eitaa logo
اشعار مذهبی
695 دنبال‌کننده
60 عکس
4 ویدیو
3 فایل
آدرس در تلگرام https://t.me/janatmahdi آدرس در واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GNrNYw6uBbEFeBunVJoiXM آدرس در ایتا https://eitaa.com/jannatolmahdi آدرس در سروش http://sapp.ir/jannatolmahdi آدرس سایت اینترنتی Www.janatmahdi.blogfa.com
مشاهده در ایتا
دانلود
دست منو زنجیر ،فکرش را نمی کردم چه زود گشتم پیر، فکرش را نمی کردم بالای تل بودم خودم دیدم که شد خنجر باحنجرت درگیر، فکرش را نمی کردم من باتو بودم بی تو از عمرِ بدون تو... ...اینقدر باشم سیر ! ، فکرش را نمی کردم مسمار و پهلو و غلاف و شعله را دیدم اما گلو و تیر، فکرش را نمی کردم دیدم برادر اصغرت را پیش چشمانت تیری گرفت از شیر، فکرش را نمی کردم بی دست شد سقا و پرچم بر زمین افتاد آن دستِ پرچم‌گیر،...فکرش را نمی کردم تا بود عباسم کنارم، شمر می لرزید حالا که گشته شیر، فکرش را نمی کردم شمشیر بالارفت و پایین آمد و اکبر... مُردم از آن تصویر،فکرش را نمی کردم در کوچه های کوفه در پیش کنیزانم خیلی شدم تحقیر،فکرش را نمی کردم خوابی که دیدم در زمان خردسالی ام با اینکه شد تعبیر،فکرش را نمی کردم حالا فقط من ماندم و رأس تو بر نیزه ای وای از این تقدیر،فکرش را نمی کردم مهدی نظری eitaa.com/jannatolmahdi
علیهاالسلام هرچند، نامِ نیک، فراوان شنیده‌ایم نامی، به باشکوهیِ زینب، ندیده‌ایم ارث از دلِ شجاع تو برده‌ست، یا علی! نامش گره به نام تو خورده‌ست، یا علی! پیوندِ عقل روشن و بیداری دل است شاگردیِ تو کرده، که استادِ کامل است قانونِ عقل و عشقِ جهان را به هم زند وقتی عقیلة‌العرب از عشق دم زند زینب به بند، بندگی یار می‌کند گیراست زلف یار و گرفتار می‌کند از چشم یار، قامت دلدار، دیدنی‌ست نام حسین، از لب زینب شنیدنی‌ست آن شیرزن که زینت شیر خدا شود باید امیر قافلۀ کربلا شود در پایمردی از همۀ مردها سر است کوثردلی که در رگ او خون حیدر است... زن دیده‌اید در سخنش، برقِ ذوالفقار؟ دربند و سربلند، اسیر و امیروار... زن دیده‌اید اسوۀ هر مرد و زن شود؟ زن دیده‌اید مثل علی بت‌شکن شود؟ غیر از جمال، در دل خون و بلا ندید جز شوق یار، در عطش کربلا ندید شد پیش حق، دلیلِ مباهات اهل‌بیت وقتی که نور چشم علی گفت: «ما رَاَیت» با «ما رَاَیت»، بندگی‌اش را تمام کرد حمدی نشسته خواند و دو عالم قیام کرد... «از هرچه بگذری، سخن دوست خوشتر است» این دخترت، علی! چه‌قَدَر، شکل مادر است! هر بار، تا صدا زده‌ای نام زینبت انگار نام دیگر زهراست، بر لبت آن زهره‌ای که چادر زهراست بر سرش ناموس کبریاست، شبستانِ معجرش باغ حیاست؛ کوچ بیابانی‌اش مبین فخرُالنّساست؛ بی‌سر و سامانی‌اش مبین... بانوی صبر! صبر سواران سر آمده آه از نهاد مردم عالم، برآمده... «اَمَّن یُجیب» را تو بخوان، بانوی دمشق! ای مُضطری که پیش تو شد سربریده، عشق... بانو! دعا کن آن مه پنهان عیان شود روشن زمین، به جلوۀ صاحب‌زمان شود https://t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
زینب اگر نبود حدیث وفا نبود با رمز و راز عشق کسی آشنا نبود زینب اگر نهیب نمیزد علیه کفر نطق مدافعان ولایت رسا نبود زینب اگر اسیر نمی‌شد به راه دوست دین خدا ز قید اسارت رها نبود زینب اگر طلسم ستم را نمی‌شکست امروز صحبت از شرف اولیا نبود.. در شام و کوفه باز نمی‌کرد اگر زبان نام رسول بر سر گلدسته‌ها نبود اُمّ الکتاب اوست «کلامی» به یک کلام زینب اگر نبود کتاب خدا نبود https://t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
شمس حجاب کبریا زینب است تجلی شرم و حیا زینب است روح مناجات و دعا زینب است شان نزول انما زینب است فاطمه کرببلا زینب است دوای درد بی دوا زینب است ای نفس حضرت ختمی مآب دختر آسمانی بوتراب در صدف بحر وفا درناب روی تو حسرت دل آفتاب موی تو شب ندیده حتی به خواب مصحف مستور خدا زینب است شب که به امید سحر آرمید صدای تکبیر فلک را شنید شب زدگان نسیم رحمت وزید دوباره شمس روی حیدر دمید آینه ای به دست زهرا رسید فاطمه ی علی نما زینب است دانه تسبیح تو شمس ضحی چادر تو، پرچم حجب و حیا به زیر سایه تو عرش خدا نه فلک از خاک رهت شد بنا خانه تو مطاف ارض و سما کعبه سیار خدا زینب است بیا و جلوه ی پیمبر ببین شیرزنی چون یل خیبر ببین ادامه سوره کوثر ببین حسن حسن نیز مکرر ببین دوباره یک حسین دیگر ببین پنج تن زیر کسا زینب است آمدی ای جان جهان حسین آمدی ای روح و روان حسین آمدی ای دل نگران حسین جان حسین جان تو جان حسین آمدی و زد ضربان حسین حسین مروه و صفا زینب است شمس چراغ در این خانه ات ماه غبار در کاشانه ات ارض و سما گر شده پروانه ات یافته این گونه شفاخانه ات تهمت عقل است به دیوانه ات دوای ما نعره ی یا زینب است هیبت روی تو سر ا پا علی فاطمه ای به شکل مولا علی نیست کسی مثل توالا علی میوزد از نطق تو هرجا علی لعن علی عدوک یا علی کوری چشم خصم با زینب است کرببلا دیده که پیغمبری فاطمه ای و یک تنه لشگری فاتح هر رزم چنان حیدری نیست اگر چه مثل تو خواهری حسین را برادر دیگری حسن به دشت کربلا زینب است پلک بزن شام و سحر خلق کن چشم بچرخان و قمر خلق کن حماسه ای بار دگر خلق کن به بانگ اسکوتو جگر خلق کن خطبه بخوان تیغ دو سر خلق کن آیینه دار مرتضی زینب است گرمی عشق و هرم این تب یکی است تا به سحر مسیر هر شب یکی است هر چه نوشتیم مرکب یکی است چنان که نام خالق و رب یکیس نام حسین و نام زینب یکیست جان میان هر دوتا زینب است روز قیامت که جهان مضطر است بی سر و سامان صف محشراست عرصه حشر از نم گریه تر است هر که خودش مانده و بی یاور است غم نخورد آن که تورا نوکر است سایه روی سر ما زینب است در کف تو چرخ چو دستاس بود با نفست دهر پر از یاس بود خاک رهت گوهر و الماس بود بس که به اکرام تو حساس بود پله منبر تو عباس بود ستون خیمه سما زینب است سیل کرم لحظه باریدنت گل بکشد منت گل چیدنت یاس در آرزوی بوییدنت هیچ گلی ندیده خندنت مگر به لحظه حسین دیدنت حسین را چهره گشا زینب است ازنگهت نور خدا منجلی هرچه خدا خواست تو گفتی بلی هیبت تو قصه هر محفلی خواست که غم دست تو بندد ولی غم که بود در بر دخت علی حیدر صحرای بلا زینب است آمده بر جنگ تو غم از الست کرببلا غم به بلا داد دست جنگ تورا حق به تماشا نشست قامت تو قامت غم را شکست دخت علی را تنوان دست بست فصل خطاب خطبه ها زینب است موسی علیمرادی https://t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
"میلادیه حضرت زینب سلام الله علیها” نشستم عشق را معنا كنم دل گفت يا زينب نشستم ديده را دريا كنم دل گفت يا زينب نشستم يادي از زهرا كنم دل گفت يا زينب قيامت خواستم برپا كنم دل گفت يا زينب زني عاشق که زهرا گونه معنا شد قیامت را و معصومانه بر دوشش كشد بار امامت را همينكه لحظه ي از او نوشتن شد قلم لرزيد از او خواندم هوا در دم نفس در بازدم لرزيد به خود گفتم به سويش گام بردارم قدم لرزيد حريمي محترم كز حرمتش صدها حرم لرزيد خداوندا حريمي اينچنين را كيست سلطانش هزاران جان فداي او هزاران تن به قربانش نخوانش زينت بابا بگو جان علي زينب نگو دختر بخوانش مرد ميدان علي زينب سر و سامان مولا روح و ريحان علي زينب علی دستان الله است و دستان علي زينب علي را آنچنان در پوست و در خون خود دارد كه گويا جسم زينب يك علي در كالبد دارد سلام اي روز ميلادت هم اشك چشم ها جاري سلام آموزگار عشق در آیین دلداری تلاطم داشت بين چشم هايت شوق ديداري و اين يعني حسينت را تو خيلي دوست ميداری هنوز ای خواهر عاشق نخوردی شیر مادر را که می خواند طپش های دلت نام برادر را كجا وصف كسي همچون تو در قاموس من باشد كه مداح مقامات تو بايد پنج تن باشد نگهبانان اجلالت حسين است و حسن باشد كدامين زن شبيه تو چنين مردانه زن باشد کدامین خشم در خود این همه احساس را دارد و در پای رکابش اکبر و عباس را دارد اگر در چشمت اقیانوسی از امواج غم داری اگر حال پریشان، دست بسته، قد خم داری همان دست کریمی که حسن دارد تو هم داری و این یعنی برای دوست و دشمن کرم داری به زیر دین الطاف تو و آلت همه سرهاست کرامت کمترین کار شما خواهر برادرهاست چنانکه جز علی نام پس از احمد روی لب نیست پس از نام حسین اسمی به غیر از اسم زینب نیست مثال عشق تو در هیچ دین و هیچ مذهب نیست دلی غیر از تو از عشق حسین اینسان لبالب نیست میان سینه ام شوری ز شعر منزوی برپاست که این آقا یک عاشق دارد آن هم زینب کبراست الا ای عقل مبهوتت الا ای عشق حیرانت چگونه از تو بنویسم نگویم از شهیدانت شهیدانی که گردیدند بی پروا به قربانت که نگذارند بنشیند خطی بر کنج ایوانت و ای کاش این شهیدان کربلا دور و برت بودند در آن بی محرمی سربازهای معجرت بودند مبین که کاغذ شعر من از این بند نم دارد که مدح تو بدون روضه ات یک چیز کم دارد چنان نام حسین بن علی نام تو غم دارد دگر بر عهدهٔ من نیست، از اینجا قلم دارد... دلم را می برد گویا دم دروازهٔ ساعات میان خنده ها می ریخت اشک عمهٔ سادات محمدعلي بياباني eitaa.com/jannatolmahdi t.me/janatmahdi
چنین گفت زینب! خجل گشت دنیا چو دین گفت: زینب خرد نعره زد چون یقین گفت: زینب بنازم به نامش که در واپسین دم ز گودال، سلطان دین گفت: زینب چه وقت وداع و چه بعد از شهادت چه بر نی چه بر روی زین گفت: زینب بیارند تا انبیا تاب معنا به هر وحی، روح الامین گفت: زینب بشر آیتی جست در فهم هستی زمان گفت: زهرا ، زمین گفت: زینب بسوزاند آفاق را آن مضامین که در خطبه ی آتشین گفت زینب دوا شد به داغ اباالفضل ، رازی که در گوش ام البنین گفت زینب عطش، آب شد از خجالت ز شکری که با تشنه کامی عجین گفت زینب "ندیدیم در کربلا جز نکویی" به آن قوم، آری چنین گفت زینب... افشین علا eitaa.com/jannatolmahdi t.me/janatmahdi
یا زینب س . دیده شاهان عالم بر عطای زینب است چون هزاران حاتم طایی گدای زینب است . کیست این بانوی عظمی کیست این زهرا سیر عقل ها حیران زفهم ماجرای زینب است . عقل مدهوش مقام و حلم و علم و حکمتش عشق خود مبهوت ایثار و ولای زینب است . عشق هرجا لنگ لنگان رفت، حیران ماند و دید قبل از او در کوی عرفان رّد پای زینب است . پرچمی که تا قیامت باشد اندر احتراز در تمام پهنۀ عالم لوای زینب است . زین اب گشتن فقط زیبنده بالای اوست بی سبب نبود که حیدر مبتلای زینب است . روضه های قتلگاه و غارت و شام بلا یادگار سوز و اشگ و ناله های زینب است . برتر از اعجاز عیسی نسخه و داروی او چشم بیماران عالم بر دوای زینب است . خاک راهش توتیای دیده های اهل دل قاف عشق و معرفت در زیر پای زینب است . زاهدا کمتر بگو از باغ و بستان بهشت پیش ما جنات و رضوان کربلای زینب است . بهر من افسانه لیلی ومجنون را مخوان چون مرا از کودکی در سر هوای زینب است . نام زیبای حسینش ذکر تسبیحات اوست هر که گوید یاحسین زیر لوای زینب است . سیل اشگ اش کاخ استبداد را ویرانه کرد ناله های نینوا اندر نوای زینب است . ذبح شد هفتاد و دو قربان براه حج عشق قتلگاه کربلا دشت منای زینب است t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
آتش عشق تو گر نیست کسی ایمن نیست بی عنایات شما خضرشدن ممکن نیست مومن آن است که از عشق تو دیوانه شود هر کسی نیست گدای در تو مومن نیست قدر این اشک و دل سوخته را می‌دانیم شیعه هرگز به امانات شما خائن نیست تو ضمانت نکنی در شب قبرم چه کنم؟ بار عصیان مرا جز تو کسی ضامن نیست بار یک عمر گناه است که با خود دارم قد اتاک ای که به غیر تو کسی محسن نیست آب دریا شن صحرا همه گریان تو اند ارزش منکر اشک تو به قدر شن نیست به خدا لحظه‌ای از زندگی‌اش خیر ندید هر کسی یک شب جمعه حرمت ساکن نیست کربلا جای خودش صحن رضا جای خودش لذتی مثل نماز حرم ثامن نیست آه ارباب چرا اهل حرم می‌لرزند؟ خیمه سوخته بهر حرمت ایمن نیست t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
چشم من در پی دیدار تو سرگردان است و سرا پای وجودم ز غمت حیران است خبر از حال تو آقا كه ندارم هرگز لااقل از تب تو دیده من گریان است به كجا خیمه زدی یوسف گم‌گشته من بنگر از دوری تو حال دلم ویران است گوشه چشمی كن و این سائل خود را دریاب كه نگاه تو به این قلب سر و سامان است خوش به حال شهدا یک‌شبه ره را رفتند هر كه شد همسفر تو سفرش آسان است روضه‌هایی كه به هر شام و سحر می‌خوانی چون شرر بر جگر عالمیان سوزان است   t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
"امام زمان (عج) و فاطمیه" عاقبت دردم دوا خواهد گرفت دامنت دست مرا خواهد گرفت هر شب "اللهم عجل..." خوانده ام روزی آخر این دعا خواهد گرفت من اگر مردم غبارم عاقبت روی دامان تو جا خواهد گرفت ای ز مادر مهربان تر خوب تر کی دلت از دست ما خواهد گرفت چشمت این ایام خون خواهد شد و قلبت از این روضه ها خواهد گرفت تو اگر یک بار روضه خوان شوی روضه ی ما تازه پا خواهد گرفت روشن است از حال و روز مادرت زود بیمارت شفا خواهد گرفت بعد از این همسایه راحت می شود حیدر از فردا عزا خواهد گرفت *** فاطمیه عاقبت از دست تو دست من یک کربلا خواهد گرفت محمدعلی بیابانی t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
بسم الله الرحمن الرحیم ضریح نه فقط عرش حصیر قدم فاطمه است علت خلق دوعالم علم فاطمه است سر سجاده به جایی نرسیده است کسی هرچه دادند به ما از کرم فاطمه است ذکر یافاطمه نقش است به سربند علی یاعلی ذکر دم‌وبازدم فاطمه است برملا کرد همه فتنه‌ی دشمن‌ها را خطبه‌ی فاطمه تیغ دودم فاطمه است روی نامش همه‌ی اهل‌کرم حساسند استجابت به خدا در قسم فاطمه است دیگر از آتش دوزخ چه هراسی داریم؟ تا امان‌نامه‌ی ما با قلم فاطمه است ظاهرا خلوت‌وخاکی‌ست، ولی در باطن دل هرشیعه ضریح حرم فاطمه است مجتبی خرسندی t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
حضرت فاطمه(علیها السلام) - شهادت فاش شد بر عاشقان از "ذکرکم فی الذاکرین" حمد دارد ذکر اسماء تو حمد الشاکرین بردن نام تو حتی با وضو هم مشکل است آری آری فرق دارد اسم تو با سایرین فهم تو کار پیمبرهاست کار ما که نیست ما عرفنا قدرکِ! العفو! نحن القاصرین! سینه چاک عصمتت از اخرین تا اولین هاج و واج حکمتت از اولین تا اخِرین عشق تو شرط قبول انبیای مرسلین چادرت حبل المتین اهل بیت طاهرین هرکجا که روضه ای باشد مزار فاطمه ست پرچم روضه ضریح و گریه کن ها زائرین چادرت خاکی شد و کفر سقیفه فاش شد دستشان رو شد دگر والله خیر الماکرین به تلاقی مدینه روز محشر که شود ناقه باشد مال تو پادرد مال حاضرین سهم تو شلاق شد ویل لقوم الظالمین صبر کرد اما علی! بَشَّر عباد الصابرین به غرور شیعه برخورده تورا خیلی زدند سوره کوثر نشسته در شرار کافرین عده ای طعنه زدند و عده ای خیره شدند لال گردد آن زبانها کور چشم ناظرین عده ای دستور دادند عده ای آتش زدند لعنت ما تا ابد بر عاملین و آمرین t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi