eitaa logo
شناخت
29 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
2.7هزار ویدیو
1 فایل
شناخت دشمنان و جنگ نرم و ترکیبی علیه جمهوری اسلامی ایران، راه های مقابله با آن و تذهیب نفس (جهاد تبیین)
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 |🔰 آگاهی بسته بندی شده 🔸كسى است كه افراد را در جريان نيازها مى‏گذارد و آن‏ها را آزاد مى‏كند و آموزش مى‏دهد كه خود ببينند و حركت كنند و سپس در سر بزنگاه‏ها و در كنار حادثه‏ها تذكر مى‏دهد و ياد آورى مى‏نمايد كه بيابند و پيش بتازند. 🔸آن‏جا كه مربى، آگاهى‏ها را به صورت بسته‏بندى و صادراتى به افراد مى‏رساند در واقع آن‏ها را مسخ كرده و شخصيتشان را شكسته و آن‏ها را فلج و بى‏پا، بار آورده است. و اين‏ها در كنار حادثه‏هاى جديد، بيچاره مى‏مانند. 🔸مربى مى‏تواند به جاى بالا رفتن از قله و حرف زدن از ديدگاه‏ها، راه رسيدن به قله را نشان بدهد، تا همه از ابعاد گوناگون و از زاويه‏هاى مختلف و با ديدگاه‏هاى مختلف، به تماشا بپردازند و برداشت‏هاى سرشار و عظيمى را بدست بياورند. ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۵۸ 👤:@jangenarm1
📜 |🔰مربی بزرگ هستی خداست و او دل‌ های مشتاق را تنها نمی‌گذارد... 🔸در مسأله‏ى تربيت و براى تدبر و تفكر، چه بسا استعدادهايى خود سر رشد كنند و راهى را بيابند و به نتيجه‏هايى هم برسند اما عقب افتادگى‏ها، خطرها، شكست‏ها و يأس‏ها، درّه‏هايى هستند كه بر سر راه مى‏نشينند و مانع عبور مى‏شوند. 🔸از اين رو آن‏ها كه خود سر، شروع كرده‏اند، بسيارى در تفكرات خود به نتيجه‏هاى غلط رسيده و منحرف شده‏اند و يا به بن‏بست افتاده و مانده‏اند. و بدبختى در اين است كه آن‏ها اين انحراف و يا بن‏بست و ركود را به آسانى پذيرفته‏اند و تحمل كرده‏اند و آن را طبيعى و عادى تلقى نموده‏اند و هيچ‏گاه به فكر اين نيفتاده‏اند كه بدانند اين بن‏بست از كجا سرچشمه گرفته و اين انحراف از كجا برخاسته است. 🔸مربى بايد در برابر اين تك‏روى و خودسرى، آگاهانه موضع بگيرد؛ چون اين تك‏روى‏ها و خودسرى‏ها معلول هستند و علت‏ها و انگيزهايى دارند، از قبيل نااميدى از يافتن مربى و يا برخورد با روحيه‏هاى فاسد و يا سرخوردگى از مربى نماهاى سرد و بى‏حال و يا عوامل ديگرى از قبيل غرور، خود خواهى، تكبر و ساير عوامل كه مى‏توانند انسان را از مربى و استاد جدا كنند و به خودسرى و تك‏روى بكشانند و به هلاكت او و يا از دست رفتن استعدادهاى وسيعش كمك نمايند. 🔸مربى بايد با اين دسته به گونه‏اى رفتار كند كه غرورشان را نشكند و حتى در لباس شاگردى به آن‏ها درس بدهد و به آن‏ها بشارت بدهد و آن‏ها را اميدوار كند كه مربى بزرگ هستى خداست و او دل‏هاى مشتاق را تنها نمى‏گذارد. مربى بزرگ هستى، آن‏هايى را كه مى‏خواهند حركت كنند رها نمى‏كند بلكه رهبرى مى‏نمايد. ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۸۳ @jangenarm1
📜 |🔰 کسی که در این هستی حركت صحیحی نداشته باشد می سوزد... 🔹يك عدّه‏اى هم هستند كه فلسفه‏هاى عالى‏ترى دارند. آنها مى‏گويند: بابا! خدا بزرگ‏تر از آن است كه بنده‏هايش را عقاب كند. او بزرگ و عظيم و رحيم است. 🔹️مادر بچه‏اش را نمى‏سوزاند، آن وقت خدا بسوزاند؟! عمو! برو، خدا بچه‏هايش را نمى‏سوزاند، آنها را دوست دارد. يك وقت هم اگر بچه‏هايش كارى بكنند، مى‏گويد: خيلى بدى نكنيد؛ كه آتش دارم. مى‏خواهد آنها را تنبيه كرده و بترساند وگرنه در آتش كه نمى‏برد. 🔹اينها كسانى هستند كه عظمت خدا را دليل نفى معاد مى‏دانند. مى‏خواهند به خدا معتقد باشند، در حالى كه هيچ اعتقادى به او ندارند. مى‏خواهند كه با عظمت او عذرى براى آزادى خودشان‏ داشته باشند. 🔹در جواب اينها بايد گفت: اينكه خدا بزرگ‏تر از آن است... ، در اين بحثى نيست. بحث در اين است كه خدا هستى را منظم آفريده و كسى كه در اين هستى حركت صحيحى نداشته باشد مى‏سوزد. درست مثل وقتى كه من كبريت را زير پيراهنم بكشم آتش مى‏گيرد. 🔹حال تو بگو: خدا بزرگ‏تر از آن است كه مرا بسوزاند! و يا اينكه من ستمگرتر از آن بوده‏ام كه خيال مى‏كرده‏ام و من خودم را سوزانده‏ام! ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۵۶ #⃣ @jangenarm1
📜 |🔰 دوستان خطرناک! خيال نكن هنگامى كه آخرين گام را برداشتى و به انقلاب رسيدى، كار تمام مى ‏شود! آنهايى كه تا ديروز با صداقت كار مى ‏كردند، همين كه چپاول اينها و دست ‏هاى خالى خود را مى ‏بينند گويى از خواب بيدار مى ‏شوند و به چپاول ‏هايى با دست‏هاى پاك و دست‏هاى باز مى ‏پردازند. ناپاكى ‏ها و فساد اينها خيلى بيشتر و عميق‏تر است كه خانگى هستند و مورد اعتماد! آنچه باعث مى ‏شود كه دزدى ‏ها و قاچاق بازى ‏ها زياد شود و حتى وجهه ى مذهبى پيدا كند و مقدس شود همين نكته است كه از پاك ‏هاى عقب افتاده الهام مى ‏گيرد. با اينها كه اعتقاد به قداست دزدى و ضرورت چپاول دارند نمى ‏توان با نصيحت و خدا و جهنم حرف زد كه به خاطر خدا چپاول مى ‏كنند و به خاطر بهشت با على مى ‏جنگند وفرق اسلام را مى ‏شكافند. دروغ اينها از صداقتشان مايه مى ‏گيرد و اين خطرناك است! اينها مغرور صداقت و نيت پاك خويش هستند و نمى ‏فهمند كه شيطان چگونه انسان را ذليل مى ‏كند و باطل ديگران باعث مى ‏شود كه تو از حق و حقيقت و صداقت و قداست خودت دست بردارى و به استناد چپاول ديگران و فساد ديگران، خودت را به شيطان بفروشى و قربة الى الله و به خاطر اين كه ديگران جايزه نگيرند، سر حسين را خودت به توبره بيندازى. با اين منطق كه اگر من نكنم ديگران مى ‏كنند، پس بگذار من قشنگ‏تر ببرم و با توجه و رو به قبله و با اسم خدا سر حجت خدا را ببرم و دست او را ببندم. راستى كه چقدر خطر در پيش است و چقدر آفت بر سر راه است‏. ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۱۰ @jangenarm1
📜 |🔰در متن تاريكى ‏ها جايى براى شروع و روشنايى هست. 🔹 مايى كه خود را حامل اسلام مى ‏دانيم، مايى كه خود را محبّ ولىّ مى ‏دانيم، مايى كه از عشق خدا و رسول خدا سرشار شده ‏ايم، نمى ‏توانيم بنشينيم و ببينيم كه همه چيز بر باد مى ‏رود. نمى ‏توانيم ناظر از دست رفتن آخرين ‏ها باشيم. 🔹 اميرالمؤمنين در يكى از نامه ‏هاشان مى ‏فرمايند كه من ديدم اگر از همه هم كه ببرّم از دين كه نبريده ‏ام! از اسلام كه نمى ‏توانم فاصله بگيرم! پس براى اين اسلام بايد كارى كرد. 🔹 يكى از دوستان مى ‏گفت: من دارم مى ‏روم، آخرين پايگاه ‏هاى ما هم دارد گرفته مى ‏شود، چه و چه مى ‏شود. من به هيچ يك از اين پيش ‏بينى ‏ها اعتقادى ندارم. 🔹 ما معتقديم كه در متن تاريكى ‏ها جايى براى شروع و روشنايى هست و حتى خود تاريكى ‏ها زمينه ‏سازِ كار و روشنايى ‏هاست. عرضم اين است كه تو اگر حرفى از دين دارى و سهمى از محبّت خدا و اولياى خدا، نمى ‏توانى بنشينى و بگذرى. بايد توليد كنى، بايد قدم بردارى، بايد بدون چشم داشت، بدون مزد و سپاس قدم بردارى‏. ❛❛ عین‌صاد 📚 | ص ۲۱۳ @jangenarm1
📜 |🔰 کارهای خسته کننده 🌓ما هميشه يك نوع برخورد داريم، در حالى ‏كه مشكلات متنوع ‏اند، حرف ‏ها متنوع ‏اند، مكرها متنوع ‏اند. ولى حرف ‏هاى ما، كارهاى ما همه يك جور و قابل پيش بينى است. حتى دوست را خسته مى ‏كند تا چه رسد به دشمن كه او را مى ‏خنداند. 🌓اساسى ‏ترين حرف اين است كه ما خيال نكنيم اگر كسى خوب بود تا آخر خوب مى ‏ماند. 🌓 اين نكته ‏اى است كه من به بچه ‏هايى كه مى ‏خواهند ازدواج كنند، در انتخاب همسر مى ‏گويم. 🌓بر فرض كه تو همسرى مى ‏گيرى با خصوصيات مطلوب، اما چه كسى گفته فردا كه مادرش فوت كرد، دست بچه ‏اش شكست يا... او عوض نشود؟! چه كسى با تو اين پيمان را بسته است؟ 🌓پس بايد بياموزى كه با طرف مقابل، در هر موقعيت و با هر شرايط چگونه برخورد كنى. 🌓 اگر تو فقط براى يك نحوه برخورد آماده شده باشى و براى يك نحوه زندگى برنامه ‏ريزى كرده باشى، قطعا عقب مى ‏مانى. 🌓 آن هم در دنيايى كه هم تحول مستمر ِخودش را و هم تحول مستمر ِآدم ‏هايش را شاهد هستى. 🌓آدمى، صبح و شبش برابر نيست، صبح، مؤمن است و شب كافر. از او تعريف مى ‏كنى، با تو دوست ‏است، گِله مى ‏كنى، از تو مى ‏رمد. ❛❛ عین‌صاد 📚 | ص ۲۱۰ @jangenarm1
📜 |🔰پاها و پایه ها 🪵ما در مجموعه حركت ‏ها و جنبش ‏هايمان، از كجا ضربه خورده ‏ايم؟ 🪵شيعه از ابتدا هدفى را دنبال كرده و مراحلى را در طول تاريخ خود طى كرده و در هر مرحله هم ضربه ‏هايى خورده است. 🪵 ما مى ‏توانيم از اين تجربه ‏ها و از تجربه خود به دست آوريم كه كمبودها كجا هستند و ضربه ‏پذيرى ‏ها و نقطه ضعف ‏ها كجاست. 🪵مى ‏توانيم محاسبه كنيم كه اين بارِ سنگين، با اين پاهاى بى رمق، امكان كشيدنش نيست. 🪵مى ‏توانيم بفهميم مادامى كه كادرى مشخص نشده، سازماندهى امكان ندارد؛ مخصوصاً در جايى كه خيلى ‏ها چوب لاى چرخ مى ‏گذارند و دهانشان را براى هو كردن باز گذاشته ‏اند. 🪵مى‏فهميم وقتى مى ‏خواهيم توپى را بالا بيندازيم، بايد يارانى داشته باشيم. اگر مى ‏خواهيم سازماندهى را شروع كنيم، بايد كادرى داشته باشيم و به هر زحمت آن را تهيه كنيم. 🪵ممكن است از بالا حركت كنيم و قدرت را در دست بگيريم كه به دست آوردن قدرت، مسأله ‏اى نيست، ولى نگه داشتن آن وابسته به داشتن كادر است. 🪵 ممكن است بتوان سقف ‏هاى پيش ساخته ‏اى تهيه كرد، ولى اين سقف ‏ها بايد بر روى پايه ‏هايى باشند و لزومى هم ندارد كه اين پايه ‏ها زياد باشند اما اگر يكى از پايه ‏ها بلغزد، عظمت بنا خود به انهدام آن كمك مى ‏كند. 🪵وقتى پايه ‏ها سست باشد، هر چه بنا عظيم باشد، زودتر شكسته و منهدم مى ‏شود. 🪵وقتى پايه ‏هاى قدرت ‏ها متزلزل شد، همان عظمت‏شان باعث خرد شدن و از هم پاشيدگى ‏شان مى ‏شود و جز گردى از آنها بلند نخواهد شد. ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۴۶ @jangenarm1
📜 |🔰وقتی تلقّی ات را عوض کردی... لازمه رسيدن به حقوق متقابل اين است كه تلقّى آدمى از خودش عوض شود. مادامى كه اين تلقّى پايين است و مادامى كه آدمى از خودش همتى ندارد و به كم قانع است، هر حكومتى مى ‏تواند او را فريب دهد. حتى حكومت ‏هايى پايين ‏تر از سطح حكومت ‏هاى موجود هم مى ‏توانند تو را بشكنند و حتى لوطى ‏هاى محل مى ‏توانند تو را به سمت و سوى مقاصد خودشان ببرند. تو مى ‏توانى با ترس از آن‏ها و يا طمعى كه به آن‏ها دارى، به سمت خواسته ‏هاشان روى بياورى و بدون اين كه هيچ چيزى به تو بدهند و بدون اين كه بهداشت و امكان و خانه ‏اى براى تو تأمين كنند، باز تو در چاله نياز آن‏ها و در چنبره خواسته ‏هاى آن‏ها قرار بگيرى. وقتى كه به بيّناتى رسيدى و اين بيّنات، تلقّى تو را از خودت عوض كرد، طبيعتا به سطحى مى ‏رسى كه قراردادهاى جديدى را مى ‏خواهى، از حاكم توقّع جديدى دارى و اين توقّع است كه تو را به على نزديك مى ‏كند و اين توقّع است كه خوف و وحشت را در دل ديگران مى ‏آورد. با اين تلقّى جديد، ديگر كسى مانند مالك در دست ‏هاى معاويه جا نمى ‏گيرد. بر خلاف عمرو عاص، كه او مصر را مى ‏خواهد و با همه شيطنتش در دست ‏هاى كوچك معاويه جا مى ‏شود و با ذلت و حقارت هم او را جمع مى ‏كند. ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۴۱ @jangenarm1
📜 |🔰تربیت مسلمین یا تربیت اسلامی؟ گفتگو از تربيت اسلامى، پيش از هر چيز احتياج دارد كه ما ميان تربيت اسلام و تربيت مسلمين فاصله بيندازيم. ما استدلال و اشراق فلسفه و خانقاه و خرابات تصوف را با تربيت اسلامى مخلوط نخواهيم كرد! تربيت غربى و شرقى، با تكيه به بازتاب ‏هاى روانى در غرب و جبرهاى اجتماعى و جبر توليد در شرق، تربيت اسلامى را آلوده نخواهند كرد. تحليل‏گرى كه تربيت اسلامى را طالب است بايد ميان اين همه، خط فاصل بگذارد. بايد اينها را از هم تفكيك كند و گرنه آنچه به عنوان اسلام دنبال كرده ‏ايم از اسلام بهره ‏اى نخواهد داشت. اين روش ‏هاى گوناگون فلسفى عرفانى شرقى غربى، در مقايسه با اصول و روش ‏هاى تربيتى اسلام، مى ‏توانند نشان دهنده عمق تربيت اسلام و اين نعمت بزرگ باشند كه ما به سادگى از كنارش گذشته ‏ايم. ❛❛ عین‌صاد 📚 | ص ۱۷ @jangenarm1
📜 |🔰مومن هم عصیان می کند! به كارهايى كه روزانه انجام مى ‏دهى فكر كن. همين كارها از چه علاقه ‏هايى منشأ مى ‏گيرند و همين علاقه ‏ها از چه فهم ‏ها و معرفت ‏هايى به دست مى ‏آيند؟ تو، كارهايى را كه انجام مى ‏دهى تحليل كن تا ديگر دنبال اين نگردى كه آيا عمل از علم برمى ‏خيرد يا از ايمان؟ عمل از علم و ايمان و تمرين تو برمى ‏خيزد. ولى در هر حال با تمامى علم و ايمان و تمرين، اين انسان، آزاد است و مى ‏تواند عصيان كند و مى ‏تواند چشم بپوشد. تنها عالِم نيست كه با علمِ به مضرات مشروب آن را مى ‏نوشد، كه مؤمن هم مبتلا مى ‏شود و عصيان مى ‏كند. انسان مى ‏تواند كافر شود و مى ‏تواند حتى با وجود يقين چشم بپوشد.انسان در هر مرحله مى ‏تواند چشم بپوشد و شيطان در هر مرحله مى ‏تواند وسوسه كند. اما اگر چشم نپوشيد او را كمك مى ‏كنند و اگر وسوسه نشد او را جلوتر مى ‏آورند. در هر حال، انسان در اين جايگاهِ خطرناك ايستاده و هر لحظه برايش احتمال سقوط و انحطاط و يا رفعت و ارتقا هست. اين طور نيست كه مأيوس شود و يا مطمئن گردد. ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۱۸۹ @jangenarm1
📜 |🔰عدالت، فقر، غنا ⚖️عدالت اين است كه از هر كس به اندازه ‏ى وسعت و سرمايه ‏اش، كوشش و سود بخواهند. ⚖️اگر تمام اجزاى يك ماشين فرياد بردارند كه بايد ما همه برابر و يكسان باشيم از يك جنس و يا يك اندازه و در يك جا، آيا اين ماشينِ كاملًا عادلانه، جز مقدارى مواد يكسان و جز توده ‏اى بى ‏خاصيت ولى همرنگ، چيز ديگرى هست؟ ⚖️پس تفاوت ‏ها بايد باشند به شرط اين كه معيار افتخار نباشند. و به شرط اين كه از هر كس به اندازه ‏ى وسعش و سرمايه ‏اش بخواهند. و به شرط اين كه در هنگام مزد و پاداش، نسبتِ سود هر كس را با سرمايه ‏ى خودش بسنجند و بر اساس اين نسبت پاداش بگذارند. ⚖️ پاداش بايد بر اساس تلاش و سعى و كوشش هر كس باشد. كسى كه از 100 تومان، 10 تومان در آورده، با آن كس كه از هزار تومان صد تومان بيرون كشيده، هر دو يكسان و برابر هستند و نسبت به سرمايه ‏ها، سودها مساوى است. ⚖️بر اثر تفاوت ‏هاى طبيعى، خواه ناخواه برداشت‏ها و درآمدها تفاوت پيدا مى ‏كنند، در حالى كه هيچ عامل استعمارى و سرمايه ‏دارى و تنبلى هم در ميان نيست، در حالى كه شخص به اندازه ‏ى استعدادش كاركرده باز هم درآمدش از ديگران كمتر است و حتى به اندازه نيازهايش نيست. ⚖️ اين كمىِ درآمد بر اثر ازدياد جمعيت و فقر طبيعت، روز به روز زيادتر هم مى ‏شود تا حدى كه طبقات شكل مى ‏گيرند و جامعه به فقير و ثروتمند تقسيم مى ‏شود. ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۱۹ @jangenarm1
📜 |🔰برای چه آمده ام؟ ⁉️آيا انسان مى ‏تواند با اين امكانات امن، رفاه، رهايى، دل خوش باشد؟ ⁉️اين سؤالى است كه گريبان انسان معاصر را رها نمى ‏كند. ⁉️اگر بگويى من براى اينها آمده ‏ام، بايد منتظر اين پاسخ باشى كه امن، با حضور و وقوف و خود آگاهى انسان سازگار نيست. ⁉️انسان در بهار يقين دارد كه پاييز در راه است. ⁉️ او حركت زمان را درك مى ‏كند. او در امكانات و شرايط كامل و مطلوبش باز هم دغدغه دارد. دلهره دارد. اضطراب دارد، پس چطور مى ‏تواند امنى داشته باشد؟! ⁉️رفاه هم با تحول نعمت ‏ها مطابق و هماهنگ نيست، كه آدمى مدام تحول نعمت‏ها را مى ‏بيند. ⁉️ رهايى هم با نظام و قانونمندى هستى هماهنگ نيست، كه نمى ‏توان در اين معده همه چيز ريخت. نمى ‏شود اين تن را به همه چيز بست، كه قندش بالا مى ‏رود. اوره مى ‏گيرد. ⁉️ تو در هر حركتى، همراه هزار سنت هستى. مگر مى ‏توانى همين طور قدم بردارى؟! تو در يك ميدان مين حركت مى ‏كنى، با هر گامى كه بر مى ‏دارى، ممكن است انفجارى را ايجاد كنى. ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۲۱ @jangenarm1