eitaa logo
اشعار مذهبی
672 دنبال‌کننده
57 عکس
4 ویدیو
3 فایل
آدرس در تلگرام https://t.me/janatmahdi آدرس در واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GNrNYw6uBbEFeBunVJoiXM آدرس در ایتا https://eitaa.com/jannatolmahdi آدرس در سروش http://sapp.ir/jannatolmahdi آدرس سایت اینترنتی Www.janatmahdi.blogfa.com
مشاهده در ایتا
دانلود
جبریل مکرر این صلا را سر داد بَلّغ، بَلّغ... ندا به پیغمبر داد فرمان خداست: بر سر دست بگیر آن دست که در رکوع انگشتر داد خورشید طلوع کرده از لبخندش نور است و هزار رشته در پیوندش دیدند در آسمان دستان رسول دست علی است و یازده فرزندش در آینه مهر و مه، شکوفایی کرد دستان علی، بلند بالایی کرد آن روز خداوند، خودش از مردم با سورۀ «مائده» پذیرایی کرد در سجدۀ شکر آفتاب افتاده جای قدم ابوتراب افتاده عمری‌ست که از حلاوت نام علی حتی دهن کویر آب افتاده سرچشمۀ روشن حیات است غدیر عطر ملکوت صلوات است غدیر گرچه به بلندای شکوهش نرسیم کوتاه‌ترین، راه نجات است غدیر @janatmahdi eitaa.com/jannatolmahd
شاهنشه اریكه ی قدرت اباالحسن اسطوره ی صلابت و غيرت اباالحسن ياوالی الولی، يدحق، بنده ی خلف يا مظهر العجايب عالم، شه نجف يعسوب دين ملک زمين تا الی الابد يا قاهرالعدو،يل خيبر شكن مدد تو خانه زادِ حضرت سبحانی ای علی پرچم به دست قله ی عرفانی ای علی حبل المتين وحصنِ حصينی بدون شک راه نجات اهل يقينی بدون شک وَسابقون واقعه يعنی ابوتراب دريای فيض واسعه يعنی ابوتراب فرمانروای عالم امكان اباالحسن ای پادشاه دولت شاهان اباالحسن ای شرزه شير،ای اسدالله غزوه ها استاد درس رزم علمدار كربلا دستان تو ستون سماوات و كائنات سكان چرخ دادن و چرخاندن كرات همزاد گردبادی و از نسل آتشی وقتی به روی دشمن دين تيغ می كشی تمثال اقتدار خداوندی ای علی همواره ذوالفقار خداوندی ای علی پا روی شانه های پيمبر گذاشتی پا از تمام عرش فراتر گذاشتی آن تيغ تان و اين سر ما يا ابوتراب مولا بزن فدای شما، يا ابوتراب وحید قاسمی t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
دلم مست شراب الغدیر است سراپایم کتاب الغدیر است الا ساقی سر و جانم فدایت تمام هست خود ریزم به پایتم چنان برگیر با یک جرعه هوشم که چون خم در غدیر خم بجوشم دل از کف دادۀ "ما اُنزلم" کن ز "اکملت لکم دین" کاملم کن وجودم مست از جام تولاّست دلم دریایی از نور تجلاّست بيا تا مدح مولا را بگوییم خدا را در غدیر خم بجوییم محمد نغمهء توحید دارد در آن صحرا خدا هم عید دارد چه عیدی؟ خوبتر از عید قربان چه روزی؟ روز عترت روز قرآن محمّد! پیک حق را این پیام است رسالت بی ولایت ناتمام است محمّد! وقت ابلاغ است، بلّغ منافق را به دل داغ است، بلّغ نمایان کن جلال حیدری را کزآن کامل کنی پیغمبری را بگو با مردم عالم علی کیست بگو دین جز تولاّی علی نیست بگو حکم علی نصّ کتاب است بگو خطّ علی اسلام ناب است... تو گویی می رسد بر گوش جان ها پیامش در زمین و آسمان ها که هر کس را منم امروز مولا علی از نفس او بر اوست اُولی "علی را قدر، پیغمبر شناسد که هرکس خویش را بهتر شناسد" علی پیش از خلایق با خدا بود خدا داند که کی بود و کجا بود علی شمعی که در بزم ازل سوخت علی جبریل را توحید آموخت علی روشنگر پیش از زمان هاست علی خورشید آنسوی مکان هاست علی ویران نشین عرش پیماست از این پایین تر از آن نیز بالاست علی آیینۀ آیین اسلام علی یعنی تمام دین اسلام علی سر تا قدم توحید مطلق علی ایمان، علی میزان، علی حق علی با حق و حق با او چو پرگار یدور الحق علیه حیثما دار علی بر حزب حق صاحب لوا بود علی فرماندۀ کلّ قوا بود علی جوشن به تن پوشید بی پشت علی در جنگ عمرو عبدود کشت علی اسلام را در صدر تابید علی در بدر هم چون بدر تابید علی در یاری دین ترک جان گفت علی در بستر ختم رسل خفت علی دین است و قرآن است و احمد علی یعنی علی یعنی محمّد علی مولود کعبه، رکن دین است ولی امر کل مؤمنین است که قرآن می کند وصف خضوعش ز خاتم بخشی و حال رکوعش هزاران سلسله آوارۀ اوست حدیث منزلة دربارۀ اوست گُهر از "سلُمک سلمی" فشانم حدیث "لحمک لحمی" بخوانم علی داد از ولادت با نبی دست نبی عقد اخوّت با علی بست شب معراج نشنیدی که احمد در آن خلوت سرای حی سرمد به هر جانب که چشم خویش بگشود علی بود و علی بود و علی بود علی ماهی که در هر دل درخشید به یک شب در چهل منزل درخشید اگر خورشید حرفی با علی گفت یقین دارم که تنها یا علی گفت علی در عالم خلقت یکی بود محمد هم به مهرش متکی بود... نمی دانم که بودم چیستم من اگر پرسید یاران کیستم من نه صوفیم نه سالوِس ریایی نه وهّابی نه بابی نه بهایی نه آن را و نه این را دوست دارم امیرالمؤمنین را دوست دارم مسلمانم مسلمان غدیرم امیرالمؤمنین باشد امیرم دلم از خردسالی با علی بود سخن ناگفته ذکرم یا علی بود چو از اوّل گِلم را می سرشتند بر آن گِل نام مولا را نوشتند ولای مرتضی بود و گِل من علی بود و علی بود و دل من سرم در هر قدم خاک رهش باد که مادر یا علی گفت و مرا زاد چو پا در عالم خاکی نهادم برون آمد خروشی از نهادم سراپای وجودم با علی بود خروشم بانگ یا مولا علی بود لب خاموشم از مولا علی گفت مؤّذن هم به گوشم یا علی گفت به عشق مادر از آن رو اسیرم که با شهد ولایت داد شیرم سرشک و شیر با خونم عجین شد تولاّی امیرالمؤمنین شد مرا با عشق حیدر زاد مادر مرا شیر ولایت داد مادر ولایت بستگی دارد به فطرت ولایت خطّ قرآن است و عترت ولایت هدیه رب جلیل است ولایت رهنمای جبرئیل است ولایت گوهر دریای نور است ولایت همدم موسی به طور است ولایت گُل بر آرد از دل خار ولایت میثم است و چوبۀ دار ولایت یعنی از حیدر حمایت ولایت یعنی از عترت روایت ولایت یعنی از جان دست شستن به موج خون رضای دوست جستن همین است و همین است و جز این نیست که هر کس را ولایت نیست دین نیست تو را گر مهر مولا نیست در دل ز طاعات و عباداتت چه حاصل؟! اگر گیری وضو با آب زمزم اگر سجّاده گردد عرش اعظم اگر گویی اذان بر بام افلاک گر از تکبیر گردد سینه ات چاک اگر ضرب المثل گردد خضوعت به حمد و قل هو الله و رکوعت اگر در سجده صدها سال مانی خدا را از درون خسته خوانی اگر باشد به توحیدت تعهّد رسی گر بر شهادت در تشّهد مبادا بر نماز خود بنازی ولایت گر نداری بی نمازی محمّد شهر علم است و علی در ز در، در شهر وارد شو برادر نیاید آنکه از در، دزد باشد که در محشر جحیمش مزد باشد گرفتم اینکه مانند تن و جان وجودت شد یکی با کل قرآن همه آیات آن را خواندی از بر ز باء اوّلین تا سین آخر اگر مهر شه مردان نداری به قرآن بهره از قرآن نداری به قرآن، قول پیغمبر همین است تمام دین امیرالمؤمنین است استاد حاج غلامرضا سازگار t.me/janatmahdi heitaa.com/jannatolmahdi
هر که شد نوکر اولاد علی محترم است برکت شیعه ی حیدر به خدا بی رقم است بین اولاد علی عشق حسین و حسنش بیشتر از همه دارایی اهل کرم است آبرودار دو عالم شود اینجا بی شک لطف زهرا به گدای پسرش دم به دم است از همان بدو تولد برکاتی دارد نسل عشاق حسینی به خدا خوش قدم است هر کسی با دل و جان شوق گدایی دارد با حبیب و وهب و مسلم و عون هم قسم است با همین کار ببین بار خودش را بسته لحظه ای خادم ارباب شدن مغتنم است عاقبت دارد اگر نوکر این در باشد بهترین لحظه ی این عمر به زیر علم است خوب پیداست کسی که به حسین دل داده لحظه لحظه به سرش شور هوای حرم است صابر عابدی t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
باز مرغ غزلم میل پریدن دارد تا به ایوان نجف شوق رسیدن دارد نمک سفره ام از حضرت زهراست ولی باده از دست یدالله چشیدن دارد آتش عشق تو افتاد به خار و خس دل پس بدم دم به دم این شعله دمیدن دارد همه ذرات جهان گرد علی می گردند این طوافیست به والله که دیدن دارد تکیه بر کعبه بزن وارث شمشیر دو دم اشهد و ان علی از تو شنیدن دارد ظفر از عشق علی سینه سپر باید کرد تا علی هست به دل ... قلب تپیدن دارد t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
تمام عالم امکان در اختیار علیست کُرات و حرکتشان نیز در مدار علیست به تیر غمزه کند گبر را ز اهل بهشت خوشا به حال هرآنکه دلش شکار علیست نماز خوانم اگر من به عشق جنت نیست اگر که عاشق حق گشته ام ز کار علیست به «مَنْ یَمُتْ یَرَنی» میخورم قسم قلبم برای لحظه دیدار بیقرار علیست حقیقتاً که «خدا» نام اصلی اش باشد وَ نامهای دگر اسم مستعار علیست در این زمانه کسی گر بپای او مانَد به روز حشر یقین دان که همجوار علیست قلم گر از تو نویسد مذاب خواهد شد فضائل تو هزاران کتاب خواهد شد شراب خواری ما اینچنین رقم خورده است پیاله گوش و کلامت شراب خواهد شد به روز حشر که رد میشود همه اعمال فقط محبت حیدر ثواب خواهد شد ستون عرش خدا هم به لرزه در آید به وقت رزم چو پا در رکاب خواهد شد اگر دوباره بیاید کسی چو پیغمبر مگر دوباره کسی بوتراب خواهد شد؟ اگر که خادم این در شدم یقین دارم غلام کوی تو عالیجناب خواهد شد "به ذره گر نظر لطف بوتراب کند به آسمان رود و" آفتاب خواهد شد مهدی ستارزاده t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
بسم الله الرحمن الرحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ... غدیریه خدا هست و نه مانندی نه مثلی نه قرین دارد ازل را تا ابد را  نقطه چین در نقطه چین دارد میان قبضه‌ی خود اولین تا آخرین دارد هزاران آسمان در آسمان  دور از زمین دارد خدا هم  بی‌نهایت بیش از آن هم بیش از این دارد ولی تنها در عالم یک اميرالمؤمنين دارد همیشه جامع الاضداد جمع نار و نور است او که نزدیک از رگِ گردن و از اندیشه دور است او شگفت است و شِگَرف است و شکوهی پُر غرور است او که‌است او؟  کس نمی داند زِ بس صَعب‌ُالعبور است او خدایی خلقت مولا  خدایا آفرین دارد که عالم یک خدا و یک اميرالمؤمنين دارد نه مدحی گفته‌اند از او نه شعری شاعران حتی که مدح مرتضی آری نیاید در بیان حتی اگر از شعر پُر گردد همه هفت آسمان حتی نباشد قدرِ گَردی محضرِ آن بی کران حتی نجف اینجاست  پس قلبِ جهانها را زمین دارد که این منظومه تنها یک اميرالمؤمنين دارد علی ای شیرِ شیرافکن علی ای سیلِ بنیانکن علی ای رودِ بی پایان علی ای سدِ روئین تن علی یعنی رجزهای سلحشورانِ مردافکن علی یعنی نمی‌دانم  قلم لال و زبان الکن "کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد" بهشت ارزانیِ آنکه  اميرالمؤمنين دارد قسم بر تیغِ مرحب کُش به رزمش مرحبا گفتند همینکه عبدُوَد اُفتاد یکسر لافتی  گفتند ملائک وقتِ میدانش زِ تفریح خدا گفتند رها کردند عرش و گِردِ او یا مرتضی گفتند رسول‌الله می‌بیند دلیری اینچنین دارد چه غم از آنهمه لشگر ، اميرالمؤمنين دارد میان رزم می‌بینی که تنها مرتضی می‌ماند چنان یک دشت رَم می‌کرد تنها ردِ پا می‌ماند علی  آنگونه رد می‌شد که از هرکس دوتا می‌ماند علی آنگونه رد می‌شد که عزرائیل جا می‌ماند خدا در عرش تصویرِ علی را رویِ زین دارد پیمبر بوسه بر تیغِ  اميرالمؤمنين دارد به روی منبری رفت از بزرگ و پست بالاتر نشان می‌داد با دستش کسی که است بالاتر پیمبر گفت علی این است ازآنچه هست بالاتر از این دستی که رو کردم نباشد دست بالاتر محمد گفت  بعد از من جهان حَبل‌ُالمَتین دارد خدا را شُکر این اُمَّت اميرالمؤمنين دارد زمین را گوئیا در دستهای آسمان می‌داد خودِ او اَشهَدُاَنَّ‌علی  را در اذان می‌داد یدالله است این دستی که پیغمبر  تکان می‌داد علی را هِی نشان می‌داد  علی را هِی نشان می‌داد خدا بر فاطمه تبریک از عرشِ برین دارد خوشا بر خانه‌ی زهرا اميرالمؤمنين دارد خدا آیه به آیه با همین قرآن علی گوید نجف عمریست جبرائیل در ایوان علی گوید نفس پشت نفس تا هست زهرا ، جان علی گوید خراسان در خراسان هر تپش ایران علی گوید چنین نعمت هزاران بار سجده با جبین دارد خدا را شُکر خاکِ ما اميرالمؤمنين دارد اگرچه ما نبودیم ای غدیر آنجا علی گفتیم قسم بر مرتضی پیش محمد یاعلی گفتیم علی گفتیم  و می‌گوئیم و با دنیا علی گفتیم که با مولا علی گفتیم و با زهرا علی گفتیم کسی با او بوَد که دردِ مردم  دردِ دین دارد همیشه پیرِ ما حرز اميرالمؤمنين دارد هلا ای مرکب طفلان کمی هم استراحت کن نه جارو کش ، نه نانی پَز فقط بنشین و صحبت کن کنار این جُزامی‌ها دل از اندوه راحت کن یتیمان چشم بر راهت   بکش دستی محبت کن بمیرم مردِ تنها   روی پیشانیت چین دارد چرا دنیا زِ یادش رفت اميرالمؤمنين دارد چه شد با عهدِ پیغمبر که بعد از او زمین اُفتاد مدینه دید مولا را که با زانو زمین اُفتاد علی فهمید در کوچه چرا بانو زمین اُفتاد همینکه در به پهلو خورد با پهلو زمین اُفتاد مدینه از چه کین دارد مدینه لاله‌چین دارد فقط زهراست گویا که اميرالمؤمنين دارد *حافظ (حسن لطفی  ۴۰۱/۰۴/۲۵) t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
دلاورمرد می خواهد از این باده ننوشیدن سپر را‌ روبروی تیغ ابرویش نپوشیدن بسان شیر شرزه بر صفوف خصم جوشیدن که دارد زهره ی آنکه جگر از عبدود گیرد به روی کفر شمشیر هوالله احد گیرد که هست این صف شکن یل شیرآهنکوه جز حیدر که هست این بیرق در آسمان نستوه جز حیدر که هست این در وجود مصطفی چون روح جز حیدر علی حُبّهُ جُنّه، قسیم النار و الجَنّه وصی مصطفی حقا، امام الانس والجِنّه به زیر باء بسم الله نقطه مرتضی باشد و این یعنی علی چیزی نمانده تا خدا باشد یداللهی که چون خالق به خلقت آشنا باشد کدامین مکتب توحید دینی اینچنین دارد فقط شیعه امیرالمومنینی اینچنین دارد زمین دیده است خاک زیر پاهایش گهر می شد به هر سنگی نظر می کرد عیسی وار زر می شد زمان جنگ با کفار اول او سپر می شد اگر چه شاه مردان، صف شکن؛ مولی الموالی بود دم سهم غنیمت جای او بد جور خالی بود علی شیر خدا بود از خطر کردن نمی ترسید به وقت فتنه ها می ایستاد اصلان نمی ترسید درون غار پیش مصطفی چون زن نمی ترسید خدا بر حیدر خود لا فتی الا علی گفته شب لیل المبیت آقای ما جای نبی خفته علی در خلوت قرب خدا با حق هم آغوش است حقیقت دور او همچون غلامی حلقه در گوش است زبیر و طلحه باشی، شمع بیت المال خاموش است علی اول خودش را با عدالت روبرو می کرد لباس و کفش او پاره اگر می شد رفو می کرد خدا می خواست مردم قیمتی باشند، جیفه نه نبی فرمود بعد از من غدیر آری، سقیفه نه علی خانه نشین و هر کسی باشد خلیفه نه مدینه با سقیفه دین خود را پای شرکش داد علی را هر که پس زد فاطمه فتوای شرکش داد امیر عظیمی t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
یادش ربوده از دلِ نوکر،  قرار را از شَه بپرس،راه و فنون شکار را برق نگاه و تیغ دوابرویت ای علی کافیست بهر ما و نکش ذوالفقار را ای دشمنان که فکر تباهیِ حیدرید پس بنگرید حضرت دُلدُل سوار را هر کس به رزم حیدر کرار رفته است از ترس هیبتش زده بانگ اَلفرار را فرموده خالقم به تمامی مُمکنات باید فداش کرد،همه ایل و تبار را خورشید و ماه تابع دستورِ حیدرند با دست خود نوشته اصولِ مدار را حَی است و لایموت و جمال خدای خود ترسیم کرده بر همگان این بهار را لوح و قلم ، همه ی سِرّ حق علیست "باید خدا شوی که بفهمی" نگار را یاری کننده یِ همه ی انبیا علیست گوهر شناس فهمد و دانَد عیار را گلدسته ای که ندارد نوای او باید خراب کرد همه ی آن منار را لعنت به دشمنان علی رُکنِ دین ماست لعنت به دشمنی که گرفته شعار را بخشنده تر ز علی به عوالم نیامده بخشیده بر گدا همه ی آن انار را بین نماز یاد علی کن،بر علی بخوان حرمت بگیر،مالک این گیر و دار را فرمانروای مطلقِ عالم فقط علیست با گُل بمان و رها کن تو خار را وجه خدا،اراده ی حق،حضرت علیست هویی بکش، تو بگیر این غبار را نه صوفیم ، نه که درویش و کافرم خواندم به جامعه، اوصاف یار را با او شروع شد،به علی ختم میشود* با حق بمان و رها کن هَوار را رحمت به شیر مادر آن شاعری که گفت "سجده کنید، حضرت پروردگار را" روز ظهور، معرفت ما سعادت است بی شک سعید سجده کند گُلعُذار را عبدِ کریم t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
منبر بدون ذکر یا حیدر که منبر نیست یک پاره ی چوبی و از آنهم فراتر نیست منبر فقط منبر شود با قال صادق ها هرکه زند حرف خودش جز دزد ابتر نیست ما را جدا کردند از نُطق و کلامِ حق غیر از امیرالمومنین مولا و سرور نیست بابای ما باشد امیرالمومنین حیدر بر شیعیان جز فاطمه معنای مادر نیست ساقیِّ کوثر باده ی جانانه می ریزد آنجا مرو که حرفی از ساقی و ساغر نیست ما تشنگان سیراب گشتیم از نوای حق وقتی نبی فرمود جز او شاه و رهبر نیست هر جا رسید از فضل حیدر گفت بر مردم فرمود که شهر علومم غیر از او در نیست کافر شده هرکس که با حیدر درافتاده دیوانه روی علی مُرتد و کافر نیست حیدر به میدان میزد و دشمن عقب می رفت از ترس مولا یک نفر در بین لشکر نیست نور امیرالمومنین نورِ خداوند است وجه خدا،دست خدا،جز شیر خیبر نیست فضل علی را رد مکن با عقل در نقصان ذاتِ ولیُ اللهیش در حدِّ باور نیست هو نام الله و علی اسماءِ ذاتُ الله ممسوس در ذاتِ الهی فهم دفتر نیست وادیِّ مولا وادی عشق و جنون باشد با عشق او خوفی دگر از روز محشر نیست دین بی ولای مرتضی یعنی که بدبختی دین بی علی یعنی سَری بر روی پیکر نیست ما تابع روز غدیریم و همین عشق است جز حضرت مهدی کسی بر شیعه رهبر نیست دل را بده بر حیدرِ دوران که او مهدیست از حضرت مهدی کسی بالا و برتر نیست عبدِ کریم t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
بنای دین که با معراج دستان تو کامل شد به رسم تهنیت‌گویی برایت آیه نازل شد «و اَتمَمتُ عَلیکُم نِعمَتی» یعنی که ای باران! غرض از خلقت دنیای تشنه با تو حاصل شد کنار برکه‌ای جاری شد احکام وفاداری وضو با هر سرابی غیر از این سرچشمه، باطل شد شکافنده‌تر از فجری که سر زد بین روز و شب میان حق و باطل، ذوالفقارت حدّ فاصل شد تو هارون و نبی موسی، تو جان او و او مولا کدامین سامری بین تو و جان تو حائل شد؟ نماز صبح در محراب، باران بند می‌آید پس از آن چاه تنها گریه کرد و آب‌ها گل شد t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi