eitaa logo
برونند زین جرگه هشیارها
281 دنبال‌کننده
188 عکس
27 ویدیو
10 فایل
به نامِ او به یادِ او که مَحبّتش معنی‌بخشِ زندگی است... جُرعه‌های مَحبّت برای مُقیمان و راهیانِ «کیشِ مهر»
مشاهده در ایتا
دانلود
در آتشم ز دیده‌ی شوخِ ستاره‌ها در هیچ خَرمنی نفِتَد این شراره‌ها خالی شده است از دلِ آگاه مهدِ خاک عیسی دمی نمانده درین گاهواره‌ها پهلو ز کارِ عشق تُهی می‌کنند خَلق جای ترحّم است بر این هیچ‌کاره‌ها جز حرفِ پوچ، قسمت زاهد ز عشق نیست کف باشد از محیط، نصیبِ کناره‌ها پَستی دلیلِ قُرب بوَد در طریقِ عشق این‌جا پیش بوَد از سواره‌ها صحبتْ غنیمتْ است به هم چون رسیده‌ایم تا کِی دگر به هم رسد این تخته پاره‌ها در حُسن بی تکلّفِ معنی نِظاره کُن از رَه مَرو به خال و خطِ استعاره‌ها ، نظر سیاه نَسازد به هر کتاب فهمیده است هر که زبانِ اشاره‌ها @jargeh
کاش کان که من کُشته‌ی اویم بار دیگر بگُذشتی که کُند به بویم تا قَدَم باشَدَم اندر قَدمش اُفتم و خیزم تا نفَس مانَدَم اندَر عقَبش پُرسم و پویم او بر لبِ من! این چه خیالَست و تَمنّا مگر آن‌گه که کُنَد کوزه‌گر از خاک، سَبویم هر کُجا صاحبِ حُسنیست ثَنا گفتم و وصفش تو چنان صاحبِ حُسنی که ندانم که چه گویم دوش می‌گفت که ، غمِ ما هیچ ندارد می‌نَداند که گرَم سر برود دست نشویم @jargeh
خواهم آن عشق که هستی ز سرِ ما ببَرَد بـی‌خودی آیـد و ننگِ از ما بِبَرد شاخِ خُشکیـم به ما سَـردی عالَـم چه کُنَد؟ پیشِ ما برگ و بَری نیست که ببرد جُرعه‌ی پیرِ خرابات بَران رِند حرام که به پیشِ دگری دستِ ببرد از رَه‌زنِ ایام چه اندیشه کنی ما چـه داریـم که از مـا بِبـرَد یا نَبَـرَد... ➖➖➖➖➖➖➖➖ ✔️ : 🌐 سیمای اهلِ بیت علیهم السلام در شعرِ وحشی بافقی @jargeh
شاد باشی هر کُجا هستی، که دور از چَشمِ تُو نقشِ دِل‌بندِ تُو را در می‌جویم هنوز چَشمِ غمگین تُو را در خواب می‌بوسم مُدام عطـرِ گیسـوی تُـو را از می‌بویـم هنـوز @jargeh
نقد صوفی نه همه صافی بی‌غش باشد ای بسا خِرقه که مُستوجبِ آتش باشد صوفی ما که ز وِردِ سَحَری مست شدی شام‌گاهش نگران باش که سرخوش باشد خوش بوَد گر محک تجربه آید به میان تا سیه‌روی شود هر که در او غش باشد خطّ ساقی گر از این‌گونه زند نقش بر آب ای بسا که به خونابه مُنقّش باشد نازپروردِ تنعُّم نبرد راه به عاشقی شیوه‌ی رِندانِ بلاکش باشد غم دنییِ دَنی چند خوری باده بخور حیف باشد دلِ دانا که مُشوّش باشد دَلق و سجّاده‌ی ببرد باده‌فروش گر شرابش ز کفِ مه‌وش باشد @jargeh
نام و نَنگ و دل و دین گو بروَد این مقدار چیست تا در نظرِ عاشقِ جان‌باز آید؟! من خود این سنگ به جان می‌طلبیدم همه عُمر کاین قفس بشکند و مرغ به آید @jargeh
یادِ لَبَت کُنم دهنم پُر شکر شود نامِ رُخَت برَم همه عالم قمر شود با ابروی سیاه تو پیوسته‌ام خیال تا کی خیالِ کج ز سرِ ما به دَر شود تیرِ خدنگِ غمزه‌ات از دل کُنَد گذر گر نه فضای سینه مَرو را سپر شود بنشین که با تو عمرِ گرامی به سر بریم عمر آن‌چنان خوش است که با جان به سر شود شرحِ فراقِ یار نوشتن مجال نیست کز آبِ دیده صفحه‌ی طومار تر شود... @jargeh
پیش از این یک نَفَسم بی‌تُو نمی‌رفت به سَر بعد از ایـن تا ز تُـو چه آید به سَرَم @jargeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎐 | 🏷 «محبت مادری» ▫️شهید حاج قاسم سلیمانی: من قدرت او را، محبت مادری او را در هور دیدم. در قلب کانال ماهی دیدم. در وسط میدان مین دیدم... 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید 🏷 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جُدائی تُـو هلاکـم ز تُـو کرد تو با من آن چه نکردی غمِ فراقِ تو کرد به مرگْ تلخ شود کامِ ناصِحی که چُنین شرابِ صحبتِ ما تلخ در مذاقِ تو کرد... @jargeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مَن نمی‌رفتم به کویَش دِل کشید آن‌جا مَرا هَر کُجا دل می‌کشد ناچار می‌بایَد شُدن... @jargeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آفتٰاب به چِهره‌ی گُل‌گونِ تُو رَشک می‌وَرزد؛ وَقتی کِه در افُقِ عِشق طُلوع می‌کُنی و هَرگز غُروب نمی‌کُنی... @jargeh
.... هرگز غُروب نمی‌کُنی و عاشقانَت دائمُ الصّیامَند؛ صائِم زِ غیرِ تُو... @jargeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما بی تُو به دل برنزدیم آبِ صبوری چون سنگ‌دلان دل بنهادیم به دوری بعد از تُو که در چَشمِ من آید که به چشمم گویی همه عالم ظُلُماتست و تو نوری . . در باغ رو ای سَروِ خرامان که خلایق گویند مگر باغِ بهِشتست و تو حوری . . به جفا دستِ امید از تُو ندارد هم جورِ تو بهتر که زِ روی تُو صبوری ➖➖➖➖➖➖➖➖ ⬅️ منتظرِ خبرهای خوش باشید؛ ان شاء الله... @jargeh
دل جامِ جهان‌نمای عشق است بنگر که به تُو، را نماید مجموعِ الهی در نماید در هر چه نظر کنیم وَ اللّه نورِ رخِ به ما نماید •─────•❁•─────• ⬅️ به لطفِ خدا خبرهای خوشی در راه است.... @jargeh
برای چیست تکاپوی من به هر طرفی چو در میانه مسافت همین مَنم تا تُو... ز بَس که خلعتِ عشقِ تو جانِ من پوشید خیالم است که در جامه این منم یا تو؟! . . تو را به بُردنِ دل‌های خَلق مُعجزه‌ای است که دل‌بران همه سِحرند و دستِ بیضا تُو... 🖼 پیشنهادات و انتقاداتتون رو برای مدیرِ کانال بفرستید: @mehdighanbaryan @jargeh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊 ممنون اجازه دادی عاشق شم @jargeh
✔️ کتاب مختصر و مفیدی که برای هر دختر و پسر جوانی بلکه هر زن و مردِ دغدغه‌مندی خواندنیست. 🔹 نسخه‌ی و در : 📖 https://taaghche.com/book/42932 🔊 https://taaghche.com/audiobook/133859 @jargeh
🔖 بریده‌هایی از کتابِ «روابط متکامل زن و مرد»: 🔹 گاهی آدمی با تمامِ راحتی در رنج است! به همان اندازه كه ازدواج دو نفر ارزش پيدا مى‌كند، به همان اندازه وسوسه و حسادتِ دوست و دشمن زياد مى‌شود، كه درگيرى‌ها را زيادتر مى‌كند. پس به گونه‌اى تظاهر نبايد كرد كه حسادت و دشمنى‌ها بِجُنبد و سر بردارد، كه اگر اين حسادت‌ها به زندگى تو آسيب نزند، باعث از هم پاشيدگى زندگى ديگران مى‌تواند باشد. تو در جمع آن‌ها به گونه‌اى سخن بگو كه توقّع‌ها كم و تحمل‌ها زياد بشود و از مشكلات زندگى بهره بردارند و با سختى‌ها هم راحت باشند؛ چون رنج و راحتى، در ظرفيت قلبى و در پختگى برخوردها است. گاهى آدمى با تمامى راحتى‌ها در رنج است و غصه مى‌خورد و گاهى با همه‌ى رنج‌ها راحت است و بهره برمى‌دارد و پاداش مى‌گيرد. 📚 ، ص ۱۵ 🔹 ضرورتِ آموزش قبل از ازدواج كسى كه مى‌خواهد آش بپزد يا رانندگى كند، بدون آموزش وارد نمى‌شود. آيا مى‌شود عُمرى از دو طرف را بدون آموزش و شناخت ضعف‌ها و نيازها و شناخت روش برخوردها و گفت و گوها به تباهى كشيد؟ راستى كه در ساعت‌هاى انشاء و در دوره‌هاى تحصيلى مى‌توان طرز برخورد و صلح و قهر و ظرفيت و خشونت و حلم و صبر و يا شتاب و تندى را آموخت. اين‌كه چگونه صلح كنيم و يا اين‌كه چگونه درگير شويم و چه وقت سخت گيرى كنيم و... مى‌تواند موضوعات تأمل برانگيزى باشد و حتى بچه‌هاى لجوج و ناهنجار را به تأمل وادارد. آموزش مسائل زندگى و مشكلات و برخوردها، اساس آموزش است. آدم‌ها به طور طبيعى مى‌توانند مثل پرستوها، چلچله‌ها و كبوترها به يک‌ديگر جذب شوند؛ ولى عامل غريزه نمى‌تواند تمامى زندگى آدم‌ها را بچرخاند، كه نياز به آموزش و تعليم و مشورت و نظارت، از اين‌جا ضرورت دارد. 📚 زن و مرد، ص ۱۸ 🔹 در انتخاب همسر، معيار و ميزان انتخاب، همان خصوصيات و نكته‌هايى است كه براى تو مهم است. زيبايى، صدا، اندام و حالت‌هايى كه براى تو مهم هستند، نمى‌توانى به آن بى‌اعتنا باشى، از آن عبور كرده باشى و گذشته باشى. منى كه حالتى خاص و چهره‌اى خاص در رؤياهايم نشسته، نمى‌توانم به ديگرى روى بياورم و با آن مأنوس باشم، هر چند همه‌ى خوبى‌ها را هم داشته باشد. پس تا هنگامى كه اسير هستى، به تقليد پرواز نكن و مطمئن باش كه بت‌هاى تو را هر چند كه به آن دست بيايى، مى‌شكنند و در اين دنيا برايت دل‌خوشى نمى‌گذارند. در هر حال علاقه از دو طرف و ظرفيت و قدرت روحى و ظرافت برخوردها، مهم هستند. با اين خصوصيات، همسر تو جلوگير هدف تو نخواهد بود و درگيرى‌ها و برخوردها براى تو سازنده خواهد شد. 📚 روابط متکامل ، ص ۲۱ 🔹 سفره‌ی دل نقطه ضعف‏‌هاى تو باعث اسارت تو و تسخير تو مى‌شود. كليد فتح قلعه‌ى دل‏ها، تعلق‏‌ها و نقطه ضعف‌هاى آن است. در محبت يا گفت و گو، حدّ نگه دار، تا آنجا كه هنوز به جمله‌هايى از تو مشتاق هستند، خاموشى تو شيرين است. دلزدگى، حتى از محبت، نفرت‌انگيز است. به همان اندازه اى محبت و اقبال داشته باش كه طرف تو نياز دارد، نه به اندازه ‏اى كه تو دارى. هنگام راحتى و انس، در دل بهار زندگى، از پاييز هم يادى بكن. اين توجه، تعلق و دلبستگى را ضعيف مى‏‌كند و تو را آماده می‌سازد و براى حوادث، مصونيّت مى‌بخشد. در لحظه‏هاى خوشى و شادى، براى ديگران هم سهمى بگذار و اگر مزاحم تو شدند سخت گير نباش، كه گذشت از خوشى‌ها، تو را به خوبى‌ها مى‌رساند. از كسانى نباش كه رنج‌هايت و گرفتارى‏هايت را از نگاه و چهره و حالت‏هايت به هر كس منتقل كنى. سختى‌ها، مهمان تو هستند. آن‌ها را به دل‏هاى همسر و خانواده‏ات سرازير نكن. اگر ناتوان هستى، با توان‏گرى سفره‏‌ى دلت را باز كن، تا كارى صورت بگيرد، نه فقط درد دلى بر خاطرى آتش بيندازد. 📚 روابط متکامل زن و مرد، ص ۲۲ 🔹 براى همسرت غير مستقيم، امنيت و اعتماد را فراهم كن. از محبت و عشق خودت پيش كسانى حرف بزن كه براى او حرف مى‌زنند. از خوبى‌هاى او اين گونه ياد كن و همين‌طور غيرمستقيم و با لطافت گله‌گزارى كن و اميدوار باش كه سامان بگيرد و سر به راه بگذارد. برخوردهاى مستقيم ديرتر مورد اعتماد قرار مى‌گيرند و در صداقت تو ترديد مى‌آورند. 📚 متکامل و ، ص ۲۳ @jargeh 🔽🔽🔽
🔼🔼🔼 🔹 وظایف همسران از كسانى نباش كه رنج‌هايت و گرفتارى‌هايت را از نگاه و چهره و حالت‌هايت به هر كس منتقل كنى. سختى‌ها، مهمان تو هستند. آنها را به دل‌هاى همسر و خانواده‌ات سرازير نكن. اگر ناتوان هستى،با توان‌گرى سفره‌ى دلت را باز كن، تا كارى صورت بگيرد، نه فقط‌ درد دلى بر خاطرى آتش بيندازد. اين خوب است كه همسر تو محرم دارايى‌ها و شادى‌هاى تو باشد، ولى لازم نيست كه از گرفتارى‌هاى تو و مشكلاتى كه رزق تو هستند، سنگينى و سختى ببيند. مگر آنكه كارگشا باشد، نه فقط‌ سنگ صبور. 📚 روابط متکامل زن و مرد، ص ۲۳ 🔹 ملاک ارزش شغل كارها به عهده‌ى كسانى است كه در وقت كمتر، به شكل بهتر از عهده‌ى آن بر مى‌آيند. تقسيم بندى مشاغل با اين اصل همراه است، در حالى كه خود شغل‌ها ملاك افتخار نيست و عمل ملاك ارزش نيست، مهم عامل‌هايى است كه عمل را مى‌سازد و مهم نقشى است كه در پس هر شغل پنهان است. تمامى درگيرى‌ها و داد و فريادها، از اينجا برخاسته كه ما ارزش‌ها را فراموش كرده‌ايم و براى شغل‌ها عنوانى ديگر در نظر گرفته‌ايم و آن را ملاك افتخار مى‌شناسيم. خيال مى‌كنيم قضاوت، يا خياطى، با بقالى با يكديگر تفاوت دارند و در ارزش‌ها دخالت دارند. بينش اسلامى، براى شغل‌ها به اندازه‌ى بينش‌ها و به اندازه‌ى نقشى كه در پشت آن ايستاده ارزش قائل است. ارزش عمل؛ وابسته به محرك، وابسته به جهت، وابسته به شكل حركت، وابسته به بینشی است که تو نسبت به اثار عمل داری. 📚 روابط متکامل زن و مرد، ص ۳۰ 🔹 شناخت‏ها چگونه به‌دست مى‏آيد؟ جوابش اين است كه يك‏ مقدارش با تعلم است، يك مقدارش با بن‏بست‏ هايى است كه آدم پيدا مى‏ كند. من كه ماشينم با اين دنده راه نمى‏ رود. پت پت مى‏كند. نمى‏ شود آنجا خودسرى كنم بگويم: بايد با اين دنده راه بروى! خودت را هم بكشى دنده‏ات را عوض نمى‏ كنم. خب اين نمى‏شود، يك دنده ديگر! من با همسرم يا با فرزندم تندى مى‏ كنم مى‏ بينم كه اين جواب مناسب را نداد، خب وسيله‏ ى ديگرى را به كار بگيرم. اهرم ديگر، دور ديگرى را تجربه كنم. تجربه هست، تعلم هست، پيش‏بينى‏ها هست، كه چه ضعف‏ هايى را ممكن است داشته باشد. جامع‏ اش هم همان نكته‏ ى آخرى بود كه گفتم؛ بدانم كه در شرايط گوناگون و احتمالات متفاوتى كه اتفاق مى‏افتد، چه عوامل متفاوتى مى‏شود به كار گرفته شود. آموزش مى‏خواهد، تجربه مى‏ خواهد، تدبر مى‏ خواهد. و اين چيزى است كه بايد شروع كنيد. مثل اينكه شما بگويى الفبا را من چگونه بنويسم. يك آموزشى مى‏ بينى، بعد هم تمرينى مى‏ كنى، بعد هم حوادث را مى‏‌بينى. فقر هست، مريضى هست، رابطه‏ هاى گسترده هست، توقع‏ ها هست، دنياهاى متفات آدم‏ ها هست. اينها خواه ناخواه مشكلاتى را بوجود مى‏ آورد. اين مشكلات ممكن است در ما يا لجاجت و سخت گيرى و يا تزلزل و سستى را بوجود بياورد. 📚 روابط زن و مرد، ص ۶۲ 🔹 مادامی که من احساس نیاز به دین نداشته باشم... آن چه من را به حركت وادار مى‌كند، علم به چيزى نيست، اضطرار به آن است. احتياج به آن است. مادامى كه من، دين را حتى اگر قبول كردم، خدا را حتى اگر باور كردم كه هست، اگر به آن نياز نداشته باشم و بگويم بدون دين مى‌توانم راهم را بروم و مى‌توانم بدون دين زندگى كنم، طبيعتاً دين يا در متن نمى‌آيد ،بر كنار مى‌شود، يا اگر هم مى‌آيد متن بى‌بديلى نيست، مى‌تواند نسخه بَدَل داشته باشد. اينجاست كه تو از دين مى‌توانى كنار بكشى. ثبات تو در رابطه با دين ممكن است متغير باشد. يك روز باشى يك روز نباشى. اين ديگر مربوط‌ است به شرايطى كه تو دارى. دين متن تو نيست. يك روز آن را دارى، يك روز ندارى. حاشيه‌ى زندگى توست. اما اگر آدمى باور كرد كه دين براى من ضرورت است، چرا؟ چون علم من در حوزه‌ى هفتاد سال مى‌تواند كارگشا باشد، فلسفه‌ى من هم در حوزه‌ى علم من مى‌تواند روشنگر باشد و عرفان من هم و قلب من هم و مجموعه مسائل و نقطه‌هاى آسيب و آفتى كه در دل من هست با مجموعه‌ى راهى كه در پيش دارم و اهدافى كه دارم جمع‌بندى و شناسايى مى‌شود، آن موقع اگر من اين مجموعه را فهميدم،به وحى روى مى‌آورم، اين نياز را مى‌فهمم. اينجاست كه در خدا جدال نمى‌كنم. 📚 زن و مرد، ص۶۴ @jargeh 🔽🔽🔽
🔼🔼🔼 🔹 برخورد مناسب با مشکلات ازدواج بيشتر آنچه كه بدى و مشكل ازدواج قلمداد مى‌شود، مثل سختى‌ها و برخوردها و توقع‌ها و انتظارها و درگيرى‌ها و گرفتارى‌ها، در واقع همين بدى‌ها، خوبى و ميوه‌ى خوب ازدواج هستند. اين آدمى است كه بايد از حادثه‌ها ، از برخوردها و از درگيرى‌ها بياموزد و از آنچه كه آموخت، راهش را مشخص نمايد و بر حماقت و اشتباه خود پافشارى نداشته باشد. آدمى مى‌تواند حتى از بن‌بست‌ها بياموزد كه راه كجاست و چگونه بايد بازگشت و حلقه‌ى زنجير را باز كرد و بدون سماجت ولج در آوردن،با تفاهم و محبت و مدارا در راه گام برداشت.بيشتر مشكلات ازدواج از همين كله شقى‌ها و لج در آوردن‌ها آغاز مى‌شود و سپس اين زخم‌هاى كهنه، عفونى و ملال‌آور مى‌گردد و به طلاق و جدايى مى‌انجامد. 📚 روابط متکامل زن و مرد، ص ۱۴ 🔹 در روايت هست: لو عَلِم الخلق كيف خلق اللّه الخلق لم يَلُم أحدٌ أحداً . اگر مخلوقات خدا مى‌دانستند كه خدا چگونه آنها را آفريده، ملامت‌ها كم مى‌شد. اگر اندازه و توانايى در نظر بيايد، تحميل‌ها و پرخواهى‌ها كمتر خواهد شد. -براى حرث و بهره بردارى، كاشتن و پيراستن و برداشتن لازم است. حوصله داشتن ، انتظار كشيدن ، ايجاد فرصت كردن و از فرصت‌هاى موجود بهره گرفتن ، لازم است. اينها وظيفه‌هايى است كه از هدف‌ها و از خواسته‌هاى تو منشأ مى‌گيرد. هر چه بيشتر بخواهى بايد بيشتر اقدام نمايى. كسى كه در سطح غريزه است، غريزه كارگزار اوست و او وظيفه‌اى ندارد. ولى آدمى كه از اين سطح بالاتر آمده،بايد با مروّت و محبّت،به عمل روى بياورد و با معرفت و محبّت از طرف خود توقع داشته باشد. و با توسل و توجه به حق،بخواهد كه نهال وصلت آنها زير پاى شياطين خرد نشود و در محدوده‌ى دنيا نپوسد و براى همين چند روزه نباشد، كه مى‌توان با همسر مهربان به آرامش و پوشش و بهره‌هاى بسيار رسيد. و مى‌توان تمامى دين و يا دو سوم دين و يا نصف دين و يا ثلث دين را حفظ‌ كرد. 📚 روابط متکامل زن و مرد، ص ۲۰ 🔹 احترام امامزاده با متولى است. تو مى‌توانى بدون لج در آوردن و تحريك كردن همسرت را در چشم‌ها و دل‌ها بزرگ كنى. آنجا كه تو حُرمت او را مى‌شكنى، ديگران حرمت نگه نمى‌دارند. در لحظه‌هاى شيرين و در تنهايى، ايجاد انگيزه و مسؤوليت پذيرى، از كارهاى خوب و اساسى است. اينكه خيلى دورها به ما مربوط‌ است و دنيا، دنياى رابطه‌هاست، از تنگ چشمى و خودخواهى مى‌كاهد. چشم اندازهاى وسيع، همّت مى‌آورد و غافل‌گيرى را مى‌برد.با كار و احساس مسؤوليت، لحظه‌هاى فراغت مزاحم را پر كن. با روابط‌ و پيوندهاى دوستانه، خلاء عاطفى و پر حرفى بى‌حاصل را بارور كن. زندگى، درگيرى‌ها و سختى‌ها و برخوردهايى دارد. وسوسه‌ها و تحريك‌ها هم هستند. در برخوردها، غرور خود و غرور همسرت را حاكم نگير. هر دو به حكومت خدا تن بدهيد و كلام او را دنبال كنيد. تأمين نيازهاى عاطفى و جنسى و روانى، آشنايى مى‌خواهد. مقدار توجه و هنگام توجه و تعريف و تمجيد و يا گلايه و شكايت، هر كدام حدّ و حدودى دارد. در اين زمينه‌ها مشورت و تجربه كارساز است. اگر مى‌بينى كه يك روش حاصل نمى‌دهد، تكرار نكن و سماجت نكن. يك دنده راه نرو، كه شرائط‌، سرعت‌ها و حتى توقف‌ها را مى‌طلبند. خستگى، لوس بازى،بى‌ادبى و افسردگى و دلمردگى هم از علامت‌هايى هستند كه نشان مى‌دهند، نيازى در ميان هست و يا روش تو اشتباه است.بايد تجديد نظر كرد و مشورت خواست. قهر و تندى مكرر، جسارت مى‌آورد و حرمت‌ها را مى‌درد. پس از جذب و دلبستگى، قهر مى‌تواند اهرم مفيدى باشد بخصوص آنجا كه توضيح و تبيينى هم در كار آمده باشد و در هنگام مناسبى انجام شده باشد. در لحظه‌اى كه همسر تو انگيزه‌ى درگيرى دارد و مقاومت نشان مى‌دهد، درگيرى را آغاز نكن. در جمع، در برابر چشم حامى و مدافع، درگيرى بى‌زمينه است و زير پاى تو سست است. يا بايد زياده روى كنى و يا شكست بخورى و زمين‌گير شوى. تو كه روابط‌ بسيار و مشكلات زيادى دارى، همسرت را براى برخورد و تحمل آمادگى بده.براى بار سال‌ها و ماه‌ها، روزهايى يا ساعت‌هايى بار آنها را بردار. اين گونه همكارى را به آنها بياموز. آن كس كه نيرومندتر و با ظرفيت‌تر است،بار بيشترى را برمى‌دارد. تو كه پاى زندگى هستى، رجل و مرد خانه هستى، از بارها شانه خالى مكن. تو كه پيوند را خواسته‌اى به جدايى فكر نكن، حتى اگر همسر تو جدايى را خواست و تو هم در دل خواستار بودى، شتاب نكن. جوان‌مرد،بارى را كه برداشته به زمين نمى‌كوبد و حتى تا آنجا كه معقول است، زمين نمى‌گذارد. اگر جدايى آخرين درمان بود، در هنگام جدايى از احسان چشم پوشى نكن. انتقام نگير. إِمْساكٌ‌ بِمَعْرُوف أَوْ تَسْريحٌ‌ بِاِحْسان؛ ١با خوبى نگاه داشتن، يا با احسان و زيبايى رها كردن، اين دستور خداست. 📚 روابط متکامل زن و مرد، صص ۲۴ و ۲۵ @jargeh
✔️ درسی که از تو می‌آموزیم وقتی تو فینالِ جامِ جهانی، تیمت عقب افتاده؛ ولی شجاعتِ بیرون کشیدنِ ژیرو، دمبله و گریزمان و بازی دادن به جوون‌ترها رو داشته باشی و نتیجه رو هم برگردونی، حتی اگه آخرش ببازی و جام رو از دست بدی، سربلندی... آفرین به تو مَرد... @jargeh