eitaa logo
جوادهاشمی"تربت"
433 دنبال‌کننده
553 عکس
73 ویدیو
3 فایل
مدیر کانال : @javadhashemi_torbat_69 تلگرام @javadhashemi_torbat اینستاگرام @javadhashemi69
مشاهده در ایتا
دانلود
1.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◼️ 🥹 حسین جان! سیّدی و ابن سیّدی! مولای و ابن مولای! کار جنون ما به تماشا کشیده است یعنی تو هم بیا که تماشای ما کنی یاد بگیریم و یاد بدهیم👆 http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
کاروان سوخته اندر فراق چون رسیدی بر سر راه عراق گفت «نعمان» با امام مبتلا: این دو راه یثرب است و کربلا از کدامین راه فرمایی رویم؟ ریخت اشکی از صدف، درّ یتیم گفت: ما را آرزوی کربلاست جانم اندر بند هجران، مبتلاست از طریق نینوا حالی برو کاندر آن، ما راست جان‌ها در گرو حالیا باید بر آن صحرا عبور تا بریزیم اشک خود بر آن قبور بر قبور کشتگان نینوا ما برآریم از گلو چون نی، ‌نوا پس فرود آمد در آن دشت بلا بازگشته‌کاروان کربلا چشم یاران چون بر آن دشت اوفتاد دوستان را داستان آمد به یاد آن مصیبت‌های گوناگون که بود تازه شد در کربلا، روز ورود آه! از آن ساعت که دخت مرتضی بانوی اقلیم تسلیم و رضا، بر سر قبر شه خوبان رسید دست بردیّ و گریبانش درید بانویی می‌گفت: این‌جا شاه دین بر زمین افتاد از بالای زین آن یکی می‌گفت: این‌جا زد عدو اصغرم را تیر پیکان بر گلو دیگری می‌گفت با درد و الم: سروِ قدّ اکبر، این‌جا شد قلم آن یکی می‌گفت: این‌جا در جدال جسم پاک قاسمم شد پایمال دیگری می‌گفت: عبّاس جوان اندر این‌جا قطع گشتش بازوان آه! از آن دم کآتشی افروختند وندر این‌جا خیمه‌ها را سوختند پس امام ساجدین با صد فسوس کرد ملحق بر بدن‌‌ها آن رؤوس وندر آن‌جا خیمه‌ها افراختند در اقامت، رحل خویش انداختند بر سر آن قبر‌های مه‌فروز معتکف گردیده، مانده تا سه روز 1️⃣کتاب با بیش از ۱۰ هزار بیت شعر شامل اشعار در وقایع گوناگون عاشورا و همگی در قالب مثنوی است. یکی از اشعار آن مثنوی بالاست. 2️⃣اهالی شعر آیینی، شیخ محمّدحسین آیتی بیرجندی را کم‌تر می‌شناسند. 3️⃣در مثنوی که خاص است، نام هم آمده است. @javadhashemi_torbat
26.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◼️ دقیقا" امشب فیلمی از چهل روز قبل برایم فرستادند که برای همین عبور صاف و ساده، یک سال منتظر می‌مانم. فقط می‌توانم بنویسم: دنیا خیلی صبحِ هشتمِ محرّمِ کربلا به من بده‌کار است. [در جای‌جای جهان، نحوه‌های گوناگونی از عزاداری هست که ممکن است، برای ما خوشایند نباشد] محرّم ۱۴۴۷ق. شارع باب القبلة. (۲۵ ثانیه) http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
هدایت شده از کتاب محمل
24.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بازخوانی ابیاتی از مثنوی عاشورایی به قلم شیخ محمدحسین آیتی بیرجندی با موضوع اربعین حسینی @ketabmahmel 📚
11.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤 🥹 کاش می‌دانستم دقیقا" کجای این فضا نافله‌ی شب خواندند و در شفع و وتر گریه برای قتیل‌الله کردند! این نماز نشسته‌ی بانو آبروی تمام نافله‌هاست فی‌البداهه: خانم جانم! من اگه یه روز نگم "فدات بشم"، شب نمی‌شه (تک‌بیت) (زیرصدا) (تهیّه‌ی فیلم) http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
. فعل "ادرکنی" به معنی "مرا دریاب" است و برای مذکّر به کار می‌رود ولی همین فعل برای فرد مؤنّث "ادرکینی" می‌شود لذا رباعیّاتی که برای مخدّرات اهل بیت علیهم‌السّلام سروده می‌شود نمی‌تواند به ردیف ادرکنی باشد: مثلا": ای مادر چار آفتاب! ادرکنی البتّه قبول دارم که ادرکینی نه به گوش مردم آشناست و نه برای فارسی‌زبانان خوش‌تلفّظ است و نه در وزن رباعی جا می‌شود. ▪️▫️ به همین دلیل👆 این مصراع هم خراب خواهد بود: یا فاطمه‌ی بنت اسد! ادرکنی @javadhashemi_torbat
🏴 ●قلوبنا محزونة● نودمین جلسه‌ی ادبی_مهدوی التجا نقد ادبی (شعر و سبک) چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴ شمسی ساعت ۱۸ تا ۲۰ دفتر محمل شرکت برای عموم آزاد (۹۰) http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
21.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
می‌گویند تنها صداست که می‌ماند. صاحب این صدا امروز تشییع و تدفین شد. واقعا" حسینیه‌ی انصار الحسین علیه‌السّلام مملو از جمعیت بود. گفتند اهل تبرّی بوده. همین صدا را از او پخش کردند. کاش بتوانید دانلود کنید! شنیدنی است زنده‌یاد ذاکر الحسین علیه‌السّلام چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴ http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
حدود ۱۷ _ ۱۸ سال قبل، غزلی خوب از #ژولیده_نیشابوری در موضوع بازگشت کاروان به مدینه از کتاب‌های او ان
▪️ حدود ۱۷ _ ۱۸ سال قبل، غزلی خوب از در موضوع بازگشت کاروان به مدینه از کتاب‌های او انتخاب کرده بودم که دوستی برای نشرش یادآوری کرد🙏: ای مدینه! بزم شادی بعد از این بر پا مکن بی حسین برگشته زینب، در به رویش وا مکن از حسین و داستان کربلا از من مپرس صحبت او در کنار تربت زهرا مکن انتظار دیدن فرزند زهرا را مکش خنده بعد از این به روی مردم دنیا مکن آن قدر از زندگی سیرم که گویم با اجل بهر قبض جان من، امروز را فردا مکن يا رسول الله! برخیز و ببین حال مرا آن چه می‌گویم به نزد مادرم افشا مکن بعد پرپر گشتن گل‌های باغ، ای باغبان! صحبت آب روان با زینب کبری مکن هر جوانی را که دیدی شانه بر زلفش مزن جان اکبر! بیش از این خون در دل لیلا مکن هر چه می‌خواهی تو با‌ امّ‌البنین برگو ولی در بر او صحبت بی دستی سقّا مکن ✔هنوز وجود دارد اشعار خوبی که به راه نیافته‌اند. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
🏴 صلّی الله علیک یا اباعبدالله ▪️تسبیح تربت▪️ دیشب در جلسه‌ی التجا یا همان "انجمن ادبی محمل" یکی از شعرا هدیه‌ای از سفر (همین اربعین) برایم آورد که بسیار سپاس‌گزار اویم.🙏 ▫️امروز صبح همراهم بود. دقایقی روی سنگ مزار گذاشتم. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
🥹تا آخرین نفس، نگران حسین بود دیدم یکی از کانال‌ها هفت بیت از مرثیه‌ی نبوی، اثر حاج را گذاشته، گفتم بگذار پیش از چاپ دیوان، متن کامل شعر با تغییرات لحاظ شده را در دست‌رس قرار دهم: از بس پیامبر به علی التفات داشت دیده به دیده‌اش لحظات وفات داشت خود چشمه‌ی حیات ولی تشنه‌ی علی است گویی از او اراده‌ی آب حیات داشت سینه به سینه‌اش دم آخر نهاد و گفت: هر کس محبّ اوست به دنیا، نجات داشت هذیان نداشت خاتم پیغمبران به لب ذکر علی در آن قلم و آن دوات داشت در مسجدش چو غیرِ علی را امام دید او را به خشم بر حذر از آن صلات داشت محراب را به شأن علی دیده بود و بس یعنی همان که وقت رکوعش زکات داشت چون گفت راز خویش به نجوا رسول عشق زهرای خسته، راحت جان از ممات داشت آغوش می‌گشود برای دو نور عین از بس که با حسین و حسن التفات داشت با هر نظر، حبیب خدا داشت نکته‌ای امّا نگاه زینب کبری نکات داشت تا آخرین نفس، نگران حسین بود گاهی گریز روضه‌ی آب فرات داشت در روزهای آخر عمرش بقیع را آگاه از مصائب بعد از وفات داشت زآن روز، رنج و محنت زهرا شروع شد هر چند زیر سایه، تمام کرات داشت فرمود: دخترم! به خدا می‌برم پناه زآن فتنه‌ها که رنج تو را در حیات داشت تو بازوی علیّ و علی بازوی خداست وز بازوی شکسته‌ی تو دین، ثبات داشت ماه صفر ۱۳۸۸ شمسی http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
بازنشر چند بیت کوتاه در شهادت یثربا! رفت آفتاب مه‌رُخان داغ «یاسین» است، «الرّحمن» بخوان قدسیان! کرّوبیان! یارش شوید او مهاجر گشته، انصارش شوید آید از آیات قرآن این خروش یا نبیّ الله! چشم از ما مپوش . منبرا! آید علی بعد از نبی هان! مبادا جا دهی بر اجنبی! http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat