هدایت شده از صبح حسینی
اُفتاد زمینُ و همه بال و پَرش سوخت
تا زهر اثر کرد ، تمامِ جگرش سوخت
هی ناله کشید و جگر شعله ورش سوخت
از پاش رمق رفت و تنش سوخت سَرش سوخت
این ناله ی زهراست که بالاست ،نخندید
بالا سَر این مرد که تنهاست ، نخندید
کَم تَشت بکوبید ، توانِ بدنش رفت
کَم کَم جلوی فاطمه، جانش به تنش رفت
هر چند که هِی لخته ی خون، از دهنش رفت
جایی ننوشتند زِ تنش پیرُهَنش رفت
حالا که کبوتر به رویش بال کشیده
حرفِ دل ما باز به گودال کشیده
قربان شهیدی که رویِ خاک رها بود
پیشِ زن و بَچه ش سَرش از پشت جدا بود
رویِ بدن سوخته اش جایِ عصا بود
بی غسل و کفن بود و مُرَمِّل بِدِما بود
زخمِ دلِ اولاد علی باز نمک خورد
ناموسِ علی در وسط خیمه کتک خورد
#مرثیه_امام_جواد علیه السلام
برگرفته از سایت #باب_الحرم
https://eitaa.com/sobhehoseini