eitaa logo
اشعار مذهبی
672 دنبال‌کننده
57 عکس
4 ویدیو
3 فایل
آدرس در تلگرام https://t.me/janatmahdi آدرس در واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GNrNYw6uBbEFeBunVJoiXM آدرس در ایتا https://eitaa.com/jannatolmahdi آدرس در سروش http://sapp.ir/jannatolmahdi آدرس سایت اینترنتی Www.janatmahdi.blogfa.com
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ ‏امام صادق(ع): آیا زیاد به زیارت قبر جد ما حسین(ع) می‌روی؟ گفتم: راهم دور است فرمودند: در منزلت غسل کن، به پشت‌بام برو و با سلام به سوی قبر حسین(ع) اشاره کن، برای تو آن زیارت نوشته می‌شود. 🔴 متن زیارت اربعین ✅ اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَحَبیبِهِ اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ وَنَجیبِهِ اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُباتِ وَ قَتیلِ الْعَبَراتِ اَللّهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِیُّکَ وَابْنُ وَلِیِّکَ وَصَفِیُّکَ وَابْنُ صَفِیِّکَ الْفاَّئِزُ بِکَرامَتِکَ اَکْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ وَحَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ وَاَجْتَبَیْتَهُ بِطیبِ الْوِلادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السّادَةِ وَ قآئِداً مِنَ الْقادَةِ وَذآئِداً مِنْ الْذادَةِ وَ اَعْطَیْتَهُ مَواریثَ الاْنْبِیاَّءِ وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِکَ مِنَ الاْوْصِیاَّءِ فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ وَمَنَحَ النُّصْحَ وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَیْرَةِ الضَّلالَةِ وَقَدْ تَوازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَ باعَ حَظَّهُ بِالاْرْذَلِ الاْدْنى وَ شَرى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الاْوْکَسِ وَتَغَطْرَسَ وَتَرَدّى فى هَواهُ وَاَسْخَطَکَ وَاَسْخَطَ نَبِیَّکَ وَاَطاعَ مِنْ عِبادِکَ اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ وَحَمَلَةَ الاَوْزارِ الْمُسْتَوْجِبینَ النّارَ فَجاهَدَهُمْ فیکَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتّى سُفِکَ فى طاعَتِکَ دَمُهُ وَاسْتُبیحَ حَریمُهُ اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبیلاً وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً اَلیماً اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ سَیِّدِ الاْوْصِیاَّءِ اَشْهَدُ اَنَّکَ اَمینُ اللهِ وَابْنُ اَمینِهِ عِشْتَ سَعیداً وَمَضَیْتَ حَمیداً وَمُتَّ فَقیداً مَظْلُوماً شَهیداً وَاَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَکَ وَمُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ وَمُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ وَاَشْهَدُ اَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِاللهِ وَجاهَدْتَ فى سَبیلِهِ حَتّى اَتیکَ الْیَقینُ فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَکَ وَلَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُکَ اَنّى وَلِىُّ لِمَنْ والاهُ وَعَدُوُّ لِمَنْ عاداهُ بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَشْهَدُ اَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فىِ الاَصْلابِ الشّامِخَةِ وَالاْرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجاهِلِیَّةُ بِاَنْجاسِها وَلَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِیابِها وَاَشْهَدُ اَنَّکَ مِنْ دَعاَّئِمِ الدّینِ وَاَرْکانِ الْمُسْلِمینَ وَمَعْقِلِ الْمُؤْمِنینَ وَاَشْهَدُ اَنَّکَ الاْمامُ الْبَرُّ التَّقِىُّ الرَّضِىُّ الزَّکِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ وَاَشْهَدُ اَنَّ الاْئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوى وَاَعْلامُ الْهُدى وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقى وَالْحُجَّةُ على اَهْلِ الدُّنْیا وَاَشْهَدُ اَنّى بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَبِاِیابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرایِعِ دینى وَخَواتیمِ عَمَلى وَقَلْبى لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَاَمْرى لاِمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَنُصْرَتى لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتّى یَاْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لامَعَ عَدُوِّکُمْ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَعلى اَرْواحِکُمْ وَاَجْسادِکُمْ وَشاهِدِکُمْ وَغاَّئِبِکُمْ وَظاهِرِکُمْ وَباطِنِکُمْ آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ. ✅ نشر این پست صدقه جاریه است❤️ t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
🔰شعری از مرجع عالیقدر شیعه آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی بمناسبت شهادت سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام و یاران فداکارش اربعین است و دل از سوگ شهیدان خون است هرکه را می‌نگرم غم‌زده و محزون است زینب از شام بلا آمده یا آنکه رباب کز غم اصغر بی‌شیر، دلش پرخون است یا که لیلی به سر قبر پسر آمده است کاشکش از دیده روان همچو شط جیحون است مادر قاسم ناکام که می‌نالد زار بهر آن طلعت زیبا و قد موزون است در ره کوفه و در شام و سرا ظلم یزید کس نپرسید ز سجّاد که حالت چون است دختر شیر خدا ناطقه‌ی آل رسول کز نهیب سخنش کفر و ستم موهون است کرد ایراد چنان خطبه و ثابت بنمود که یزید شقی از دین‌ خدا بیرون است زنده دین مانده ز تصمیم و ز ایثار حسین حق و حرّیت و اسلام به او مدیون است هان بیایید و ببینید که در راه خدا صحنه‌ی رزم ز خون شهدا گلگون است آه و افسوس که کشتند لب تشنه امام زخم بر پیکر پاکش ز عدد افزون است قصّه‌ی کرب‌وبلا قصه‌ی صبر است و قیام به فداکاری و جانبازی و دین مشحون است تا ابد نام حسین‌بن‌علی در تاریخ با ثبات قدم و نصرت حق، مقرون است جاودان عزت حزب‌الله و انصار خدا است خیمه‌ی باطل و احزاب دگر وارون است هر که در حصن ولایت رود از روی خلوص ز آتش دوزخ و آن هول و خطر، مأمون است «لطفی» از عاقبت کار مکن قطع امید که به الطاف حسین‌بن‌علی میمون است لطف الله صافی صفر المظفر ۱۴۱۱ هـ - ق t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
به اشک دیده بشویم غبار راهت را مگر که درک کنم لحظه‌ ای نگاهت را به خانه ی تو رسیدم که اصل من اینجاست مگیر از من بی خانمان پناهت را قسم به جوْن که وقتی رسید جان به لبم بخر تو آبروی عبدِ روسیاهت را فضای زیر لحد بی چراغ و دلگیر است چه غم! ببینم اگر قرص روی ماهت را بیا به خانه ی قبرم صفا ببخش حسین که اشک ریخته ام داغ قتلگاهت را هزار بار به شرمندگی مرور کنم ربود داغ غمت،صبر ذوالجناحت را به سجده بودی و سنگینی قساوت شمر شکست حال مناجات و "یا اله" ت را برای دین خدا روی خاک افتادی خدا به عرش خودش بُرد بارگاهت را تو جذبه ی دو جهانی که قادر ازلی گذاشت پیش قدم های خسته راهت را بیا به کرببلا -ای که مثل من هستی- نظر نمیکند این دلربا، گناهت را شقی ز کرببلایش سعید برگردد بیا که زود ببخشند اشتباهت را بگو به هر که از این آستان جدا مانده حسین می خرد این عشق گاه گاهت را t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
فقیر آمد سراغش، سیر برگشت سفیه ساده با تدبیر برگشت کرامت خواست سَر بالا بگیرد حسن را دید و شد تحقیر، برگشت هزاران حیله‌ی آل امیه برای جنگ، بی تأثیر برگشت خدا تنها خبر دارد که دستش کجاها رفت تا شمشیر، برگشت چه آمد بر سرش در کوچه آن‌روز که کودک رفت اما پیر برگشت مسیر خانه تا مسجد، کم، اما حسن با مادر خود دیر برگشت نوشتند او میان کوچه دق کرد فقط با معجزه، تقدیر برگشت برای زینب عاشورا شد آغاز چو تابوت حسن با تیر برگشت t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
مانند مادرت شده ای، قد خمیده ای! آقا چرا عبا به سرِ خود کشیده ای !؟ با درد کهنه ای به نظر راه می روی!؟ مانند فاطمه چقدر راه می روی! خونِ جگر به سینه، به اجبار می دهی راهی نرفته! تکیه به دیوار می دهی داغ غریبی تو، نمک بر جگر زند خواهر نداشتی که برایت به سر زند اینجا مدینه نیست، چرا دلخوری شما !؟ در کوچه های طوس،زمین می خوری چرا ؟ با «یاعلی» به زانوی خسته توان بده خاک لباس های خودت را تکان بده مقداری از عبای شما پاره شد، ولی... نیزه نزد کسی به تو از کینه ی علی اینجا کسی به پیرهن تو نظر نداشت فکر و خیال گندم ری را به سر نداشت اینجا کسی به غارت انگشترت نرفت چشمی به سمت مقنعه ی خواهرت نرفت وحید قاسمی t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
سخت است پیش پای پسر، دست و پا مزن جانِ جواد، مادر خود را صدا مزن حالا که زهر شیره ی جانِ تو را کشید آتش به جان این جگر مبتلا مزن بالا سرت جواد و اباصلت آمدند پس بینِ هجره ناله ی واغربتا مزن از شانه ی جواد کمی هم کمک بگیر بر روی خواهش پسر خویش، پا مزن گرچه به یاد مادرت آتش گرفته ای پیش جواد، حرفی از آن کوچه ها مزن قدری بنوش جرعه ی آبی و، این همه با یاد کربلا، طرفی آب را مزن این دست از شراره ی زهر آب گشته است بر صورتت به یاد لبِ سرجدا مزن آقا عبا بکش به سر اطهرت، ولی حرف از عبای کشته ی کرببلا مزن رضا باقریان t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
وقتی عبا را بر سر خود می‌کشیدی بند امید عالمی را می‌بریدی خوردی زمین دیگر نشد برخیزی از جا دیدم سوی دیوار خود را می‌کشیدی هربار می‌افتادی و می‌گفتی ای کاش آه ای عصای پیری من می‌رسیدی وقتی میسر نیست تا باشد جوادت ای کاش می‌شد تا عصایی می‌خریدی با جمله‌ی ای وای مادر بین کوچه آه از نهاد هر گزاره می‌شنیدی از درد می‌پیچی به خود تنهای تنها چشم تو مانده سوی در با ناامیدی خاکی شده سر تا به پایت بین حجره حالا شدی مانند آن راس شهیدی... ابن شبیبت را صدا کن روضه‌ای خوان آن روضه‌ای را که گریبان می‌دریدی بر روی نی خورشید و پای نی ستاره روضه بخوان از دختر بی‌گوشواره از آن تن بی‌سر به روی خاک صحرا روضه بخوان از ناله‌ی گودال زهرا روضه بخوان از تیغ و از نیزه شکسته از آنکه روی صفحه قرآن نشسته روضه بخوان از زخم‌های پیکر او از ساربان و تنگی انگشتر او موسی علیمرادی t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
ای پلیدِ بی حیا او را نزن من را بزن جانِ جدّم مصطفا او را نزن من را بزن دین اگر داری مگر حمله به زن جایز بود مشرکِ دور از خدا او را نزن من را بزن اینقَدرغیظ و پلیدی از کجا آورده ای؟ بی حیایِ بی صفا او را نزن من را بزن در دهانِ تو نمی چرخد مگر حرفِ درست بس کن آخر ناسزا..او را نزن من را بزن چادرش را زیر پاهایت لگدمالی نکن قاتلِ خیرالنسا او را نزن من را بزن با غرورِ من نکن بازی که می آید به جوش ای اسیرِ مدّعا او را نزن من را بزن سد نکن این کوچه را فرزند پاکِ حیدرم پس بنابراین بیا او را نزن من را بزن محسن راحت حق t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
سالها گریه سالها روضه همه ی عمر مجتبی روضه روزگارش گذشت با روضه کوچه،در،طشت چندتا روضه بانی و روضه خوان و سینه زن است سوخته نام دیگر حسن است دوستانی چو دشمنان دارد گله از دست این و ان دارد کارد بر روی استخوان دارد گرچه هرروز میهمان دارد شان اورا کسی نفهمیده از مدینه حسن چه ها دیده کس نفهمید ابتلایش را در گذر بغض بی صدایش را جوشن زیر این عبایش را روی پا زخم آشنایش را غصه اش را خضاب کرد حسن مرگ را انتخاب کرد حسن وای اگر بی کس حرم باشی خسته از جان به هررقم باشی بین خانه اسیر غم باشی روزه باشی و تشنه هم باشی پر شکسته ز خاک پر بکشی زهر را جای اب سر بکشی چون حسن بی کسی به دهر نبود شان او طعنه های شهر نبود با کسی جز مغیره قهر نبود جگر پاره اش ز زهر نبود داغ ناموس بود بر جگرش به در خانه بود هر نظرش داغ انروز که رسیدند و چهل نفر داد میکشیدند و پدرش را غریب دیدند و مادرش را زمین کشیدند و همه قاتل شدند حتی در بی هوا رد شدند از مادر گرچه آماده ی جدایی بود به لب تشنه اش نوایی بود دلش انگار کربلایی بود وقت گریه به روضه هایی بود روضه ی ذبح از قفای سری زدن خواهری بپای سری سید پوریا هاشمی t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
خون دل خوردن شده هر روز ،کار مجتبی هم غریب هم آشنا برده قرار مجتبی قصه مظلومی مولا رسیده بر حسن آه شد با بی کسی طی روزگار مجتبی روضه مکشوفه یعنی خاطرات کودکیش بین کوچه شد زمستانی بهار مجتبی قتلگاهش خانه او نیست ، بین کوچه هاست گشت نقش بر زمین مادر کنار مجتبی هیچ کس سنگ صبورش نیست حتی همسرش وای ازین غم زهر کینه گشت یار مجتبی وای ازین غم کینه توزان جمل نگذاشتند تا که باشد پیش پیغمبر مزار مجتبی تیرها از هر طرف می خورد بر تابوت او حضرت عباس گشته شرمسار مجتبی با حسینی که تمام هستی اش غارت شده در کنار پیکر قاسم قرار مجتبی مثل بابا می شود تنها میان دشمنان می دهد جان در غریبی یادگار مجتبی محمدحسین رحیمیان t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
مثل یک سایه چه زود از سرِ این خانه گذشت چه غریبانه،غریبانه،غریبانه گذشت چشم را بست ولی صبر نکردند این قوم پیشِ او بود علی صبر نکردند این قوم ای دل از غربتِ این لحظه ی تشییع بگو از غریبانه ترین لحظه‌ی تشییع بگو او غریبانه ترین لحظه‌ی رفتن دارد روضه‌ی رفتن او گفتن و گفتن دارد اندک اندک اثرِ زهر به جانش اُفتاد رویِ دامانِ علی بود توانش اُفتاد شهر در مَکر و سکوت است علی تنها شد یک تنه گرم حنوط است علی تنها شد   یک طرف داشت علی آب به پیکر می ریخت یک طرف داشت جماعت سرِ مادر می ریخت آب غسلش به تنش بود که هیزم پُر شد شعله پیچید به در نوبتِ یک چادر شد بدنش روی زمین بود به زحمت اُفتاد وای ناموس علی بینِ جماعت اُفتاد در عزای پدرش بود که سیلی را خورد سوگوار پسرش بود که سیلی را خورد   تا که مولا کفنش کرد زنش را کُشتند تا  کفن روی تنش کرد زنش را کُشتند دست بر پهلوی خود داشت پرش خورد به در درد پهلو که خَم اش کرد سرش خورد به در حسن لطفی t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
ای رئوف همیشه خوب ، سلام پیش تو می شود دلم آرام شد زیارت همیشه نیمه تمام هرکه رویت ندید،شد ناکام کاش قلب مرا تکان بدهی دیگر این بار رخ نشان بدهی از همه غیر تو بُریدم من خویش را تا حرم کشیدم من گرچه رویِ تورا ندیدم من طعم آغوشِ تو چشیدم من آبرو رفته را خریدی تو دست،رویِ سرم کشیدی تو این رئوفی که میشناسم من رَد نکرده ز خانه اش دشمن پسرِ فاطمه است پس حتما به قسم نیست احتیاج اصلا دردهامان دواشود اینجا گِرِهِ کور واشود اینجا تو گنهکار را عوض کردی دلِ بیمار را عوض کردی هر گرفتار را عوض کردی آخرِ کار را عوض کردی راهم از حادثه به تو افتاد عوضم کن تورا به جان جواد شاهِ گنبد طلا،امام رضا جلوه های خدا ، امام رضا بقیع و سامرا، امام رضا نجف و کربلا ، امام رضا صاحبِ سرزمین ایرانی تو برای همیشه سلطانی قبله ی نور حضرت خورشید نورِ حیدر زصحنِ تو تابید هر شب از گنبد تو بی تردید میشود جلوه ی نجف را دید در حریمِ تو زائرِ نجفم با سلامی مسافرِ نجفم صحن هایت بهشت این دنیاست چون حریم تو جنت الزهراست کُنجِ باب الجواد، عرشِ خداست چون نسیمش نسیمِ کرببلاست درحرم هرغروب ،بی تابم یادِ صحن و سرایِ اربابم تاکشیدی عبا به روی سرت نظر انداختی به دور وبرت یک نفس پاره پاره شد جگرت جمع کردی زکوچه بال وپرت سرِ پا بودی و زمین خوردی ناگهان نامِ مادرت بُردی همه درهایِ حجره را بستی روی پهلو گرفته ای دستی یادِ گودالِ کربلا هستی کِی گرفتار عده ای مستی بین یک دسته گرگ ، شیر افتاد جایِ تنگی حسین گیر افتاد لبش از تشنگی تکان می خورد نیزه او را به هرطرف می بُرد گُل لبهاش با لگد پژمُرد نیزه داری گلویِ او آزُرد عده ای صبرِ خواهرش بُردند دورِ لب تشنه آب می خوردند تا بدن پایمال مرکب شد وقت دیدار، نیمه ی شب شد از حسینی که نامرتب شد حنجری پاره سهم زینب شد چه حسینی مُرمل بدماء چه حسینی مُقطع الاعضاء در کنار تنی که شد بی سر نیمه شب خواهرآمد و مادر دوزنِ مو سپید و یک پیکر وا نمودند تا ز سر معجر ناگهان ساربان ز راه آمد بهرِ غارت به قتلگاه آمد قاسم نعمتی t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد به زیر آن درختی رو که او گل‌های تر دارد در این بازار عطاران مرو هر سو چو بی‌کاران به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد ترازو گر نداری پس تو را زو ره زند هر کس یکی قلبی بیاراید تو پنداری که زر دارد تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد به هر دیگی که می‌جوشد میاور کاسه و منشین که هر دیگی که می‌جوشد درون چیزی دگر دارد نه هر کلکی شکر دارد نه هر زیری زبر دارد نه هر چشمی نظر دارد نه هر بحری گهر دارد بنال ای بلبل دستان ازیرا نالهٔ مستان میان صخره و خارا اثر دارد اثر دارد بنه سر گر نمی‌گنجی که اندر چشمهٔ سوزن اگر رشته نمی‌گنجد از آن باشد که سر دارد چراغ است این دل بیدار به زیر دامنش می‌دار از این باد و هوا بگذر هوایش شور و شر دارد چو تو از باد بگذشتی مقیم چشمه‌ای گشتی حریف همدمی گشتی که آبی بر جگر دارد چو آبت بر جگر باشد درخت سبز را مانی که میوه نو دهد دایم درون دل سفر دارد دیوان شمس t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
علیه‌السلام نشستم گوشه‌ای از سفرۀ همواره رنگینت چه شوری در دلم افتاده از توصیف شیرینت به عابرها تعارف می‌کنی دار و ندارت را تو آن باغی که می‌ریزد بهشت از روی پرچینت کرم یک ذره از سرشار، سرشارِ صفت‌هایت حسن یک دانه از بسیار، بسیارِ عناوینت دهان وا می‌کند عالم به تشویق حسین اما دهانِ رحمة للعالمین وا شد به تحسینت تو دینِ تازه‌ای آورده‌ای از دیدِ این مردم که با یک گل کنیزی می‌شود آزاد در دینت مُعزّ المؤمنین خواندن مُذلّ المؤمنین گفتن، اگر کردند تحسینت اگر کردند نفرینت، برای تو چه فرقی دارد، ای والتین و الزیتون که می‌چینند مضمون آسمان‌ها از مضامینت بگو با آن سفیرانی که هرگز برنمی‌گشتند خدا واداشت جبرائیل‌هایش را به تمکینت بگو تا تیغ برداریم اگر جنگ است آهنگت بگو تا تیغ بگذاریم اگر صلح است آیینت خدا حیران شمشیر علی در بدر و خندق بود علی حیران تیغ نهروانت تیغ صفینت بگو از زیر پایت جانماز این قوم بردارند محبت کن! قدم بگذار بر چشم محبینت تو را پایین کشیدند از سر منبر که می‌گفتند: چرا پیغمبر از دوشش نمی‌آورد پایینت درون خانه هم محرم نمی‌بینی، تحمل کن که می‌خواهند، ای تنهاترین! تنهاتر از اینت تو غم‌های بزرگی در میان کوچه‌ها دیدی که دیگر این غمِ کوچک نخواهد کرد غمگینت از آن پایی که بر در کوفت بر دل داشتی داغی از آن دستان سنگین بیشتر شد داغ سنگینت سر راهت می‌آمد آن‌که نامش را نخواهم برد برای آن‌که عمری تازه باشد زخم دیرینت برای جاریِ اشکت سراغ چاره می‌گردی که زینب آمده با چادر مادر به تسکینت به تابوت تو زخمِ خویش را این قوم خواهد زد چه می‌شد مثل مادر نیمۀ شب بود تدفینت :: صدایت می‌زند اینک یتیمت از دل خیمه که او را راهی میدان کنی با دست آمینت هزاران بار جان دادی ولی در کربلا آخر در آغوش برادر دست و پا زد جان شیرینت کدامین دست دستِ کودکت را بر زمین انداخت؟ نمک‌نشناس آن دستی که روزی بوده مسکینت دعا کن زخم غم‌هایت بسوزاند مرا یک عمر نصیبم کن نمک از سفرۀ همواره رنگینت t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
علیه‌السلام نمی‌شد خالی از عَمّارها دور و برت، ای کاش یلی همتای اشتر داشتی در لشکرت، ای کاش سکوت محض اگر شد پاسخ هل من معین تو ملامت‌ها نمی‌شد پاسخ چشم ترت، ای کاش تو را باور نخواهد کرد این شهر فریب‌آلود مدینه بی‌پناهت خواست اما همسرت، ای کاش... برادر کوه بود و شانه‌اش از اشک تو لرزید خدا تسکین شود بر قلب خون خواهرت، ای کاش چگونه جسم تو تشییع شد سربسته می‌گویم شبیه فاطمه شب دفن می‌شد پیکرت، ای کاش آدرس در تلگرام https://t.me/janatmahdi آدرس در واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GNrNYw6uBbEFeBunVJoiXM آدرس در ایتا https://eitaa.com/jannatolmahdi آدرس در سروش http://sapp.ir/jannatolmahdi آدرس سایت اینترنتی Www.janatmahdi.blogfa.com
ای در هوای ماتم تو عرش، سوگوار ای در غم تو چشم سماوات، اشکبار اسلام در مصیبت تو می شود یتیم دین در فراق روی تو بی تاب، بیقرار ما را در اوج گنبد خضرای خود ببر تا روی گنبدت بنشینیم چون غبار هرگز ز یاد حضرت زهرا نمی رود چشمی که شد ز ماتم تو ابر نوبهار رفتی و از مدینه ی تو رفت دلخوشی کوچید مرغ عشق و محبت از آن دیار سر زد پس از تو ای به همه خلق مهربان از امت تو آنچه نمی رفت انتظار هرچند از تو غیر محبت ندیده بود اما به اهل بیت تو بد کرد روزگار گلچین رسید و بعد تو خشکید پشت در یاسی که مانده بود ز باغ تو یادگار گر می گرفت آتش کینه به خانه و می رفت سمت پهلوی گل دست های خار آن دست که به بازوی زهرا قلاف زد انداخت دور گردن مولا طناب دار در بین کوچه باز همان دست آمد و دیوار کوچه خون شد و افتاد گوشوار محمد علی بیابانی t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
    اهلِ جهان آغلار بو گون ، ای سیدِ عالم سنه ماتم دوتوبلار شوریلن ، هم مجتبایه، هم سنه   بو بی ‌وفا امت سنه، ائتدیله هر جور و جفا دوزدون رهِ جانانیده، جمله بلایه بر ملا قویدون امانه عتر‌تون، قویمادیلار یا مصطفی سند‌ن سورا اعزازیلن، دوتسونلا بیر ماتم سنه   هر حرمتی بو امّته، ائتمیشدین ائتدیلر عوض دفن اولمامیش جسمون قاپون، یاندیردیلار اهلِ غرض هر ظلم گلسه خاطره، ائتدیله اول گون الغرض تا وار نفس قان آغلاریق، هر لحظه و هر دم سنه   جورِ عدود‌ن عتر‌تون، اولمادی راحت بیر زمان اولدو شهید اوغلون حسن، زهریله ای شاهِ جهان دوتماز دیلیم تقریر ائد‌م، وئردی او شه نه نوعی جان اولادیوه نه نوعی غم، یِتدی یِتیب اول غم سنه   سندن سورا بیر اوغلووی، زهریله مسموم ائتدیلر تا حشر اولونجا شیعه‌نی، محزون و مغموم ائتدیلر اما حسینی کوفیان، بیر نوع مظلوم ائتدیلر واضحدی حالی اول شهین، ای سیدِ اکرم سنه   آلدیلا الدن بیر به بیر، مجموع یار و یاو‌رین ائتدیله غلطان قانینه، ناکام علی و اکبرین گونلر او گونده قویدولار، آخر یارالی پیکرین اولدی حسینین بو غمی، بیر محنتِ اعظم سنه   جانلار بلالی باشیوون، اولسون فداسی یا حسین وار باشدا هانسی عاشقین، سن تک بلاسی یا حسین دوشدوقجا یاده خولی و شمرین جفاسی یا حسین شام و سحر بیز آغلاریق، گوزلرده قان یاشلا سنه   (شهریار) t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
رو به زائر باز شد باب الرضا(ع)، شکرِ خدا باز هم صحنِ حرم شد با صفا، شکرِ خدا راه دادی بی گلایه! باز هم شد روبراه- عاشقانه هایِ سلطان و گدا، شکرِ خدا مادری جانِ جوادت را قسم داد و گرفت حاجتش را زیرِ ایوان طلا، شکرِ خدا لالِ مادرزاد پایِ پنجره فولادِ تو باز هم با گریه میگیرد شفا، شکرِ خدا با دعای خیر در کنج ضریحت باز هم میشود از عالَمی رفع بلا، شکرِ خدا در کنار حالِ خوب زائرانت جان گرفت صحن گوهرشاد شد از غم رها، شکرِ خدا لنگ لنگان دست بر سینه شبانه میرود پیرمردی با براتِ کربلا، شکرِ خدا شد «امین الله» ذکرِ نابِ بعد از هر نماز روضه خوان آورده با خود روضه را، شکرِ خدا * جان سپردی کنج حجره! پیش ِ چشمانت نسوخت... دست و پای کودکان و خیمه ها، شکرِ خدا! t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
# امام_حسن هیچ کیمسه غریبلیقدا امام حسن اولماز آند اولسون حسینه بیله مظلوم ئولن اولماز ئوز محرمی نامحرم اولوب ایلدی مسموم اسما کیمی بو دهریده بی رحم زن اولماز شرم ائتمدی زهرادن اولوب عاق رسوله ئولدوردی امامی ، بئله پیمان شکن اولماز نصفِ شبیدی یاتمیشیدی اهل مدینه بیر فاجعه اولدی که او ایش تازه دن اولماز رؤیادن اولوب نورِ دل فاطمه بیدار گوردی سو اگر ایچمسه رفع محن اولماز زینب ، باشینون اوستونه بیر مُهرلی کوزه قویموشدی ، عطش دردین اونون تک بیلن اولماز مظلوم آقا آهیله همان کوزه نی گوتدی سو آدینه عالمده بئله زهر ایچن اولماز تا ایستدی ایچسون ، دئدی معناده آناسی اوغلوم او سودان ایچمه دؤنوب قان لَبَن اولماز بیر زهر او سوُا توکموشدی رحمسیز اسما تأثیرینی تعریف ائده بیلمم بیلن اولماز ایچجک دئدی ، زینب جگریم گل اوتا دؤندی قارداشا باجی اولماسا ، تسکین وئرن اولماز زینب گوز آچاندا دئدی ایوای حسنیم وای بیر حالدا گوروب یارین او حالدا گورن اولماز گوندردی حسینون ائوینه قاصدِ آهین عرض ائتدی حسین گل بورا سنسیز گلن اولماز سالدی بو نِدا کوی بنی هاشمه غوغا گلدی هامی هئچ یاسدا یئله انجمن اولماز عباس دئدی قارداشیمون قاتلی کیمدی کلثوم دئدی آچما بو سرّی ، علن اولماز ناگاه حسینون گوزی بیر طشته ساتاشدی ایوای دئدی قارداش بئله قانلی لگن اولماز زینب الی قوینوندا باخوردی حسنینه سسلوردی حسین اغلاما بیدار حسن اولماز بیر آه حسین چکدی حسن گوزلرین آچدی بلبل که سؤز اهلی اولا گُل بی سخن اولماز باخدی دئدی قارداش باشیم اوسته اوخی قرآن دلدن سسیوی آلماسا غم ریشه کن اولماز قرآن سسیوه قوی باجیم الآن قولاق آسسون گورسه باشیوی نیزه ده نازین چکن اولماز وئر غسلیمی کفن ایله منی تُپراقا تاپشور هر چند سنه کرب و بلاده کفن اولماز غم چکمه ئوزوم شام غریبانیوه گلّم یانّام دیَرم هئچ بئله باشسیز بدن اولماز یثربدن اوزاق دوشماقیوا ایلمه غصّه واللّهی حسین کرب و بلا تک وطن اولماز t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
تا آمدم کاری کنم عمرگران رفت عمر گرانم پای این و پای آن رفت گفتم که توبه میکنم این ماه اما توبه نکردم آخر از دستم زمان رفت پرحرفی من آتشی بر جانم انداخت اعمال من پای گناهان زبان رفت دل را به هرکس جزتو دادن روسیاهیست باید برای تو فقط تا پای جان رفت دنیا تمام لحظه هایم را گرفت و سعی و تلاشم در پی یک لقمه نان رفت فیض سحرها رفت و ما درخواب بودیم غافل شدیم و روزها از دستمان رفت باهر گناهم چشم آقا تار ترشد آه دل پرناله اش تا آسمان رفت پیر علی اکبر شدم در روضه هایش عمرم به پای زخمهای این جوان رفت.. یوسف شد و پیراهنش را پاره کردند لبهای بابا گفتنش را پاره کردند.. سیدپوریا هاشمی t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
دو ماه زندگی ام خرج روضه های تو بود سلامِ روز و شبم سمت کربلای تو بود دلیل سجده ی ما تربت تو بود فقط دلیل گریه ی ما مجلس عزای تو بود نگاه کن به دلی که تپیده با غم تو دلی که در همه حالات مبتلای تو بود شبی برای گدایان خود دعا کردی خدا هر آنچه به ما داد از دعای تو بود نوشته اند که جبریل هم دلش می خواست به جای این همه منصب فقط گدای تو بود تویی که نور خداوند در تو جلوه نمود تویی همان که خداوند خونبهای تو بود چگونه سمت خداوند پر زدی که زمین سه روز بعد تو دنبال رد پای تو بود میان گودیِ گودال سجده می کردی زمین کرب و بلا محو ربنای تو بود احسان نرگسی رضاپور t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
روسیاهم بی پناهم آه اینجا رو زدم نام زیبای تو را من جار از هر سو زدم ساعت ه هشت این دلم در ساحت سبز حرم ...پرسه می زد که میان صحن تو زانو زدم عطر زیبای حرم تا بر مشام من رسید طعنه بر عطر گلاب و عنبر و شب بو زدم صاحب عالم ولیّ نعمت مایی رضا ع خوب می دانی چرا من ناله ی "اشکوا.."زدم هوهوی نقاره خانه از حرم دل می برد تاشنیدم مست گشتم نغمه ی "یاهو" زدم تا برادر دست ما گیرد به حق خواهرش حرف از لطف "کریمه" حرف از "بانو"زدم خواب دیدم مثل خدّام حرم در بین صحن "آمدم ای شاه"را هِی خواندم و جارو زدم حاجت من هم ضمانت شد همین که لحظه ای رو به سلطان خراسان "ضامن آهو"زدم می رسد لطف تو آقاجان به این زائر زیااااد تا که وارد می شود از گوشه ی "باب الجواد" اسماعیل‌ شبرنگ t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
ذکر ورود به حرم یار مجتبی‌ است سبط عزیز احمد مختار مجتبی‌ است بعد از علی امام وفادار مجتبی است تنها وصی حیدر کرار مجتبی است عباس هم به دست حسن مرد رزم شد استاد فن رزم علم‌دار مجتبی است جنگ جمل به دست حسن ختم گشته است  از قاتلان لشگر کفار مجتبی است بر تن زره نکرده به مانند مرتضی وقت نبرد مرد جگردار مجتبی است از لطف اوست اشک دو چشم حسینیان در مجلس حسین میاندار مجتبی است بازار عشق گرم و تو سردی عجیب نیست؟ بفروش جان خود که خریدار مجتبی است t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
درحسینیه ی جبین روضه است خط به خط گریه، چین به چین روضه است آسمان گریه کرده بالأخره هرشبی راکه در زمین روضه است به کجا می روی؟در عالم اگر؛ خبری هست در همین روضه است سند ادعای من محشر که بفهمی تمام دین روضه است هدیه ی ما به ساکنان بهشت باز در روز واپسین روضه است درمیان اهالی گریه اولین روضه آخرین روضه است اینکه بعد از غدیر،پیغمبر ازعلی گفت و گفت، این روضه است زهر کم کم براو اثر می کرد زردی چهره هم یقین روضه است *لفظِ اِرْجِع فاِنَّه یَهْجُر تا قلم خواست بدترین روضه است با گریزش شکستن دندان وسط کوچه اولین روضه است با دلیل شهادت زهرا لفظ پیغمبر امین روضه است شتر سرخ درجمل فتنه است اسب اما بدون زین روضه است روضه ازاین به بعد رفت به دشت روضه دنبال خواهرش می گشت روضه شد عاطفی دمی که حسین یک قدم رفت یک قدم برگشت باغدیر و کریم و بزم شراب روضه می زد گریز هی بر تشت کاش بودم پس از دوماه عزا پشت باب الجواد، ساعت هشت t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
اين جا رهِ اميدِ كسی سد نمی‌شود كس نا اميد از حرمت رد نمی‌شود اين جا دعا به مرز اجابت رسيده است راه دعای اهل دعا سد نمی‌شود مهمان اين حريم بهشتی، بهشتی است حال كسی كه با تو بود، بد نمی‌شود هردل دخيل عشق نبندد بر اين ضريح_ دراين حرم، كبوتر گنبد نمی‌شود بين همه ز رأفت تو صحبت است و كس مانند تو به مهر، زبانزد نمی‌شود ای انعكاس مهر! چنان تو كسی دگر آئينه‌دار خُلق محمّد نمی‌شود حسرت بَرَد كسي كه به چندين بهار عمر بهر زيارت تـو مقيّد نمی‌شود هركس رسيده است به‌جایی، ز لطف توست بي التفات تو كه مؤيَّد نمی‌شود بی بهره از ولايتِ تو، روز رستخيز مستوجب عنايت ايزد نمی‌شود بسيار رفته است «وفایی» سفـر؛ ولی جائي دگر به‌خوبی مشهد نمی‌شود t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi