eitaa logo
جهادگران تبیین بسیج
3.7هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
3.2هزار فایل
کانال تحلیلی ویژه هادیان ، اساتید و سخنرانان بسیج سراسر کشور پل ارتباطی با ادمین @Maahdeyar313
مشاهده در ایتا
دانلود
پارادوکس انتزاع یا حقیقت (تکلیف گرایی و صالح مقبول).pdf
316.8K
نسخه PDF تحلیلی بر یک پارادوکس: انتزاع یا حقیقت(#تکلیف گرایی #صالح مقبول) به قلم حجت الاسلام علی اصغر جلالی اصل #دفتر تایید محتوا #ویژه هادیان و مسئولان سیاسی #نشستهای بصیرتی #طرح شهید کمالی
پارادوکس انتزاع یا حقیقت (تکلیف گرایی و صالح مقبول).doc
69.6K
نسخه word تحلیلی بر یک پارادوکس: انتزاع یا حقیقت(#تکلیف گرایی #صالح مقبول) به قلم حجت الاسلام علی اصغر جلالی اصل #دفتر تایید محتوا #ویژه هادیان و مسئولان سیاسی #نشستهای بصیرتی #طرح شهید کمالی
«بازخوانی فرمان آتش به اختیار فرهنگی» در تابستان ۱۳۹۶ رهبر معظم انقلاب اسلامی اصطلاح « آتش به اختیار » را وارد عرصه فرهنگی و میدان جهاد روشنگری نمودند ، تا ضمن واقف نمودن نخبگان فرهنگی و دلسوزان واقعی کشور را به وضع اسف بار فرهنگ جامعه ، تکلیف الهی همگان را گوشزد نمایند و به همه بفهمانند که نباید منتظر اقدام دستگاه های عریض و طویل فرهنگی دولتی شوند و همه نخبگان و فعالان و منبر داران فرهنگی ، علمی ، اخلاقی و ... ، باید با احساس تکلیف الهی بدون چشم داشت و انتظار از دیگران ، وارد عرصه شده و به ایفای نقش و انجام وظیفه بپردازند. هرچند در آن زمان فعالان عرصه فرهنگی کشور و مجاهدان جبهه روشنگری به صورت مقطعی و فصلی بدان پرداختند ، اما گذر زمان نشان داد که حجم تخریب ، مغالطه کاری و جوسازی معاندان ، مخالفان و غافلان ، از میزان تبیین مدافعان اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله) بیشتر بوده و حتی با وجود گذشت زمان کوتاهی از طرح این موضوع ، رفته رفته این بحث بسیار مهم حتی توسط رزمندگان و پیشگامان میدان روشنگری و افسران جوان جنگ نرم به فراموشی سپرده شد. در جریان فتنه دی ماه سال 96 طرح مجدد این بحث بسیار مهم و حیاتی و «بازخوانی فرمان آتش به اختیار فرهنگی» ، لازم و ضروری به نظر رسید ، چرا که , اولاً : بخاطر آشکار شدن نگرانی های شدید فرهنگی حضرت آقا ، مخصوصاً در مورد نسل جوان ، در جریان فتنه های دی ماه 96 . و ثانیاً : مغالطه کاری دشمن و فضا سازی رسانه ای در جریان کشته سازی های فتنه و بیان این دروغ بزرگ که : چون رهبری به بسیجیها فرمان آتش به اختیار داده ، آنها مردم معترض را به اختیار خود به رگبار بسته و کشته اند! لذا ضرورت یافت که یک بار دیگر به بازخوانی و زنده نگه داشتن این بحث مهم و مبنایی پرداخته شود ، تا هم به شبهات موجود را پاسخ گفته باشیم و هم تکلیف الهی خود را بهتر بدانیم. اخیراً نیز حضرت آقا در دیدار جمعی از دانشجویان ( اول خرداد 1398 شانزدهم ماه مبارک رمضان 1440 ) ، مجدداً بر این فرمان حیاتی ناکید کردن و در تبیین اولین مورد از « راهکارهای عملی جهت تحقق حرکتِ عمومیِ معقول و منضبط» یعنی تشکیل کارگروه‌های فرهنگی فرمودند : « کارگروه‌های فرهنگی در سراسر کشور و در مساجد یکی از کارها است. این " آتش به اختیار" که من چندی پیش گفتم، مربوط به این مجموعه است، یعنی مجموعه‌های فعّال در زمینه‌های فرهنگی که اینها میتوانند تأثیرگذاری عمیقی داشته باشند» لذا به نظر می رسد لازم است بار دیگر به بازخوانی مجدد این فرمان مهم بپردازیم منظور از «آتش به اختیار فرهنگی» چیست؟ در طول نزذیک به سه دهه رهبري مقتدرانه حضرت آیت الله العظمی امام خامنه اي (حفظه الله تعالی) ، آن بزرگوار بنا به نياز زمان و براي تفهيم هرچه بيشتر اوضاع ، اصطلاحاتي را وارد ادبيات انقلاب اسلامی نموده اندكه هر کدام نقشی بي بديل در فرهنگ سازي و ايجاد بصيرت هرچه بیشتر در جامعه ايفا نموده است؛ یکی از این واژه ها و اصطلاحات بسیار تأمل برانگیز ، اصطلاح «آتش به اختیار» است. «آتش به اختیار»، اصالتاً تعبیری نظامی است، و زمانی که این تعبیر در فضای فرهنگی و عمومی جامعه طرح می‌شود، معنایی استعاری می‌یابد و نشانگرِ وضعیتی است که در نظام هماهنگی فرهنگی جامعه ، از لایه‌ی مسئولین تا فعالان فرهنگی در سطح جامعه، اختلال به وجود آمده است؛ اگر بخواهیم بر اساس همان فضای معنایی مبدأ در این استعاره (فضای نظامی) ، سخنی دقیق‌تر بگوییم، در ادبیات نظامی، فرایند تدبیر و هماهنگی و فرماندهی در سه سطح راهبردی (استراتژیک)، عملیاتی و تاکتیکی طرح می‌شود و اختلال در قرارگاه عملیاتی، زمینه‌ای برای اعلام شرایط آتش به اختیار برای نیروهای تاکتیکی خواهد بود. نکته‌ی بسیار مهم این است که در شرایط «آتش به اختیار» ، ارتباط میان سطح راهبردی و تاکتیکی قطع نیست؛ یعنی نیروهای انقلابی و افسران جوان جنگ نرم با گوش سپردن به فرمان فرمانده و تحت امر و فرامین حکیمانه او ، می‌دانند که دشمن کیست، مسیر مقابله با آن چگونه است، اصلی‌ترین روش‌های دشمنی چیست، مهم‌ترین ابزارها و محمل‌های دشمن کدامند و برای انسجام درونی چه باید کرد. لذا در این راستا ، نیروهای مومن و انقلابی، توسط رهبری کاملاً توجیه شده و مهم‌ترین معارف، باورها و توصیه‌های منظومه‌ی فکری مکتب امام خمینی (رضوان ‌الله تعالی علیه) یعنی اسلام ناب محمدی (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را ، که نیروهای انقلاب باید بدانند، به خوبی برای آنها تبین شده است و نیروهای مومن انقلابی برای آنکه در این مسیر در غبار فتنه ها و گردنه های سخت راه ، دچار مشکل نشوند ، لحظه ای چشم از لب و دهان رهبری برنمی دارند و همیشه گوش به فرمان او هستند.
2. گروه دوم کسانی که با انگیزه های مختلف به موضع گیری عجولانه ، ناشیانه و پرحجم در مقابل این فرمان نمودند و آن را به «آنارشیسم» ، بی قانونی، ساختار شکنی، بی نظمی و .... ، تعبیر نمودند و برخی بی نظمی ها و قانون شکنی ها مانند حرکات مشکوک در روز قدس و شعار علیه رئیس جمهور را از پیامدهای این فرمان معرفی نمودند، در حالیکه به خوبی روشن است که فرمان رهبری امری قانون محور، دارای ضابطه و قاعده مند است ؛ این گروه طیف های رنگانگ و متنوعی از رسانه های معاند و بیگانه تا برخی افراد و جریانهای سیاسی در داخل کشور را شامل می شود ؛ در مجموع این گروه را می توان به دو دسته کلی تقسیم نمود ؛ دسته اول کسانی از روی عناد و دشمنی با ملت ایران و نظام اسلامی سخن می گویند که عمدتاً شامل گروهای معاند و رسانه های نظام سلطه می باشد؛ دسته دوم کسانی که از روی غفلت و عدم درک و فهم درست فرمان حضرت آقا ، و با اهداف و اغراض سیاسی سخن می گویند، که عمدتاً شامل افراد و جریانهای داخلی می شود. 3. گروه سوم کسانی هستند که دانسته یا غافلانه، فرمان «آتش به اختیار» را به حوزه هایی غیر از فرهنگ ، مانند محیط زیست و .... بردند ، در حالیکه این فرمان منحصر به حوزه فرهنگ است و در سایر حوزه ها اصلاً معنا و مفهومی ندارد. 4. گروه چهارم کسانی هستندکه بعد ازصدور فرمان «آتش به اختیار»، به جای تبین فرمایش رهبری به طرح دیدگاه های خود و نظریه پردازی های شخصی پرداختند در حالی که بسیاری از این دیدگاه ها هیچ انطباقی با فرمایش حضرت آقا نداشت، لذا برای در امان ماندن از افتادن در این ورطه انحرافی باید به سراغ اصل مطلب و سرچشمه طیب و طاهر بحث رفت و آن را تبین نمود، امری که انشاءالله در ادامه این نوشتار خواهد آمد. مقام معظم رهبری (حفظه الله)، بعد ازگذشت حدود بیست روز از سخنرانی اول (۱۷/3/۱۳۹۶) و دریافت بازخوردهای این فرمان ، در جریان خطبه دوم نماز عید فطر در تاریخ 4 تیرماه 1396 ، به تشریح معنای فرمان «آتش به اختیار» پرداختند و فرمودند: «از جمله‌ی کارهای مهم، کارهای فرهنگی است؛ ما خُلل و فُرج فرهنگی زیاد داریم؛ جاهایی که نفوذگاه دشمن است ازلحاظ فرهنگی، بسیار است؛ این را، هم مجموعه‌های مسئول دولتی، هم مجموعه‌های گسترده‌ی عظیم مردمی موظّفند که انجام بدهند. «آتش‌به‌اختیار» به معنی کار فرهنگی خودجوش و تمیز است؛ آنچه ما گفتیم معنایش این است که در تمام کشور، جوانها و صاحبان اندیشه و فکر، صاحبان همّت، خودشان با ابتکار خودشان، کار را -کارهای فرهنگی را- پیش ببرند، منافذ فرهنگی را بشناسند و در مقابل آنها، کار انجام بدهند؛ آتش‌به‌اختیار، به معنای بی‌قانونی و فحّاشی و طلبکار کردن مدّعیانِ‌ پوچ‌اندیش و مدیون کردن جریان انقلابی کشور نیست. نیروهای انقلابی بیش از همه باید مراقب نظم کشور، مراقب آرامش کشور، مراقب عدم سوءاستفاده‌ی دشمنان از وضعیّت کشور، و مراقب حفظ قوانین [باشند]؛ این مراقبتها در درجه‌ی اوّل متوجّه به نیروهای انقلاب است که دلسوزند، علاقه‌مندند و مایلند که کشور به سمت هدفهای خود حرکت بکند.» شاخص ها ، ویژگیها و معیارهای فرمان «آتش به اختیار» در این بخش با توجه فرمایشات مقام معظم رهبری(حفظه الله)، در این سخنرانی و فرمایشات قبلی، برخی از شاخص ها، ویژگیها و معیارهای فرمان «آتش به اختیار»، استخراج و جهت بهره برداری رزمندگان جبهه روشنگری ارائه می گردد. 1. فرهنگی است ؛ هرچند عده ای تلاش کردند فرمان «آتش به اختیار» را به حوزهایی غیر از فرهنگ ببرند ، اما همانگونه که از فرمایشات حضرت آقا کاملاً مشخص است، این فرمان در حوزه فرهنگ و در راستای مقابله با نفوذ فکری و فرهنگی دشمن می باشد (از جمله‌ی کارهای مهم، کارهای فرهنگی است؛ ما خُلل و فُرج فرهنگی زیاد داریم؛ جاهایی که نفوذگاه دشمن است ازلحاظ فرهنگی، بسیار است) ؛ کلید واژه فرهنگ، فرهنگی و کار فرهنگی ، ده بار در این دو متن کوتا از فرمایشات مقام معظم رهبری ، کاربرد یافته است. 2. به فرمان است ؛ امری خودسرانه و ساختار شکنانه نیست ، بلکه در سلسله مراتب ولایت و با فرمان ولی امر صورت می گیرد . (اگرچنانچه رابطه‌ی قرارگاه ‌قطع شد یا قرارگاه عیبی پیدا کرد، اینجا فرمانده دستورِ آتش‌به‌اختیار میدهد. ). 3. قانون است ؛ فرمان «آتش به اختیار» ، همانگونه که در ادبیات مبدأ یعنی ادبیات نظامی، بعنوان یک قانون و قاعده شناخته می شود در اینجا هم یک قانون دقیق و ضابطه مند است و به معنای بی نظمی و قانون گریزی نمی باشد. (آتش‌به‌اختیار، به معنای بی‌قانونی و فحّاشی و طلبکار کردن مدّعیانِ‌ پوچ‌اندیش و مدیون کردن جریان انقلابی کشور نیست.) .
البته نوع دیگری از اصطلاح «آتش به اختیار»، در ادبیات نطامی مطرح است و آن «آتش به اختیار» در «میدان تیر» در دوران آموزش و تمرین می باشد و آن زمانی است که بعد از انجام توجیهات لازم توسط فرمانده میدان و پس از مشخص کردن هدف (سیبل مقابل) ، با فرمان «آتش به اختیار »، به نیروی عمل کننده اجازه می دهند در مدت زمان مشخص با در نظر گرفتن هدف ، تعداد فشنگ در اختیار خود را جهت کسب بالاترین نتیجه ، تحت نظارت شدید فرمانده میدان و عوامل تحت امرش ، مدیریت کند؛ چنانچه ملاحضه می شود ، این نوع از آتش به اختیار هم ، ضابطه مند ، دارای قاعده و قانون، به فرمان و با هدف مشخص می باشد. رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (حفظه الله) با توجه به برنامه ریزیهای گسترده و هجمه های سنگین فرهنگی دشمن از یک سو و انفعال دستگاه های فرهنگی کشور و اولویت ناشناسی و رفتن متولیان امر فرهنگ به سوی مسائل فاقد اولویت و بعضاً در تضاد با ارزشهای دینی و فرهنگی جامعه اسلامی ایران، از سوی دیگر ، در دیدار رمضانی جمعی از دانشجویان در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۳۹۶ (12 رمضان)، با استعاره از ادبیات نظامی، واژه «آتش به اختیار فرهنگی» را برای اولین بار وارد ادبیات انقلاب اسلامی نمودند. آن بزرگوار با این ابتکار حکیمانه، ضمن آگاه کردن دلسوزان عرصه فرهنگی کشور و نیروهای مومن انقلابی از جمله افسران جوان جنگ نرم و آحاد جامعه اسلامی از وضعیت اسفبار فرهنگی کشور و اخلال در دستگاه های مسئول و متولی این امر ، آنهارا ترغیب به فعالیت هرچه بیشتر ، فکری ، جهادی و عملی در این عرصه می نمایند؛ فعالیتی که با توجه به اخلال در سیستم مدیریت فرهنگی کشور، باید به صورت جهادی، خودجوش، تکلیف مدارانه و بدون چشم داشت به حمایت های دولتی و با تکیه بر ظرفیت های عظیم مردمی صورت گیرد. در نتیجه در سایه این جهاد عظیم ، فکری ، فرهنگی و عملی، انشاءالله به حول و قوه الهی ضمن جلوگیری از رخداد یک فاجعه عظیم فرهنگی ، با سرعت هرچه بیشتر به سمت تحقق اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی حرکت کنیم. ایشان در تبیین این بحث می فرمایند: « من به همه‌ی آن هسته‌های فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً میگویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به‌قول میدان جنگ، آتش‌به‌اختیار؛ البتّه در جنگ، قرارگاه مرکزی وجود دارد که دستور میدهد، امّا اگرچنانچه رابطه‌ی قرارگاه ‌قطع شد یا قرارگاه عیبی پیدا کرد، اینجا فرمانده دستورِ آتش‌به‌اختیار میدهد. خب شما افسرهای جنگ نرمید -قرار شد شما افسران جوان جنگ نرم باشید- آنجایی که احساس میکنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمیتواند درست مدیریّت کند، آنجا آتش‌به‌اختیارید؛ یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید.» مقام معظم رهبری (حفظه الله تعالی) در ادامه بحث ، در بیان علت صدور فرمان «آتش به اختیار فرهنگی» می فرمایند: «گاهی اوقات انسان احساس میکند دستگاه‌های مرکزی فکر و فرهنگ و سیاست و مانند اینها دچار اختلالند، دچار تعطیلند؛ واقعاً آدم گاهی اوقات احساس میکند. حالا مثلاً فرض بفرمایید این‌همه ما مسئله‌ی فرهنگی در کشور داریم، مسائل مهم که شاید من بتوانم ده مسئله‌ی اصلیِ فرهنگی را بشمارم که اینها دچار مشکل است؛ فرض کنید مسئله‌ی سینما، یک مسئله‌ی مهم است، [یعنی] مسئله‌ی فرهنگی مهمّی است که سینمای کشور چه جوری اداره میشود، از کجا پشتیبانی میشود -حالا پشتیبانی خارجی هم پیدا میکنند برای فیلم‌ها- اداره‌ی هنر کشور و سینما که چیز کوچکی نیست؛ مثلاً فرض کنید ده مسئله‌ی این‌جوری میشود پیدا کرد، [امّا] ناگهان می‌بینید مثلاً فرض کنید اینکه فلان آهنگ قبل از افطار پخش بشود یا نشود، میشود مسئله‌ی اصلی؛ نامه‌نگاری میکنند! پیدا است که این دستگاه اختلال پیدا کرده که مسئله‌ی اصلی را از مسئله‌ی فرعی تشخیص نمیدهد و یک مسئله‌ی اصلاً بی‌اعتبارِ بی‌اهمّیّت فرعی را به‌عنوان یک مسئله‌ی اصلی، درشت میکنند. وقتی این‌جوری دستگاه‌های مرکزی اختلال دارند، آن‌وقت اینجا جای همان آتش‌به‌اختیاری است که عرض کردم.» «بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان - 12 رمضان- ۱۷ /خرداد/ ۱۳۹۶» پس از صدور این فرمان توسط رهبری معظم انقلاب اسلامی ، عکس العمل ها و مواضع مختلفی را در سطح جامعه و محافل سیاسی و فرهنگی کشور شاهد بودیم که در یک جمعبندی کلی می توان آنها در چهار دسته اصلی مورد بررسی قرارداد. مواضع مختلف در رابطه با فرمان «آتش به اختیار فرهنگی» 1. گروه اول کسانی که با دشمن شناسی عمیق خود در سایه هدایت های حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی، موضوع را به خوبی فهمیده و درک نمودند و در راستای «نهضت روشنگری» و در امتداد «جهاد کبیر» ، این بحث را پیگیری نموده و کار را با نشاط هرچه بیشتر ادامه دادند.
4. مخاطب کاملاً مشخص است ؛ بخوبی روشن است که این فرمان در بخش «سخت افزاری» یعنی بسیج کردن امکانات ، استعدادها، ظرفیت ، مکانها و ... ، همه آحاد جامعه را شامل می شود، اما در بخش «نرم افزاری»، مخاطب ، صاحبان فکر و اندیشه و افسران جنگ نرم هستند. ( شما که افسرهای جنگ نرمید ... . جوانها و صاحبان اندیشه و فکر، صاحبان همّت، خودشان با ابتکار خودشان، کار را -کارهای فرهنگی را- پیش ببرند ) . 5. هدف دقیقاً مشخص است ؛ شناسایی راه های نفوذ دشمن و بستن آن و انجام کارهای فرهنگی جهت دستیابی به آرمانهای انقلاب اسلامی. (جاهایی که نفوذگاه دشمن است ازلحاظ فرهنگی، بسیار است؛ ....... ، جوانها و صاحبان اندیشه و فکر، صاحبان همّت، خودشان با ابتکار خودشان، کار را -کارهای فرهنگی را- پیش ببرند، منافذ فرهنگی را بشناسند و در مقابل آنها، کار انجام بدهند.) . 6. شناسایی امری لازم و ضروری است ؛ همانگونه که عرصه جنگ نظامی ، «اطلاعات عملیات» یک رکن لازم و اساسی محسوب می شود در عرصه جنگ فرهنگی به همان مقدار بلکه بیشتر، «دشمن شناسی» و شناختن نفوذگاه ها امری لازم و ضروری است. (منافذ فرهنگی را بشناسند و در مقابل آنها، کار انجام بدهند) . 7. برنامه ریزی ، پس انجام شناسایی دقیق ، مرحله بعدی تصمیم گیری و برنامه ریزی و اقدام براساس آن برنامه برای دستیابی به هدف می باشد. (... یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید.) . 8. پاکیزه بودن ، یعنی عاری از هرگونه ناپاکی و آلودگیهای رایج در فرهنگ مادی غرب و به دور از قانون شکنی بودن ؛ در فرهنگ ارزشی اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله)، هدف وسیله را توجیه نمی کند، از طریق آلوده نمی توان به هدف پاکیزه دست یافت. («آتش‌به‌اختیار» به معنی کار فرهنگی خودجوش و تمیز است؛ ...... ؛ آتش‌به‌اختیار، به معنای بی‌قانونی و فحّاشی و طلبکار کردن مدّعیانِ‌ پوچ‌اندیش و مدیون کردن جریان انقلابی کشور نیست.) . 9. امری ایجابی است ، در واقع برای بستن منافذ فرهنگی و سد کردن راه دشمن و حرکت رو به پیشرفت داشتن،باید کار انجام داد، باید با تکیه بر مبانی و ارزشها و با در نظر گرفتن شاخصها تولید فکر و اندیشه و سخن نمود. (من به همه‌ی آن هسته‌های فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً میگویم: هرکدام کار کنید؛.. ؛ تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید)؛ چنانچه مشاهده شد، برخی صاحب نظران ، فرمان «آتش به اختیار» رهبری را با بند «ج» وصیت نامه سیاسی الهی حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) مقایسه نمودند، در حالیکه این بند صرفاً بعد سلبی بحث را شامل می شود، با توجه به فراگیر و گسترده بودن مسئله «آتش به اختیار» ، این موضوع با کل وصیت نامه حضرت امام انطباق می یابد. 10. امری تکلیف گرایانه و وظیفه محور است ، صرفاً یک امر استحبابی و پسندیده نیست بلکه تکلیف و وظیفه و انجام یک مسئولیت دینی، ملی ، اجتماعی و ... می باشد. (این را، هم مجموعه‌های مسئول دولتی، هم مجموعه‌های گسترده‌ی عظیم مردمی موظّفند که انجام بدهند). *لازم به ذکر است که پنج شاخص انقلابیگری که حضرت آقا در تاریخ 14 خرداد1395 آن را شرح نمودند با موارد فوق انطباق کامل دارد./ والسلام. غلامعلی کریمی . هادی سیاسی سپاه صاحب الزمان (علیه السلام) استان اصفهان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حد و مرزهای «ولایت مطلقه فقیه» آیا ولی فقیه حق مداخله در امور شخصی افراد را دارد یا خیر؟چرا جمهوری اسلامی ولایت مطلقه فقیه را در کشور اجرایی کرد؟ «بهادری جهرمی»، رئیس مرکز وکلا پاسخ می‌دهد. @AntiBBC
منطق يك ديدار و حمايت دوگانه سازش‌‌ ـ مقاومت، از جمله دوگانه‌هايي است كه غربي‌ها براي دامن زدن به آن در ايران،‌ مورد توجه قرار داده و روي آن كار مي‌كنند. پایگاه بصیرت / گروه سیاسی / دكتر يدالله جواني صبح روز سه‌شنبه 15 مرداد،‌ سردار سرلشكر حاج قاسم سليماني، فرمانده نيروي قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با لباس رسمي در محل وزارت امور خارجه حاضر شد و با دكتر محمدجواد ظريف ديدار كرد. اين ديدار توأم با حمايت سردار از ظريف، با واكنش‌هاي متفاوت مثبت و منفي مواجه شد؛ همان‌گونه كه تحريم وزير امور خارجه كشورمان از سوي دولت آمريكا، تحليل‌هاي متفاوت و بعضاً متضاد را به همراه داشت. در فضاي رسانه‌اي و محافل سياسي كشور،‌ از خوش‌بينانه‌ترين تا بدبينانه‌ترين تحليل‌ها،‌ در زمينه تحريم دكتر ظريف از سوي آمريكا به لحاظ چيستي و چرايي ارائه شد. البته پديدآيي چنين نگاه‌هاي متفاوت نسبت به پديده‌هاي سياسي، تا حدودي طبيعي و اجتناب‌ناپذير است؛ اما بايد توجه داشت تحليل‌ها و جهت‌گيري‌ها، نبايد مخدوش‌كننده منافع ملي،‌ توليدكننده فرصت براي دشمن و موجب از دست رفتن فرصت‌هاي پديدآمده و ناشي از رفتار دشمن براي كشور باشد. داشتن تحليلي درست در ميان نيروهاي جبهه انقلاب اسلامي در زمان حاضر، بيش از هر زمان ديگري لازم است. دشمن كينه‌توز انقلاب اسلامي و ملت ايران، ‌به دليل شكست‌هاي راهبردي در همه ميدا‌ن‌هاي نبرد، به خدعه و نيرنگ رو آورده است. در چنين شرايطي همه نيروهاي مدافع جريان انقلاب، اسلام ناب محمدي(ص) و نظام مقدس جمهوري اسلامي با محوريت ولايت فقيه، ‌بايد با داشتن تحليل‌هاي دقيق، ‌هوشمندانه و مبتني بر بصيرت ديني،‌ خدعه‌ها و مكرهاي نظام سلطه با محوريت آمريكا را خنثي كنند. براي رسيدن به يك تحليل درست و منطقي نسبت به تحولات و پديده‌هاي سياسي، ‌بايد با دور شدن از علقه‌هاي حزبي و حب و بغض‌هاي سياسي از يك ‌سو و با لحاظ كردن عناصر اصلي تحليل صحيح بر مبناي دين از ديگر سو، به آن تحليل دست يافت. در منظومه فكري رهبر حكيم انقلاب اسلامي، توجه به مباني و اصول، آرمان‌ها و واقعيت‌ها، ‌عناصر سه‌گانه‌اي هستند كه در دستيابي به يك تحليل درست نقش دارند. داشتن نگاه آرماني توأم با واقع‌بيني، ‌شرط لازم براي دستيابي به تحليل درست نسبت به پديده‌هاي پيچيده سياسي است. تقويت اين نگاه در نيروهاي جبهه انقلاب اسلامي در وضعيت كنوني، بيش از هر زمان ديگري لازم است. با اين مقدمات، براي گرفتار نشدن در دام تحليل‌هاي عجيب و غريب و بعضاً متناقض و متضاد نسبت به ديدار سردار سليماني با ظريف، بايد منطق اين ديدار و حمايت را از منظر و ديدگاه حاج قاسم مورد توجه قرار داد. بعضي‌ها مي‌پرسند‌ اين ديدار و حمايت خوب بود يا بد؟ عده‌اي هم در پاسخ،‌ مبتني بر نگاه كاملاً‌ سياسي خود سريع قضاوت كرده، آن را خوب يا بد تفسير مي‌كنند! تحليل‌هاي برآمده از معيارهاي حزبي و گروهي ريشه‌دار ‌در حب و بغض‌هاي صرفاً سياسي نسبت به افراد و جريان‌ها ‌نمي‌تواند تحليل‌هاي درستي باشد. اكنون در كشور، ‌يك نگاه خاص و منفي نسبت به دولت كنوني و عناصر اصلي اين دولت و از جمله شخص آقاي ظريف به عنوان وزير خارجه وجود دارد. اگر در تحليل هر پديده و موضوع مرتبط با اين دولت،‌ اين نگاه به عنوان معيار حاكم ايفاي نقش كند، بديهي است كه آن تحليل نمي‌تواند يك تحليل صحيح و برآمده از معيارهاي ديني باشد. آنگاه بر مبناي چنين تحليل‌هايي: 1ـ نوع نگاه رهبر فرزانه انقلاب اسلامي نسبت به دولت و عناصر اصلي آن مانند ظريف‌، كه عموماً با تعريف و حمايت همراه است؛ قابل درك و فهم نخواهد بود. 2ـ بيانيه سپاه در حمايت از آقاي ظريف به دنبال تحريم وي از سوي آمريكا پذيرفتني نخواهد بود. 3ـ نامه سردار سليماني به دكتر روحاني و تصريح بر «بوسيدن دست» رئيس‌جمهور در اين نامه،‌ محل اشكال جدي واقع مي‌شود. 4ـ اكنون رفتن سردار سليماني با لباس رسمي سپاه پاسداران به وزارت خارجه و حمايت از دكتر ظريف ‌امري نادرست تلقي مي‌شود. بديهي است با رهايي از معيارهاي تنگ‌نظرانه و تمسك به عناصر سه‌گانه تحليل صحيح،‌ منطق سردار سليماني در نوشتن آن نامه و رفتن به اين ديدار و اعلام حمايت از ظريف، ‌هم قابل درك بوده و هم عملي بهنگام و در راستاي منافع و مصالح كشور ارزيابي مي‌شود.