#مرثیه_فارسی_فاطمیه
ـ
فاطمیّه اوج درد و غصّههای حیدر است
یاسِ او از ضربِ سیلی چون گُلِ نیلوفر است
خانهٔ شاه ولایت از شرارے شعلهوَر...
آسمان آتش گرفته یا که روز محشر است؟
کوچه مملُوِّ جماعت، سیصد و اَندی نفر
آنکه مانده پشت دَر، دردانهٔ پیغمبر است
با هجوم آن جماعت، درب سوزان، واشد و
ناگهان زینب صدا زد، مادرم پشت در است
بیبیِ پهلو شکسته، پیکرش نقشِ زمین
زین غمِ عظما یقیناً دیدهٔ عالَم تَر است
زخم سینه یک طرف، رازِ نهانش یک طرف
غنچهٔ باغ نبی افسرده حال و پَرپَر است
شد شهیدِ قومِ کین محسن، ولی گهوارهاش
هدیهای از جانبِ محسن برای اصغر است
حُرمت بزم عزای فاطمه واجب بُوَد
چونکه مهدی صاحبِ بزم عزای مادر است
مهدیا قربانِ آه و سوز و ساز سینهات
درد جانسوز شما، ما را ملالی دیگر است
(فیضیا) در روز محشر بیمهٔ زهرا شود...
آن کسیکه صادقانه بر حسینش نوکر است
#رحیم_فیضی_اردبیلی
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi