باش در #ذکر_خدا دایم اگر جویایی
کاین بُراقیاست که تا عرش ناستد جایی
پای من بر سرِ گنج است ز جمعیتِ دل
نیست در دستم اگر چون دگران دنیایی
لاله را نعل بوَد بر سرِ آتش در کوه
در رهِ سیلِ حوادث تو چه پا برجایی
چشمِ خفّاش ز خورشید ندارد قسمت
ورنه در دیدهی روشنگهران پیدایی
طوقِ هر فاختهای دیدهی حیرت زدهای است
در ریاضی که بوَد سَروِ سَهی بالایی
چشمِ کوتهنظر آیینهی ظاهربین است
ورنه در سینهی هر قطره بوَد دریایی
صائب از هر دو جهان قطعِ نظر آسان است
اگر از جانبِ #معشوق بود ایمایی
#صائب_تبریزی
@jargeh