eitaa logo
اشعار مذهبی
671 دنبال‌کننده
57 عکس
4 ویدیو
3 فایل
آدرس در تلگرام https://t.me/janatmahdi آدرس در واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GNrNYw6uBbEFeBunVJoiXM آدرس در ایتا https://eitaa.com/jannatolmahdi آدرس در سروش http://sapp.ir/jannatolmahdi آدرس سایت اینترنتی Www.janatmahdi.blogfa.com
مشاهده در ایتا
دانلود
صلوات‌الله‌علیه‌وآله کيستی ای خنده‌هايت رحمةٌ للعالمين گيسوانت ليلةالقدر سماوات و زمین ای اشارت‌های ابروهای تو لا ريب فيه مهربانی‌های چشمانت هدیً للمتقين ای شب معراج، سبحان الذی أسرای من عروة الوثقی‌ست دامان تو يا حبل المتين ايّها المزّمّل امشب تا سحر بيدار باش تا طلوع فجر قرآن‌ها بخوانی با یقین در رکوع کيست آن زيباترين انگشتری راز بگشا ای نماز اولين و آخرين نخل‌های سال‌ها خشکيده خرما می‌دهند می‌نشينی تا کنار اين دل چادرنشين t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
صلوات‌الله‌علیه‌وآله فکر کردند که خورشید مکدر شده است کوثری دیده و گفتند که ابتر شده است بولهب‌های زمان دست به دست زر و زور... جهل این قوم ببین چند برابر شده است خواستند اُمّت تو دشمن هم گردد و حال اُمّت از برکت نام تو برادر شده است مکر کردند که نامت مگر از یاد رود عالم از نام تو امروز معطر شده است‌ یک نظر غمزۀ چشمان محمد تابید دل اهل دو جهان جمله مُسَخّر شده است تو نبودی به دو عالم خبر از عشق نبود عشق از برکت لبخند تو باور شده است آب اگر یاد تو افتاد گلابش کردند سنگ اگر نام تو آورده به لب زر شده است ذرّه بر دامنت افتاد و به خورشید رسید خاک، بر پات زده بوسه و گوهر شده است خواند نام تو به گوشم پدرم روز نخست که دلم خانۀ اولاد پیمبر شده است خوش به حال من و این شعر که نامت بردیم حالِ هر کس که برد نام تو بهتر شده است t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
﷽ ۲۸ رجب مصادف با حرکت کاروان حسینی از مدینه به مکه در سال ۶۰ هجری ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از زادگاه خویش کجا میروی حسین این راه امن نیست چرا میروی حسین با حاجیان کعبه که عهدی نداشتی سوی کدام شهر و بلا میروی حسین آیا که داده وعده‌ی مهمان نوازی ات با خانواده مستِ صفا میروی حسین در روز روشن از که کنایه شنیده ای کاین نیمه شب بدون صدا میروی حسین از مژده ی سفر همه شادند کودکان مرغان به زیر پر چو قطا میروی حسین گویا دل از مدینه ی جدت بریده ای خود را سپرده ای به خدا، میروی حسین بدرود ای عزیز، خدا باد همرهت با اشک و، آه و، سوز و، نوا، میروی حسین t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
از خاک تا به خاک تربت فرق دارد جنات هم جنت به جنت فرق دارد ما سعیمان این است این شبها نمیریم در مسلک عاشق ریاضت فرق دارد پایی که مشهد میرود رفته مدینه هرچند به ظاهر مسافت فرق دارد هرروز مبعوث نماز صبح صحنیم پبش رضا صور قیامت فرق دارد یک‌ غار کوچک عرش را جاداده در خود با چشم باطن وسع و وسعت فرق دارد وقتی وظیفه گفتن از اوصاف مولاست پس مطمئنا این نبوت فرق دارد یا ایها المزمل از جا زود برخیز حرف از علی شد باز آقا زود برخیز چهل سال رفت و نوبت پیغمبری شد حالا در این ام القری چه محشری شد خواندی به محض این‌ بسم رب زهرا فورا لبت از ذکر کوثر کوثری شد قرآن بخوان که دوره غربت تمام است قرآن بخوان دوران مرگ کافری شد هر آیه شأنی از علی را داشت باخود یعنی که قرآن هم از اول حیدری شد از آن زمانی که سرت بر پای مولاست تاج سر شیعه عجب تاج سری شد از عالم زر پیشمرگت بود آقا از عالم زر کار حیدر حیدری شد پرواز یعنی یاعلی و یا محمد اعجاز یعنی یاعلی و یا محمد راحت برو راحت بیا هرجا علی هست اصلا چرا احساس غربت تا علی هست فورا برو بتخانه را ویران سرا کن حالا که روی شانه ات آقا علی هست بفرست از مکه بیاید تا مدینه باشد خیالت جمع از زهرا! علی هست.. سنگ جنون خوردی ازین و آن اگرچه.. مجنون تویی در رتبه لیلا علی هست در دره گیر افتاده ای آرام هستی یاران‌ اگرچه رفته اند اما علی هست خورشید را هم‌ چند ساعت جابجا کرد مث تو سکاندار این دنیا علی هست خورشید شد حتی به شب تابید حیدر راحت میان بسترت خوابید حیدر اینروزها اشکی روان داری دوباره چشم تر و قدی کمان داری دوباره مستوره ها در بین هر محمل نشستند دلشوره ی یک کاروان داری دوباره مانند آن بعضی که‌ زینب در گلو داشت بغض گلویی بی کران داری دوباره اکبر کنار دست زینب ایستاده حسرت به این تازه جوان داری دوباره روبنده ها برروی صورت ها نشسته روضه برای دختران داری دوباره سقا به روی دوش مشکش را گرفته داغ قد این پهلوان داری دوباره داغی به یاد ازدحام کوچه بازار... از خنده و زخم زبان داری دوباره آقا دگر باغ و بهارت رفتنی شد آرامش این روزگارت‌ رفتنی شد سید پوریا هاشمی t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
عشق یعنی بی‌کرانی که کرانش زینب است عشق خورشید است اما آسمانش زینب است عشق یعنی آن ظهوری که شکوهش از علی‌ست عشق یعنی آن نمازی که اذانش زینب است دین به جز حب نیست یعنی که ستونش فاطمه است فاطمه آن بی‌نشانی که نشانش زینب است قبله‌ای دارد جهان با نام ایوان جف در نجف دیدم که نقش آستانش زینب است حا و سین و یا و نون عین و شین و قاف اوست کاف و ها و یا عین صاد جانش زینب است کعبه است آن محملی که پرده‌دارش اکبر است کعبه است آن خیمه‌ای که در میانش زینب است کربلا رود است و اقیانوس آرامش حسین کربلا منظومه است و کهکشانش زینب است روی زانوی علمدار است نقش پای او حضرت عباس می‌داند توانش زینب است آن‌که آهش شد حسین و آن‌که دادش شد حسن خوش به حالش که همیشه خانمانش زینب است هفت دفعه می‌دهد حق را به نام او قسم حضرت صاحب زمان هم بر زبانش زینب است زینبیون سرفرازان قیامت می‌شوند سربلند است آن‌که در محشر امانش زینب است t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
اگر پنج نوبت اذانم علی است اگر خاکم و آسمانم علی است اگر قبله‌ی آستانم علی است اگر روز و شب بر زبانم علی است علی دردِ عشق است و درمان حسین علی گفت و گفتیم ای جان حسین مرا آفریدی که حیران شوم مرا چشم کردی که باران شوم مرا جذبه دادی غزل خوان شوم مرا آینه کردی ایوان شوم زدم نعره در زیرِ ایوان حسین که ای جانِ من جانم ای جان حسین همانکه دلم شعله‌ور آفرید همانکه مرا در به در آفرید همانکه به شوقِ تو پَر آفرید به عشقت برایم جگر آفرید کسی نیست ما را به قرآن حسین خدا گفت و گفتیم ای جان حسین تو هستی محمد محمد تویی وَ حَی و علی هم به اَبجَد تویی براتِ نجف لطفِ مشهد تویی فقط آرزویِ مجدد تویی مدینه شد امشب چراغان حسین نبی گفت با تو که ای جان حسین اگر لطف زهرا مسلمان شدیم اگر ما سلیمان و سلمان  شدیم اگر در حسینیه درمان شدیم اگر عاشقیم از حسن جان شدیم حسن جان نوشتیم و جانان حسین حسن گفت و گفتیم ای جان حسین نشسته است موسی عصایش دهی رسیده است یوسف که جایش دهی دویده است یحیی عطایش دهی به خاک است عیسی عبایش دهی حرم شد قُرقُ از گدایان حسین حرم پُر شد از ذکر ای جان حسین شبی که حرم مادرم رفته بود پُر از یادِ تو هر قدم رفته بود شبی که پُر آه و غم رفته بود شبی که برایم حرم رفته بود مرا نذر او کرد گریان ، حسین که قربان سَنَ طفلیم ای جان حسین اگر رود یا که کویرت شدم جوانم ولی زود پیرت شدم اگر کنج شش گوشه گیرت شدم من از نانِ بابا اسیرت شدم تو آبی تو نانی تو سامان حسین تویی برکتِ خانه ای جان حسین اگر آمدم عشق یادم دهید اگر خواستم کم ، زیادم دهید مرا منصبِ خانه زادم دهید به بادم دهید و به بادم دهید منم کاهِ ناچیز و طوفان حسین مرا می‌کُشی آخر ای جان حسین سه شب آمدم تا که چیزی بَرَم بهاری پیِ برگ ریزی بَرَم دعایی برای عزیزی بَرَم شفایی برای مریضی بَرَم سه شب آمدم زیر باران حسین که هرشب بگویم که ای جان حسین تو بی‌انتها‌... نقطه چین میدهی که از پشتِ در بیش از این میدهی چنان میدهی و چنین میدهی که حتی به قاتل نگین میدهی نگینت چه شد ای سلیمان حسین که نالید زینب  که ای جان حسین رسید و صدا زد پَرَش را مَبَر زِره را که بُردی سرش را مَبَر از انگشتش انگشترش را مَبَر براین ناقه‌ها دخترش را مَبَر صدا زد به لبهای سوزان حسین که عریان حسین و که ای جان حسین حسن لطفی t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
دست مرا بگیر که دستم به سوی توست از خود مرا مران که دلم مرغ کوی توست ای پادشاه لطف و کرم قبله‌گاه عشق دریای جود تشنه‌ آب سبوی توست هرگز ز بارگاه تو جایی نمی‌روم آقا که زندگی من از آبروی توست آهویم و به شوق تو در دام مانده‌ام چشمان من نظاره‌گر ماه روی توست چون غنچه‌‌ دلم که شکفته‌ست در حرم بر هر گلی که می‌نگرم مست بوی توست هر جا که جای پای تو باشد سر من است هر جا که پای من برسد گفتگوی توست از راه دور آمده‌ام باز می‌روم چشم امید من به سپیدی موی توست می‌گریم از فراق تو چون ابر نوبهار باران سیل اشک مرا میل جوی توست در آتش فراق نسوزان دل مرا مشکن دلی که داخل آن آرزوی توست ای شاه روی نوکر خود را زمین نزن حالا که دست‌های گدایی به‌سوی توست t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
علیه‌السلام بوی گل از سپیده می‌آید اشک شوقم ز دیده می‌آید اختران لحظه لحظه با تسبیح دم‌به‌دم می‌کنند کار مسیح همه سیّارگان همه افلاک تا سحر سجده می‌برند به خاک آیۀ نور، زینتِ فلک است سورۀ فجر، بر لب مَلَک است نُه فَلَک باغ نرگس‌اند امشب اختران ماه مجلس‌اند امشب انبیا اشک شوق می‌بارند همه سوی مدینه رو آرند همه آرند در حریمِ عفاف دورِ گهوارۀ حسین طواف شب جشن و سرورِ خلق و خداست شب میلاد سیدالشهداست شب لبخند احمد است امشب شب عید محمّد است امشب.. عالم از عفو، گشته گل‌باران این حسین است ای گنه‌کاران مهر او تا ابد به ذِمّۀ ماست بعد حیدر ابوالائمۀ ماست.. عقل کلّ محو در نظارۀ او چشم فطرس به گاهوارۀ او.. خواجۀ کائنات، فخر بشر چون کتاب‌اللَّهَش گرفته به بر به چه خوش گفت سَیدالکونین: که حسین از من است و من ز حسین.. انبیا زنده‌اند از خونش تا قیامت نماز مدیونش حجّ ز خون حسین محترم است حرم از کربلای او حرم است به نیازش نیاز برده نیاز از نمازش نماز گشته نماز کربلا کعبه، حجّ شهادت او قتلگه کُشتۀ عبادت او لب خشکش حیاتِ آب بُوَد بعد حیدر ابوتراب بود مکتبش تا خداست مشعل راه نهضتش بعثت رسول‌الله دست حقّ بازوی علمدارش جان ما خاک پای انصارش روی آزادگی و عشق و امید از غلام سیاه اوست سفید روی «جُونش» چراغ دیدۀ ناس عابسش را شجاعت عبّاس مسلمش پیر عشق و پیرو راه در حبیبش کمال حُبّ‌الله روی حُرّش چراغ حرّیّت لالۀ سرخ باغِ حرّیت اکبرش حجّت خدای همه اصغرش پیر پارسای همه قاسم او قسیم ظلمت و نور چشم بَد از مه جمالش دور روح، سرمست روضۀ یاسش جان عالم فدای عبّاسش.. t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
خدایِ عالیِ اعلی ندارد از تو عالی‌تر ندارد در بساطِ خود از این عالی تعالی‌تر علیُّ حُبُه جُنَّه قسیم النار والجَنَّه به حمدِالله وَالمِنَّه ولی‌الله ست والی‌تر اگر پا بر زمین کوبد علی افلاک می‌روبد نباشد در کفِ دستش از این عالم سفالی‌تر اگر فرش نجف گردیم حقّا محترم گردیم که از قالیچه‌ی تبریز می‌گردیم قالی‌تر - علی باید ؛ فقط ؛ حتماً ؛ امیرالمومنین باشد علی آمد که او اینبار زین‌العابدین باشد - اگر جایی دهد زلفش دلِ دیوانه‌‌ی ما را "به بوی سیب او بخشم سمرقند و بخارا را"*۱ در آغوشِ حسین است و به رویِ دامن زینب ببین بابا چه می‌بخشد گداها را گداها را لبِ گهواره‌اش پروانه‌ای بی تاب اگر دیدید بدان جبریل آورده است مبارک بادِ زهرا را اگر بابابزرگ این است حتماً این نوه غوغاست اذانش را علی گفت و به دستش داد دنیا را - علی باید چنان باشد علی باید چنین باشد علی آمد که او اینبار زین‌العابدین باشد - خدا را شُکر ما دیدیم شاهِ شهریاران را خدا را شُکر ما دیدیم ماهِ ماه شعبان را خدا این نکته را فرمود وقتی فاطمه خندید فرشته این سخن را گفت و بُرد از آسمان جان را: که زهرا طورِ دیگر طور دیگر دوست می‌دارد میانِ این عروسانش عروسِ خاک ایران را ببین که می‌بَرد امشب تبسمهای زیبایش دلِ مادربزرگش را  دلِ اولادِ سلمان را - علی از ماست از داماد ما زین سرزمین باشد علی آمد که او اینبار زین‌العابدین باشد - بنا این بود بنشینی وگرنه میرِ میدانی بنا باشد که برخیزی امیرِ تیغ دارانی برایت لافتی الا علی می‌آید از بالا اگر سربند یازهرا ببندی رویِ پیشانی هزار ، الله‌اکبر را به بازویِ تو می‌خوانند که با شمشیر می‌گردی علیِ اکبرِ ثانی علیِ اکبرِ ثانی نه تو بالاتر از آنی تو عباسی نه اینهم نه ، که طوفان‌تر زِ طوفانی - علی در چارده تصویر آمد دلنشین باشد علی آمد که او اینبار زین‌العابدین باشد - تو صبح و شام می‌گِریی زِ سوزِ استخوان آقا به زخمِ کهنه‌ی زنجیر و بر زخمِ زبان آقا زِ چشمانت که پرسیدند آقا سخت یعنی چه؟ سه دفعه شام گفتی و سه دفعه خیزران آقا قنوتت را که می‌دیدند خواهرها... می‌گفتند امان از دزدِ انگشتر امان از ساربان آقا تو سی‌سال است می‌گریی چرا پیراهنش بردند؟ تو سی‌سال است می‌سوزی زِ لبخندِ سنان آقا - علی آمد که عاشورا همیشه آتشین باشد علی آمد که او اینبار زین‌العابدین باشد ۱. دوست داشتم بگویم: *من از مال علی بخشم .... (حسن لطفی) t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
مدیح گفتنت از هر دهان بزرگ‌تر است و نامت از همه‌ی آسمان بزرگ‌تر است پیاله‌ایم و به دریا نمی‌رسد این درک که شرح حال تو از هر زبان بزرگتر است مساحتی‌ست  کران تا کران شش گوشه بهشت ما اگر از دیگران بزرگتر است تو سینه سینه رسیدی به قلبمان یعنی حدود سروری ات از زمان بزرگ تر است چه ابتلای عزیزیست عاشقت بودن چه شور عشق تو از شوق جان بزرگ‌تر است نماز و نیت ما بوده بر خدای حسین خدای توست که در هر اذان بزرگتر است و قائلیم به الله اکبر ، اما باز علی اصغر تو از جهان بزرگ‌تر است تو کهکشانی و شش ماهه ات به ما فهماند که راه شیری این کهکشان بزرگتر است نمانده تاب جدایی ، حرم ببر مارا غم فراق تو از قلبمان بزرگ تر است برای هرکه چشیده ست چای موکب را همیشه تشنگی از استکان بزرگ‌تر است اگر که شعر به پایان رسید لکنت ماست وگرنه مدح تو از هر بیان بزرگتر است ببخش لکنت مارا عزیز آل عبا همیشه بخشش این خاندان بزرگتر است t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
صدای پای خدا می‌رسد به گوش بیا سبو به دست و غزلخوان و باده نوش بیا بگیر بیرق میخانه را به دوش بیا به بزم آمدن پیر می فروش بیا دوباره صحبت هل من مزید آمده است خدای عشق در انسان پدید آمده است صدای پای بهار است، عید می‌آید به قفل بستهٔ دلها کلید می‌آید کسی که دل به هوایش تپید می‌آید خبر دهید به فطرس امید می‌آید بیا که یأس مرام خدا فروخته‌هاست شب رسیدن آقای بال سوخته‌هاست به تشنه‌ای که به دام سراب افتاده‌ست بگو که کشتی رحمت به آب افتاده‌ست فقط نه از سر فطرس عذاب افتاده‌ست دهان هرچه گنهکار، آب افتاده‌ست پیاله‌ها همه از این شراب پر شده است به هر کسی که نظر کرده است حر شده است حسین آمده تا خلق، رستگار شوند به یمن گریه به او فصل‌ها بهار شوند حسین آمده تا قلب‌ها شکار شوند به محض بردن این نام، بیقرار شوند حسین آمده با یک نگاه دل ببرد وگرنه کیست از این روسیاه دل ببرد ز عرش گفت خداوند قادر منان خموش باش جهنم! که سوم شعبان بجای آتش تو کرده رحمتم طغیان حسین مانَد و بس کل من علیها فان بگو رسول به این خلق تا ابد گمراه که من احب حسیناً فقد احب الله اگر چه شیر ز انگشت وحی می‌نوشد و جبرئیل به جسمش لباس می‌پوشد شهنشه است ولی با غلام می‌جوشد مرا بخاطر روی سیاه نفروشد کسی که رو_ به روی بنده‌اش گذاشته است هوای نوکر خود را همیشه داشته است خدا کند که مرا عاقبت بخیر کند فدایی وهب و مسلم و بریر کند مرا نگاه، چو راهب میان دیر کند به خیمه‌اش بکشاند مرا، زهیر کند چنان حبیب در این خانه موسپید شوم شبیه جون در آغوش او شهید شوم اگر نبود حسینیه ما کجا بودیم چنان کبوتر صد بام و صد هوا بودیم هزار شکر که با او از ابتدا بودیم شب ولادتش ای کاش کربلا بودیم نشد کنار تو باشیم، از بد اقبالی‌ست دم ضریح تو صد حیف جایمان خالی‌ست دم ضریح تو اما دلی پریشان است به روی سینه زند مادری که گریان است هنوز هم پسرم روی خاک، عریان است هنوز بین دو تا نهر آب عطشان است چه کربلاست که آدم به هوش می‌آید هنوز نالهٔ زینب به گوش می‌آید t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
باز باران است، باران حسین بن علی عاشقان جان شما، جان حسین بن علی خواه بر بالای زین و خواه در میدان مین جان اگر جان است قربان حسین بن علی شمرها آغوش وا کردند، اما باک نیست وعدۀ ما دور میدان حسین بن علی... در همین عصر بلا پیچیده عطر کربلا عطر باران، صوت قرآن حسین بن علی پرچم بیداد را روزی به آتش می‌کشد شعله‌های عشقِ سوزان حسین بن علی قدسیان از سفره‌اش نان و نمک خوردند و ما تا ابد هستیم بر خوان حسین بن علی هر کجا عشق است نام او طنین‌انداز شد در جهان برپاست طوفان حسین بن علی هر کجای خاک من بوی شهادت می‌دهد عشقم ایران است، ایران حسین بن علی گفته بودی «مرد را دردی اگر باشد خوش است» دردهای ما و درمان حسین بن علی دست بالا کن ببین لبیک‌گویان آمدند نوجوانان و جوانان حسین بن علی دست بالا کن بگو این بار با صوتی جلی دست‌های ما به دامان حسین بن علی t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
﷽ روز پاسدار گرامی باد «تقدیم به روح بلند حاج قاسم سلیمانی و همه خادمین کشور» خدا باشد گواه پاسداران که جز حق نیست راه پاسداران شرف دارد به تاجِ آلِ وَهّاب یونیفُرم و کلاه پاسداران نبود ایران زمین را این صلابت نبودی گر سپاه پاسداران هراسان می‌کند طغیانگران را خروش گاه گاه پاسداران "سلاح" هسته‌ای ارزانی غرب بود ایمان سلاح پاسداران به دل تشویشی از ظلمت ندارند که عباس است ماه پاسداران عیان شد در دفاع هشت ساله به عالم عزّ و جاه پاسداران الا ای ماجرا جویان خود بین بترسید از نگاهِ پاسداران هوای سلطنت دارند اجانب ولی مهدی‌است شاه پاسداران سلیمانی اگر قربان دین شد جهان را سوخت آه پاسداران به غیر از یاری دین و ولایت چه بود آیا گناه پاسداران چو سگ می‌ترسد آمریکا از این قوم که افتاده به چاه پاسداران گرانقیمت تر از کاخ سفید است یکی خالِ سیاهِ پاسداران بود سردار دلها حاج قاسم نگارِ خیر خواهِ پاسداران کشیده خط سرخی از شهادت شهید حق به راه پاسداران حسین بن علی شاه شهیدان بوَد پشت و پناه پاسداران مصون بادا ز تیر فتنه یارب دوبال ودو جناح پاسداران سپاه امروز یار ارتشی هاست هم ارتش تکیه گاه پاسداران t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
آمدم تا عیدی خود را بگیرم یاحسین همچو فطرس بال و پر از سر بگیرم یا حسین کربلا نه سامرا نه مشهدم آقای من در پناه شاه ایران من فقیرم یاحسین عیدیم باشد شهادت محضرت مولای من وقف تو جانم نمایم تا نمیرم یاحسین می‌شود ذرّه به یک لطف شماها آفتاب می‌شوم سرباز مهدی گرچه دورم یاحسین جان آقایم رضا ما را نبر از ياد خود شیعه نه از دوست‌داران حقیرم یاحسین t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
علیه‌السلام من آمدم کلماتت به من زبان بدهند زبان سادۀ رفتن به آسمان بدهند من آمدم کلماتت مرا فرو ریزند و مثل زلزله روح مرا تکان بدهند به من که کور و کر و لال هستم و تاریک مسیر چشمۀ نوری ز کهکشان بدهند به من که گوشه‌ای از دوزخ خودم هستم به قدرِ یک سرِ سوزن کمی امان بدهند به من مجال ملاقات با خدا در شب به من زبان سخن گفتن و بیان بدهند... کجاست تا کلماتت مرا منا ببرند برات مرقد شش‌گوشۀ جهان بدهند؟ بریده‌ام... کلماتت کجاست ای باران! که قدر تشنگی‌ام لحظه‌ای توان بدهند؟ t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
تو نور آمدي و شب ز خواب خوش پا شد تو چشمه آمدي اما مدينه دريا شد گل از گل همه ي خانواده ات بشكفت شكوفه هاي نگاه تو تا شكوفا شد دوباره دور و بر كوچه ي بني هاشم بهشت گمشده هر فرشته پيدا شد نه بين اهل زمين بين آسماني ها سر زيارت تو در مدينه دعوا شد ز بس ستاره براي زيارت آمده بود شب تولد تو مثل روز زيبا شد تو طعم نوبر فرزند را چشانيدي به يمن آمدن تو حسين بابا شد همينكه در بغل مادر آمدي گفتند بهشت زينت آغوش و دوش ليلا شد تو از قبيله ي ليلايي و دل ليلا ز حسن روي تو مجنون دشت و صحرا شد حديث مجمر و اسپند را بخوان و ببين كه چشم هاي حسد محو در تماشا شد هزار مرتبه الله اكبر از قدّي كه آرزوي بلنداي سرو و طوبا شد هزار مرتبه الله اكبر از چشمي كه مست از آن همه انگورهاي دنيا شد هزار مرتبه الله اكبر از مويي كه لطف مختصرش رفت و شام يلدا شد هزار مرتبه الله اكبر از آن دم كه معتكف به شفا خانه اش مسيحا شد هزار مرتبه الله اكبرت گويم كه با صداي تو داوود مست و شيدا شد تمام خِلقت و خُلقت شبيه پيغمبر تمام ناز و نيازت شبيه زهرا شد تويي تو يوسف يعقوب شهر پيغمبر منم همانكه به يك غمزه ات زليخا شد علي اول نسل علي ، علي يارت كه هيبت تو تماماً علي اعلي شد به شوق صوت اذانت به عرش گلدسته چقدر مأذنه دلتنگ صبح فردا شد پس از تو رفت دگر خير از سر عالم پس از تو خاك به فرق تمام دنيا شد رشيد بودي و بعد از شكستنت بابا شكست بس كه كنار تو از كمر تا شد هنوز عطر تو از بين دشت مي آيد به ياد لاله سرخي كه ارباًاربا شد محسن عرب خالقی t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
واژه ها در هیجان اند علی گفتن را صرف کن بر لب من خواهش فهمیدن را ای که واداشته مدحت به سخن دشمن را بنویسید غلام علی اکبر من را از هیاهوی جهان نوکری ات ما رابس قحط عشق است،ولی دلبری ات ما را بس تا لبت رو به پدر خنده کنان وا میشد غنچه ی شهد بهارانه شکوفا میشد چشم یک شهر به تو گرم تماشا میشد در تو صد یوسف گم گشته هویدا میشد آمدی سهم پدر شادی بی اندازه ست با تو لبخند مسیحای پیمبر تازه ست چشم عالم مگر از روی تو بهتر دیده ست؟ در تو دیده ست هرآنچه به پیمبر دیده ست یا که در چشم تو پیغمبر دیگر دیده ست آینه مانده علی،یا علی اکبر دیده ست تاب گهواره ی تو روزی جبراییل است شعر لالایی تو قسمت میکاییل است از دو سر سلسله توفیق سیادت داری حسنی هستی و معیار کرامت داری چون ابالفضل هر آیینه شهامت داری بر سر گم شدگان دست عنایت داری از مزامیر جهان لحن اذانت بوده پدرت بند دلش بند به جانت بوده آتش بام تو فانوس بیابان ها بود خانه ات در قرقِ خنده ی مهمان ها بود دست بخشنده ی تو مصدر احسان ها بود گرمْ اغوش تو مأوای پریشان ها بود شعر بخشندگی ات ورد زبان ها میشد چشمهایت غزلی فوق بیان ها میشد آمده مرد مسیحی به تماشای نبی خواب دیده است مسلمان شده در پای نبی هست در او عطش دیدن سیمای نبی ناگهان شهر نشان داد تو را جای نبی مستِ مبهوتِ علی اکبری ات را عشق است اشهدُ انكَ پیغمبری ات را عشق است هم جوار پدرت مقصد میقات شدی چون ابالفضل تو هم قبله ی حاجات شدی نفس طاهایی و بی معجزه اثبات شدی بر لب خواهش ما ذکر مناجات شدی در بنی هاشمیان مظهر احساسی تو کاشف الکرب مسیحایی عباسی تو سر تعظیم تو در پیش پدر دیدنی است طرز جنگ آوری ات وقت خطر دیدنی است چرخش تیغ به دستت چقدر دیدنی است بر لب دشمن تو اَينَ مَفر دیدنی است آیه های رجزت داغ تر از شمشیر است در کمان خم ابروت هزاران تیر است گرد باد است چنین پا به رکابت باشد دشت در سیطره ی چنگ عقابت باشد صولت مصطفوی پشت نقابت باشد لشکر کینه زده خانه خرابت باشد کوه با چرخش تیغت ز کمر می شکند چقدر گردش چشمان تو سر می شکند گره خورده ست نگاهت به نگاه پدرت سایه ات مثل ابالفضل پناه پدرت تیغ ابروی کجت بود سپاه پدرت رفتی و رفت به دنبال تو آه پدرت نا امیدانه نگاهی ز پی ات می دوزد دست بر اشک محاسن زده و می سوزد ای که ممسوس خدایی کمی آهسته برو پیری ام را تو عصایی کمی آهسته برو بر دلم عقده گشایی کمی آهسته برو دلبر کرب و بلایی کمی آهسته برو می روی و پدر پیر زمین خواهد خورد زخم از خنده ی این قوم لعین خواهد خورد از نسیم تن تو دشت گلستان شده است جای جای بدنت فرش بیابان شده است پدرت زائر این پیکر بی جان شده است اربن اربایی تو سهم جوانان شده است اولین داغ حرم آینه ی یاس شده ملتهب تر ز همه غیرت عباس شده حسن کردی t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
نخستين نقش عالم یاعلی بود تمام اسم اعظم یاعلی بود ملایک را پس از ذكر خداوند ز هر ذكری مقدّم یاعلی بود اذان شد بر خليل آتش گلستان كه ذكر او دمادم یاعلی بود اگر آن بت‌شكن بر كف تبر داشت همان نقش تبر هم یاعلی بود عصا در دست موسی ياعلی گفت دم عيسی‌بن‌مريم یاعلی بود از آن شد بطن ماهی جای یونس كه ذكرش در دل يم یاعلی بود به چاه و تخت شاهب ذكر يوسف چه در شادی چه در غم یاعلی بود اگر موسي كليم الله گرديد كلام او مسلّم یاعلی بود دعای حاجيان بر گرد كعبه صدای آب زمزم یاعلی بود به بام آسمان از صبح آغاز فلک نقش پرچم یاعلی بود چو هنگام ولادت گريه كردم به صورت نقش اشكم یاعلی بود چو جان در پيكر آدم دميدند همان دم ذكر آدم یاعلی بود كجا می‌سوخت شيطان گر ندايش در اعماق جهنّم یاعلی بود t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
به یمن حضرت دلبر خدا بر من کرامت کرد همین که نامش آوردم دعایم را اجابت کرد نه تنها من سرآغاز امورم یاعلی گفتم خدا هم یاعلی گفت و شروع امر خلقت کرد تمام انبیا هر جا گره بر کارشان افتاد دم حیدر گرفتند و خود مولا وساطت کرد پدر بعد از اذان در گوش من نادعلی خوانده همان نادعلی عمری از ایمانم حفاظت کرد به دل حبّ علی دارم شده زهرا خریدارم خودم لایق نبودم که ولی مادر محبّت کرد منم کلبی ز اکلاب امیرالمومنین حیدر مرا انسیه حورا چنین منصب عنایت کرد گرفتار و پریشانم سراپا غرق عصیانم دل ویران من را ساقی کوثر مرمّت کرد نمی‌پرسد چرا مستی؟ نمی‌گوید برو پستی گدا هر قدر بد بوده علی بر او کرامت کرد به هجر او گرفتارم به دل شور نجف دارم به هر کس که نجف رفته دل زارم حسادت کرد دوباره دیشبی در خواب دیدم زیر ایوانم دوباره این دل شیدای من میل زیارت کرد هوای نوکرانش را همیشه مرتضی دارد در اوج هر گرفتاری مرا راهی هیئت کرد t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
او شد قرار عالم و ما بی قرارش نان همه دنیا رسیده از کنارش هر سال از عمرش بهار اندر بهار است هر کس که شد صاحب زمانی روزگارش آن روز نوروز است که برپا نماییم این سفره هایش هفت سین را درکنارش یکسال دیگر طی شد و آقا نیامد یک سال رفت و همچنان ما شرمسارش مردم به امید خدا سال ظهور است سالی که که بوی سامرا دارد بهارش با حضرت هادی ببندیم عهد امسال خرج اباصالح شود لیل و نهارش محمد حسین رحیمیان t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
هوا بهاری شوقت، هوا بهاری توست خروش چلچله لبریز بی‌قراری توست چه ساقه‌ها که سلوکش به صبح صادق توست چه باغ‌ها که شکوهش به آبیاری توست تویی که در همه ذرّات جلوه‌گر شده‌ای هنوز آینه، مبهوت بی‌شماری توست بگو کدام غزل شرح ماجرای تو گفت؟! بگو کدام چکامه به استواری توست؟! بیا بیا که در این کوچه‌باغ دلتنگی دلِ شکستۀ هر عاشقی، قناری توست بیا که چشم به راه تو بعثت است و غدیر حَرا هر آینه در انتظار یاری توست مرا امید ظهور تو زنده می‌دارد و آن‌که شوکت باران به هم‌جواری توست بهار، هم‌نفس باغ‌های خرّم توست بهار، همسفر چشمه‌های جاری توست جواد محمد زمانی t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
«مظهر اجلال حسین» . نازم به تجلّای جمال علی اکبر دل برده ز ما حُسن کمال علی اکبر . خال سیَه اش نقطۀ بسم الله عشق است خورشید زند بوسه به خال علی اکبر . ارباب خِرَد منتظرِ مقدم اویند بی تاب بود دل به وصال علی اکبر . آداب پسندیده اش الگوی جوانهاست غبطه بَرَد احباب به حال علی اکبر . بنگر به جهادش که به میدان شهادت شد خون سر و سینه مدال علی اکبر . او اَشبه طاها بود ای یوسف مصری در ملک ادب کیست مثال علی اکبر . او مظهر اجلال حسین است، «کلامی» عالم همه قربان جلال علی اکبر . ـ t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
برای آمدنش ، انتظار کافی نیست سری خمیده و چشمانِ زار، کافی نیست اگرچه دست تضرع به سر نهی خوب است ولی نشسته به منبر، دچار؛ کافی نیست غمِ بزرگِ دلش فهمِ اندکِ من و توست شعور خود برسان، چون شعار کافی نیست بسنجد او چو تمنا ز روی اعمالت بدان دعای فرج بی شمار، کافی نیست بدونِ اذنِ نگاهش اجابتی نرسد به ندبه ای که در آن جان نثار، کافی نیست بساطِ جشنِ تولد به نیمه ی شعبان برای جلبِ رضای نگار، کافی نیست به این رویه چو عزمی بر ارتباط کنی تو را خبر برسد، اعتبار کافی نیست برای رؤیتِ سیمایِ منجیِ عالم بجز تنی که شده بی قرار، کافی نیست چهار فصل وجودت شود چو بی تابَش رسد گلی که برایش بهار، کافی نیست غزل سروده دلِ شاعرِ گنه کاری ز نرگسی که به دیوان هزار کافی نیست به یک کرشمه ی چشمش گِره گشا گردد کسی که بر قدمش روزگار کافی نیست        t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
در حوالیِّ نیمه شعبان بود عطرِ یاسی عجیب می آمد سامرا بود و خانۀ پدری باز طفلی نجیب می آمد باید اسپند ، دود می کردند نوهء ماه ، می رسید از راه حاملِ پرچم ابالفضل و ذوالفقارِ علی ولی الله گل نرگس که زیرِ پاهایش باغِ گل فرش شد همان اول مثلِ جدَّش حسین ، قنداقش شرفِ عرش شد همان اول بر غمِ اهل بیت در حُکمِ جرعه ای آب بود بر آتش از همان کودکی به دوشش بود پرچمِ سرخِ یالثاراتش وَ ورق خورد صفحۀ تقویم تا که هنگامِ غیبتش آمد آسمانِ وجود ، ابری شد دوری از ماه ، نوبتش آمد بیشتر از هزار و صد سال است جمعه ها را شمرده ایم آقا دردش اینجاست بعدِ این مدت از فراقت نمرده ایم آقا ظاهراً زخمیِ فراقیم و منتظرهای یازده صده ایم شرم داریم این همه جمعه ندبه ات را فقط ورق زده ایم در سخن ، عهد خوانده ایم و فرج در عمل ، کم صداقتیم آقا مثلِ بحرالعلومها کم بود غالباً بی لیاقتیم آقا از تو غافل شدیم از بس که ماتِ غربیم و خیرهء شرقیم یادمان میرود که تو هستی بس که در روزمَرِّگی غرقیم مثل حیدر برای پیغمبر مردِ بدر و اُحُد نداری تو سیصد و سیزده نفر ، حتی دور و اطرافِ خود نداری تو من بمیرم ، غریب یعنی تو ... تو که تنها شدیّ و بی لشگر نه کنارِ تو زینبی هست و نه ابالفضل و نه علی اکبر نکند پایِ سفره های ظهور میهمانِ اضافی ات باشیم پسر فاطمه دعایی کن مثلِ مرحوم کافی ات باشیم باز هم غیرتِ قدیمی ها... اندکی از گناه ، پرهیزی عصرِ جمعه ، و یا سه شنبه غروب یک سَماتی ، توسلی ، چیزی ما که در خوابِ خود فرو رفتیم یک تلنگر نیازِ مُبرَمِ ماست اینکه غافل شدیم از بودت علتِ زندگیِّ مبهمِ ماست الغرض ، سهله ، کوفه یا عرفات یا که خلوت نشینِ سردابی هر کجایی خدا نگهدارت غایبِ قصه های بی تابی دلِ ما تنگِ این دو تا رنگ است دلِ ما را تو کهکشانی کن گنبد زرد ، گنبد آبی کربلائیّ و جمکرانی کن شاه بیتِ همه غزلهایم همه کار و کسم بیا برگرد به بدیِّ دلم نگاه نکن جان زهرا قسم بیا برگرد مهدی مقیمی t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
در دل ما محبت مهدی است هستی ما به برکت مهدی است او اولی الامر هر مسلمان است دین ما در اطاعت مهدی است گر چه ما غافلیم از او اما همه عالم به طاعت مهدی است غرب تا شرق، آسمان تا ارض همه تحت حکومت مهدی است خیر دنیا به هر کسی که رسد از نگاه عنایت مهدی است آسمان زیر چتر رحمت اوست فیض باران به برکت مهدی است عِدل قرآن به گفته ی ثقلین ذات پر نور حضرت مهدی است تا توانی بخوان کتاب الله فیض قرآن، زیارت مهدی است آیه نور در صحیفه ی نور چهره ی پر طراوت مهدی است احسن الخالقین که فرمودند علتش خلق صورت مهدی است سال ها یوسف و زلیخا را حسرتِ ماهِ طلعت مهدی است هر کجا جمع خوب رویان است گلِ صحبت، حکایت مهدی است خال او یک نشان احمدی است نمکین چهره اش محمدی است یار گل چهره، ناز هم دارد وصل خوبان، نیاز هم دارد به خدا شکر نوکریّ درش سجده دارد نماز هم دارد وصل، بی ناله ی فراقی نیست این شعف، سوز و ساز هم دارد پای این وصل، جان ببخش و ببین دست مهمان نواز هم دارد خاک شو تا تو را بلند کند هر نشیبی فراز هم دارد او نشسته به انتظار گدا تازه آغوش باز هم دارد در کنار دعای نیمه ی شبش ناله ای جانگداز هم دارد حیف و صد حیف غافل از اوییم سخنی هم از او نمی گوییم او که آید بهار می آید گل به هر شاخسار می آید عدل پا در رکاب خواهد شد امنیت بر مدار می آید صدق و تقوا و غیرت و اخلاص باز در روزگار می آید خضر و ادریس یاورش باشند عیسی از چرخ چار می آید یا لَثارات روی لب دارد در کفش ذوالفقار می آید بر خلاف تصور بعضی! با همه او کنار می آید مگر آن کس که یار دجال است... ناصبی در شمار می آید در زمان حکومت مهدی دین حق روی کار می آید امن گردد جهان که حتی شیر بی خطر از شکار می آید دولتی که بهار هم عهدی است بهترین ها به دولت مهدی است ای بهار دلم بیا مهدی! ای همه حاصلم بیا مهدی! غیبت توست، مشکل کارم حل نما مشکلم، بیا مهدی! گرچه شایسته ی تو نیست ولی یک قدم منزلم بیا مهدی! ای دو دست تو آیه ی انفاق پیش تو سائلم، بیا مهدی! سوت و کور است جمع مشتاقان رونق محفلم بیا مهدی! خادم پیر جمکران می گفت: هجر شد قاتلم، بیا مهدی! بعد هر روضه ذکرمان فرج است من به این خوشدلم، بیا مهدی! ای به قربان قلب پر محنت جان نوکر فدای آمدنت t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi