eitaa logo
جان و جهان | به روایت مادران
518 دنبال‌کننده
996 عکس
48 ویدیو
2 فایل
اینجا هر بار یکی از ما درباره چیزی سخن میگوید، از آفاق تا انفس.🌱 ارتباط با ما؛ @mhaghollahi @zahra_msh
مشاهده در ایتا
دانلود
حدیثی، روایتی، چیزی داریم که آن دنیا اشیاء هم شهادت بدهند؟ اگر داریم که من از همین حالا خوشحال‌ترینم‌؛ خوشحال‌ترینم چون همین چند روز پیش گوشی‌ام گم شد. البته «گم شدن» فعل مناسبی نیست. بهتر است بگویم «جدا شد» یا مثلا «رها شد». ما برگشتیم اما او ترجیح داد بعد از چند سال هم‌نشینی از من جدا شود و در عمود ۸۳۲ گوشه‌ی یک موکب عراقی بنشیند و به جای تمام حرف‌های عبثی که یک عمر از من شنیده بود، گوشش را از عزیزترین و مبارک‌ترین و عاشقانه‌ترین واژه‌های عالم پر کند. از «مای بارد»ها، «اهلاً و سهلاً»ها و «تفضّل»ها ... حالا خیالم راحت است اگر آن دنیا تمام عالم و آدم از من شاکی باشند، گوشی هوآویِ گِلس‌شکسته‌ی من شهادت می‌دهد او را به سعادت رسانده‌ام. او را که در چین به دنیا آمد، در ایران قد کشید و عاقبتش در جاده‌ی نجف به کربلا ختم به خیر شد. در جان و جهان هر بار یکی از مادران، درباره چیزی سخن می‌گوید، از آفاق تا انفس...🌱 http://eitaa.com/janojahanmadarane https://ble.ir/janojahan https://rubika.ir/janojahaan
بخش دوم؛ شب توی مراسم، ریش‌سفیدها برای شکستن قند مدام به هم تعارف می‌کردند. یادم نیست بالاخره قرعه به نام چه کسی افتاد، فقط می‌دانم وقتی کله‌قندِ بازاری را شکستند و نقل‌ریزها از داخلش فوران کرد و کل مجلس پر از صدای شادی شد، نگاه من روی بابا ثابت ماند. خنده لب‌هایش را کشید، اما چین‌های پیشانی‌اش را نتوانست تکان دهد. شکستِ عصرش احساساتم را جریحه‌دار کرده بود. دلم می‌خواست همان موقع صدایم را توی گلویم صاف کنم و بعد از همه بخواهم به احترامِ «مردی که معتقد است هر کاری از عهده‌اش برمی‌آید» بایستند و چند دقیقه‌ای او را تشویق کنند. هرچند اگر حضار از جریان عصر و دریل و کله‌قند، باخبر می‌شدند احتمالا ترجیح می‌دادند به جای تشویق، پنج‌دقیقه‌ای فقط سکوت کنند! در جان و جهان هر بار یکی از مادران درباره چیزی سخن می‌گوید، از آفاق تا انفس...🌱 🌐 ble.ir/join/69TZ9jm6wJ 🌐 https://eitaa.com/janojahanmadarane