eitaa logo
اشعار مذهبی
672 دنبال‌کننده
57 عکس
4 ویدیو
3 فایل
آدرس در تلگرام https://t.me/janatmahdi آدرس در واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GNrNYw6uBbEFeBunVJoiXM آدرس در ایتا https://eitaa.com/jannatolmahdi آدرس در سروش http://sapp.ir/jannatolmahdi آدرس سایت اینترنتی Www.janatmahdi.blogfa.com
مشاهده در ایتا
دانلود
شکرِلله که حق را به من آموخت حسین شعلۀ حُبِ علی ،در دلم اَفروخت حسین هر کسی عبد حسین است ،همان عبد خداست با خدا حرف زدن را به من آموخت حسین آری از روز ازل بود، که با دستِ خودش مِحنتِ فاطمه را در دلم اَندوخت حسین با صدای سخنِ عشق ، به دنیا فرمود: ذره ای دینِ خدا را به تو نفروخت حسین با ستمکار ، سخن از درِ تذلیل نگفت ذلت و خواری و لبخند ! نیاموخت حسین تَهِ گودال اگر زمزمۀ یارب داشت زیرِ شمشیر و سنان ، دیده به ما دوخت حسین کهنه پیراهنِ او هم به خدا غارت رفت بر تنِ خویش به جز نیزه نَیاَندوخت حسین آتشِ عشقِ خدا و عطشِ کشته شدن آنقدَر داشت ،که لب تا جگرش سوخت حسین کربلایی نشود ، هر که فدایی نشود بر سرِ نیزه چو خورشید، بَر اَفروخت حسین @jannatolmahdi
دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علی پاره های بدنت را جگرم سوخت علی ناگهان زانویم افتاد زمین چون دیدم طرز چانه زدنت را جگرم سوخت علی چه کنم عمه نبیند بدن حمزه ای اَت مُثله دیدم بدنت را جگرم سوخت علی لخته خونی که برون از گلویت آوردم ریخت خون دهنت را جگرم سوخت علی باورم نیست که جسمت ز نظر پنهان است نیزه بینم کفنت را جگرم سوخت علی یوسفم ،کاش که می شد به میان حرمت ببرم پیرهنت را جگرم سوخت علی آن لبانی که اذان گفت، بهم ریخته است خُرد بینم دهنت را جگرم سوخت علی داغ پرپر شدنت جای خود، امّا بینم داغ بی سر شدنت را جگرم سوخت علی این همه نیزه میان بدنت گم شده است با که گویم محنت را جگرم سوخت علی از همان دور شنیدم رجزت را پسرم این حسین و حسنت را جگرم سوخت علی نعرة حیدری و نالة یا زهرایت می شنیدم سخنت را جگرم سوخت علی نشد آخر لب عطشان تو را آب دهم چه کنم سوختنت را جگرم سوخت علی گر نیایند جوانان حرم یاری من که بَرَد خیمه تنت را جگرم سوخت علی @jannatolmahdi
چشم من در پی دیدار تو سرگردان است و سرا پای وجودم ز غمت حیران است خبر از حال تو آقا كه ندارم هرگز لااقل از تب تو دیده من گریان است به كجا خیمه زدی یوسف گم‌گشته من بنگر از دوری تو حال دلم ویران است گوشه چشمی كن و این سائل خود را دریاب كه نگاه تو به این قلب سر و سامان است خوش به حال شهدا یک‌شبه ره را رفتند هر كه شد همسفر تو سفرش آسان است روضه‌هایی كه به هر شام و سحر می‌خوانی چون شرر بر جگر عالمیان سوزان است   t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
ما مصیبت زده‌ی کرب وبلاییم حسین بال و پر سوخته‌ی آل عباییم حسین     بسکه خون دل از این دیده ز غم‌های تو رفت همنشین لب دریای بکاییم حسین     عمر دنیا نرسد چون به عزاداری تو تا قیامت ز غمت عقده گشاییم حسین     روز محشر که همان یوم یفرّالمرء ست ما سراسیمه به سوی تو بیاییم حسین     چون که احداث شود منبر منصور ملک باز پا منبری یار تو ماییم حسین       همه آبادی دل از کرم مادر توست ورنه ویرانه دل از شام بلاییم حسین     ما خجالت زده‌ی غافله سالار غمیم که سر افکنده‌ی «نحن الاسراءیم» حسین   چادر و معجر و عمّامه اگر سوخته شد ما به جا مانده از آن سوخته‌هاییم حسین چون برآریم به عشق تو سر از خاک مزار گرد راه پسر خیر النسائیم حسین تا شویم عارف و آماده‌ی ایام ظهور بر سر و سینه زنان غرق دعاییم حسین t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
کاش پای دل ما هم به نوایی برسد اربعینی حرمی کرب‌وبلایی برسد   آری آقاتر از آنی تو که راهم ندهی دارم امید که از دوست ندایی برسد   خاک پای همه زوّار تو روی چشمم این غباری‌ست که از تازه هوایی برسد   در دل این همه جمعیّت مشتاق گمم مگر الطاف کریمی به گدایی برسد   من هم انگار گل گمشده دارم آقا شاید از حنجر ببریده‌صدایی برسد   این همه مرهم پا پیشکشِ زوّارت به یتیم تو نشد مرهم پایی برسد   کاش از کعبه بخوانند مرا کرب‌وبلا یا که از کرب‌وبلا حکم ولایی برسد   همه آماده لبیک به ارباب شویم که هنوز از لب خشکیده ندایی برسد   یالثارات! مهیای قیامی باشید که زمان طلب خون خدایی برسد   پای شش‌گوشه تو عرش الهی‌ست حسین کی شود عاشق دل‌خسته به جایی برسد   روزی ما اگر این فرصت دیدار نشد کاش از مشهدتان اذن رضایی برسد   نیمه‌شب‌های بقیع نیز صفایی دارد کاش بر خاک حسن صحن و سرایی برسد t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
من گم شده اي دارم، يابن الحسن اي مولا محروم ز ديدارم، يابن الحسن اي مولا بازآ كه دلم خون است، دل واله و مجنون است اي دلبر و دلدارم، يابن الحسن اي مولا تنها هنرم اين است، عشقم بتو ديرين است الغوث شده كارم، يابن الحسن اي مولا تا دور و برت هستم، من منتظرت هستم دور از تو گرفتارم، يابن الحسن اي مولا با ديده ي باراني، گه روي بگرداني از بسكه گنهكارم، يابن الحسن اي مولا لابد به همين خاطر، پيشم نشوي حاضر آزرده شدي يارم، يابن الحسن اي مولا دانم نظرِ رحمت، داري بمن از رافت با اينكه خطا كارم، يابن الحسن اي مولا حالا كه پشيمانم، محتاج به احسانم افتاده زمين بارم، يابن الحسن اي مولا با سوزِ دل و آهم، با قافله همراهم عمريست عزادارم، يابن الحسن اي مولا تا محرمِ غمهايم، همناله ي زهرايم بر فاطمه بسپارم، يابن الحسن اي مولا اي واي از آن ايام، از كوفه و راه شام شد غصه ي بسيارم، يابن الحسن اي مولا ناموسِ خدا محزون، راسِ شهدا گلگون بر نيزه سرِ يارم، ياين الحسن اي مولا اي منتقمِ مظلوم، بازآ به دلِ مغموم كن ياريِ دلدارم، يابن الحسن اي مولا t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi