eitaa logo
جهاد تبیین
19هزار دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
7.2هزار ویدیو
339 فایل
جهاد تبیین *مطالبه گری* آرمانهای امام خمینی ره ، انقلاب شهداء عزیزمان ، منویات رهبر عزیزمان و ارائه تحلیل های روز سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و بین المللی بمنظور روشنگری و بصیرت افزایی
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5972112069007247163.mp3
3.96M
⬆️⬆️⬆️ حجت الاسلام قرائتی سوره مبارکه و بخش اول و
4_5972112069007247164.mp3
3.6M
⬆️⬆️⬆️ حجت الاسلام قرائتی سوره مبارکه و بخش دوم و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صلوات‌شعبانیه۩سماواتی.mp3
2.52M
📿 صلوات شعبانیه 🎙 با نوای حاج مهدی سماواتی
7.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 توافق خوب در دسترس نیست؛ باید این را به جامعه بگوئیم / از نابودی اقتصادی که در برابر تحریم مقاوم شده نگران هستم. 👤 کارشناس مسائل بین الملل در ویژه برنامه بررسی تحلیلی نتایج احتمالی مذاکرات وین: 🔹️ امریکا الان از موضع بدهکار به طلبکار تبدیل شده است. 🔸 دولت بایدن دولت به شدت ضعیفی است. ✅ باید در پشت جبهه مذاکره که جامعه ما است بیشتر تلاش کنیم. ➖➖➖➖➖➖➖ 📡 بهترین تحلیل‌های روز را در کانال جهاد تبیین بخوانید.👇 https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
👇 🌷امام خامنه ای: جانبازان ماهم عمدتا از همين مجموعه‌ى فداكار تشكيل شده‌اند؛ …و تا مرز شهادت هم پيش رفتند؛ منتها شهادت نصيب شان نشد و به زندگى برگشتند؛ ليكن با نقص جسمانى. اينها سلامت خودشان را فداى اين راه كردند؛ بعد هم صبر پيشه نمودند. وقتى جانباز صبر مى‌كند، وقتى پاى خدا حساب مى‌كند. در ميان ساير مردم راه مى‌رود، اما شاكر است، اما احساس سرافرازى و سربلندى مى‌كند كه در راه خدا كارى كرده؛ اين قيمت و ارزشش از شهداى ما كمتر نيست و گاهى هم بيشتر است... 11/08/1379 🌷شهید آملی در سال ۱۳۶۲ در منطقه مریوان کردستان از ناحیه نخاع آسیب جدی دید. او در همه امور خدا را در نظر داشت و به علت مجروحیت جنگی گاه گاهی که حالشان به وخامت می‌رفت باید خودمان با قاشق غذا را در دهان شان می‌گذاشتیم و خودش قادر به این کار نبود. او صبح‌ها همیشه قبل از اذان برمی‌خواست و به علت مجروحیت از ناحیه گردن و قطع نخاع شدن همیشه مجبور بود به حالت خوابیده روی شکم باشد ولی با این حال سفارشش این بود که رو به قبله باشد. دست‌های شهید به علت صدمات جنگی همیشه حالتی مشت داشت حتی قاشق برای صرف غذا فقط در مواقعی که حال مناسبی داشت بین دو انگشتش قرار می‌گرفت. "شهید سید حسین آملی", جانباز قطع نخاع گردنی که دکتر‌ها پاهایش را بر اثر جانبازی قطع کردند... کلیه هایش از کار افتاده بودند، سرانجام بعد از ۳۵ سال جنگیدن در جبهۀ صبر به جمع یاران شهیدش ملحق شد. ایشان در دوران حیاتش درباره جانبازیش اظهار کرده بود: خدا نکند که پشیمان بشوم؛ همه این‌ها خواست خداست... 🌷بعد از فتح المبین اولین فرزندش به دنیا آمد... دختری که بر اثر فلج مغزی قادر به حرکت نبود. در روزهای شروع جنگ خواهرش ۷۰ درصد جانباز شد... در طریق‌ القدس برادرش ابراهیم را از دست داد... در رمضان پایش زیر تانک له شد. در خیبر شیمیایی شد... سال ۶۲ فرزند دومش (امیر) سالم بدنیا آمد... در بدر دستش از مچ قطع شد.. بچه ی سومش هم معلول به دنیا آمد. امام جمعه و فرمانده لشکر، تکلیف جهاد را از گردنش برداشته بودند... با وجود همه این مشکلات، حاضر نشد لحظه‌ای جبهه را ترک کند تا سرانجام در عملیات کربلای ۴ در حالی که فرمانده گردان کربلا را به عهده داشت، بعنوان غواص خط شکن شرکت کرد و جزء اولین نفرات در نوک پیکان حمله قرار داشت به شهادت رسید و گردانش موفق ترین گردان در کل عملیات لقب گرفت... او سال‌ها بعد تفحص گردید و در بین نیروهایش در گلزار شهدای اهواز آرام گرفت... برشی از زندگی سردار شهید حاج اسماعیل فرجوانی 🌷شهید زنده، حاج علی فضلی, حضور در تمام عملیاتهای دفاع مقدس, ۴۰ مجروحیت, ۶۱ عمل جراحی... سردار علی فضلی علم فضیلت ها و بیرق کرامت های ماست... او نه بیرق دار بلکه خود بیرق است... علی طی کنده راه جهاد نیست... خود راه است... علی خود مسلک است... علی مثل حاج قاسم خود مکتب است... تندیس زنده درخشش ها و فضائل و کمالات است... ازخود گذشتگی از جان گذشتگی از آبرو گذشتگی اینها از خصلت های اوست... فرمانده کل سپاه, سردار سرلشگر, حاج حسین سلامی 🌷دوران بی‌هوشی این جانباز شهید، محمدتقی طاهرزاده ۱۸ سال به طول انجامید. در طول این مدت آنچه بر شگفتی این واقعه می‌افزود، پرستاری عاشقانه پدر و مادرش بود. در این ۱۸ سال که محمدتقی‌ روی تخت خوابیده بود، با همان دو چشم نافذش همه تنهایی‌های آنها را پر می‌کرد. هوشنگ طاهرزاده، پدر شهید، ۱۸ سال بر بالین فرزند دلبندش مثل پروانه چرخید و از او پرستاری کرد. فرزندی که ملقب به زیبای خفته بود و مقام معظم رهبری فرمودند: پسرم تو بین دنیا و بهشتی.ِ و بالاخره او بهشت را بر دنیا ترجیح داد. برای ایثار، می‌توان خیلی اسم‌ها گذاشت؛ مهربانی، محبت، گذشت، شجاعت، دلاوری یا شاید زندگی شیرین خود را فدای دیگران کردن، فدای آرامش و آسایش دیگران مثل آقا تقی واقعاً ایثار کردند. پدری که با لبخند فرزندش خندید و با اشک او گریست. او می گوید: نام این سال‌ها را می توان سال‌های عشق بازی با خدا نهاد. پدر می گوید: من متوجه نشدم این سال‌ها چگونه گذشت؛ زیرا من عاشق بودم و این آتش عشق را خداوند در دل من برافروخته بود. مرا همین افتخار بس که طی این مدت پرستار سرباز امام زمان (عج) بوده ام و حتی یک بار هم احساس خستگی نکردم... 🌷فیلم معروفی که نشان می‌ دهد در یکی از عملیات‌ ها و بعد از حمله شیمیایی دشمن، یکی از رزمندگان ماسک خودش را به یک رزمنده دیگر می‌ دهد؛ متعلق به شهید احمد پاریاب (فرمانده گردان شهادت, از لشگر حضرت رسول) است. حاج احمد ماسکش را به رزمنده‌ ای داد که در آن لحظه دست و پایش را گم کرده بود و به همین دلیل خودش شیمیایی شد... حدود ٢٠ سال بعد، آن رزمنده با حاج احمد تماس گرفت و گفت: درسش را ادامه داده و دکترا گرفته است. او که فرد سرشناسی است به شهید پاریاب گفت: تا امروز مردانگی کردی و اسمی از من نبردی و حالا می‌ خواهم به پاس این همه ج
وانمردی نصف اموالم را که حدود پنج میلیارد تومان است به تو بدهم. حاج احمد در قرچک ورامین و در اوج فقر زندگی می‌ کرد اما به همرزم قدیمی‌ اش گفت: من یک ریال از اموال تو را نمی‌ خواهم و آنچه در راه خدا داده‌ ام را پس نمی‌ گیرم. در هر محفلی به او می‌ گفتند: خدا شفایت بدهد. می‌ گفت: خدا مرا شفا داده که جانباز شدم...حاج احمد غریبانه جنگید, غریبانه زندگی کرد و غریبانه در فقر شهید شد... راوى: جانباز 70% حاج مصطفی باغبان 🖕
(1)   👌 :👇 💥 فردا برای برگشتن از پاوه به اصفهان یک قران هم پول نداشتم.... روم نمی شد به ابراهیم بگویم. .. فقط گفتم : یک کم پول خرد داری به من بدی که اگر خواستم تاکسی سوار شوم مصیبت نکشم؟... گفت: پول، صبر کن ببینم... دست کرد توی جیبش، تمامش را گشت. او هم نداشت. به من نگاه کرد. روش نشد بگه ندارم....گفتم: پول های من درشت است... اگر خرد داشته باشی, حالا اگر نیست با همین ها که دارم، می روم... گفت: نه، صبر کن... 💐 فکر کنم فهمیده بود که می گفت نه...نمی شد یا نمی خواست اول زندگی بگوید پول همراهش نیست, یا ندارم....  نگاهی به دور و برش کرد، با نگرانی، دنبال کسی می گشت و شرمنده هم بود... گفت: من با یکی از بچه‌ها کار فوری دارم. همین جا باش الان بر می گردم. از من جدا شد، رفت پیش دوستش. دیدم چیزی را دست به دست کردند... آمد و گفت: باید حتماً می دیدمش. داشت می رفت جبهه. ممکن بود دیگه نبینمش... 🍁 بعدها ابراهیم توی دفترچه یادداشتش نوشته بود که به فلانی درفلان روز فلان تومان بدهکار است، نوشته بود تا یادش باشد به او بدهد... 👈 دست کرد توی جیبش، اسکناس ها را در آورد... گفتم: من اسکناس درشت خودم دارم، باشد حالا، باشد بعدا می گیرم... گفت: نه، پیش تو باشد مطمئن تر است..ِ. راه افتادم. در راه، توی اتوبوس تا اصفهان گریه کردم..... :👇 💥 آن دو سه هفته یی که در دزفول ماندم، اصلاً دوست ندارم فکر کنم. از آن روز ها بدم می آید. بعدها روزهای سخت تری را  گذراندم. اما آن دو هفته..... چی بگم؟..... آنجا شاید بدترین جای زندگی ما بود. چون جایی پیدا نکرده بودیم. وسیله هم هیچی نداشتیم. رفتیم منزل یکی از دوستان ابراهیم که یادم نمی آید مسوول بسیج بود یا کمیته یا هر چی. زمان جنگ بود و هر کس هنر می کرد فقط می توانست زندگی خودش را جمع و جور کند  من آنجا کاملاً احساس مزاحمت می کردم. 💐 یک بار که ابراهیم آمد، گفتم: من اینجا اذیت می شم... گفت: صبر کن ببینم می توانم این جا کاری بکنم یا نه.... گفتم: "اگر نشد؟" گفت: برگرد برو اصفهان. این جوری خیال من هم راحت تر ست، زیر این موشکباران. رفتن را نه، نمی توانستم. باید پیش ابراهیم می ماندم. خودم خواسته بودم. دنبال راه حل می گشتم... "یک روز رفتم طبقه بالای همان خانه، دیدم اتاقی روی پشت بام است که مرغدانی اش کرده اند و اگر تمیزش کنم بهترین جا برای زندگی ماست تا زمانی که ابراهیم فکری کند.... رفتم آب ریختم کف آن مرغدانی و با چاقو تمام کثافت ها را تراشیدم. ابراهیم هم که آمد دید چه کاری کردم، رفت یک ملافه سفید از توی ماشینش برداشت آورد، با پونز زد به دیوار، که یعنی مثلا پرده است...هزار تومان پول تو جیبی داشت. رفتم باهاش دوتا بشقاب، دو تا قاشق، دو تا کاسه، یک سفره کوچک خریدم. یادم هست چراغ خوراکپزی نداشتیم. یعنی نتوانستیم، پول مان نرسید بخریم... آن مدت اصلا غذا پختنی نخوردیم... این شروع زندگی ما بود...  
🔹این بار آمریکا و اروپا هستند که به عرضه موقتی نفت ایران در بازار، یا به عبارت درست تر، به "تاثیر روانی احتمال عرضه نفت ایران" برای ترمز نهادن بر قیمت افسار گسیخته در بازار های جهانی احتیاج دارند. ♦️قیمت نفت به 117 دلار رسیده و از نگاه محافل غربی، قیمت 130 دلاری و 150 دلاری هم دور از ذهن نیست. برخی مقامات آمریکایی گفته اند گزینه احتمال خرید نفت ایران روی میز است. 🔹ایران باید اعلام کند عجله ای برای عرضه یکباره ذخائر نفتی خود به بازار ندارد. https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
📌هجمه به سردار جوانی چرا ؟! ⭕️سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از نخستین روزهای شکل‌گیری خود همیشه در خط مقدم دفاع از انقلاب در مقابل تهدیدهای سخت و نرم دشمن بوده است. عملکرد موفق سپاه در مقابله با دشمن و دستاوردهای داخلی و خارجی این نهاد مقدس سبب شده است، اندیشکده‌ها، محافل سیاسی و شبکه‌های گسترده رسانه‌ای دشمن در راستای سیاست تخریب ، تحریف و دروغ‌پردازی و بی‌اعتبارسازی در افکار عمومی و تضعیف سرمایه اجتماعی این نهاد مقدس شبانه روز تلاش کنند؛ چنانکه رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز اخیراً و در دیدار تصویری‌ با مردم تبریز فرمودند: «امروز ببینند دشمن در چه خطّی حرکت می کند، دشمن چه چیزی را هدف گرفته، نقطه‌ی مقابل آن را عمل کنند و حرکت کنند... امروز نوبت سپاه است، به سپاه تهمت بزنند، لجن‌پراکنی کنند». ✅در این راستا و در جدیدترین هجمه نرم دشمن به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شبکه‌های رسانه‌ای دشمن که از استکبار و نظام سلطه ارتزاق می‌کنند و قطعا و یقینا وابسته به سرویس‌های اطلاعاتی و جاسوسی موساد و سیا هستند، سردار دکتر یدالله جوانی معاون سیاسی سپاه را مورد هجمه قرار داده‌اند. اینکه "چرا سردار جوانی؟"، پاسخ کاملاً روشن است. سردار جوانی یکی از سرداران خوشنام سپاه است که در طول سال‌های اخیر با توجه به مسئولیتی که در حوزه سیاسی دارند، نقش و مسئولیت خطیری در روشنگری و بصیرت‌افزایی در جبهه مقابله با جنگ نرم و شناختی دشمن داشته اند. ✅نگاهی به عملکرد سردار جوانی نشان می‌دهد، ایشان حتی از سال‌ها قبل از اینکه مسئولیت معاونت سیاسی سپاه را بر عهده گرفته باشند، در هر موضوع و نقطه‌ای که مورد هجمه دشمن قرار گرفته، بدون هیچ گونه ملاحظه‌کاری با قلم رسا، پرمحتوا ، قدرتمند و بیان منطقی و مستدل خود در صحنه حاضر شده و ضمن مقابله با هجمه‌های دشمن، در دفاع از انقلاب اسلامی و ارکان و آرمان‌ها و اصول ارزشمند آن تمام قد ایستاده‌اند. بنابراین از اینکه امروز کسی که حداقل به اندازه عمر انقلاب سابقه دفاع از نظام مقدس جمهوری اسلامی در مقابل حملات نرم دشمن دارد خود مورد حمله و هجمه آنهم به شکل ناشیانه و البته ناجونمردانه قرار گرفته است نباید تعجب کرد. 💐از نخستین روزی که امام خامنه ای( مدظله العالی) فرمان «جهاد تبیین» را صادر و بر آن تاکید فرمودند، سردار جوانی در زمره نخستین کسانی هستند که با لبیک به فرمان معظم له، بیش از گذشته در صحنه عمل حاضر شده و افزون بر حضور مؤثر شخصی در خط مقدم عرصه جهاد تبیین، معاونت سیاسی سپاه را نیز با تعریف کارکردها و مأموریت‌های جدید، وارد میدان جهاد تبیین نمودند. ✅جریان‌ها و محافل سیاسی و رسانه‌ای معلوم الحال داخلی و خارجی که امروز سردار جوانی را با دروغ‌پردازی و شایعه‌سازی به صورت سازمان‌یافته مورد هجمه قرار داده‌اند، همان‌هایی هستند که در طول سال‌های اخیر از این سردار ولایتمدار و انقلابی ضربه ها خورده‌اند. برای یدالله جوانی آن چیزی که اولویت داشته و دارد نه اشخاص و جریان‌ها، که اساساً خط اصیل انقلاب و ولایت و عمل به شاخص‌های انقلابی‌گری است. چنین دیدگاه و کارنامه روشنی موجب شده است تا سردار جوانی با تبعیت از امامین انقلاب، هرجا ببینند که سنگری از نظام مورد حمله نرم دشمن قرار گرفته یا فرد یا جریانی از مسیر اصلی انقلاب خارج شده، بلافاصله نسبت به آن واکنش نشان داده و جامعه را از بروز آن انحراف آگاه سازند. این دقیقاً همان موضوعی است که دشمن و برخی عناصر همسو و وابسته داخلی آن را برنتابیده و این سردار مؤمن، انقلابی ، ولایتمدار و ساده زیست را با تهمت و تخریب و افترا این‌گونه مورد هجمه قرار دهند. از دشمن غیر از این انتظاری نیست اما دوستان ناآگاه مراقب باشند که در دام شایعه پراکنی دشمن نیافتند. " وَلَا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ." سخن آنان تورا غمگین نکند زیرا عزت همه از آن خداست. او شنوای داناست. یونس/۶۵ https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3