#برسد_به_دست_مادرانه
#از_حسینیه_امام_خمینی(ره)
#به_سراسر_ایران
#مدار_مادران_انقلابی
#امروز،_چهارشنبه،_شش_دی
مادرانهجان سلام!
امروز خیلی به یادت بودم. امروز در جمع بانوان فعال و آنهایی که آمده بودند تا گوش جان بسپارند به سخن جانان، با خودم فکر کردم اگر تو نبودی معلوم نبود من چقدر به تنهایی میتوانستم بزرگ شوم و آیا اصلا به این مهمانی باشکوه دعوت میشدم؟!
مادرانهجان! قدردان محبتهای مادرانهات هستم و یادم نمیرود که چگونه برای قد کشیدن و بزرگ شدنم زحمت کشیدی...
راستی در مهمانی امروز اصلاً جایت خالی نبود. تو همه جا و در همه لحظهها بودی؛
از همان ابتدای جلسه، آن وقت که با دیدن روی ماه، فریادهای شوق و تپشهای نامنظم هیجانزده قلبهامان نظم جلسه را به زیبایی بر هم میزد، من تو را و اشکهای شوق تو را دیدم.
آنوقت که از زیبایی و هیبت کلامش، تکبیر و تشویق در هم میآمیخت، من مشتهای گرهکرده تو را دیدم.
و آن وقت که حکیم فرزانه از هویت زن، رسالت زن، تکالیف زن و ارزشهای زن برایمان گفت، تو را دیدم که گوشهای نشستهای و در حال تکمیل تصویر همان بانوی تمدنسازی؛ همانی که حالا تصویرش داشت کاملتر و واضحتر میشد.
و در آخر مجلس دستان گرم مهربان تو بود که بر شانهام نشست و صدای محکم و مادرانه تو که در گوشم نجوا میکرد: «بلند شو! وقت تنگ است! گردنههای سخت را پشت سر گذاشتهایم، باید به قله برسیم.»
#زهرا_جعفریان
در جان و جهان هر بار یکی از مادران، درباره چیزی سخن میگوید، از آفاق تا انفس...🌱
http://eitaa.com/janojahanmadarane
https://ble.ir/janojahan