ای اشک سینهسوز اثری داشتی چه شد؟
ای آه آتشین شرری داشتی چه شد؟
پیغام کربلا به نجف برد جبرئیل
یا مرتضی علی پسری داشتی چه شد؟
پر زد سپس به وادی بطحی و داد زد
امّالبنین تاج سری داشتی چه شد؟
کس نیست پرسشی کند از شاه کربلا
ای آفتاب دین قمری داشتی چه شد؟
ای نور عین فاطمه با قد خم چرا
چون سرو راستین کمری داشتی چه شد؟
آه از دمی که زخم زبان زد ستمگری
ای شاه باز بال و پری داشتی چه شد؟
#ولیالله_کلامی
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
میرود و فوج غم همسفر زینب است
راس حسینش به نی راهبر زینب است
دیده پر از ژالهها سینه پر از نالهها
داغ غم لالهها در جگر زینب است
گر دم زینب نبود جلوه به مکتب نبود
هستی اسلامیان زیر سر زینب است
وا به سخن کرد لب گفت عدو با عجب
این خود زینب بود؟ یا پدر زینب است؟
خطبه آن مستطاب کرد عدو را مجاب
کاخ عدو شد خراب این هنر زینب است
وای از این امتحان غصه بود بیکران
پر ز تماشاگران دور و بر زینب است
خسته رود کو به کو آینه در پیش رو
منظره کربلا در نظر زینب است
نظم رئوس عالی است جای یکی خالی است
شمس و قمر بی خبر از قمر زینب است
این همه سر گر جداست پس سر سقا کجاست؟
در سپرش میبرند او سپر زینب است
#ولیالله_کلامی
@janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi