eitaa logo
جهاد تبیین
19هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
6.5هزار ویدیو
321 فایل
جهاد تبیین *مطالبه گری* آرمانهای امام خمینی ره ، انقلاب شهداء عزیزمان ، منویات رهبر عزیزمان و ارائه تحلیل های روز سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و بین المللی بمنظور روشنگری و بصیرت افزایی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 | 🔅 تاریخ تولد: ۹ اسفند ۱۳۶۶ 📆 تاریخ شهادت: ۲۳ آبان ۱۳۹۶ 📌مزار شهید: بهشت زهرا 🕊محل شهادت : سوریه،دیرالروز 🔻 بیاد ساربانان کویر اعجاز، کویری که در ژرفای تاروپود آن، خنکای آسمان حس می‌شود، اگر بجوییمش. 🚩 همه کوی به کوی در جستجوی حیاتیم و قطره به قطره، عطش جانمان را می‌فرساید. جرعه به جرعه خراش بر زمین می‌زنیم، در پی یافتن زلال آب. 🔅 جان به میان لب خزیده و آستر گلگونش را خزان‌زده کرده‌است. چِشم، تار میبیند اما، انگار درمیان این بیابان، هاله ای با صلابت در حال حرکت است. 🌷 قدم به قدم، قامت دلربایش بر نیزه های آفتاب چیره میشود و پیش میرود. او مرتضی‌ ست. ➖ نمیدانم در میان این مسیر، آفتاب شیفته او شده یا توانش، قاتل گرما. هرچه که هست، گام هایش نمی لغزند. در هر قدمش، رازی نهفته است. ◽️ شنیده بودم خانه ای در این دارفانی بنا کرده، خالی از دروغ. میگفتند هرچه را که رنگ و بوی معشوق نمی‌دهد، از خانه اش زدوده است. خانه ای بنا کرده با عطر شهادت. ➖ در این صحرای زندگی، تنها غبطه به اوست که از گلویمان گذر میکند. اویی که آن روز با شکوه آسمانی اش، به دیدار معشوق می‌شتافت. 📍 ذره ذره ی وجودش را، نذر خشنودی سالار شهیدش کرده بود و سنگ مزارش را ، هدیه به . اویی که شتابان می‌رفت و مایی که جا ماندیم. ✍🏻 نویسنده: ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
📌 شهیدی که بعد از شهادت گریه کرد... 🔹 هیچگاه پاهایش رو جلوم دراز نکرد جلوی پام تمام قد می ایستاد وتا من نمی نشستم، او هم نمی نشست. ◇ فقط یکجا پایش رو دراز کرد؛ اونم وقتی بود که شد... ◇ بهش گفتم: سید تو هیچوقت جلوی من پاهات رو دراز نمیکردی؛ حالا چی شده مادر؟ ◇ یهو دیدم چشمای پسرم به اذن خدا برای چند لحظه باز شد و یک قطره اشک از چشمانش اومد. ◇ شاید میخواسته بگه مادر اگر مجبور نبودم جلوی پاهات تمام قد می ایستادم... 📚 منبع: کتاب رموز موفقیت شهدا جلد۱ ◇◇ یکم شهریور 1336، در روستای استیر از توابع شهرستان سبزوار به دنیا آمد. ◇ پدرش سید حسن، کشاورز بود. و مادرش شمسی نام داشت. تا پایان سطح 3 در حوزه علمیه درس خواند. ◇ روحانی و مسئول واحد عقیدتی سیاسی لشگر 16 قزوین بود. چهاردهم آذر 1360، در بستان بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در زادگاهش واقع است. «او را سیدعلی نیز می‌نامیدند...» 🌷 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 فردی که سردار سلیمانی دوست داشت همانند او شهید شود. 🔹 محمود خالقی از دوستان نزدیک حاج قاسم نقل قولی از علاقه آن شهید به نحوه شهادتش داشته است.  ◇ وی در این خصوص گفته است: در یکی از دیدارهایمان حاج قاسم می‌گفت دوست دارم طوری شهید شوم که همه ذرات بدن من را متاثر کند و چیزی از من باقی نماند و بعد آقای حکیم را مثال زد و گفت دوست دارم مثل او شهید شوم و اعضای بدنم مانند آن ها پراکنده می شد. ◇ شهید محراب، آیت الله سید محمدباقر حکیم از علمای بزرگ شیعه در عراق و رئیس و بنیان‌گذار مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق، فرزند آیت الله العظمی سید محسن حکیم مرجع تقلید شیعه و از شاگردان دو مرجع تقلید دیگر «شهید آیت الله سید محمدباقر صدر» و «آیت الله سید ابوالقاسم خویی» بود. ◇ وی همچنین از بنیانگذاران حزب الدعوة الاسلامیة بود و سال‌ها با حزب بعث حاکم بر عراق مبارزه کرد و بعد از آزادی از زندان، مبارزات خود را از ایران ادامه داد. ◇ با سرنگونی رژیم بعث، در سال 1382 به عراق بازگشت و در نجف اقامت گزید و در هفتم شهریور (مصادف با یکم رجب) همان سال، وقتی در حال خروج از صحن مبارک حضرت امیرالمومنین علی (ع) بود، بر اثر یک انفجار تروریستی (بمب تعبیه شده در یک خودرو) به شهادت رسید. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌 آیه‌ی تفأل قرآنی مادر شهید حسن یزدانی برای رضایت دادن به رفتن پسرش به جنگ چه بود؟!!.. 🔹 اولین بار که حسن می خواست به جبهه برود آشنایان دوستان می گفتند: بچه است نگذارید برود. ◇ اما اصرار حسن من را در یک دو راهی قرار داده بود. ◇ به ناچار تفألی به قرآن زدم. این آیه آمد؛ «وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا..» ◇ به رفتنش رضایت دادم حسن آن موقع سیزده سال بیشتر نداشت. ✍ راوی: مادر شهیدان یزدانی 📎 پ.ن تصویر: تصویر سردار شهید حسن یزدانی پس از شهادت در اثر بمب های شیمایی 🌷 ▫️ولادت : ۱۳۴۸ کرمان ▫️شهادت : ۱۳۶۴/۱۲/۴ والفجر۸ ، بمباران شیمیایی 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
🩸به یاد سردار شهید بدون مرز کوه باشی، سیل یا باران... چه فرقی می‌کند سرو باشی، باد یا طوفان... چه فرقی می‌کند؟      مرزها سهم زمینند و تو اهل آسمان آسمان شام با ایران چه فرقی می‌کند؟ قفل باید بشکند باید قفس را بشکنیم حصر «الزهرا» و «آبادان» چه فرقی می‌کند؟ مرز ما عشق است هر جا اوست آن‌جا خاک ماست سامرا، غزه، حلب، تهران چه فرقی می‌کند؟ هر که را صبح شهادت نیست شام مرگ هست بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی می‌کند؟ شعله در شعله تن ققنوس می‌سوزد ولی لحظه آغاز با پایان چه فرقی می‌کند؟ 🔹 سلام بر او که می گفت: «جنگ ما، جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمی شناسد ...» ✍ شهید رسول حیدری (اولین شهید بوسنی وهرزگوین ) ◇ ولادت: ۱۳۳۹/۱/۱_ملایر ◇ شهادت : ۱۳۷۲/۳/۱۹_بوسنی هرزگوین ◇ مـسئولیت: دیپلمات 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada