#خلاصه_کتاب🔖
📃+| «مارال» دختری از عشایر است که پدر و نامزدش در زندان هستند. او بعد از مرگ مادرش جایی برای ماندن ندارد؛ پس بهتوصیۀ پدر، رو بهسوی سرزمین پدری میگذارد، جایی که طایفۀ عمه او سکونت دارند. این کوچ سرآغازی برای عشق مارال و «گلمحمد» است، عشقی که به مزاج زیور، همسر اول گلمحمد تلخ و ناخوشایند میآید. همین ماجرا سرآغازی بر ماجراهای این داستان دوستداشتنی و طولانی میشود.
❗️+| اگر فکر کردهاید که رمان کلیدر فقط همین یک خط روایی را در خود جا داده است، سخت در اشتباهید. شما با خواندن کلیدر، همزمان چند خط داستانی را دنبال خواهید کرد: داستانهایی که همه به یک اندازه جذابیت دارند. داستان «ماهدرویش» و عشق او با «شیرو»، خواهر گلمحمد و دخترعمۀ مارال یکی از آنهاست. داستان «بابقلی بندار» و فرزندانش، «خان آلاجاقی» و خدم و حشمش، و داستان رشادتهای گلمحمد در برابر ظلموستم خوانین منطقه، همه و همه از ماجراهایی هستند که برای لذت بردن از آنها کافی است این کتاب را بخوانید.
-چرا کلیدر را بخوانیم؟
❓+|کلیدر یکی از معروفترین آثار ادبیات ایران در جهان است. کلیدر محمود دولت آبادی صحنۀ نمایش تصویر بیبدیلی از عشایر منطقۀ خراسان و زندگی آنهاست. علاوه بر این، رمان کلیدر نمایشی هنرمندانه از تاریخ است. جالب است بدانید که مقاومت گلمحمد در برابر ظلموستم، ریشه در واقعیت دارد. این شخصیت واقعا در تاریخ خراسان وجود داشته و یکی از قهرمانان آن منطقه است.
نثر دولت آبادی در کتاب کلیدر آنقدر شاعرانه است که نمیتوانید دست از خواندن آن بکشید. بااینکه این کتاب طولانی است و در هرجمله، تشبیه، توصیف شاعرانه و نثر شعرگونه دیده میشود اما خواننده را خسته نمیکند؛ بلکه لذتی توصیفناپذیر از خوانش متنی شعرگونه به خواننده میبخشد که روایتگر داستانی پرکشش است.
«جَـنَتْ»
#خلاصه_کتاب🔖
📃+|داستان جای خالی سلوچ روایت دردمندانه زندگی یک زن روستایی (مِرگان) در یکی از نقاط دورافتادهٔ ایران (روستای زمینج) است که سعی میکند پس از ناپدید شدن ناگهانی شوهرش کانون خانواده را همچنان حفظ کند. مرگان دو پسر به نامهای عباس و اَبراو (Abraw) و دختری به نام هاجر دارد.
❗️+|رمان جای خالی سلوچ همانطور که از اسمش مشخص است، از یک فقدان صحبت میکند، از یک جای خالی که حاصل رفتن «سلوچ» است و در ادامه بار سنگینی که ایجاد کرده و باعث شده، محمود دولتآبادی نشان دهد زنان هم از عذاب زندگی هیچ کم از مردها ندارند.
❕+|جای خالی سلوچ روایتگر روستایی است کویری، خشک، بیهمت و بیبرکت با مردمانی فقیر، طماع، حریص و نامهربان. داستان خانواده سلوچ در غیاب او بسیار تراژدیک است. بعد از رفتن سلوچ، مرگان میماند و فقر و بدبختی و به دندان کشیدن بچههایش؛ بچههایی که کمتر از دیگران آزارش نمیدهند. مرگان در غیاب سلوچ مرارتها میکشد، هتک حرمت میشود و… .
❔+|به طور کلی کتاب فضایی سیاه، ترسناک و غمآلودی را به تصویر میکشد. بارها فضای داستان آنچنان غمآلود بود که از خواندنش برای چند دقیقه دست کشیدم. هر چند کتاب بسیار گیراست ولی فضای عجیبی را به تصویر میکشد. مخصوصاً برای کسی که در یک محیط روستایی بزرگ شده باشد و یا این شرایط را از نزدیک دیده و با شرایط زندگی روستایی و کشاورزی آشنا باشد.
«جَـنَتْ»
هدایت شده از عملگراییبایُسراء🪽
#خلاصه_کتاب🔖
📃+|داستان جای خالی سلوچ روایت دردمندانه زندگی یک زن روستایی (مِرگان) در یکی از نقاط دورافتادهٔ ایران (روستای زمینج) است که سعی میکند پس از ناپدید شدن ناگهانی شوهرش کانون خانواده را همچنان حفظ کند. مرگان دو پسر به نامهای عباس و اَبراو (Abraw) و دختری به نام هاجر دارد.
❗️+|رمان جای خالی سلوچ همانطور که از اسمش مشخص است، از یک فقدان صحبت میکند، از یک جای خالی که حاصل رفتن «سلوچ» است و در ادامه بار سنگینی که ایجاد کرده و باعث شده، محمود دولتآبادی نشان دهد زنان هم از عذاب زندگی هیچ کم از مردها ندارند.
❕+|جای خالی سلوچ روایتگر روستایی است کویری، خشک، بیهمت و بیبرکت با مردمانی فقیر، طماع، حریص و نامهربان. داستان خانواده سلوچ در غیاب او بسیار تراژدیک است. بعد از رفتن سلوچ، مرگان میماند و فقر و بدبختی و به دندان کشیدن بچههایش؛ بچههایی که کمتر از دیگران آزارش نمیدهند. مرگان در غیاب سلوچ مرارتها میکشد، هتک حرمت میشود و… .
❔+|به طور کلی کتاب فضایی سیاه، ترسناک و غمآلودی را به تصویر میکشد. بارها فضای داستان آنچنان غمآلود بود که از خواندنش برای چند دقیقه دست کشیدم. هر چند کتاب بسیار گیراست ولی فضای عجیبی را به تصویر میکشد. مخصوصاً برای کسی که در یک محیط روستایی بزرگ شده باشد و یا این شرایط را از نزدیک دیده و با شرایط زندگی روستایی و کشاورزی آشنا باشد.
• @parhunesh ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ