eitaa logo
اشعار مذهبی
689 دنبال‌کننده
60 عکس
4 ویدیو
3 فایل
آدرس در تلگرام https://t.me/janatmahdi آدرس در واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GNrNYw6uBbEFeBunVJoiXM آدرس در ایتا https://eitaa.com/jannatolmahdi آدرس در سروش http://sapp.ir/jannatolmahdi آدرس سایت اینترنتی Www.janatmahdi.blogfa.com
مشاهده در ایتا
دانلود
مگر در ساعت رفتن دلم جا مانده بود اینجا؟ که از پی کفشدارانش مرا خواندند زود اینجا سلامم را که پیش از لب گشودن در جواب آمد؟ دخیلم را چه کس پیش از گره بستن گشود اینجا؟ نمازم را که پیش از بستنِ قامت، امامت کرد؟ دعایم را که پیش از عرض حاجت‌ها شنود اینجا؟ چو خیل زائران خاکی‌اش در آمدوشدها ملک شانه به شانه در فرود و در صعود اینجا ولایت چشمه‌ای دارد که در این خانه باید دید کرامت معدنی دارد که باید آزمود اینجا هدایت کوکبی دارد، از این مشرق شده طالع نبّوت موکبی دارد که می‌آید فرود اینجا تو در بازار دل چشمی مهیّا کن چه می‌دانی به هر آیینه چندین جلوه خواهد رو نمود اینجا؟ تو همّت خواه از این سلطان که در حاجت‌روایی‌ها ازل را تا ابدها نیست رنگِ دیر و زود اینجا..‎ قرار اینجاست، یار اینجاست، کار اینجاست، بار اینجا کرم اینجاست، لطف اینجاست، فضل اینجاست، جود اینجا.. چنان جان‌های پاک انبیا صف بسته بر این در که آدم دارد از خاتم تقاضای ورود اینجا مسیح اینجا، کلیم اینجا، خلیل اینجاست، نوح اینجا شعیب اینجاست، شیث اینجاست، لوط اینجاست، هود اینجا.. منم مور و سلیمان هم به لطفش کرده مهمانم وگرنه من که می‌دانم که جای من نبود اینجا مگر شمعی شوم در گوشه‌ای از این حرم، گریان که جز با اشکِ عجز، آیینه‌ای نتْوان فزود اینجا شفایم می‌دهی با دست‌های روشنت، آنجا به خاکت می‌تپد گل‌های اشکِ من، کبود اینجا.. هزار آیینه آوردم به سودای بهارانش ولی یک غنچه لبخندش مرا از خود ربود اینجا.. خلائق را نسیم روضۀ «دارالسلام» این در ملائک را ز ابواب زمین «باب السجود» اینجا ببین حج تمام اینجا، نماز اینجا، امام اینجا طریقت را عماد اینجا، شریعت را عمود اینجا کلید خانۀ سبزِ بهشتت در کف است ای دل توان در مدح اهل‌البیت اگر بیتی سرود اینجا t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
دنیای کلام تو جهان برکات است عمری‌ست جهان ریزه‌خور این کلمات است در ساحت عرفانِ غمت، فلسفه مات است نام تو پر از عطر سلام و صلوات است ای سورۀ شأن تو پر از سجدۀ واجب زانو زده در محضرت ادیان و مذاهب دارند نصیب از نفست حاضر و غایب راهی که تو ابلاغ کنی راه نجات است فیض ازلی چیست؟ مسلمانِ تو بودن لطف ابدی شیعۀ چشمان تو بودن در خوف و رجا دست به دامان تو بودن مهر تو و قهر تو حیات است و ممات است ای کاش که باشد نظر لطف تو با ما تا سوی تنور امر کنی باز اماما با عشق تو آتش شده برداً و سلاما آتش نه که این روشنی آب حیات است نام تو بلند است و مقام تو رفیع است لطف تو مدام است و عطای تو وسیع است هم در دل ما حسرت دیدار بقیع است هم در دل ما حسرت درک عتبات است t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
و جنس درد تو از جنس روضهٔ حسن است غریب خانهٔ خود! غربت تو در وطن است چگونه و به چه قیدی؟ چه نام باید داد؟ به ام فضل و به جعده اگر رباب زن است زبان به شکوه گشوده‌ست زهر و می‌داند که این دو روح و دو تن نیست، بلکه یک بدن است... اگر چه با حسن افتاده روی درد دلت ولی حسین هم این بین با تو هم‌سخن است گریز روضه اگر ناگزیر از غم اوست حدیث اشک و غم دیدهٔ اباالحسن است شدند بر تن تو سایه‌بان کبوترها؟ هنوز روی زمین، آفتاب، بی‌کفن است t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
سید عارفان در یارب این کیست که تسبیح تو را می‌خواند با دلی خسته و رنجور می‌خواند کیست این عاشق بی تاب به روز نغمه‌ی عشق به گوش عرفا می‌خواند کیست این سید وارسته که با سوز و گداز ذکر اخلاص و مواسات و صفا می‌خواند به نوا آمده صحرای وسیع عرفات بسکه او با سوز و نوا می‌خواند جاری است از لب محبوب این دعا همره او اهل سما می‌خواند جبل النور ز نورش متحیر مانده آیه‌ی نور مبین، رو به حرا می‌خواند گویی احمد شده مبعوث رسالت ، اما نگران است که یارش به کجا می‌خواند این رسول است وَ یا عیسی مریم که دمش مردگان را به ملاقات می‌خواند نفسش عیسوی و مسلکش ابراهیمی است خلق را معجز موسی و عصا می‌خواند از زمزمه اش اشک فرو می ریزد بی او غزل غم به می‌خواند نیست شناسی مگر ای دل، گوید این امامی است که آیات رضا می‌خواند قدر او کی بشناسد به مقام ملتی که حُمقا را اُمرا می‌خواند آری او حاجی ناجی است امیر الحاج است عالم او را همه مصباح هدا می‌خواند حرم آداب ندارد، مگر او فرماید او به سکّان فلک ذکر رجا می‌خواند گوئیا فتنه‌ی پیمان شکنی در راه است مرغ حق نغمه به آهنگ قطا می‌خواند حاجیان رو به منایند ولی این ناجی همه را جانب صحرای بلا می‌خواند این است که احرام بسته اهل دل را به دیار می‌خواند روح مجموعه‌ی ایثار، کریم بن کریم در قبال کرم دوست ثنا می‌خواند میگفت بمان، هاتفی از غیب ولی داد میزد که تو را می‌خواند گو خليل، از همه دل کنده خلیل نام هفتاد ذبیحش به منا می‌خواند اکبرش محیی حیثیّت اسماعیل است دست از او شسته، رضایم به قضا می‌خواند احترام حرم اینگونه نگه می‌دارند بین چه لبیک به آوای رسا می‌خواند لک لبّیک الهی تو بگیر از دستم این حسین است غریبانه تو را می‌خواند کلامی زنجانی t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند روبه صفتان زشت‌خو را نکشند گر عاشق صادقی ز کشتن مگریز مردار بود هر آنکه او را نکشند t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi eitaa.com/abbasahmadi_zanjani