eitaa logo
«ج‌َـنَتْ»
7 دنبال‌کننده
741 عکس
43 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕯^-^| هرانسانی می‌میرد ولی هرانسانی واقعا زندگی نمی‌کند. 🎥/ شجاع‌دل ๑| @Janat_writer |Ꮺ
🍎」 - - - - - - - - - - - - - - - - - - - 🌸⇇ ‹"آن‌چه در سینه‌ی من هست تو هستی دل نیست" › - -- - - - - - - - - - - - - - - - - ๑| @Janat_writer |Ꮺ
📖」 - - - - - - - - - - - - - - - - - - - خوشبختى نه در پيرامون كه در درون ماست، مانند رنگين كمان به چشم نمى‌آيد، چون گرماى آتش احساس نمى‌شود خوشبختى چيزى است كه ما هستيم. 📒کتاب: سروده‌هاى سعادت ✍🏽اثر: جان بى شرين - - - - - - - - - - - - - - - - - - - ๑| @Janat_writer |Ꮺ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 📕[یه شرط عاشقے‌] 🖋[رضیه غبیشی] ♥️➩در کتاب به شرط عاشقی، داستان زندگی و رشادت و شهادت شهید مدافع حرم سعید سیاح طاهری را به روایت همسرش می‌خوانید. ‌♥️➩در کتاب به شرط عاشقی، رضیه غبیشی همسر شهید سیاح طاهری با کمک برادر بزرگوار شهید، ساسان (علی) سیاح‌طاهری، هم‌رزمانش، رضا صریحی، کاظم فرامرزی، مکی یازع، کاظم برندک، مهرزاد ارشدی و در نهایت محمدحسین فرزند شهید بزرگوار خاطرات و روایات. مربوط به زندگی او را جمع آوری و تدوین کرده اند. در انتهای کتاب هم تصاویر از مراحل مختلف زندگی شهید بزرگوار قرار داده شده است. ♥️➩خواندن کتاب به شرط عاشقی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟ علاقه‌مندان به خواندن سرگذشت‌نامه‌های شهدا را به خواندن این کتاب دعوت می‌کنیم. ๑| @Janat_writer |Ꮺ
🍉 ♥️➩روز بعد از رفتنش، برای دیدن بابام به شیراز رفتم. زندگی در جریان بود، اما من خوب نبودم. نمی‌توانستم خوب باشم. دوشنبه شب خانهٔ بابام تماس گرفت و من با شنیدن صدایش آرامش گرفتم. رفتم تو حیاط تا صدایش را واضح‌تر بشنوم. ♥️➩گفت: «سلام خوبی، بابات اینا حالشون خوبه، خودت چطوری، راحت رسیدی؟ من ساعت دو دیشب رسیدم.» به صورت رمزی پرسیدم: «همون جای قبلی هستی؟» گفت: «آره.» با خودم گفتم: ای وای این بارم رفته حلب، همون جایی که ترکش خمپاره تو سرش خورده بود. ♥️➩ - فعلاً اینجام تا ببینم چی می‌شه، حلالم کن. - حلالِ زنده و سلامتی. - کاری نداری؟ - نه! قربانت، مواظب خودت باش، خداحافظ. ♥️➩یک‌باره دلم گرفت و به‌شدت دلتنگش شدم. نفسی عمیق کشیدم. هوای سرد و درخت‌های خرمالوی توی حیاط بی‌برگ و ساکت چون من سکوت کرده بودند. به آسمان سیاه شب نگاه کردم. انگار همه‌چیز مرا زیر نظر داشت: ستاره‌ها، آسمان و حتی درخت‌های خرمالوی منزل بابا. ๑| @Janat_writer |Ꮺ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
-💎🌛- °🐚🦋کتاب به او فرصت گریختن از نوعی زندگی را می‌داد که هیچ‌گونه رضایت خاطری از آن نداشت!🌚 -میلان کوندرا ☁️ ๑| @Janat_writer |Ꮺ
☘」 - - - - - - - - - - - - - - - - - - - 🌸⇇ ‹ اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من! دل من داند و من دانم و دل داند و من!🌿 › - - - - - - - - - - - - - - - - - - - ๑| @Janat_writer |Ꮺ
🌱」 - - - - - - - - - - - - - - - - - - - ~📜~ حکمت ²⁷ 🖌⬸بَرترین زهد، پنہان داشتن ِ زهد است . . . - - - - - - - - - - - - - - - - - - - ๑| @Janat_writer |Ꮺ
🖤✨ 🖌 در هم بخر... خوب و بد سوا نکن؛ از دم بخر💚🍂 ----------------------------------- - لاادری🍃 ๑| @Janat_writer |Ꮺ