✍بخش دوم؛
مغزها در حال ورزش و طنابزدن بودند و مداد در حال بدو بدو روی صفحهی دفترچه تا اینکه گریهی کوچکترها یادمان آورد جسممان هم به انرژی نیاز دارد.
سفرهی میانوعده، نمایشی تمام از همکاری و همدلی دوستان بود و بحث و گفتگو، دور سفره همچنان ادامه داشت.
عقربهها تقریبا سه دور چرخیده و سرگیجه گرفته بودند، که تازه بچهها دور سفرهی خمیربازی خانگی خلاقیتهایشان گل کرده بود و بدنهایشان آرامشی نسبی را تجربه میکرد. مادرها اما هنوز مشغول بررسی طرحها و پیشنهادات «در متن» و «پایگاه تابستانه» و دیگر برنامهها بودند.
با جمع شدن بساط میانوعده، با همکاری جمعی بین مادرها و بچهها حسینیه مرتب شد. «خستگی» از دستشان خسته شده و رفته بود ولی حیف که عقربهها پایان جلسه را فریاد میزدند.
بانوانی که هرکدام بار یک مسئولیت اجتماعی را به دوش میکشیدند، حالا به عنوان یک «مادر» راهی خانه میشدند؛
خانهای که امید داشتند نقطهای نورانی در شکلگیری جامعهای اسلامی و زمینهساز استقرار حکومت مهدوی باشد.
#فهیمه_بهنامنیا
#جلسه_مسئولین_شمالغرب_مادرانه
در جان و جهان هر بار یکی از مادران، درباره چیزی سخن میگوید، از آفاق تا انفس...🌱
http://eitaa.com/janojahanmadarane
https://ble.ir/janojahan
https://rubika.ir/janojahaan