eitaa logo
منتظِرِمنتظَر
31 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
430 فایل
کانال تبلیغی معارف دینی(حجت الاسلام سجادجمشیدی) برای ارتباط بامدیرکانال 09185417288
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مُنتظِرِمنتظَر
وقتی از زیر شکنجه برمیگشت آنچنان ناله هایی می کرد که دل انسان را ریش ریش می‌کرد. اورا به گونه‌ای وحشیانه و بی سابقه شکنجه می کردند. یک روز او را بردند شکنجه کردند و برگرداندند ساعتی بعد دوباره او را بردند و شکنجه کردند و برگرداندند باز همین که ساعت خواب شبانه فرا رسید مجدداً او را احضار کردند و تحت شکنجه قرار دادند و برگرداندند در نیمه شب هم او را به اتاق شکنجه می بردند من شب و روز فریاد و ناله او را می‌شنیدم و با هر ناله که میکرد دل من آتش می گرفت شکنجه او ددمنشیِ نفرت انگیزی بود که نظیر نداشت تنها تسلای خاطر موسوی در این زندان این بود که وقتی از اتاق شکنجه برمیگشت صدای مرا میشنیدکه آیاتی از قرآن را تلاوت می کردم و من عمدا آیاتی را انتخاب می کردم که مرهمی بر زخم هایش و آرامشی برای قلبش باشد و عزمش را راسخ تر کند. گاهی هم با همان آهنگ تلاوت قرآن به زبان عربی حرف می‌زدم و او را به حق و صبر سفارش می کردم. خاطرات رهبر معظم انقلاب خون دلی که لعل شد موسوی قوچانی به کانال مابپیوندید👇👇 کانال منتظِرِ منتظَر @montazeremontazar59
هدایت شده از مُنتظِرِمنتظَر
پایش در اثر شکنجه زخم شده بود و نمی توانست راه برود.... به نگهبان گفت: می‌خواهم تیمم کنم چون به علت زخم ها نمی توانم وضوبگیرم.... این را هم نگهبان اجازه داد. او نزدیک شد و شروع کرد به تیمم کردن و هم زمان صحبت کردن به زبان عربی با آهنگ شبیه دعا خواندن که هرکس بشنود و عربی نداند خیال کند که او مشغول دعا خواندن است از جمله حرف هایش که به یاد دارم این بود که به عربی میگفت: آقا السلام علیک و رحمة الله و برکاته... شما نمیدانید من چه عذابی میکشم آیا اگر در این وضع بمیرم شهید به حساب می آیم ؟ .....من شروع کردم به جواب دادن به زبان عربی و با همان آهنگ دعایی و گفتم صبر کن سید بزرگوار صبر کن ...تا این جنایتکاران ازتو ناامید شوند... چیزی نگو که حتماً خدا تو را نجات می دهد... به صحبت با ادامه دادم تا اینکه روحیه گرفت و به سلولش بازگشت. خاطرات در زندان خون دلی که لعل شد ص۲۲۳-۲۲۴ موسوی قوچانی ای به کانال مابپیوندید👇👇 کانال منتظِرِ منتظَر @montazeremontazar59