#نگاهدار_سررشته_تا_نگه_دارد
#روایت_شما_از_سررشته
#اول
مدتی بود با کتابهایی که میخواندم، غریبه بودم، دیگر نه مثل نوجوانی و جوانی غرقشان میشدم و نه مسافری در دنیای کتاب.
و به ندرت کتابها را به انتها میرساندم...
روزی که مژده جانِ پورمحمدی امضایش را زد تنگِ کتاب، سررشته را بغل کردم و گفتم کتابِ من باش...
نشستم کنج اتاق خانه مرضیه و کتاب را شروع کردم.
تا جایی خواندم که آلا، دخترک چسب من، امان داد.
کلمات و قصههای سررشته در زندگی و قصههای ما بوده و هست و خواهد بود..
#فهیمه_مددی
در جان و جهان هر بار یکی از مادران، درباره چیزی سخن میگوید، از آفاق تا انفس...🌱
💠
http://eitaa.com/janojahanmadarane
https://ble.ir/janojahan
https://rubika.ir/janojahaan
https://instagram.com/janojahan.madaraneh?igshid=YmMyMTA2M2Y=) 💠
#بادومِ_خونه،_پستهی_خندون
[ساعت ۱:۰۰ بامداد]
من، بیهوش و فاطمهآلاء قبراق و سرحال؛
- مامان، من نمیتونم الان اسم برا بچههام انتخاب کنم!
+ چرا؟ 🥱
- چون بچه نمیخوام!
+ چرا؟!! 😵💫
- چون هنوز شُلغمو انتخاب نکردم... . 🤪
#فهیمه_مددی
در جان و جهان هر بار یکی از مادران، درباره چیزی سخن میگوید، از آفاق تا انفس...🌱
http://eitaa.com/janojahanmadarane
https://ble.ir/janojahan