#شرححکمت107
1⃣:چگونه میشود که دانشمند باشدوجهلش دلیل ازبین رفتن اوشود؟
2⃣:در روایات و نهج البلاغه منظور از جهل چیست؟
#جواب:
در روایات ما شیعیان آنچه غالبا در برابر جهل بیان شده ، عقل است نه علم . یعنی اگردر درون انسان عقل شکوفا شود ، عقل مثل نورافکنی است که هم درون هم بیرون انسان را روشن میکند و کسی که درون و بیرونش به نور عقل روشن گردد، به خطا و انحراف مبتلا نمی شود.
اما علم در یک صورت میتواند مقدمه عقل و عقلانیت باشد و در غیر اینصورت حجاب عقل می شود.
وقتی علم علمی باشد که امام صادق علیه السلام فرمودند: "العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء ان یهدیه" علم آن نوری است که خداوند در قلب هرکس بخواهد هدایتش کند می اندازد .
این علم مقدمه شکوفایی عقل است . اما اگر علم صرفا یادگیری یک سری محفوظات و اصطلاحات و استدلالات باشد و در قلب و وجودی قرار بگیرد که قلبش آلوده به جهالتی مثل تکبر و غرور و خودپسندی و....است ، آن علم نه تنها سود ندارد بلکه ضرر دارد.
لذا ما عقل را در برابر جهل میبینیم نه علم را در برابر جهل.
با این توضیح فرمایش امیرالمومنین علیه السلام کاملا روشن میشود، میفرماید ممکن است کسی علم داشته باشد و حتی علامه هم باشداما چون عاقل نیست با وجود این که علم همراهش بوده ، به چاه نابودی می افتد.
اما ممکن است کسی فرصت و زمینه کسب علم را نداشته باشد ، اما عقلش روشن بوده و شکوفا شده است ، این عاقل بیسواد نجات پیدا میکند اما عالم غیر عاقل یعنی عالم جاهل نجات پیدا نمی کند.
3⃣:لطفاً در مورد عقل وجهل یه کم بیشتر توضیح بدید. چه طوری میشه عقل را تقویت کرد تا از جهل رهایی پیدا کرد؟
#جواب:
درمورد عقل و جهل:
✳️ اولا باید عرض کنم در مکتب روایی ما ، تعریف عقل کاملا مبتنی بر مدار اطاعت و عصیان خداست .
فرمود " العقل ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان " عقل سرمایه ای است که هر کس داشته باشد نشانه اش این است که با همه رفتارها و گفتارهایش تلاش میکند ، بندگی خدا کند و بهشت را به دست بیاورد.
🔴پرسیدند آنچه معاویه داشت چه بود؟ فرمودند: آن عقل نبود ، آن نکره بود . نکره یعنی حیله گری .
انسان اگر در مقام نظر و اعتقاد فکری ، حقایق را با هر روش درست ،مثل استدلال و برهان و ....، بفهمد .
✳️و بعد در صحنه مبارزه با کشش های نفسانی به مدد انجام واجبات و ترک محرمات ،و احتیاط در شبهات توانست ، عقل و جنود رحمانیش را تقویت کند ، آرام آرام همان را که میفهمد به قلبش مینشیند ، این میشود ایمان .
✳️و به آنچه را که ایمان پیدا کرده عمل کند . که در قران کریم جز یک مورد ایمان و عمل صالح در کنار هم قرار گرفته شده .
اگر کسی عقلش از نظر فهم حقایق شکوفا شود ، و بعد موفق شود بوسیله مبارزه با نفس این فهم عقلی را به قلب خودش برساند ، این فرد صاحب مقام ایمان خواهد شد .و بعد تلاش کند به اقتضای آنچه باور کرده ، عمل کند ، این فرد صاحب مقام کامل ایمان خواهد شد البته با مراتبش .
پس برای این که انسان عقلش شکوفا شود دومرحله نیاز است:
✅اول باید تلاش ذهنی برای فهم مطالب دینی ، تلاش عقلانی به معنای عقل نظریش را بالا ببرد ،کسب علم کند ، با علما نشست و برخاست کند ، آیات قران و نهج البلاغه و فرمایش ائمه اطهار علیهم السلام را با دقت مطالعه کند و در آن تفکر کند ، تا حق را تشخیص دهد .
✅✅بعد که حق را تشخیص داد در درونش جنگی شکل خواهد گرفت ، که جنگ عقل و جهل است ، نفس اماره با آن عقل رحمانی مبارزه میکند تا نگذارد آنچه در تلاش ذهنی و علمی از تعالیم قران و روایات فراگرفته است ، باور کند . اینجا امر مبارزه با نفس میخواهد .
✅✅✅ و بعد در عرصه عمل به اقتضای آن کار کردن ، ملاحظه دیگران را نکردن ، مصلحت سنجی های غیرمنطقی نکردن و پای عمل ایستادن . این عقل عملی ما را نیز شکوفا میکند .
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
🆔 | @javad_mohammady
#شرححکمت108
1⃣:منظور از قلب ،قلب مادی است ؟ و متفاوت با دل ؟
2⃣:منظور از حکمت چیست؟
3⃣:چطور جمع اضداد در قلب و یکجا امکان پذیر است؟
#جواب:
🔴اولا مراد حضرت در این حکمت از قلب همان قلب صنوبری مادی است اما نباید فراموش کرد که کل جسم انسانی ما در دوران زندگی دنیوی تحت اشراف و فرمان نفس ماست و قلب اولین و مهمترین عضوی است که تحت امر نفس ، عمل می کند. یعنی همانطور که مغز یک جسم مادی است ولی به واسطه تسلط نفس، مسایل را می فهمد و محاسبه می کند و ... قلب مادی هم به برکت روح و نفس انسانی مرکز عواطف و شهود انسان است. محبت، کینه، حرص، طمع، شوق، ترس و... از احساساتی هستند که توسط قلب ابراز می شوند.
در حقیقت این نفس است که درک می کند ولی از طریق ابزاری به نام مغز و این نفس است که احساس می کند ولی به وسیله ابزاری به نام قلب
🔴ثانیا حکمت اثر یک سخن یا دانش است که قلب را تحت تاثیر قرار داده نسبت به حقیقتی بینا می کند یا بینایی انسان را عمیق می کند.
4⃣:لطفاً حکمت را توضیح بفرمایید.
#جواب:
✅در پاسخ به قسمت اول سوال باید گفت ، این که جایگاه درک معارف و علوم حقیقی قلب گوشتی ظاهری یا همان قلب جسمانی است یا قلب روحانی و معنوی که همان روح انسان است ؟ در آن بحث بسیار دقیقی است که در این جا مجالش نیست .اما آنقدر عرض کنم که یک نسبتی بین آن روح و قلب معنوی و این قلب جسمانی که درون سینه انسان است ، وجود دارد که رابطه ای بسیار دقیق و پیچیده است که ما خیلی از آن آگاهی نداریم.اما اجمالا آنچه که حقایق و ملکوت را درک میکند ، روح انسان است اما بی ارتباط با قلب جسمانی نیست .
✅✅درمورد بخش دوم و سوم سوال ، دو نکته قابل عرض است :
✳️یکی این که به متن این حکمت دقت کنیم :
در ابتدای این متن میفرماید: در درون این قلب عجیب و غریب دو چیز کنار هم قرار دارد که متضاد و مخالف همدیگر هستند، از یک طرف چیزهایی از حکمت ، از طرف مقابل چیزهای متفاوت با آن . پس وقتی حضرت دوگانه هایی را فهرست میکنند ، منظور این است که زمانی چیزی در قلب شما شکل میگیرد مثل امید، اگر مواظب نباشیم و امید به افراط یا به تفریط کشیده شود ، دچار آفت خواهد شد ،مثل این که امید اگر به افراط کشیده شود به طمع منجر میشود ، یک سرمایه خوب براثر غفلت و جهالت به فتنه ای در درون تبدیل میشود به اسم طمع که انسان را خوار خواهد کرد .
یا وقتی میفرمایند: انسان وقتی دچار فقر شد البته فقر ناخواسته ، چون اساسابه معنای نداری و گرفتاری و محتاج مردم شدن ، محبوب خدانیست .وقتی فقر به هر دلیلی به عنوان آزمایشی آمد ، سراغ شما ، باید مواظب باشید ، که اگر همه همت و وجودتان بخواهد معطوف این مساله و گرفتاری مالی شود ، از خیلی از کمالات باز خواهید ماند ، خیلی از نقاط قوت وجود خود را فراموش میکنید ، استعدادهای دیگر را از دست خواهید داد،
این دوگانه هایی که عرض کردم ، نقطه مقابل هم هستند ، یکی خوبست ، یکی آفت است ،یکی با افراط از حد خارج میشود ، یکی با تفریط از حد خارج میشود .
✳️نکته دومی که در این حکمت است در پایان حکمت باید به آن توجه کرد ، که فرمود :" پس هرگونه کند روی برای آن زیان بار و هرگونه تندروی برای آن فساد آفرین است .
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
🆔 | @javad_mohammady
#شرححکمت109
1⃣:لطفاً توضیح فرمایید.
2⃣: " التالی و الغالی" با " المتقدم لهم مارق و المتاخر عنهم زاهق" چه فرقی دارند ؟
#جواب:
یعنی هر کس در نظر و عمل از ما جلو زده باشد با شناخت ما، راه درست و میانه را که تنها راه سعادت و نجات است پیدا می کند و از افراط دست برمی دارد و هر که دچار تفریط شده باشد پس از شناخت ما که معیار حق و میانه روی هستیم خود را از تفریط رهانیده و به ما باز میگردد.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
🍃 | @javad_mohammady
#شرححکمت110
1⃣:منظور از آرزوها چه نوع آرزویی است؟
2⃣:اگر آرزو بد است چرا خداوند آن را در دل انسان قرار داد؟
3⃣:فرق آرزو و آرمان چیست؟
#جواب:
واضح است که مراد حضرت آرزوهایی است که با اجرای اوامر الهی منافات دارد. این آرزوها غالبا دارای سه ویژگی مشترک هستند:
👈۱. صرفا دنیوی و مادی هستند.(دنیاطلبی)
👈۲. طولانی و بر حسب اسباب طبیعی دور از دسترس هستند.(طول الامل)
👈۳. برای دستیابی به کل یا بخشی از آنها ناگزیر از ترک واجبات و انجام محرمات خواهیم بود.(تضییع حقوق)
در سایر موارد آرزوها یا مباح و جایز اند و یا حتی گاهی آرزوها در نهج البلاغه، تعالی بخش و سازنده اند.
در نهج البلاغه شریف در بحث آرزوها فهرست خوبی وجود دارد که بنده آن را بصورت منطق و نظام ساده ای استخراج نموده ام که چنانچه اعضای محترم طالب باشند عرض خواهم کرد.
فرق آرزو و آرمان این است که آرمانها آرزوهای اجتماعی و غیرشخصی هستند که جنبه ارزشی دارند مانند آرمان وحدت امت اسلام آرمان نابودی نظام سلطه و ...
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
♥️ | @javad_mohammady
#شرححکمت111
#سؤال: لطفاً حکمت را توضیح بفرمایید.
#جواب:
✅یکی از نشانه های محبت حقیقی این است که انسان با خوشحالی محبوبش، شاد می شود و از ناراحتی او غمگین.
🔴 همین قاعده در روایات درباره نسبت قلبی و روحی شیعیان با اهل بیت علیهم السلام بیان شده است؛ " شیعَتُنا خُلِقوا مِن فاضِلِ طینَتِنا، یَفرَحونَ لِفَرَحِنا و یَحزَنونَ لِحُزنِنا: شیعیان ما از اضافهء گِلِ ما خلق شده اند: در شادی ما، شادند و در حزن ما محزونند."
⏪در ماجرای جنگ صفّین که با جهالت یاران و شیطنت معاویه، قصهء پرغصهء حکمیت بر امیرالمومنین علیه السلام تحمیل شد، آنها که شیعه و محبت حقیقی بودند، خیلی غمگین و محزون و غصه دار شدند.
♻️ از جمله این یاران صادق، جناب سَهل بنِ حُنَیف بود. او وقتی به خانه خود در کوفه رسید از فرط محبتی که به امیرالمومنین علیه السلام داشت و از غصه حضرت، ناراحت شده بود، طاقت نیاورد و جان داد.
‼️وقتی خبر را به حضرت دادند، فرمودند: اگر کوهی هم مرا دوست داشت، متلاشی می شد.[ چه برسد به یک انسان که عاطفه دارد]
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
🍃🌸| @javad_mohammady
#شرححکمت112
#سؤال: در اینجا منظور از فقر ومحرومیت چیست؟
#جواب:
برای این حکمت معانی گوناگونی متصور است:
✅ همان فقر متعارف که شاهد تاریخی آن بسیار است که محبان اخل بیت علیهم السلام همواره توسط ظالمان و حکام جور، از حقوق مادی خود محروم شده اند. اول آن غصب فدک بود و هنوز هم ادامه آن را شاهدیم.
✅✅ مراد انواع محرومیت ها اعم از محرومیت از حقوق مادی و حقوق اجتماعی و حقوق سیاسی و ...
✅✅✅ دل کندن از دنیا و مادیات حتی رفاه مادی حلال برای استقامت در مسیر محبت اهل بیت علیهم السلام.
اگرچه هر سه احتمال قابل پذیرش است و با هم قابل جمعند اما ظهور لفظ، همان معنای اول را در شرایط خاص به ذهن متبادر می کند.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
🍃🌸| @javad_mohammady
#شرححکمت113
1⃣:منظور از عقل در نهج البلاغه چیست؟ آیا منظور همان عقل و عقل گرایی عرف مردم است؟
2⃣:منظور حضرت از " رهبری چون توفیق الهی نیست" چیست؟
#جواب:
در نهج البلاغه سیمای عقل دارای مختصات زیر است:
✅اولا حقیقت عقل:
🔴 نیروی واضح کننده ی راه غی و گمراهی از راه رشد و رستگاری #حکمت421
🔴 در مقابل حماقت است که نتیجه اش دشمنی به خیال دوستی است ( عدم درک درست خیر و شر به دلیل عدم فهم آثار دور عمل و عدم دور اندیشی) #حکمت38
🔴 عامل قطعی نجات #حکمت407
🔴 بالاترین مرحله عقل، دوراندیشی است #حکمت113
✅✅ثانیا فضایل و ارزش عقل:
🔴بالاترین مال و سرمایه #حکمت113
🔴 ناصح بی کلک #حکمت281
🔴 بالاترین غنی و بی نیازی #حکمت38
🔴 شمشیر بران علیه هوای نفس #حکمت424
✅✅✅ثالثا نشانه هایی دارد از جمله:
🔴 تودد و دوستی با مردم #حکمت142
🔴هرچه عقل کاملتر، سخن کمتر و کوتاهتر #حکمت71
🔴 فرق عاقل و احمق: عاقل اول درباره تبعات احتمالی سخنش می اندیشد و سپس سخن می گوید ولی احمق اول حرف میزند و بعد به تبعات سخنش گرفتار میشود. #حکمت40
✅✅✅✅رابعا آفات عقل؛ از جمله:
🔴 بهره نبردن از محصول عقل و تجربه که انسان را شقی و بدبخت می کند. #نامه78
🔴 خواب عقل که باید از آن بخدا پناه برد #خطبه224
🔴 مزاح بیجا #حکمت450
🔴 حسد #حکمت212
🔴طمع ورزی #حکمت219
✳️بنابراین معنای عقل و عقلانیت با آنچه در عرف عوام فهمیده و بیان میشود حداقل در مواردی فرق وجود دارد.
✳️اما توفیق ؛ عبارت است از اینکه پس از فراهم کردن تمام مقدمات یک پیروزی و موفقیت ، اگر اراده و لطف الهی ضمیمه شود، این مقدمات نتیجه میدهد و این معنای توفیق الهی است. حالا روشن میشود که توفیق اثر به ثمر رسیدن زحمات و به مقصد رسیدن در تلاش ها را دارد همانطور که رهبر یک جمع، نقش به ثمر نهایی رساندن جمع را دارد و بدون رهبر، همه وسایل و مقدمات سفر هم که مهیا باشد، نتیجه ای حاصل نمیشود چون راه روشن و قابل پیمودن نیست. لطفا به معنای تحت اللفظی ره بر دقت کنید.......
3⃣: قسمتی که نوشته تنهایی ترسناک تر از خود بینی را توضیح دهید .
#جواب:
✅#حکمت6: و دشمنان انسانِ از خود راضی، فراوانند.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
✨| @javad_mohammady
#شرححکمت114
1⃣:جایگاه و معیار خوش بینی وبدبینی درجامعه توضیح داده شود.
#جواب:
در جامعه ای اکثرا درصدد خوبی کردن و نیکی و نیکوکاری هستند حتی اگر برخی زشتیها هم وجود داشته باشد، باید نگاه کلی مومن به جامعه و مردم نگاه خوشبینانه باشد. ببینید رهبر معظم انقلاب اسلامی چقدر به مردم خود و خصوصا جوانان این میهن خوشبین اند و بارها فرموده اند که نسل جدید اگر از نسل دفاع مقدس بهتر نباشند، کمتر نیستند! زیرا جوّ غالب در جوانا جو تحصیل، تحقیق، فعالیت و صلاحیت است ولی انسان ظاهربین انبوه جوانانی که در دانشگاهها، حوزه ها، صنایع، کارگاهها، بازار و... مشغول فعالیت برای رونق جامعه شان هستند را نمی بینند بلکه تعداد محدودی جوان فریب خورده و خوشگذران را فقط می بینند و گمان می کنند که جوانان ما همگی منحرف و پوچ گرا هستند.
2⃣:آیا #حکمت114 یعنی باید جو و اوضاع زمانه را بشناسیم و ببینیم امروز در چه زمانه یی زندگی میکنیم تا بتونیم درست با مردم زمان برخورد کنیم؟
#جواب:
بله
🖊حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨| @javad_mohammady
#شرححکمت115
#سؤال: منظور حضرت از این حال که حضرت میفرمایند : ناامیدی و بی انگیزگی است؟
#جواب:
نه منظور عدم دلبستگی و فریب خوردن در برابر لذات و جذابیت های دنیاست چون باطن و حقیقت فناپذیر دنیا برایش کشف شده است.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
🍃| @javad_mohammady
#شرححکمت107
1⃣:چگونه میشود که دانشمند باشدوجهلش دلیل ازبین رفتن اوشود؟
2⃣:در روایات و نهج البلاغه منظور از جهل چیست؟
#جواب:
در روایات ما شیعیان آنچه غالبا در برابر جهل بیان شده ، عقل است نه علم . یعنی اگردر درون انسان عقل شکوفا شود ، عقل مثل نورافکنی است که هم درون هم بیرون انسان را روشن میکند و کسی که درون و بیرونش به نور عقل روشن گردد، به خطا و انحراف مبتلا نمی شود.
اما علم در یک صورت میتواند مقدمه عقل و عقلانیت باشد و در غیر اینصورت حجاب عقل می شود.
وقتی علم علمی باشد که امام صادق علیه السلام فرمودند: "العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء ان یهدیه" علم آن نوری است که خداوند در قلب هرکس بخواهد هدایتش کند می اندازد .
این علم مقدمه شکوفایی عقل است . اما اگر علم صرفا یادگیری یک سری محفوظات و اصطلاحات و استدلالات باشد و در قلب و وجودی قرار بگیرد که قلبش آلوده به جهالتی مثل تکبر و غرور و خودپسندی و....است ، آن علم نه تنها سود ندارد بلکه ضرر دارد.
لذا ما عقل را در برابر جهل میبینیم نه علم را در برابر جهل.
با این توضیح فرمایش امیرالمومنین علیه السلام کاملا روشن میشود، میفرماید ممکن است کسی علم داشته باشد و حتی علامه هم باشداما چون عاقل نیست با وجود این که علم همراهش بوده ، به چاه نابودی می افتد.
اما ممکن است کسی فرصت و زمینه کسب علم را نداشته باشد ، اما عقلش روشن بوده و شکوفا شده است ، این عاقل بیسواد نجات پیدا میکند اما عالم غیر عاقل یعنی عالم جاهل نجات پیدا نمی کند.
3⃣:لطفاً در مورد عقل وجهل یه کم بیشتر توضیح بدید. چه طوری میشه عقل را تقویت کرد تا از جهل رهایی پیدا کرد؟
#جواب:
درمورد عقل و جهل:
✳️ اولا باید عرض کنم در مکتب روایی ما ، تعریف عقل کاملا مبتنی بر مدار اطاعت و عصیان خداست .
فرمود " العقل ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان " عقل سرمایه ای است که هر کس داشته باشد نشانه اش این است که با همه رفتارها و گفتارهایش تلاش میکند ، بندگی خدا کند و بهشت را به دست بیاورد.
🔴پرسیدند آنچه معاویه داشت چه بود؟ فرمودند: آن عقل نبود ، آن نکره بود . نکره یعنی حیله گری .
انسان اگر در مقام نظر و اعتقاد فکری ، حقایق را با هر روش درست ،مثل استدلال و برهان و ....، بفهمد .
✳️و بعد در صحنه مبارزه با کشش های نفسانی به مدد انجام واجبات و ترک محرمات ،و احتیاط در شبهات توانست ، عقل و جنود رحمانیش را تقویت کند ، آرام آرام همان را که میفهمد به قلبش مینشیند ، این میشود ایمان .
✳️و به آنچه را که ایمان پیدا کرده عمل کند . که در قران کریم جز یک مورد ایمان و عمل صالح در کنار هم قرار گرفته شده .
اگر کسی عقلش از نظر فهم حقایق شکوفا شود ، و بعد موفق شود بوسیله مبارزه با نفس این فهم عقلی را به قلب خودش برساند ، این فرد صاحب مقام ایمان خواهد شد .و بعد تلاش کند به اقتضای آنچه باور کرده ، عمل کند ، این فرد صاحب مقام کامل ایمان خواهد شد البته با مراتبش .
پس برای این که انسان عقلش شکوفا شود دومرحله نیاز است:
✅اول باید تلاش ذهنی برای فهم مطالب دینی ، تلاش عقلانی به معنای عقل نظریش را بالا ببرد ،کسب علم کند ، با علما نشست و برخاست کند ، آیات قران و نهج البلاغه و فرمایش ائمه اطهار علیهم السلام را با دقت مطالعه کند و در آن تفکر کند ، تا حق را تشخیص دهد .
✅✅بعد که حق را تشخیص داد در درونش جنگی شکل خواهد گرفت ، که جنگ عقل و جهل است ، نفس اماره با آن عقل رحمانی مبارزه میکند تا نگذارد آنچه در تلاش ذهنی و علمی از تعالیم قران و روایات فراگرفته است ، باور کند . اینجا امر مبارزه با نفس میخواهد .
✅✅✅ و بعد در عرصه عمل به اقتضای آن کار کردن ، ملاحظه دیگران را نکردن ، مصلحت سنجی های غیرمنطقی نکردن و پای عمل ایستادن . این عقل عملی ما را نیز شکوفا میکند .
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
♥️| @javad_mohammady
#شرححکمت108
1⃣:منظور از قلب ،قلب مادی است ؟ و متفاوت با دل ؟
2⃣:منظور از حکمت چیست؟
3⃣:چطور جمع اضداد در قلب و یکجا امکان پذیر است؟
#جواب:
🔴اولا مراد حضرت در این حکمت از قلب همان قلب صنوبری مادی است اما نباید فراموش کرد که کل جسم انسانی ما در دوران زندگی دنیوی تحت اشراف و فرمان نفس ماست و قلب اولین و مهمترین عضوی است که تحت امر نفس ، عمل می کند. یعنی همانطور که مغز یک جسم مادی است ولی به واسطه تسلط نفس، مسایل را می فهمد و محاسبه می کند و ... قلب مادی هم به برکت روح و نفس انسانی مرکز عواطف و شهود انسان است. محبت، کینه، حرص، طمع، شوق، ترس و... از احساساتی هستند که توسط قلب ابراز می شوند.
در حقیقت این نفس است که درک می کند ولی از طریق ابزاری به نام مغز و این نفس است که احساس می کند ولی به وسیله ابزاری به نام قلب
🔴ثانیا حکمت اثر یک سخن یا دانش است که قلب را تحت تاثیر قرار داده نسبت به حقیقتی بینا می کند یا بینایی انسان را عمیق می کند.
4⃣:لطفاً حکمت را توضیح بفرمایید.
#جواب:
✅در پاسخ به قسمت اول سوال باید گفت ، این که جایگاه درک معارف و علوم حقیقی قلب گوشتی ظاهری یا همان قلب جسمانی است یا قلب روحانی و معنوی که همان روح انسان است ؟ در آن بحث بسیار دقیقی است که در این جا مجالش نیست .اما آنقدر عرض کنم که یک نسبتی بین آن روح و قلب معنوی و این قلب جسمانی که درون سینه انسان است ، وجود دارد که رابطه ای بسیار دقیق و پیچیده است که ما خیلی از آن آگاهی نداریم.اما اجمالا آنچه که حقایق و ملکوت را درک میکند ، روح انسان است اما بی ارتباط با قلب جسمانی نیست .
✅✅درمورد بخش دوم و سوم سوال ، دو نکته قابل عرض است :
✳️یکی این که به متن این حکمت دقت کنیم :
در ابتدای این متن میفرماید: در درون این قلب عجیب و غریب دو چیز کنار هم قرار دارد که متضاد و مخالف همدیگر هستند، از یک طرف چیزهایی از حکمت ، از طرف مقابل چیزهای متفاوت با آن . پس وقتی حضرت دوگانه هایی را فهرست میکنند ، منظور این است که زمانی چیزی در قلب شما شکل میگیرد مثل امید، اگر مواظب نباشیم و امید به افراط یا به تفریط کشیده شود ، دچار آفت خواهد شد ،مثل این که امید اگر به افراط کشیده شود به طمع منجر میشود ، یک سرمایه خوب براثر غفلت و جهالت به فتنه ای در درون تبدیل میشود به اسم طمع که انسان را خوار خواهد کرد .
یا وقتی میفرمایند: انسان وقتی دچار فقر شد البته فقر ناخواسته ، چون اساسابه معنای نداری و گرفتاری و محتاج مردم شدن ، محبوب خدانیست .وقتی فقر به هر دلیلی به عنوان آزمایشی آمد ، سراغ شما ، باید مواظب باشید ، که اگر همه همت و وجودتان بخواهد معطوف این مساله و گرفتاری مالی شود ، از خیلی از کمالات باز خواهید ماند ، خیلی از نقاط قوت وجود خود را فراموش میکنید ، استعدادهای دیگر را از دست خواهید داد،
این دوگانه هایی که عرض کردم ، نقطه مقابل هم هستند ، یکی خوبست ، یکی آفت است ،یکی با افراط از حد خارج میشود ، یکی با تفریط از حد خارج میشود .
✳️نکته دومی که در این حکمت است در پایان حکمت باید به آن توجه کرد ، که فرمود :" پس هرگونه کند روی برای آن زیان بار و هرگونه تندروی برای آن فساد آفرین است .
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
🆔| @javad_mohammady
#شرححکمت109
1⃣:لطفاً توضیح فرمایید.
2⃣: " التالی و الغالی" با " المتقدم لهم مارق و المتاخر عنهم زاهق" چه فرقی دارند ؟
#جواب:
یعنی هر کس در نظر و عمل از ما جلو زده باشد با شناخت ما، راه درست و میانه را که تنها راه سعادت و نجات است پیدا می کند و از افراط دست برمی دارد و هر که دچار تفریط شده باشد پس از شناخت ما که معیار حق و میانه روی هستیم خود را از تفریط رهانیده و به ما باز میگردد.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
🆔| @javad_mohammady