eitaa logo
جلسات معرفتی
423 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
315 فایل
صفحه نشر بیانات و سلسله مباحث اخلاقی، عرفانی و تربیتی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج آقا یوسفی. کلاس اخلاق : روز های دوشنبه و جمعه بعد از نماز مغرب و عشاء، پیرامون بیان احادیث و قرآن کریم و مطالب معنوی توسط حجت‌الاسلام والمسلمین حاج آقا یوسفی.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺عالمان مقتدر! 🔹سرجان ملکم که بعد از آقا ، سفیر دولت انگلیس در ایران بود، درباره اوضاع آن روز و میزان نفوذ علما و مجتهدین مخصوصاً موقعیت آقا محمدعلی در آن عصر؛ در تاریخ خود چنین می گوید: 🔸علمای ملت که عبارت از قضات و مجتهدین است، همیشه مرجع رعایای بی دست و پا و حامی فقرا وضعفای بی چاره اند، اعاظم این طایفه به حدی محترمند که از سلاطین کمتر بیم دارند و هر وقت واقعه ای مخالف شریعت و عدالت حادث شود، خلق رجوع به ایشان کنند و احکام ایشان عادتاً جاری است تا وقتی که وضع مملکت اقتضای استعمال آلات حرب کند. 💢حکومتِ مجتهدین در محکمه های شرع بسیار است، قضات همواره صورت مسائل را به ایشان عرضه دارند و فتوای مجتهد مردود نخواهد شد، پادشاه را یارای آن نیست که رد احکام ایشان کند و بسیار است که مصلحت سلطنت در این دانند که فیصله امور را به مجتهدین مرجوع دارند و در وقتی که هیچکس را جرأت آن نیست که به جهت شفاعت مجرمی به پادشاه نزدیک شود، پادشاه را جرأت آن نیست حکمی که این طبقه بخشیده و معاف داشته اند، رد کند. 🌀وقتی که مؤلف در ایران بود، چهار نفر از این طبقه بودند: آقا محمد علی کرمانشاهی، میرزا ابوالقاسم قمی، حاجی میر محمدحسین اصفهانی خاتون آبادی و حاج سید حسین قزوینی. 📚تاریخ ایران ملکم، جلد دوم، صحفه ۱۵۰. ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
🔺این الملوک... ▫️شهید مطهری: 🔹افرادی که تعقلشان قوی است و عقلشان قوی شده، لذتی که از فهمیدن می‌برند خیلی بالاتر است از لذتی که دیگران از جسم می‌برند. 🔸این قضیه درباره معروف است؛ می‌گویند گاهی تا صبح روی مسئله‌ای فکر می‌کرد و وقتی که موفق به حل آن مشکل می‌شد آنچنان بهجت و مسرتی به او دست می‌داد که فریاد می‌کرد: «أین الملوک و أبناء الملوک؛ پادشاهان و پادشاه زادگان که شبها را به عیش و عشرت به سر می‌برند و لذت می‌برند کجا هستند که بیایند این لذت ما را درک کنند؟!» و بدون شک چنین چیزی هست. 📚کتاب آشنایی با قرآن، ج 5، صفحه 38. ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
🔺کتاب بی‌نظیر شیعه! 🔹در زمانی که به نجف اشرف مهاجرت کرده بود، گروهی از بزرگان شیعه در بغداد مثل حمدانی قزوینی، مقرری رازی و حسن بن بابویه در بغداد مشغول مباحثه کتاب النهایه شیخ بودند و در ضمن بحث اشکالاتی به ترتیب ابواب و فصول و سایر مطالب کتاب وارد دانستند. 🔸آنها تصمیم گرفتند که به نجف اشرف مشرف شوند و پس از سه روز روزه و غسل، در شب جمعه به حرم (ع) مشرف شوند و از ایشان راهنمایی بخواهند. 💢طبق قرار به حرم مشرف شدند. در اواخر شب همه به خواب رفتند و در خواب حضرت را مشاهده کردند که فرمودند: «در صحت و اعتبار این کتاب شک نکنید و بدان ملتزم باشید که در شیعه کتابی به قوت آن یافت نمی‌شود. به دلیل اخلاص نویسنده آن در کتابت برای خداوند». 🌀افراد از خواب بیدار می‌شوند و تصمیم به کتابت خواب خود می‌کنند، سپس مقابله می‌کنند و می‌بینند که هر سه یک خواب را دیده‌اند. ⚡️گروه، اول صبح به خانه شیخ مشرف می‌شوند تا تصدیق حضرت را به عرض ایشان برسانند. شیخ با مشاهده آنها و قبل از بیان مطالبشان، می‌فرماید: «حرف مرا درباره کتاب قبول نکردید، تا از حضرت امیرالمؤمنین (ع) تعریف و مدح آن را شنیدید؟!». 📚 کتاب النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوى، مقدمه کتاب، ص 11. ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
🔺بی لباس! ▫️فاطمه بیگم مدرس: 💢بسیار اتفاق می افتاد که پدرم بدون قبا یا پیراهن در حالی که عبایش را به خود پیچیده بود به خانه می آمد. می دانستیم که او برهنه ای را در راه خود دیده و لباس خویش را به او بخشیده است. 🔹روزی به او گفتیم: «اجازه بدهید ده بیست ذرع (بیست ذراع معاول 20 متر می شود) کرباس در خانه داشته باشیم که بتوانیم در چنین موقعی فوری برایتان لباسی تهیه کنیم». 🔸 ایشان پاسخ داد: «ممکن است دیگری به کرباسی که ما ذخیره می کنیم نیاز پیدا کند. به همین مقدار که برای یک پیراهن یا قبا یا شلوار لازم است تهیه کنید». 📚کتاب تنها درمحراب؛ صفحه 19. ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
🔺دعای برای پایان جنگ! ▫️آقای علی زاهدی؛ مولف کتاب شیفتگان حضرت مهدی (عج): 🔹در اواخر جنگ که عراق بمباران وسیعی راه انداخته بود و مردم به روستاها پناهنده شده بودند، جمعی از مردم در مسجد مقدس جمکران به توسل مشغول بودند. آیت الله هم برای عرض ارادت به محضر و نوشتن عریضه به محضر حضرت و درخواست رفع بلا از مردم تشریف آوردند. 🔸ایشان عریضه ای را نوشتند و به من دادند که گِل بگیرم و با دعای مخصوص به خدمت جناب حسین روح، در میان آب بیاندازم. مردم هم دور آیت الله را گرفته بودند و گریه می کردند و برای قبولی دعایشان دعا می کردند. 💢فردا صبح شخصی مؤمن و عالمی پیشم آمد و گفت: «من دیشب خوابی دیدم و برای تعبیرش پیش شما آمدم. درعالم خواب شخصی به من گفت: «به آقای گلپایگانی بگوئید: حضرت جواب شما را سه روز دیگر می دهند». 🌱منتظر نتیجه بودیم که روز سوم اعلان آتش بس یک طرفه شد و جنگ خاتمه پیدا کرد. ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
🔺فرزندم خانه ندارد! ◻️ یکی از علمای بزرگ و مدرسین زاهد: 🔹آقای اجاره نشین بودند و حدود ۲۵ خانه عوض کرده بودند. یکی از خانه‌ها، خانه‌ای است که آقا در اوایل زندگی در باغ‌پنبه اجاره کرده بودند. وقتی آقا رفته بودند در کوچه‌های باغ پنبه برای پیداکردن خانه، پیرزنی که در کوچه اسم آقا را می‌پرسند، آقا جواب می‌دهند: «سید محمد رضا» ▪️باز می‌پرسند:: از کجا هستید؟». آقا می‌فرمایند: «گلپایگانی». ▫️پیر زن می‌گوید:«آقا منزل ما در اختیار شماست» و خیلی اصرار می‌کنند که آقا در منزل او ساکن شود. 🔸آقا می‌پرسند:«مادر! چرا اینقدر اصرار می‌کنی که در منزل شما ساکن باشم». ⚡️پیر زن می‌گوید: «دیشب خوابی دیده‌ام، که به خاطر آن خواب از صبح تا حالا منتظر «سید محمد رضا» بودم. دیشب مادرت (س) را خواب دیدم، مرا به اسم صدا زد و فرمودند: «فرزندم محمدرضا خانه ندارد و دنبال خانه می باشد؛ خانه ات را به او بده». ▫️به خاطر این خواب از صبح منتظر شما هستم. 📚کتاب نوری از ملکوت ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
🔰 ارتحال آیت الله العظمی (1414ق) 🔅 آیت الله العظمی سید محمدرضا گلپایگانی (۱۳۱۶-۱۴۱۴ق) از مراجع تقلید و عالمان شیعه در دوران معاصر بود که پس از رحلت آیت الله بروجردی، به مرجعیت رسید. 👈زندگی نامه👉 ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
2.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نصیحت جن به آیت الله 🎙به روایت فرزند مرحوم ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
🔺گردن کلفت! ▫️آیت الله شبیری زنجانی: 💢در نجف شخصی به نام ملاهادی در غسل وسواس داشت و می گفت موقع غسل نیتم نمی آید. پیش رفت و راهکار خواست. میرزا گفت: «تو بدون نیت غسل کن گناهش با من». 🔹او ناراحتش شد و پیش آخوند خراسانی رفت. ایشان هم گفت: «پیش خدا گردن گلفت تر از میرزا نداریم. اگر او گناهش را پذیرفته، بدون نیت انجام بده». 🔸او ناراحت شده و فکر می کند که علما مسخره اش می کنند. سپس برای غسل پیوسته داخل آب می رفت و خارج می شد. پس از بارها تکرار، بر سرش کوبید و غش کرد. 🔅در عالم رؤیا (ع) را بالای گنبد دید و به امر حضرت، به محضرش شتافت و از حضرت برای وسواسش کمک خواست. حضرت فرمود: «ما شما را به آقایان حواله دادیم و شما از ایشان نپذیرفتی». در همین حال از خواب بیدار شد و دید که خوب شده است. 📚 جرعه‌ای از دریا ؛ ج ۴ ص ۴۳ ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
🔺اقتضای قاعده لطف ▫️آیت الله شبیری زنجانی: 🔹 از نظر علمی درجه اول بود. شنیدم شیخ حسین یزدی (از رفقای شیخ عبدالکریم یزدی) گفته بود: «قاعده لطف اقتضا می کند که ناصرالدین شاه و میرزای رشتی زنده نمانند». ▫️از او پرسیدند: چرا؟ ⚡️گفت:«ناصرالدین شاه به این علت که از بین علمای بزرگ، فقط نسبت به میرزازی شیرازی متواضع است و به بقیه اعتنا نمی کند، حفظ عظمت روحانیت اقتضا می کند که بعد از میرزا خیلی زنده نباشد». 🌀«میرزا هم اگر بعد از میرزا زنده باشد، به مرجعیت می رسد،اما چون قدرت اداره میرزا را ندارد، لذا برایش خوب نخواهد بود». 🪴اتفاقا همین طور هم شد. میرزا حبیب الله در ۱۴ جمادی الاولی ۱۳۱۲ و میرزای شیرازی در ۲۴ شعبان همان سال رحلت فرمودند و ناصرالدین شاه در ۱۷ ذی قعده ۱۳۱۳ کشته شد. 📚کتاب جرعه ای از دریا، جلد سوم، صفحه ۳۱۳. ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
🔺بنده سیاه! ▫️استاد مجاهدی: 🔹در بررسی دیوان آیت الله به غزلی ده بیتی برخوردم که بیت آخرش این بود: ▪️گرچه سیه رو شدم، غلام توهستم ▪️خواجه مگر بنده ی سیاه ندارد؟ 🔸نمی دانستم مخاطب این ابیات کدام یک از حضرات معصومین (ع) است، لذا به آیت الله کشمیری مراجعه کردم. ایشان با شنیدن ابیات بسیار منقلب شدند و فرمودند: 🌀«خودم شاهد بودم که ایشان هر روز برای نماز صبح به حرم مشرف می شدند و بعد از نماز رو به ضریح (ع) هزار بار سوره قدر می خواندند و با اشک و حال خطاب به حضرت عرض می کردند: ▫️گر چه سیه روشدم، غلام تو هستم ▫️خواجه مگر بنده ی سیاه ندارد؟! 📚کتاب رستگاران، علی قاسمی، صفحه ۱۰۱. ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
🔺ویرانی دو پایه علمی نجف ▫️شهید مطهری: 🔹مرحوم آقا شیخ ، استاد آقای طباطبائی بود. او غیر از مقام علمیت، در معنویت هم مرد فوق‌العاده‌ای بوده. از آن اشخاصی بود که نمونه سلف صالح بود، که می‌گفتند گاهی در عبادتْ لیلةالرکوع و لیلةالسجود داشت یعنی گاهی یک شب تا صبح در رکوع بود و گاهی یک شب تا صبح در سجود بود. 🔸با اینکه به کارهای علمی‌‏اش می‌رسید وقتی هم به عبادت می‏‌پرداخت یک چنین کسی بود. ایشان و آقاضیاء دو پایه علمی نجف بودند که با فاصله یک هفته از دنیا رفتند. گفته بودند شیخ محمدحسین از بس که زیاد فکر می‌کرد، و کتاب‌هایی که از او باقی مانده این امر را نشان می‌دهد؛ می‌گفتند که شاید همین فکر خیلی زیاد منجر به سکته مغزی شده. 💢مرحوم آقا سید جمال در حالی که نماز شب می‌خوانَد و در قنوت وَتْر مکاشفه می‌کند، مرحوم آقا ضیاء را می‌بیند که دارد می‌آید و از او می‌پرسند: «کجا می‌روی؟»، می‌گوید: «آقا شیخ محمدحسین فوت کرده، می‌روم برای تشییع جنازه‌‏اش». بعد مرحوم آقا سید جمال کسی را می‏‌فرستد که بروید ببینید خبری هست، آیا آقا شیخ محمد حسین فوت کرده؟ می‌روند می‌بینند ایشان سکته کرده. 📚کتاب نبوت، صفحه 193-192. ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama