eitaa logo
منتظِرِمنتظَر
32 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
430 فایل
کانال تبلیغی معارف دینی(حجت الاسلام سجادجمشیدی) برای ارتباط بامدیرکانال 09185417288
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مُنتَظِرِمنتظَر
شور حسینی، منهای شعور حسینی! عکس بالا، صحنه به دار کشیدن ۹ تبریزی در شهر تبریز بدست لشگر قزاق روس در سال ۱۲۹۰ روز عاشوراست. هنگامی که روس ها در حال به دار کشیدن آزادیخواهان و دلاوران تبریز در روز عاشورای سال ۱۲۹۰ بودند، صدای طبل و سنج از کوچه پس کوچه های تبریز شنیده میشد و مردم تبریز در حال عزاداری برای امام حسین ابن علی علیه السلام بودند. فرمانده فوج قزاق روس اینگونه تعریف می‌کند: "خیلی میترسیدیم که آن جمعیت عظیم عزادار حسینی، به آزادیخواهان مبارز تبریزی بپیوندند، در آن صورت چه بر سر ما می‌آمد !!" اما جمعیت عزادار حسینی، فقط عزاداری و گریه کردند و علم بر دوش کشیدند! و تعزیه خوانی راه انداختند و به اعدام ۹ دلاور آزادیخواه خود هیچ توجهی نکردند!! چون را از جدا می دانستند. و در حالی که ۹ دلاور تبریزی بر سر دار بودند، غذاهای نذری خود را گرفتند و به خانه هایشان رفتند !! آیا امام حسین، فقط این بود که مردم گریه کنند؟ یا اینکه درس عبرت بگیرند و هشیار باشند که مورد ظلم اجنبی و منافق خودی قرار نگیرند.
هدایت شده از معارف اعتقادی
📌متن شبهه👇👇 اسلام دین ما نیست چون ما ایرانی هستیم!! دینِ عربها مال ما نیست! 📌پاسخ به شبهه👇👇👇 💢استدلال آبکی! برخی در فضای مجازی با آبکی ترین استدلال ممکن به و خود جهت میدهند. اولا اساسا به قوم، قبیله، رنگ و نژاد دَخلی ندارد، دین یک حقیقت است، یک نیاز بشری و لازم است. اگر با این استدلال بخواهیم از دین دفاع یا رد کنیم پس هر شهر و محله باید دین خودشان را داشته باشند، از آفریقا تا اروپا، از آسیا تا آمریکا، از شهر های هر کشور، همه و همه دین خودشان را داشته باشند! دین یک حقیقت است، یک حرف دارد، هدف واحدی دارد، پس اساسا به قوم و نژاد کاری ندارد. در ثانی، جمعیت غالب در اروپا مسیحی هستند، زادگاه کشور فعلی در آسیاست، با این استدلال آیا اروپایی ها هم باید از خدا یک پیامبر هم‌محلی با گرین کارت اروپا میخواستند و اکنون باید دین خود را کنار بگذارند!؟ به صفحات بپیوندید👇🌷 https://eitaa.com/ehyakalam https://t.me/joinchat/sEK5HEawgNo1ZmU0 https://chat.whatsapp.com/KU93MJFDMd4KIKwBMteD0d https://instagram.com/ehyakalam1
هدایت شده از مُنتظِرِمنتظَر
مناظره امام صادق علیه السلام باطبیب هندی امام صادق به مفضل فرمودند: طبیبی بود اهل یکی از شهرهای هندوستان که زیاد پیش من می‌آمد و همیشه درباره عقیده خود با من بحث می‌کرد یک روز در حالی که مشغول کوبیدن هلیله بود تا برای دارو آماده شود بازسخن های سابق را پیش کشید و گفت: جهان همیشه بوده و همیشه خواهد بود درختی می روید و درختی از بین می‌رود یک نفر متولد می‌شود و دیگری می‌میرد. او گفت: با توجه به اینکه تنها راه شناخت حس است شما از چه راهی برای شناخت خدا استفاده می کنید؟ امام: از راه عقل و دلیل های عقلی طبیب: بدون حواس پنجگانه هیچ چیز را نمی توان درک کرد بنابراین عقل شما به وسیله چشم خدارادیده؟ یا به وسیله گوش آوازش را شنیده؟... امام: پیش از اینکه وارد بحث شویم یک سوال از تو می کنم تو منکر خدا هستی و من معترف به وجود او ناچار در واقع یکی از ما راست می گوید و دیگری دروغ فرق دیگری هست؟ طبیب :نه امام: اگر در واقع عقیده تو درست باشد من خطری در پیش دارم؟ طبیب: نه امام : اگر در واقع عقیده من درست باشد آیا اینطور نیست که من قطعاً هیچ خطری در پیش ندارم و با انکار خدا هلاکت و بدبختی گریبانگیر تو شده است؟ طبیب :چرا بله امام : بنابراین کدام یک از ما دور اندیش تر و به نجات نزدیک تر طبیب: تو..…. مناظره ادامه دارد.... جواب ها کانال منتظِرِمنتَظَر @montazeremontazar59
هدایت شده از مُنتظِرِمنتظَر
قسمت دوم: ادامه مناظره امام صادق با طبیب هندی در رابطه با خدا طبیب : عقیده تو به وجود خدا بر اساس ادعای تردید است ولی عقیده من به نبودن خدا بر اساس علم و یقین است. زیرا هر چیزی که با حواس پنجگانه قابل درک نباشد وجود ندارد و خدا با هیچ یک از حواس قابل درک نیست امام تو چون با حواس پنجگانه نمی‌توانی خدا را درک کنی وجود او را انکار می کنی ولی من چون با حواس پنجگانه نمی‌توانم خدا را درک کنم به وجود او اعتراف می نمایم. طبیب : چطور؟ برای اینکه چیزی که با حواس پنجگانه قابل درک باشد مانند اجسام رنگ‌ها و صداها تغییر پذیر و از بین رفتنی است و امکان ندارد که آفریدگار هم مانند آفریده قابل دگرگونی و زوال باشد. طبیب: این حرفی است ولی دلیل وجود خدا نمی شود چون معتقدم که تنها راه شناخت حس است و بدون حس امکان ندارد چیزی را درک کند. امام : این ایرادی که به من داری به خودت وارد است چون می گویی هر چیزی را که درک نکنند وجود ندارد. طبیب: چطور نفهمیدم امام: به من ایراد گرفتی که ادعای من به وجود خدا بدون دلیل است این ایراد به تو هم وارد است زیرا دلیلی بر نبودن خدا نداری بر فرض عقیده تو درست باشد که هر چیزی که حس آنرا درک نکند وجود ندارد مگر تو سراسر جهان را جستجو کرده ای؟ و خدا را نیافته ای که می‌گویی چون او را احساس نمی کنم وجود ندارد طبیب: نه من چنین جستجویی نکردم امام: بنابراین چه میدانی شاید این چیزی را که عقل تو آنرا انکار می‌کند در بعضی از آن مواردی که حواس تو درک نکرده و تواحاطه ی علمی نسبت به آنجاها نداری وجود داشته باشد؟ طبیب: نمی‌دانم شاید در آنجاها مدبری وجود داشته باشد و شاید هم وجود نداشته باشد. امام : بنابراین حرف اول خودت را پس گرفتی تو میگفتی من یقین دارم خدایی وجود ندارد و اکنون می‌گویی شاید باشد شاید نباشد پس از مرز انکار خدا بیرون آمدی و به مرز شک رسیدی اکنون امیدوارم که از مرز شک هم بگذری و خداشناس گردی. ادامه دارد..... #انتظار کانال منتظِرِمنتَظَر @montazeremontazar59
هدایت شده از مُنتظِرِمنتظَر
مناظره ایدئولوژیکی قسمت سوم: ادامه مناظره امام صادق علیه السلام با طبیب منکر خدا طبیب از چه راهی یقین به خدایی کنم که حواسمان را درک نمی‌کند امام از راه همین هلیله که می خواهی با آن دارو بسازی طبیب: اگر چنین باشد مطلب بهتر ثابت می شود زیرا این دلیل تجربی است و مورد پذیرش علم قرار گرفته است. امام : من هم می‌خواهم از راه این هلیله خدا را برای تو اثبات کنم چون نزدیک ترین چیزها به توست اگر چیزی نزدیک تر از آن بود به آن استدلال می کردم زیرا هر چیزی را که تصور کنی دارای ترکیب خاصی است که دلالت بر مصنوع بودن آن می کند. می دانی که این هلیله با اندازه‌گیری معین و نقاشی و ترکیب خاصی صورت بندی شده و اجزاء مختلف و رنگهای گوناگون آن در داخل یکدیگر جا داده شده است و هر یک از طبقات مختلف آن دارای خاصیتی جداگانه است. هلیله دارای پوستی است که آن را آب می دهد و عروقی است که آب در آن جریان دارد و برگ پوشش آن است که آن را از سرما و گرما حفظ می کند و مانع می‌شود که باد طراوت و شادابی هلیله را از بین ببرد طبیب : اگر برگ روی آن را فرا می گرفت بهتر نبود؟ ادامه دارد.... #مناظره#آتئیست#انتظار کانال منتظِرِمنتَظَر @montazeremontazar59
هدایت شده از مُنتَظِرِمنتظَر
قسمت چهارم ادامه مناظره امام صادق علیه السلام با طبیب هندی طبیب : اگر برگ روی هلیله را فرا می گرفت بهتر نبود؟ امام: تدبیر خدا بهتر است اگر چنانچه میگویی بود نسیمی به آن نمی رسید تا شادابش کند و سرمایی نمی‌دید تا آن را سخت نماید و در این صورت متعفن می‌شد و از طرفی چون نور خورشید نمی دید کامل نمی‌شد و نمی رسید ولی گاه خورشید و گاه باران و گاه سرما می‌بیند تا کامل گردد و این امور را خداوند با قدرت دقیق و تدبیر حکیمانه خود مقرر فرموده است طبیب : این مقدار توضیح برای شناختن نقش و شکل هلیله کافی است اکنون همان طور که وعده دادید بفرمایید چه تدبیری در آن به کار رفته است؟ امام: این هلیله را پیش از کامل شدن در آن وقت که دانه ی کوچکی بود و چیزی جز آب در میانش نبود و هسته و مغز و پوست و رنگ و مزه و سختی نداشتید دیده ای؟ طبیب: آری امام: بگو بدانم اگر طراح حکیم و دانا و توانایی در سازماندهی آن دانه بسیار کوچکی که جز آب در میان ندارد دخالت نمی کرد امکان داشت که قسمت‌های مختلف هلیله با نظامی که توضیح داده شد تشکیل گردد؟ اگرطراح هنرمندی در این دانه طرح ریزی وجود هلیله را نمی نمود نهایت این بود با بزرگ شدن آن آبش زیاد می‌شد ولی هرگز هلیله به وجود نمی آمد. طبیب : به وجود طراح و صانع هلیله اعتراف می کنم از بیان شما کاملاً روشن است که نه تنها هلیله بلکه تمام موجودات هستی طراح و سازنده دارند ولی از کجا معلوم که هلیله و سایر موجودات خودشان طراح و سازنده خودشان نباشند؟ ادامه دارد... #مناظره#آتییست کانال منتظِرِمنتَظَر @montazeremontazar59
هدایت شده از مُنتظِرِمنتظَر
قسمت پنجم ادامه مناظره امام صادق علیه السلام با طبیب هندی طبیب: از کجا معلوم که هلیله و سایر موجودات خودشان طراح و سازنده خود نباشند؟ امام: با توجه به نظام دقیق و حکیمانه ای که مشاهده کردیم تصدیق نمیکنی که سازنده هلیله و سایر موجودات باید حکیم و دانا باشند؟ طبیب : چرا تصدیق می‌کنم امام: آیا امکان دارد طراح حکیم و دانای جهان ِهستی خود پدیده باشد؟ طبیب : نه امام : این هلیله را هنگام پدید آمدند و پس از اینکه فاسد می‌شود و از بین می‌رود ملاحظه کرد ه ای؟ طبیب : آری ولی من اعتراف کردم که هلیله پدیده است نگفتم صانعی نمی شود پدیده باشد یا نتواند خود را بیافریند امام : تو ابتدا گفتی که آفریننده ی حکیم ممکن نیست پدیده باشد و بعد اعتراف کردی که هلیله پدیده است نتیجه این دو اعتراف این می‌شود که هلیله مصنوع است و خداوند صانع و سازنده آن اکنون اگر برگردی و باز بگوییم هلیله خودش را ساخته و به آنچه انکار کردید یعنی پدیده بودن صانع اعتراف می کنی علاوه بر اینکه تو با اعتراف به سازنده حکیم و دانا اعتراف به خدا کردی ولی در نامگذاری اشتباه می کنی طبیب : چطور؟ امام : چون تو به وجود داشتن یک موجود حکیم و با دقت و تدبیر اعتراف می کنی ولی وقتی از تو می پرسم که آن کیست میگویی هلیله به وجود خدا اعتراف می کنی ولی در نامگذاری اشتباه می نمایی و نام خدا را هلیله میگذاری و اگر دقت کنی میفهمی که هلیله کمتر از آن است که بتواند خود را بیافریند و ناتوان تر از آن است که بتواند مدبر خود باشد طبیب که خود را از پاسخ نا توان دید گفت: آیا جز این دلیل دیگری هم داری؟ ادامه دارد.... کانال منتظِرِمنتَظَر @montazeremontazar59
هدایت شده از مُنتظِرِمنتظَر
قسمت ششم ادامه مناظره امام صادق با طبیب هندی در مورد خدا طبیب که خود را از پاسخ ناتوان دید گفت : آیا جز این دلیل دیگری هم داریم؟ امام: آری بر اساس گفته تو باید هلیله بتواند طراح و سازنده خود باشد و باید بداند که چگونه خود را بسازد. بنابراین چرا خود را کوچک و ناتوان و ناقص ساخت؟ و چرا از شکستن امتنان می کند و مانع از خوردن خود نمی شود چرا خود را پست، قابل خوردن، تلخ،بی طراوت و خشک ساخت؟ طبیب : چون بیش از این قدرت نداشت و یا قدرت داشت ولی مایل بود خود را اینطور بسازد امام : بگو ببینم چه وقتی این هلیله خود را ساخته و به تدبیر وجود خود پرداخته آیا پیش از اینکه وجود پیدا کند یا پس از وجود پیدا کردن؟ اگر بگوییم پس از وجود پیدا کردن خود را آفریده که این سخن از روشن ترین محال هاست چگونه میشود هلیله موجود باشد و مصنوع سپس باز دوباره خود را بسازد؟ بنابراین نتیجه کلامت این می‌شود که هلیله دوبار وجود پیدا کرده باشد و اگر بگوییم پیش از وجود پیدا کردن خود را آفریده و تدبیر نموده بطلان این سخن نیازی به توضیح ندارد زیرا هلیله قبل از وجود چیزی نبوده تا بتواند خود را بوجود آورد تو چطور به من ایراد میگیری که می‌گویم چیزی که وجود داشته ( خدا) چیزهایی را که وجود نداشته اند به وجود آورده ولی به سخن خودت ایراد نمی گیری که می‌گویی: چیزی که نیست(هلیله قبل از وجود) چیزی را که وجود ندارد به وجود می‌آورد فکر کن ببین عقیده کدام یک به حق نزدیک‌تر است؟ طبیب: عقیده شما امام : بنابراین چه مانعی دارد که با من هم عقیده شوی؟ طبیب: ..... ادامه دارد.... کانال منتظِرِمنتَظَر @montazeremontazar59
هدایت شده از مُنتظِرِمنتظَر
مناظره امام صادق با طبیب هندی قسمت هفتم امام: بنابراین چه مانعی دارد که با من هم عقیده شوی؟ طیب: تاکنون برایم روشن شد که موجودات مختلف و از جمله هلیله طراح و سازنده خود نیستند ولی این مطلب به ذهنم رسید که درخت سازنده ی هلیله است زیرا هلیله از آن بیرون می‌آید. امام: بنابراین درخت را چه کسی ساخته؟ طبیب: هلیله ای دیگر امام: بالاخره چی؟ رشته هلیله ها و درختانی که آنها را به وجود آورده دنبال می‌کنیم تا به اولین درخت برسیم یا باید بگویی اولین درخت را خدا ساخته و یا باید بگویی بی نهایت درخت و هلیله وجود داشته است که اگر صورت دوم را انتخاب کنی از تو سوالی دارم طبیب : بپرس امام : تصدیق می کنی که تا دانه هلیله در دل خاک نرود و هستی خود را از دست ندهد درخت از آن به وجود نمی‌آید؟ طبیب: درست میفرمایید امام : پس از اینکه هلیله هستی خود را از دست داد درخت صد سال زندگی می‌کند بنابراین مدبر و مربی درخت در این مدت کیست؟ چاره ای نداری جز اینکه بگویی آفریننده درخت زیرا اگر باز بگویی هلیله با فرض اینکه در مدت مذکور هلیله ای وجود ندارد منافات دارد طبیب: نه نمی‌گویم مدبر درخت در این مدت هلیله است امام: بنابراین به وجود خداوند به عنوان آفریدگار و سازنده پدیده‌ها اعتراف می کنی یا باز هم تردید داری؟ ادامه دارد..... کانال منتظِرِمنتَظَر @montazeremontazar59
هدایت شده از مُنتظِرِمنتظَر
ادامه مناظره امام صادق با طبیب هندی قسمت هفتم امام: بنابراین به وجود خداوند به عنوان آفریدگار و سازنده پدیده‌ها اعتراف داری یا باز هم تردید داری؟ طبیب: توقف دارم امام که می‌دانست علت توقف او حل نشدن مسئله شناخته است و طبیب چون راه شناخت را تنها حس می‌پندارد نمی‌تواند به وجود خدا اعتراف کند به همین جهت سخن را به مسئله شناخت کشاند و فرمود: برخلاف آنچه تو میپنداری که عقل برای شناخت موجودات نیازمند حس است من معتقدم که حس برای شناخت موجودات نیازمند به عقل است. طبیب: من این مطلب را بدون دلیل روشن نخواهم پذیرفت امام: این را می‌دانیم که گاهی تمام حواس یا بعضی از آنها موقتاً تعطیل می شود و روح تدبیر بدن را به عهده می‌گیرد طبیب : این سخن شبیه به دلیل است ولی مایلم توضیح دهید امام : این را قبول نداری که روح پس از تعطیل شدن موقتی حواس در بدن باقی است؟ طبیب: چرا ولی وقتی حواست شد دیگر عقل نمی تواند چیزی را درک کند امام : آیا خواب دیده ای که مشغول خوردن و آشامیدنی؟ به طوری که احساس لذت کنی؟ طبیب: آری امام: خود را در خواب در حال خنده یا گریه و یا در حال گردش در شهرهایی که قبلاً آن را دیده ای یا اصلاً آن را ندیده ای مشاهده کرده ای به طوری که مشخصاتی را که از آن شهرها میدانی در خواب ببینی؟ طبیب :آری امام: آیا یکی از اقوام و خویشاوندان خود را که مرده است در خواب دیده ای که مانند پیش از مرگ آنها را بشناسی؟ طبیب: خیلی زیاد امام: در حال خواب به کمک کدام یک از حواس عقل تو مرده ها را شناخته و با آن ها سخن گفته واز غذای آنها خورده و در شهر گردش کرده و خنده یاگریه نموده؟ طبیب : نمی‌توانم بگویم با کدام حواس این کارها در حال خواب از حواس ساخته نیست چون حواس در حال خواب مانند مرده می شوند که نمی شنوند و نمی‌بینند امام: پس از بیدار شدن آنچه در خواب دیده ای کاملاً به یاد داری و برای دوستان نقل می کنی طبیب: همینطور است امام : کدام حس سبب می‌شود که آنچه را در خواب دیده ای در حافظه تو بماند تا پس از بیداری یادت باشد؟ طبیب: در این این امر حس دخالت ندارد امام : باز هم اعتراف می کنی که در حال خواب امور مذکور را روح که مرکز عقل است درک می کند؟ امام به سخن ادامه داد و گفتگو طول کشید تا آنجا که هیچ شعبه‌ای در مسئله شناخت خدا در دل طبیب نماد و با کمال صراحت اعلام کرد : گواهی می دهم خدایی جز الله وجود ندارد و یکتا و بی همتاست. (بحارالانوار جلد ۳ صفحه ۱۵۲ تا ۱۹۳) کانال منتظِرِمنتَظَر @montazeremontazar59
هدایت شده از مُنتظِرِمنتظَر
مناظره امام رضا (علیه السلام) با دانشمندان ادیان مختلف قسمت اول : روزی مامون به نظرش رسید که بزرگترین دانشمندان مکتب های مختلف آن عصر را به طوس دعوت کند و مجلسی تشکیل دهد که آنها با امام رضا علیه السلام بحث کنند شاید از این راه بتواند از شکوه علمی امام بکاهد به همین جهت طبق قرار امام در روز موعود در آن مجلس فوق‌العاده مهم حضور یافت مامون به جاثلیق ریاست دانشمندان مسیحی رو کرد و امام را به او معرفی نمود و از او خواست تا که با امام مناظره کند جاثلیق : من چگونه میتوانم باکسی بحث کنم که بر اساس کتابی (قرآن) که منکر آن هستم و پیامبری که به او ایمان ندارم با مناظره می‌کند؟ امام : اگر بر اساس گفته‌های انجیل خودت با تو بحث کنم قبول داری؟ جاثلیق: آیا می توانم آنچه را که انجیل گفت قبول نکنم؟ آری می پذیرم هرچند به زیانم تمام شود امام : اکنون هر چه می خواهی بپرس تا جواب بدهم جاثلیق : شما درباره نبوت عیسی و کتاب او چه می‌گویید؟ امام : من آن عیسی را به پیامبری قبول دارم که به نبوت محمد اعتراف کرده و به ظهور او مژده داده و منکر نبوت آن عیسی هستم که اعتراف به نبوت محمد و کتاب او نکرده و مژده ظهور او را به امتش نداده جاثلیق: آیا برای پذیرش اخبار وحکم کردن برطبق آن دوگواه مورداطمینان لازم نیست؟ امام: چرا جاثلیق : از کجا می‌گویید که عیسی به نبوت محمد اعتراف کرده و به پیروانش مژده ظهور او را داده بر اساس اعترافی که همین الان کردید شما باید برای اثبات پیشگویی عیسی ازنبوت محمد دوگواه غیرمسلمان که مورد تایید مسیحی‌ها باشد بیاورید شما هم می‌توانید عین همین تقاضایی را که کردم از ما بنمایید ادامه دارد.... رضا #مسیحیت کانال منتظِرِمنتَظَر @montazeremontazar59
مناظره امام رضا (علیه السلام) با دانشمندان ادیان مختلف قسمت دوم: امام : منصفانه سخن گفتی اگر گواهی شخص عادل و مورد اطمینانی را که نزد عیسی از دیگران مقدم بود در نبوت محمد اثبات کنم می‌پذیری؟ جاثلیق : مقصود از آن شخص عادل کیست؟ امام :یوحنای دیلمی به به نام کسی را بردی که محبوب ترین افراد پیش مسیح بوده امام : تو را سوگند می‌دهم آیا در انجیل این هست که یوحنا گفته : مسیح از آیین محمد عربی مرا خبر داد و به من مژده داد که پس از او محمد می آید و من هم این مژده را به حواریون دادم و آنها به محمد ایمان آوردند جاثلیق : یوحنا به نبوت مردی و به خاندان و وصی او مژده داده ولی روشن نکرده که او چه موقعی ظهور می کند و نام آنها را بیان نکرده امام : اگر کسی را بیاوریم که نام محمّد و خاندانش را از انجیل بخواند به او ایمان می آوری؟ جاثلیق: امام روبه نسطاس رومی کرد و فرمود: سفر سوم انجیل را چگونه حفظی؟ نسطاس: کاملا آنرا از بردارم باز امام روبه راس الجالوت کرد و فرمود: تو نمی توانی انجیل را بخوانی؟ چرا می‌توانم امام : سفر سوم را بیاور و گوش کن تا من بخوانم اگر به جایی رسیدم که از محمد و خاندانش یاد شده بود شما همگی گواهی دهید وگرنه هیچ امام در برابر انبوه دانشمندان سفر سوم انجیل را از بر میخواند تا رسید به نام پیامبر در اینجا کمی مکث کرد و رو نمود به دانشمند مسیحی و فرمود: ای نصرانی ترا به حق مسیح و مادرش سوگند فهمیدی که من عالم به انجیل هستم؟ جاثلیق:آری سپس امام نام محمّد و خاندان و پیروانش را از انجیل قرائت نمود.... ادامه دارد.... (برای آشنایی کامل با پیشگوییهای انجیل از نبوت پیامبر اسلام به کتاب انیس الاعلام نوشته یکی از دانشمندان مسیحی که مسلمان شده مراجعه فرمایید) کانال منتظِرِمنتَظَر @montazeremontazar59
هدایت شده از مُنتظِرِمنتظَر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | محبوب‌ترین نام پسر در انگلیس کدام است؟؟ ♨️ پیش‌بینی مهم؛ ⁉️کدام ، دین غالب دنیا خواهد شد؟؟ سخنرانی کانال منتظِرِ منتظَر @montazeremontazar59
هدایت شده از مُنتظِرِمنتظَر
45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حقیقت یوگا (قسمت دوم) چیه؟ ؟ ؟ ؟ ┄┅═✧❁❁•••❁❁✧═┅┄ به کانال مابپیوندید 👇🌷 کانال منتظِرِ منتظَر @montazeremontazar59
هدایت شده از مُنتَظِرِمنتظَر
37.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حقیقت یوگا (قسمت سوم) چیه؟ ؟ ؟ ┄┅═✧❁❁•••❁❁✧═┅┄ به کانال مابپیوندید 👇🌷 کانال منتظِرِ منتظَر @montazeremontazar59
هدایت شده از مُنتظِرِمنتظَر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حقیقت یوگا (قسمت چهارم) چیه؟ ؟ ؟ ┄┅═✧❁❁•••❁❁✧═┅┄ به کانال مابپیوندید 👇🌷 کانال منتظِرِ منتظَر @montazeremontazar59
هدایت شده از مُنتظِرِمنتظَر
چه نیازی به دین داریم؟؟؟ : انسان ناگزیر از زندگی با انسان‌های دیگر در یک جامعه است ولی به خاطر زیاده‌خواهی میخواد همه بهره‌ها و امکانات و لذت‌ها برای او باشد که در اصطکاک‌ با دیگران موجب اختلاف و کشمکش و بی‌نظمی می‌شود و قطعا زندگی انسان را دچار چالش جدی می‌کند. 🔹بنابراین لازم است ضوابط، قوانین و برنامه جامعی جهت تعریف حد و حقوق افراد، وظایف و رسالت‌ها و چارچوبی برای روابط بین انسان با دیگران تئوریزه و تدوین شود تا هم از بی‌نظمی و اختلاف و دعوا پیشگیری شود، هم موقع اختلاف بر اساس آن قوانین بتوان داوری کرد تا هر شخص به حق خود برسد و در حق کسی ظلمی صورت نگیرد. 🔸کسی که می‌خواهد این قانون جامع و برنامه کامل را تدوین کند هم باید علم‌ و دانش گسترده‌ای داشته باشد تا حتی یک ماده و تبصره از آن جاهلانه نوشته نشود، هم نباید خودش ذی‌نفع باشد؛ چون در این صورت قانون را به نفع خود خواهد نوشت. 🔹ما در عالم موجودات کسی غیر از خدا را سراغ نداریم که این ویژگی‌های برتر را داشته باشد. بنابراین او که هیچ منفغتی در این بین ندارد و به نیازهای انسان حتی قبل از تولد و در حین زندگی و پس از مرگ آگاه است، این برنامه و قانون جامع را تدوین کرده که نامش همان است. 🔸از آن‌جا که خدا حکیم است و برای رسیدن به سعادت انسان رو آفریده، فقط او می‌تواند راه رسیدن به سعادت و خوشبختی را به انسان نشان دهد که چگونه زندگی کند و به چه اموری بپردازد و از چه کارهایی پرهیز نماید تا به خوشبختی و سعادت کامل نائل شود. 🔹جالب اینکه برای رسیدن به این هدف والا، کلی ترغیب و تشویقات در نظر گرفته و انسان‌های خوب(پیامبران و امامان) و مکتوبات عالی(کتب آسمانی) رو به انسان هدیه کرده تا با تکیه بر قدرت تمام‌نشدنی خدا و توکل بر او زندگی را بر طبق رضایت الهی سامان دهد تا انسان به آن هدف مقدس و خوب برسد که این در سایه پیروی از دین [همان برنامه جامع سعادت ساز] دست یافتنی است. ┄┅═✧❁❁•••❁❁✧═┅┄ به کانال مابپیوندید 👇🌷 کانال منتظِرِ منتظَر @montazeremontazar59
هدایت شده از مُنتظِرِمنتظَر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاسخ دندان شکن یک مسلمان به آتئیست که قصد داشت اسلام رو ضدعلم جلوه بده! ┄┅═✧❁❁•••❁❁✧═┅┄ به کانال مابپیوندید 👇🌷 کانال منتظِرِ منتظَر @montazeremontazar59