#ماه_مبارک_رمضان
#مناجات_روضه
جا دارد اگر از غم دلدار بمیرم
در گریه رهایم کن و بگذار بمیرم
مجموعه ای از درد و مصیبات گران است
هر جمعه که در حسرت دیدار بمیرم
حالا که در وصل به رویم شده بسته
سر بگذارم بر سر دیوار بمیرم
از حسن کمالش بنویسم همه ی عمر
اصلا چه خیالی که سر دار بمیرم
یا رب سببی ساز ببینم گل رویش
مگذار که با دیده خونبار بمیرم
یک بار اگر قرعه وصلش به من افتد
نزد پسر فاطمه صدبار بمیرم
ماه رمضان روزی من کن که کنارش
یا وقت سحر یا دم افطار بمیرم
ای کاش که لب تشنه ، گرسنه ، دم افطار
در روضه ی آن پای پر از خار بمیرم
جان های دو عالم همه قربان رقیه
میگفت که من پای غم یار بمیرم
بابای من از راه میآید به خرابه
حیف است که در کوچه و بازار بمیرم
کعب نی و زنجیر و لگد ، ضربه سیلی
حق دارم از این هجمه ی آزار بمیرم
تب کرده ام از دوری تو ، عشق همین است
اصلا گله ای نیست که بیمار بمیرم
بی وقفه صدایت زدم و شمر مرا زد
از لذت شیرینی تکرار بمیرم
من در حرم ستر سه سال است نهانم
سخت است که در مرکز انظار بمیرم
در طول مسیر عمه سپر بود برایم
شرمنده از این شدت ایثار بمیرم
خیلی به سرت زخم نشسته است ، شمردم
میخواهم از این غصه ی بسیار بمیرم
حالا که سرت آمده و پیکر تو نیست
در گریه رهایم کن و بگذار بمیرم
#محمد_علی_بقایی
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
#ماه_مبارک_رمضان
#مناجات_روضه
چشم تار من اگر تر شد نگاهم میکنی
التفاتی به دل و روی سیاهم میکنی
سر اگر بر سجده بردم سر به راهم میکنی
عاقبت لطفی به سیل اشک و آهم میکنی
راضی ام حتی اگر گاهی بلایم میدهی
در جوار قرب خود یک روز جایم میدهی
از حضور رحمتت یک لحظه هم دورم مکن
من گدای یک نگاهم لطف کن کورم مکن
ظلمتم ، میدانم اما دور از نورم مکن
با چنین وضعی که دارم راهی گورم مکن
بی پناهی را پناهی مرحمت کن ای خدا
گاه گاهی هم نگاهی مرحمت کن ای خدا
من خودم میدانم از تو سهم من لبخند نیست
من نمیارزم به هیچ و بحث چون و چند نیست
حال من خوب آنچنان که خلق میگویند نیست
دستگیری کن که دست من به جایی بند نیست
من که هستم ای خدا : جانی که بر لب آمدم
من به امید امام هشتم امشب آمدم
هر کسی از هرکجا درمانده اینجا آمده
اشکهایش قطره قطره سوی دریا آمده
با هزار امید به پابوس آقا آمده
دست من هم بین این زُوّار بالا آمده
حضرت همسایه لطفت بر سرم همواره هست
تا تو هستی مطمئنم شاهراه چاره هست
من بمیرم که عبا را روی سر انداختی
چند ساعت با همان سم سوختی و ساختی
از کمال جور مامون رنگ از رخ باختی
لحظه ی آخر به داغ دیگری پرداختی
اشک غم بر خاک ، یاد کربلا میریختی
اشک بر زخم تن خون خدا میریختی
#محمد_علی_بقایی
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
#ماه_مبارک_رمضان
#مناجات_روضه
اقرار میکنم که دلم بی قرار نیست
در خواب غفلت است که شب زنده دار نیست
عاشق شبانه با تو مناجات میکند
چشم دلش به خواب پریشان دچار نیست
بی وقفه بی اراده به دنبال دلبرند
اعمال عاشقان ز سر اختیار نیست
مشغول چیست ؟ دل به چه داده است بعد تو؟
آن کس که در محبت تو بی قرار نیست
من شاکی ام ز دست خودم پاسخی بده
باید چه کرد دل که به دنبال یار نیست؟
اصلا نگارخانه نه ویرانه ی من است
در خانه ی دلم که نشان نگار نیست
من هم عزیز میشوم آخر به دست تو
هر کس پناه برده به تو خار و زار نیست
گاهی به سفره فقرا هم سری بزن
با بینوا نشستن سلطان که عار نیست
#محمد_علی_بقایی
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi