادگار گذاشت تا سرمشق شیر مردانی باشد که به وصال‌ِ دارند و آرزوی نوشیدن جام در .... ✍نویسنده: 🌸به مناسبت تولد 📆تـاریخ تـولـد: ۲۶/فروردین/۱۳۷۴.تهران 📆تـاریخ شـهادت: ۲۱/آبان/۱۳۹۴.حلب 🥀مـحل مـزار: گلزار شهدای علی اکبر چیذر 📚کتاب های منتشر شده در رابطه با شهید: 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
زندگینامه و خاطرات 8⃣ پیش از ، فرد مشهوری نبود. زندگی او تقریبا زندگی امنیتی بود و حتی با اسم مستعار در مدرسه، دانشگاه و مکان‌های عمومی حاضر می شد. زندگی هم زندگی بود و مدام از مکانی به مکان دیگر برای زندگی جا به جا می شد. اما زمانی که به رسید، در مراسم تشییع وی سخنرانی کرد و از آن روز تمامی نگاه‌ها به دوخته شد و او از سوی همه زیر نظر قرار گرفت. وی در روزهای پایانی زندگیش به من می‌گفت که بسیار از ناراحت است و همچنان نتوانسته که آن واقعه را فراموش کند. وی تصریح می کرد که ناراحتی‌اش به خاطر این نبوده که را از دست داده، بلکه به این خاطر بوده که پس از نتوانسته الگویی کامل همچون وی برای خود پیدا کند. او می‌گفت ناراحتی‌ام به خاطر گنجی است که از دست دادم. بدون شک بزرگی در درون به وجود آورد. وی تصمیم گرفت تمامی مهارت‌هایی را که از آنها برخوردار بود، فرابگیرد و تلاشی که در این زمینه انجام داد، موجب شد تا پیشرفت بسیار سریع و غیرقابل تصوری در زندگی خود داشته باشد. در همین ارتباط، یکی از نزدیکان ما که از اساتید فلسفه و عرفان است، اذعان می کرد که پیشرفت در زمینه های گوناگون غیرمنطقی است. وی می گفت که سرعت پیشرفت خارج از حد تصور است. راوی: دوست شهید 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
زندگینامه و خاطرات 2⃣8⃣ روزی از پرسیدم که تا کنون چند مرتبه را دیده ای؟ وی پاسخ داد: «شاید پنج یا شش مرتبه» از او پرسیدم قبل از پدرت یا پس از ایشان؟ وی گفت: «اولین دیدار قبل از پدر بود، من و دوستان وارد اتاق شدیم، فردی مرا به ایشان معرفی کرد و آقا فرمودند:‌« مراقب پدرت باش خیلی برای من عزیز است» دفعه بعد که پس از پدرم به دیدار رفتم ایشان با لحن شوخی به من فرمودند:‌ «مگر به تو نگفته بودم مراقب پدرت باش؟». این نشان از اهمیت این و می دهد که در آن طرف مرز ها بار را بر دوش می کشند. راوی: سید کمیل باقر زاده 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie