پارچهِ سیاهِ شهر ، می رود در صندوقچه یادمان ،
چایخانه، نرمْ نرمَک قوری و لیوان هایش را جمع می کند...
آدمها یک به یک می روند پی کارهایشان..
دکترها سر طبابت ، دانشجویان سر درس و بحث ، معلمان بر درس تدریس و بازاریان پی خرید و فروش شان!
اما
فرزندان حیدر ،
بی مادر ، با بغضْ برگلو عزاداری می کنند...
ای کاش به هزار و چهارصد سال قبل بر می گشتم و همپایشان اشک می ریختم ، بغل شان می کردم و دلداری می دادم!
و حالا...
چه باید کنیم ؟ به کجا باید رویم؟
تاریخ به عقب بر نمی گردد اما تکرار می شود...
« ما در دو جهان فاطمه جان دل به تو بستیم...»
✍مائده اصغری
#ام_المقاومه
#اندراحوالاتاینروزها
#فاطمیه
🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
🌱 در جریان باشید.