هدایت شده از حال مقال
#حال_مقال
🔍نمیگذارند کار کنم
✍مرتضی بذرافشان
تازه یکماه از انتخابم به ریاست جمهوری گذشته؛ به شرح ذیل اما نمیگذارند کار کنم:
_نمیگذارند فعل مضارع است و خبر از آینده می دهد؛ منظوری نداشتم فقط حدس و گمان است.
_شاید به تعبیر قرآن رجما بالغیب است؛ از اجنه به من خبر رسیده که عده ای نخواهند گذاشت.
_یحتمل منظورم پایان چهارسال است که مضارع کاربرد فعل ماضی دارد یعنی نگذاشتند کار کنم. باز قضاوت زود است.
_شاید در قیاس با دولت های پیشین است که بعد از چهار سال گفتند: نگذاشتند ولی برای دور دوم باز آمدند.
_یک احتمال هم نشانه صداقت بنده است که به مردم قول دادم در صورت ناتوانی با مردم رو راست باشم؛ حالا با چاشنی کمی تا اندکی فرافکنی.
_ضمیر نمیگذارند به قول طلاب مستتر است من خودم هم نمی دانم به کی و کجا برمی گردد؛ فاعل کیست؟ از سردمداران جنگ روانی مثل «حسام الدین آشنا» باید بپرسم.
_ضمیر به اصول گرایان قطعا بر نمی گردد؛ چون خدا وکیلی آنها سنگ تمام گذاشتند.
_به مردم قول شرف دادم از آنها چیزی را پنهان نکنم؛ به یقین منظورم آنهائی ست که درب ستادم به رویشان باز بود و من گفتم فقط رای میخواهم.
_حالا هریک از آنها جلوی دفتر من صبح علی الطلوع صف کشیده یا زنبیل گذاشتند و شعار می دهند ما پست می خواهیم پست و نمیگذارند تصمیم بگیرم و کار کنم.
_بخصوص جوانان، زنان و اقلیت ها ازدحام شان بیشتر است؛ متاسفانه در هیچ یک از انتصابی های «ظریف» این استاندارهای من در آوردی رعایت نشده است.
_من خودم امروز صبح چهارشنبه از صدا و سیما خبر دار شدم معاون زنان ریاست جمهوری چه کسی است؛ به پیر به پیغمبر درست نیست آقای «ظریف».
_من از اصولگرایان نیم روی زرد که آن اصلاح طلب روی من زرد کرد همان اصلاح طلبی که بیگانه شد به وقت کمک رفت و چون سایه شد.
اخبار غیرطنز آخرالزمانی را از
#حال_مقال👈@bazrafshan1402
دنبال و منتشر نمایید.