#امام_صادق_علیه_السلام
ای خوشهای ز خرمن فیضت تمام علم!
با منطق تو اوج گرفته مقام علم
با صد زبان به علم کلامت، سلام علم
هر جا که علم بود، تو بودی امام علم
تو وارث کمال و جلال محمّدی
مصداقِ صدق و صادقِ آل محمّدی
آیینۀ تمامِ کمالات روی توست
یادآور رسول خدا خلق و خوی توست
دارالشفای هر دل بیمار، کوی توست
گلواژههای وحی، پر از رنگ و بوی توست
بیمنطق رسای تو قرآن زبان نداشت
بیهمت تو دین، شرف جاودان نداشت
توحید معتبر شده از اعتبار تو
گلخانۀ وسیعِ امامت، بهار تو
«بحرالعلوم»، قطرهای از جویبار تو
«شیخ مفید»، لالهای از لالهزار تو
«طوسی» و «مجلسی» و «صدوقت» سه آیتاند
با نور دانش تو چراغ ولایتاند...
با آنکه خاک پاکِ مدینه دیار توست
ویرانۀ بقیعِ دلِ ما مزار توست
تا روز حشر، سینۀ ما دغدار توست
هر شیعۀ شکستهدلی اشکبار توست...
ای آفتاب، زائر صحن و سرای تو!
خاموش شد چگونه صدای دعای تو؟...
#غلامرضا_سازگار
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
#امام_صادق علیهالسلام
حقپرستان را امامی هست، دینش دلبری
نور رویش کوثری، شور کلامش حیدری
هر دو شهد معرفت را ریخته در ساغری:
آیههای احمدی را با حدیث جعفری
حرف او عشق است، فهمش را به عاشق میدهند
صادقان، دلهایشان را دست صادق میدهند
مالکیها، شافعیها، خوشهچینانش همه
سیدِ طاووسها، طاووس بُستانش همه
شیخها، علامهها، طفل دبستانش همه
گردنافرازانِ دانش، گَرد میدانش همه
جامی از «اَلعِلمُ نورٌ» ریخت تا در جان ما
از هَلِ الدّینش به اِلّا الحُب رسید ایمان ما
لب گشود و در دلِ عالم به پا شد شورها
علمها را هر حدیثش، زد گره با نورها
نور، مجرم بود اما، در نظام کورها
ترس میانداخت حقش، در دل منصورها
در هراساند از وجودش، چون که میدانند کیست
حجتاللهی که جوشان در رگش، خون علیست
باز از این کوچه، امام دیگری را میبرند
باز هم با دست بسته، حیدری را میبرند
باز هم تنها، غریب مادری را میبرند
پا برهنه، سیدی را، سروری را میبرند
نسبتی خورشید را، با نیمهشب بردن نبود
حق پیر آسمانیها، زمین خوردن نبود
روضه جانفرساست، آخر از زبان کوچه است
باز معصومی، پریشان در میان کوچه است
پیر ما، یادِ گل یاس جوان کوچه است
با طنابی بر دو دستش، روضهخوان کوچه است
در مدینه تا که مینوشد چنین جام بلا
بر مشامش میرسد هر لحظه بوی کربلا
امشب اینجا جلوهای از خیمههای کربلاست
باز آتش، شعلهور در خانۀ آل عباست
حضرت شیخالائمه در میان کوچههاست
گرد، بر پیشانیِ آیینۀ روی خداست
روضهای جانسوز در این واژههای ساده است
شیعیان! فرزند زهرا از نفس افتاده است
خواستم دورت بگردم مثل زائرها، نشد
یاورت باشم به دانش، مثل جابرها، نشد
پر کشم با قالَ صادقها و باقرها، نشد
شاعر خوب تو باشم بین شاعرها، نشد
بر خلاف زندگیِ از خطا آکندهام
صادقانه گفتم این یک بیت را، شرمندهام
دوست دارم مثل تو، زیبا به دنیا بنگرم
صادقانه، عاشقانه این جهان را بنگرم
مثل تو، با یاد فرزندت، به فردا بنگرم
روی مهدی را ببینم، رو به هرجا بنگرم
مثل آن یار تو، یارانش از آتش رد شدند
در تنور غیبت، آن مردان که میباید شدند
مثل یاران تو، یارانش طبیب و مرهماند
هم جوانمردند و هم همدرد درد عالماند
غم ندارند اولیاءالله، غمخوار هماند
با یتیمان مهربان، آنجا که باید محکماند
دولت فردا از آنِ صالحان عاشق است
صبح نزدیک است آری! وعدۀ حق صادق است
#قاسم_صرافان
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
#امام_صادق_علیه_السلام
#شهادت
دنیای کلام تو جهان برکات است
عمریست جهان ریزهخور این کلمات است
در ساحت عرفانِ غمت، فلسفه مات است
نام تو پر از عطر سلام و صلوات است
ای سورۀ شأن تو پر از سجدۀ واجب
زانو زده در محضرت ادیان و مذاهب
دارند نصیب از نفست حاضر و غایب
راهی که تو ابلاغ کنی راه نجات است
فیض ازلی چیست؟ مسلمانِ تو بودن
لطف ابدی شیعۀ چشمان تو بودن
در خوف و رجا دست به دامان تو بودن
مهر تو و قهر تو حیات است و ممات است
ای کاش که باشد نظر لطف تو با ما
تا سوی تنور امر کنی باز اماما
با عشق تو آتش شده برداً و سلاما
آتش نه که این روشنی آب حیات است
نام تو بلند است و مقام تو رفیع است
لطف تو مدام است و عطای تو وسیع است
هم در دل ما حسرت دیدار بقیع است
هم در دل ما حسرت درک عتبات است
#سیدمحمدجواد_شرافت
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
#امام_صادق علیهالسلام
به منبر میرود دریا، به سویش گام بردارید
هلا! اسلام را از چشمهٔ اسلام بردارید
مبادا از قلمها جا بیفتد واژهای اینک
که بر منبر قدح کج کرده ساقی، جام بردارید
«سَلونی» را هدر کردند روزی مردمان، امروز
بپرسیدش! از اسرار جهان ابهام بردارید
الا ای شاعران! چشمان او آرایهٔ وحی است
برای ما از آن باران کمی الهام بردارید
نسیم صبح صادق میوزد از گیسوی صادق
از آن مضمون پیچیده جناس تام بردارید
به فرزندان، به اهل خانه جز ایشان که میگوید
غلام خستهام خفته، قدم آرام بردارید
اگر فرمان او باشد، نباید پلک بر هم زد
به سوی شعله چون هارون مکّی گام بردارید
«رُویَّ عَن امامِ جعفر الصّادق لَه الرّحمَه...»
به جز احکام او چشم از همه احکام بردارید
به جای حج به سوی کربلا رفتن خداجوییست
کفن باید به جای جامهٔ احرام بردارید
اگر در گوش نوزادی اذان میخواند، میفرمود
که با آب فرات و تربت از او کام بردارید
میان شعلهها آیات ابراهیم میسوزد
میان گریه ختم سورهٔ انعام بردارید
#سیدحمیدرضا_برقعی
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#مدح_ولادت
شب کویر، شبی ساکت است و رازآلود
شب ستاره شدن زیر آسمان کبود
شب کویر، سراپا نوازش است و سکوت
شب سفر، شب رفتن ز خاک تا ملکوت
شب کویر چه یکدست و صاف و تاریک است
خدا چقدر به ما در کویر نزدیک است
شب کویر شب قصههای دور و دراز
شب رها شدن آبشار راز و نیاز
خوش است اگر که در این آبشار، گم باشی
علی الخصوص اگر در کویر قم باشی
کویر قم که پر از عطر مهربانیهاست
قرارگاه و قدمگاه جمکرانیهاست
کویر قم که پر از آفتاب شد سبدش
به نام حضرت معصومه مهر شد سندش
مشام دشت پر از عطر و بوی گندم شد
قطار خاطره با شوق وارد قم شد
به قم رسیدم و دیدم که آسمان ابریست
که کار این دل ابری همیشه بیصبریست
نگاه کردم و دیدم که صحن غوغا شد
گل محمدی بوستان جان وا شد
فضای صحن پر از رنگ و بوی مشهد بود
لبالب از نفس حضرت محمد بود
لبالب از نفحات بهشت بود حرم
پر از شکوفه و اردیبهشت بود حرم
شب کویر پر از نور شد پر از مهتاب
امام گل به نماز ایستاد در محراب
پر از ترانه پر از گل پر از سخن بودم
خسی که در دل میقات بود، من بودم
پس از زیارت بانوی مهربان کویر
وداع کردم از این خاک، خاک دامنگیر
قطار خاطره از دشتها گذشت و گذشت
رسید صبح به مشهد، درست ساعت هشت...
هوای گنبد و گلدسته آسمانی بود
پگاه، مست صدای کریمخانی بود
صدای «آمدم ای شاه» بود و عطر حضور
حضور آن همه عاشق حضور آن همه نور
شب کویر شبی ساکت است و رازآلود
شب ستاره شدن زیر آسمان کبود
#سعید_بیابانکی
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
بسم الله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_معصومه_سلامالله
یافاطمه معصومه اشفعی لی ...فان لک عند الله شان من الشان
خانهای که سایهاش موسیابن جعفر میشود
خوشبحال آنکه در این خانه دختر میشود
از زیارت نامهات پیداست بیش از آن ، رضا
از مقاماتت بگوید خلق کافر میشود
از سفارشهای آقایم رضا فهمیدهام
خوشبحال هرکه با تو او برادر میشود
باورش سخت است اما باورِ ما هست که..
زائرت با زائرِ زهرا برابر میشود
میشود امابیها هرکه نامش فاطمه است
دختر این خانه هم یک روز مادر میشود
در مقام زائرانت دیدهام این شأن را
هرکه از قم میرود مشهد کبوتر میشود
تکه سنگی بودم و گفتند باید قم روی
سنگ اگر عاشق شود در صحن مرمر میشود
میشود مرمر ولی نه ، چند وقتی بگذرد
زیر پای زائران یک تکه گوهر میشود
دانشآموز آمدند و عاقبت مرجع شدند
سنگ هم اینجا بیاید عاقبت زر میشود
هر کویری که تو را فهمید میگردد بهشت
هر بهشتی که به تو دل داد قمصر میشود
گاه در مشهد زمانی قم زمانی شهرری
خوشبحال ما که با تو عمرِ ما سر میشود
(حسن لطفی ۴۰۱/۰۳/۱۱)
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_ولادت
شمع محفل اگر سراج شده...
سوخته هستیاش حراج شده
زیر پا بوده و به سر رفته
بند نعلین بوده تاج شده
مالیات فقیر از جگر است
خون دلهاست که خراج شده
مرض لاعلاجمان اغلب...
با همین آب شور علاج شده
چند قرنست در قبیلهی ما..
سجده بر سمت قم رواج شده
کعبه گرچه نصیب مردم بود
قبلهی ما از ابتدا قم بود
مورم و در تمام اوقاتم
به کرامات قدسیات ماتم
چند رکعت تورا صدا کردم
راضیام! راضی از عباداتم
سنگفرش حیاط صحن توأم
به رضای تو هشت قیراتم
شور عشق تورا درآوردم
غرق شیرینی است افراطم
اینهمه آدم به کوچهی تو
میدهی وعدهی ملاقاتم؟
گرچه روحم گرفته روی گناه
فاطمه اشفعی لی عندالله
تو به زیر عبای موسایی
ربنا ربنای موسایی
گره خلق را تو وا کردی
دستگیری عصای موسایی
خواهر بی نظیر سلطانی
کوثر بچههای موسایی
کوه طور شماست بیت النور
تو کلیم خدای موسایی
هم مسیحا برای عیسایی
هم تجلی برای موسایی
برگ غفران رسید و بیمه شدم
سائل حضرت کریمه شدم
باده ناب از خم است هنوز
رزق عشاق از قم است هنوز
نانخور سفرهی حریم توأیم
در بهشت تو گندم است هنوز
نخ چادر نمازتان خانم!
باب حاجات مردم است هنوز!
تا ابد در طواف کوی توأم
تازه این دور هشتم است هنوز
روبروی ضریح داد زدم...
حرم مادرت گم است هنوز
کهنهام وصله پینه میخواهم
از قم تو مدینه میخواهم
هرکسی خاکسار این در شد
ناخودآگاه دیدهاش تر شد
به طواف ضریح دختر رفت
داغدار عزای مادر شد
یاد آن لحظهای که در میسوخت
میخ در روزی کبوتر شد
پای نامحرمان به خانه رسید
نوبت قتل صبر شوهر شد
فضه آمد کمک کند اما...
یاس خانه شکست، پرپر شد...
#سیدپوریا_هاشمی
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#مدح_ولادت
اگر درمان درد خویش میخواهی بیا اینجا
دوا اینجا، شفا اینجا، طبیب دردها اینجا
شکستهبالی ما میدهد بال و پری ما را
اگر از صدق دل آریم روی التجا اینجا
طلب کن با زبان بیزبانی هرچه میخواهی
که سر دادهست گلبانگ اجابت را خدا اینجا
به گوش جان توان بشنید لبّیک خداوندی
نکرده با لب خود آشنا حرف دعا اینجا
هزاران کاروان دل در اینجا میکند منزل
اگر اهل دلی ای دل، بیا اینجا، بیا اینجا
دل دیوانۀ من همچو او گمکردهای دارد
ز هر دردآشنا گیرد، سراغ آشنا اینجا...
صدای پای او در خاطر من نقش میبندد
مگر میآید آن آرامجانها از وفا اینجا؟...
مشو از حرمت این بارگه غافل که مهدی را
زیارت کردهاند اهل بصیرت بارها اینجا
حریمش را اگر دارالشفا خوانند، جا دارد
که میبخشد خدا هر دردمندی را شفا اینجا
علاج درد بیدرمان کند لطف عمیم او
نباید بر زبان آورد حرفی از دوا اینجا!
حدیث عشق با «پروانه» میگویی، نمیدانی
که میسوزد بهسان شمع، از سر تا به پا اینجا
#محمدعلی_مجاهدی
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
#حضرت_معصومه
همسایه سایه ات به سرم مستدام باد
لطفت همیشه زخم مرا التیام داد
وقتی انیس لحظه ی تنهایی ام توئی
تنها دلیل اینکه من اینجایی ام توئی
هر شب دلم قدم به قدم میکشد مرا
بی اختیار سمت حرم میکشد مرا
با شور شهر فاصله دارم کنار تو
احساس وصل میکند آدم کنار تو
حالی نگفتنی به دلم دست میدهد
در هر نماز مسجد اعظم کنار تو
با زمزم نگاه دمادم هزار شمع
روشن کننند هاجر و مریم کنار تو
تا آسمان خویش مرا با خودت ببر
از آفتاب رد شده شبنم کنار تو
در این حریم، سینه زدن چیز دیگریست
خونین تر است ماه محرم کنار تو
مادر کنار صحن شما تربیت شدیم
داریم افتخار که همشهری ات شدیم
ما با تو در پناه تو آرام می شویم
وقتی که با ملائکه همگام می شویم
بانو! تمام کشور ما خاک زیر پات
مردان شهر نوکرو زنها کنیز هات
زیبا ترین خاطره هامان نگفتنی ست
تصویر صحن خلوت و باران نگفتنی ست
باران میان مرمر آیینه دیدنیست
این صحنه در برابر ایینه دیدنیست
مرغ خیال سمت حریمت پریده است
یعنی به اوج عشق همین جا رسیده است
خوشبخت قوم طایفه، ما مردم قمیم
جاروکشان خواهر خورشید هشتمیم
اعجاز این ضریح که همواره بی حد است
چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است
من روی حرف های خود اصرار میکنم
در مثنوی و در غزل اقرار میکنم
ما در کنار دختر موسی نشسته ایم
عمریست محو او به تماشا نشسته ایم
اینجا کویر داغ و نمک زار شور نیست
ما روبروی پهنه ی دریا نشسته ایم
قم سالهاست با نفسش زنده مانده اس
باور کنید پیش مسیحا نشسته ایم
بوی مدینه می وزد از شهر ما،بیا
ما در جوار حضرت زهرا نشسته ایم
از ما به جز بدی که ندیدی ببخشمان
از دست ما چه ها که کشیدی ببخشمان
من هم دلیل حسرت افلاک می شوم
روزی که زیر پای شما خاک می شوم...
سید حمیدرضا برقعی
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
#حضرت_معصومه
همسایه سایه ات به سرم مستدام باد
لطفت همیشه زخم مرا التیام داد
وقتی انیس لحظه ی تنهایی ام توئی
تنها دلیل اینکه من اینجایی ام توئی
هر شب دلم قدم به قدم میکشد مرا
بی اختیار سمت حرم میکشد مرا
با شور شهر فاصله دارم کنار تو
احساس وصل میکند آدم کنار تو
حالی نگفتنی به دلم دست میدهد
در هر نماز مسجد اعظم کنار تو
با زمزم نگاه دمادم هزار شمع
روشن کننند هاجر و مریم کنار تو
تا آسمان خویش مرا با خودت ببر
از آفتاب رد شده شبنم کنار تو
در این حریم، سینه زدن چیز دیگریست
خونین تر است ماه محرم کنار تو
مادر کنار صحن شما تربیت شدیم
داریم افتخار که همشهری ات شدیم
ما با تو در پناه تو آرام می شویم
وقتی که با ملائکه همگام می شویم
بانو! تمام کشور ما خاک زیر پات
مردان شهر نوکرو زنها کنیز هات
زیبا ترین خاطره هامان نگفتنی ست
تصویر صحن خلوت و باران نگفتنی ست
باران میان مرمر آیینه دیدنیست
این صحنه در برابر ایینه دیدنیست
مرغ خیال سمت حریمت پریده است
یعنی به اوج عشق همین جا رسیده است
خوشبخت قوم طایفه، ما مردم قمیم
جاروکشان خواهر خورشید هشتمیم
اعجاز این ضریح که همواره بی حد است
چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است
من روی حرف های خود اصرار میکنم
در مثنوی و در غزل اقرار میکنم
ما در کنار دختر موسی نشسته ایم
عمریست محو او به تماشا نشسته ایم
اینجا کویر داغ و نمک زار شور نیست
ما روبروی پهنه ی دریا نشسته ایم
قم سالهاست با نفسش زنده مانده اس
باور کنید پیش مسیحا نشسته ایم
بوی مدینه می وزد از شهر ما،بیا
ما در جوار حضرت زهرا نشسته ایم
از ما به جز بدی که ندیدی ببخشمان
از دست ما چه ها که کشیدی ببخشمان
من هم دلیل حسرت افلاک می شوم
روزی که زیر پای شما خاک می شوم...
سید حمیدرضا برقعی
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
#حضرت_معصومه
ما گدایان قم و شهر خراسان هستیم
عاشق و دربه در و بی سر و سامان هستیم
خاک زیر قدم ذریه ی زهراییم
نسل در نسل همه نایب سلمان هستیم
نوکر حلقه به گوشیم همه می دانند
خاکبوسان دَر ِ بیت کریمان هستیم
سائل طایفه ی حضرت کاظم شده ایم
فاطمه کرده نظر، شیعه ایران هستیم
عاقبت ، عاقبت ما بشود ختم ِ به خیر
حاجیان حرم خواهر سلطان هستیم
کفتر مشهد و قم شد دل آواره ی ما
زینب ضامن آهوست همه کاره ی ما
ما گدایان تو هستیم سعادت داریم
از کرامات تو بانوست که قیمت داریم
کرمت کاسه ی ما را نگذارد خالی
بده در راه خدا باز ، که حاجت داریم
ما گنه کار ،گنه کار ،گنه کار، اما
روز محشر ز تو امّید شفاعت داریم
بین این طایفه ی آینه ها بعد حسین
جور دیگر به رضای تو ارادت داریم
هر که دارد به جهان عادتی و اخلاقی
ما به بوسیدن درگاه تو عادت داریم
دل ِ وابسته به تو خانه امّید شود
هر که شد خادم تو مرجع تقلید شود
آمدی شد همه قم یاور تو ، شکر خدا
خاکی و پاره نشد معجر تو ، شکر خدا
آمد اشک تو ز دوری برادر اما
کس نخندید به چشم تر تو ،شکر خدا
مردم قم همه خوبند نریزند ز بام
آتش و سنگ به روی سر تو ، شکر خدا
به سری نیست درین شهر ولایی فکر ِ
غارت زیور و انگشتر تو ، شکر خدا
آمدی و کسی از مرد و زن شهر نداشت
قصد توهین به تو و دلبر تو ، شکر خدا
غصه ی زینب کبری و چهل روز عذاب
بین این شهر نیامد سر تو ، شکر خدا
زینب و کوفه و اشرار امان از این غم
زینب و تشت و سر یار امان از این غم
محمدحسین رحیمیان
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
💚آیت الله بهجت در اواخر عمر شعری زمزمه می کردند که به شرح زیر است:
با كدام آبرويی روز شمارش باشيم؟
عصرها منتظر صبح بهارش باشيم؟
سال ها منتظر سيصد و اندی مرد است
آنقدر مرد نبوديم كه يارش باشيم...
گيرم امروز به ما اذن ملاقاتی داد
مركبی نيست كه راهی ديارش باشيم
سال ها در پی كار دل ما افتاده
يادمان رفت كمی در پی كارش باشيم
ما چرا؟ خوبترين ها به فدای قدمش
حيف او نيست كه ما ميثم دارش باشيم؟
اگر آمد خبر رفتن ما را بدهيد
به گمانم كه بنا نيست كنارش باشيم...
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
#حضرت_معصومه
یوسف چرا به گوشه ی کنعان نمی رسد
این هجر، این عذاب به پایان نمی رسد
خشکم زده، ترک ترکم، تشنه ام، چرا
بارانِ رحمتی به بیابان نمی رسد
راهی شدم ز شهر و دیاری که داشتم
چشم ترم به حضرت باران نمی رسد
آه ای برادرم سر و سامانِ من تویی
این خواهرِ تو به سر و سامان نمی رسد
هم نیست قسمتم برسم محضرت رضا
هم بر لبِ ترک زده ام جان نمی رسد
در بینِ بسترم، نفسم با تو می زند
جانانِ من، به این دلِ ویران نمی رسد؟
قسمت نبود پیش تو باشم عزیز من
کارم دگر به دارو و درمان نمی رسد
آنقدرْ ناخوشم که در این لحظه های تلخ
دستم به سمتِ زلفِ پریشان نمی رسد
گرچه برادرانِ مرا سر بریده اند
آهم به آهِ زینبِ نالان نمی رسد
زینب دلش گرفت و صدا زد، خدای من
یک تن به دادِ این لب عطشان نمی رسد؟
شکرخدا نه نیزه، نه شمشیر خورده ای
نه از کمان حرمله ها تیر خورده ای
رضا باقریان
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
#حضرت_معصومه_مدح
#دهه_کرامت
امام کل گنبدهاست گر تَحْتُ الْحَنَک دارد
که در پشت سرش معصومه فوجی از ملک دارد
جهان را می کند روشن ولی با نور این گنبد
یقین دارم به نور افشانی اش خورشید شک دارد
جهان کوچکی دارد ولی از هر نظر کامل
که زیر گنبدش هم چرخ دارد هم فلک دارد
کسی که مبدأ میل جهان را می دهد تغییر
برای طعم این تغییر،دریایی نمک دارد
اگر که این همه گلدسته دارد معنی اش این است
به زُوّار گرفتارش فقط قصد کمک دارد
حریمش عُشِّ آل الله گشت و هرکه او را خواند
یقینا روی لب یا لَیْتَنا کُنّا مَعَک دارد
کریمه،عالمه،یا ساجده یعنی که این خانم
فقط با چارده معصوم فصل مشترک دارد
یکی با دیدن گنبد یکی با بوسه بر مرقد
برای زائرانش نسخه های تک به تک دارد
منم در زیر پای زائرانش خسته و بی تاب
اگر دیدی که سنگی در حرم قدری تَرَک دارد
#مهدی_رحیمی_زمستان
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
ما را خدای حضرت معصومه
خوانده گدای حضرت معصومه
انگار روی عرش خدا هستیم
زیر لوای حضرت معصومه
قم شورهزار بود و گلستان شد
از خاک پای حضرت معصومه
عمری به او "کریمه" لقب دادهست
جود و سخای حضرت معصومه
وا میکند هزارگره، دستِ
مشکلگشای حضرت معصومه
در زندگی غریب نشد هرکس
شد آشنای حضرت معصومه
معصومهی امامرضا بانوست
مولا، رضای حضرت معصومه
مثل حریم شاه خراسان است
صحنوسرای حضرت معصوم
در این حریم ذکر ملائک چیست؟
مدحوثنای حضرت معصومه
" مَن زارَها بِقُم فَلَهُالجَنَّه "
این شد بهای حضرت معصومه
در این حرم طلا شده مسهامان
با کیمیای حضرت معصومه
شبهای جمعه زائر اربابیم
در کربلای حضرت معصومه
درمان دردهای دوعالم شد
دارالشفای حضرت معصومه
شکر خدا ضریح دلم بودهست
یکعمر جای حضرت معصومه
ناقابل است هدیهی من، اما؛
جانم فدای حضرت معصومه
تعجیل در ظهور امام ماست
تنها دعای حضرت معصومه
#مجتبی_خرسندی
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#مدح_ولادت
از لحظۀ پابوس، بهتر، هيچ حالی نيست
شيرينیِ اين لحظهها در هر وصالی نيست
مهمان درگاهت شدم با اينكه میدانم
اين خانه جای هر گدای لاابالی نيست
مانند شمعی میدرخشی بين زائرها
دور ضريحت هرگز از پروانه خالی نيست
باران لطف و رحمتت يکريز میبارد
در هيچ فصلی اين حوالی خشکسالی نيست
حاجت روا از قم به تهران باز میگردم؟
بعد از زيارت ديگر اين جمله سؤالی نیست
خواهش فراوان است در این دل، ولی بانو
جز دوری و دلتنگیِ مشهد، ملالی نيست
#نفیسه_سادات_موسوی
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
جایی که کوه خضر به زحمت بایستد
شاعر چگونه پیش تو راحت بایستد
نزدیک میشوم به تو، چیزی نمانده است
قلبم از اشتیاق زیارت بایستد
بانو سلام! کاش زمان با همین سلام
در آستانهٔ در ساعت بایستد
و گردش نگاه تو در بین زائران
روی من ـ این فتاده به لکنت ـ بایستد
تا فارغ از تمام جهان روح خستهام
در محضر شما دو سه رکعت بایستد
بانو اجازه هست که بار گناه من
در کنج صحن این شب خلوت بایستد؟
در این حرم هزار هزار آیهٔ عذاب
هم وزن با یک آیهٔ رحمت بایستد
باید قنوت حاجت بیانتهای ما
زیر رواقهای کرامت بایستد
شیعه به شوق مرقد زهرا به قم رسید
طاقت نداشت تا به قیامت بایستد
آنکس که جای فاطمه در قم نشسته است
در روز حشر هم به شفاعت بایستد
تو خواهر امام غریبی و این غزل
با بیتهاش در صف بیعت بایستد
من واژه واژه عطر تو را پخش میکنم
حتی اگر نسیم ز حرکت بایستد...
#هادی_جانفدا
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
«خونینشهر آزادشد»
عاقبت بهسرآمد انتظار خونینشهر
شد لوای حق بر پا در دیار خونینشهر
ای منادی معنا، مژده ده شهیدان را
گشت امت طاها رهسپار خونینشهر
از حماسة امت وز تجلی وحدت
بازگشت امنیت بر جوار خونینشهر
رزم لشکر توحید آفرید بس امید
وه که جاودان گردید اعتبار خونینشهر
بانگ زد جنود الله «لا اله الا الله»
دست غیبی الله شد حصار خونینشهر
خصم دون به دام افتاد، گو که معجزه رخ داد
زین ظفر مبارک باد افتخار خونینشهر
حبّذا دیار یار هست خالی از اغیار
عشق و همت و ایثار گشت یار خونینشهر
از دل این ندا خیزد شکر باد بر ایزد
کاشک شوق میریزد پاسدار خونینشهر
قلب خصم محزون شد، باغ عشق گلگون شد
آبیاری از خون شد لالهزار خونینشهر
ای سپاه جانبرکف، وی قوای مستضعف
برکشید محکم صف در کنار خونینشهر
راه عاشقی پویید، ذکر «یا حسین» گویید
تا غبار غم شویید از عذار خونینشهر
پایدار خواهد شد، استوار خواهد شد
برقرار خواهد شد اقتدار خونینشهر
هان «کلامیا» اصلاً بی وضو مرو آنجا
تربت است سر تا پا رهگذار خونینشهر
مأخذ:انقلاب خمینی
تاریخ انتشار:۱۳۶۰
#استاد_کلامی_زنجانی
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
#امام_رضا
روسیاهم بی پناهم آه اینجا رو زدم
نام زیبای تو را من جار از هر سو زدم
ساعت ه هشت این دلم در ساحت سبز حرم
...پرسه می زد که میان صحن تو زانو زدم
عطر زیبای حرم تا بر مشام من رسید
طعنه بر عطر گلاب و عنبر و شب بو زدم
صاحب عالم ولیّ نعمت مایی رضا ع
خوب می دانی چرا من ناله ی "اشکوا.."زدم
هوهوی نقاره خانه از حرم دل می برد
تاشنیدم مست گشتم نغمه ی "یاهو" زدم
تا برادر دست ما گیرد به حق خواهرش
حرف از لطف "کریمه" حرف از "بانو"زدم
خواب دیدم مثل خدّام حرم در بین صحن
"آمدم ای شاه"را هِی خواندم و جارو زدم
حاجت من هم ضمانت شد همین که لحظه ای
رو به سلطان خراسان "ضامن آهو"زدم
می رسد لطف تو آقاجان به این زائر زیااااد
تا که وارد می شود از گوشه ی "باب الجواد"
اسماعیل شبرنگ
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
#امام_رضا
بس که در صحن و سرایت لطف و احسان ریخته
پای ایوان تو دل های پریشان ریخته
کاسه زائر همیشه پر شده در این حرم
گاه پنهان ریخته گاهی نمایان ریخته
مدعی گوید که با یک گل نمی آید بهار
پای هر گلدسته تو صد گلستان ریخته
پنجره فولاد تو از بس شفا داده است که
زیر پای زائرت انگار درمان ریخته
مرده را هم زنده خواهد کرد خاک کوی تو
این چه اکسیری ست در خاک خراسان ریخته؟
میوزد عطر مدینه در حریمت، سال هاست...
روی لب های حرم ذکر حسن جان ریخته
باز هم اسم مدینه آمد و حس می کنم
از نگاه زائرانت باز باران ریخته
محمدجواد خراشادی زاده
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
#امام_رضا
#دهه_کرامت
پرچمِ تو کلِّ دنیا را مسخّر می کند
نامِ زیبایت دهانم را معّطر می کند
عشقِ تو مانند خورشیدی ست،می تابد به من
ذرّه ای از مهر تو دنیا منّور می کند
مانده ام مشهد بخوانم یا بهشتِ اهلِ دل؟
حال و روزِ این حوالی خستگی در می کند
گنبد و صحن وسرا،ایوان طلا با جلوه ای
آخرش قلبِ تمام شیعیان زر می کند
«صحنِ گوهرشاد»با آن حس و حالِ معنوی
مرده را جان داده و جایش مطهّر می کند
ای بقربانِ تمامِ زایرانت یا رضــــا
مَحرمت گشتن وجودم را کبوتر می کند
می پرم هر شب به قصد ِ یک طوافِ عاشقی
حس و حالم را همین پرواز بهتر می کند
من نبودم لایقِ درگاهِ تو سلطانِ عشق
مادرت با یک نگاهش شورِ محشر می کند
آخرش مثلِ غلامانت شدم شکرِ خدا
رأفتِ تو هر کسی را مثلِ نوکر می کند
محسن راحت حق
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi