eitaa logo
جوادهاشمی"تربت"
322 دنبال‌کننده
279 عکس
32 ویدیو
3 فایل
مدیر کانال : @Nm_128_313 @javadhashemi_torbat_69 تلگرام @javadhashemi_torbat اینستاگرام @javadhashemi69
مشاهده در ایتا
دانلود
چه صحرایی! _ چه غوغایی! _ چه خیمه‌گه چه قتلگاهی! چه مولایی! _ چه آقایی! _ عجب امام کم‌سپاهی! چه کربلای پر بلایی! عجب فضای باصفایی ¤حسین‌حسین‌حسین‌حسین‌جان🥀🥀 خدا داند _ خدا داند _ دلم برای تو چه تنگ است سلام ما _ سلام ما _ به پرچمت که سرخ‌رنگ است ز گُل، گِل تو دل رباید که از تو بوی سیب آید ¤حسین‌حسین‌حسین‌حسین‌جان🥀🥀 بگو با ما _ بگو با ما _ حدیث تیغ و تیر و خنجر زهیرت کو؟ بریرت کو؟ چه شد حبیب و عون و جعفر؟ سلام ما به خیمه‌هایت! به آن ضریح دل‌ربایت ¤حسین‌حسین‌حسین‌حسین‌جان🥀🥀 بگو با ما _ بگو با ما _ ز لاله و شقایق و یاس چه شد اکبر؟ چه شد اصغر؟ کجا فتاده دست عبّاس؟ بگو به ما ز آل هاشم کجاست حجله‌گاه قاسم؟ ¤حسین‌حسین‌حسین‌حسین‌جان🥀🥀 در این صحرا _ در این صحرا _ چگونه از فرات نوشم؟ هنوز آید _ هنوز آید _ صدای العطش بگوشم سلام ما به اشک سقّا به چشم و دست و مشک سقّا ¤حسین‌حسین‌حسین‌حسین‌جان🥀🥀 📒بهار حسینی؛ سال ۱۳۸۰. ◇عجّل لولیّک الفرج یا الله◇ مجالس و محافل را برای دعای فرج مغتنم بشماریم. ! @javadhashemi_torbat
🥀 | زبانحال حضرت زینب سلام‌الله علیها 🥀 پس از تو، جان برادر! چه رنج‌ها که کشیدم چه شهر‌ها که نگشتم، چه کوچه‌ها که ندیدم به سخت‌جانی خود آن‌ قَدَر نبود گمانم که بی‌تو، زنده ز دشت بلا، به شام رسیدم برون نمود در آن دم چو خصم، پیرهنت را به تن ز پنجه‌ی غم، جامه هر زمان بدریدم چو ماه چارده دیدم، سر تو را به سر نی هلال‌وار ز بار مصیبت تو، خمیدم زدم به چوبه‌ی محمل سر، آن زمان که سر نی به نوک نیزه‌ی خولی، سر چو ماه تو دیدم ز تازیانه و طعن سنان و طعنه‌ی دشمن دگر ز زندگی خویش گشت قطع، امیدم شدم چو وارد بزم یزید، بازوی بسته هزار مرتبه مرگ خود از خدا طلبیدم هنوز بر کف پایم، نشان آبله پیداست به راه شام ز بس از جفا پیاده دویدم ولی به این همه غم، شاد از آنم، ای شه خوبان! که نقد جان به جهان دادم و غم تو خریدم ازین حکایت جان‌سوز، «جودیا»! صف محشر به نزد شاه شهیدان، شریک، هم‌چو شهیدم ▫️جودی خراسانی 🆔 @mosibatoratebah ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ ▫️
خوابی که به از دولت بیدار توان گفت خوابی است که در سایه‌ی دیوار تو باشد
✔سفرنامه و سوغاتی سفر در سفر زمینیِ محفل ادبی_مهدوی به عتبات عالیات که از ظهر جمعه، ۱۳ بهمن ۱۴۰۲ تا صبح ۲۲ بهمن ۱۴۰۲ به طول انجامید، چهار جلسه‌ی رسمی از سلسله جلسات الغوث برگزار شد. ۱۵ بهمن: سامرّا ۱۸ بهمن: نجف اشرف ۱۹ بهمن: طویریج ۲۰ بهمن: کربلای معلّا یکی از اتّفاقات شیرین سفر محفل ادبی_مهدوی به عتبات عالیات این بود که یک بیت مشترک از دو شاعر و محصول همین سفر را برای معرّفی کرد. دوستان شاعر از اهالی ، چه مشرّف بودند و چه نبودند، شروع به طبع‌آزمایی کردند. سروده‌ها در یک گروه کارگاهی مجازی بارگذاری می‌شد. ظرف چهار پنج روز، قریب چهل بیت سروده شد. غیر از مشورت با خود شاعران و پیرایش‌ها و ویرایش‌های متعدّد در طول سفر، از نظرات هم‌سفران گرامی، خاصّه جناب هم بهره بردیم. حدود یک چهارم ابیات را کنار گذاشتیم تا در مرحله‌ی نخست به بیت‌هایی که شُسته رُفته‌اند، برسیم. مطلع نداشتیم. مقطع مشخّص نبود. خطّ عمودی شعر، تازه داشت شکل می‌گرفت. نوسروده‌ها پی در پی می‌رسیدند. بحث می‌کردیم. حذف و اضافه صورت می‌گرفت. تغییر می‌دادیم. تبدیل‌ها و تعمیرها و تدبیرهایی هم‌زمان رخ می‌داد. مسیر موضوعات را از ولادت، معراج، نجف و ... دسته‌‌بندی کردیم و مغایب و مخاطب بودن ممدوح را در نظر داشتیم. دوستی با مراجعه به سایت و بازنگری ده‌ها بیت از شعرای گذشته، بیتی از را مناسب این مدیحه یافت. پای این شاعر شیعی هم به باز شد. وقتی به ۱۳ بیت رسیدیم، یکی از دوستان به خلأ مضمون مهدویّت که اولویّت جلسه‌ی است، اشاره کرد. دوست دیگری این خلأ را پر کرد. بحمدالله در پایان به چهارده بیت نائل آمدیم که بیت اوّلیّه در جایگاه دهمین بیت ایستاد و اینک به عنوان سوغات نجف و کربلا تقدیم جامعه‌ی  شعر ولایی می‌شود. نکته‌ی مهم: اگر بیتی از شاعری نیامده، دلیل بر ضعف آن شاعر ندانیم. چرا که شاعران خوبی در جمع ما حضور داشتند و بیتی در غزل ندارند. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
نسیم قدسی یکی گذر کن به بارگاهی که لرزد آن‌جا خلیل را دست، ذبیح را دل مسیح را لب، کلیم را پا نخست نعلین ز پای بر کن سپس قدم نه به طور ایمن که در فضایش ز صیحه‌ی لَن فتاده بی‌هوش هزار موسی ز آستانش ملایک و روح رسانده بر عرش صدای سبّوح به خاک راهش چو شاة مذبوح رُسُل به ذلّت همی جبین‌سا نسیم جنّت، وزان ز کویش شراب تسنیم، روان ز جویش حیات جاوید دمیده بویش به جسم غلمان، به جان حورا فلک به گردش پی طوافش ملک به نازش ز اعتکافش ز سربلندی ندیده قافش صدای سیمرغ، نوای عنقا مهین مطاف شه خراسان امین ناموس، ضمین عصیان سلیل احمد، خلیل رحمن علیّ عالی، ولیّ والا بگو که در آرزویت کند ز هر گل، سراغ بویت مگر فشاند پری به کویت چو مرغ جنّت، به شاخ طوبی 💠راجع به شعر فوق چند نکته در ذهن دارم که شاید برای شما هم شنیدنی باشد: ⚛قالب این شعر غزل است و ۷ بیت دارد. هر چهار تکّه‌ای که در نوع چینش بالا می‌بینید، یک بیت را تشکیل می‌دهند. وزن شعر را به گمانم باید "مفاعلن فاع" بدانیم نه "مفاعلن فع". پس جاهایی مثل "خلیل را دست" یا "شراب تسنیم" درست است و خطای وزنی ندارد. ⚛در بیت سوم، شاة به معنی گوسفند است که خیلی‌ها آن را شاه نوشته و پنداشته‌اند و خطاست. ⚛در بیت پنجم، گردش به معنی چرخ زدن است با تلفّظ "گَردِش" (گِردَش خوانده نشود). ⚛آشنایی من با این شعر به کلاس چهارم _ پنجم ابتدایی برمی‌گردد یعنی کودکی ۱۱ _ ۱۲ ساله. شعر را به صورت سرود خواندیم. خدا غریق رحمت کند آقا (مدفون در ) و سلامت بدارد ذاکر اهل بیت (علیهم‌السّلام) آقا را که به ترتیب مدیر و ناظم مدرسه‌ی محبّان الرّضا (علیه‌السّلام) بودند. مسؤول گروه سرود هم آقای بود که خداوند خیرش بدهد! @javadhashemi_torbat
خدایا! به یازده رکعتِ شب یازدهمِ حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) فرج منتقم رو برسون چند ماهه منتظرم این قسم و سوگند را با این تعبیر که شاعرانگی هم داره در شام عاشورا بنویسم و تبلیغ کنم. شاید به این نحو نشنیده و ندیده باشید. هر چند هنوز در کربلا شب عاشوراست ولی گفتم دیرتر نشود. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوست دارم اگر هیأت و جلسه‌ای داشتم، نامش را سلام‌الله‌علیها بگذارم که جالبی را به رخ می‌کشد. این انتخاب را شاید بیش از یک سال است که به ذهن دارم ولی ادبیّات عرب، حذف نون جمع را در این ترکیب ضروری می‌داند. حالا همان طور که در دو سه بار می‌بینید، امروز (۲۷ تیر) در حرم امام حسین علیه‌السّلام، همین عنوان را منقوش بر پرچمی دیدم. نمی‌دانم، به زبان محلّی بی‌اشکال است یا به هر نحو اشتباه است و مفرّی ندارد. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
دوستان فرهیخته و اهل علم که در کانال، حضور دارند، متذکّر شدند که مجانین، جمع مکسّر است و با قاعده‌ی نون جمع، فرق دارد لذا ترکیب نازنین سلام‌الله‌علیها صحیح است. ✔یافتن چنین نام‌هایی ادبی و بکر، لطف و طراوت خودش را دارد. به هر حال از دوستانم که دغدغه‌ی کارهای اهل بیت علیهم‌السّلام را دارند، متشکّرم. ببخشند که اسامیشان را نمی‌برم. ✔باشد که توفیق برگزاری جلساتی، تحت این عنوان داشته باشم. ✔جدّا" فرصت و بنای جلسه راه انداختن نداشتم چون به حدّ وفور هست ولی حالا که از کربلای معلّی چنین موضوعی مطرح شد، اگر کسی پیشنهادی و ابتکاری دارد، در میان بگذارد. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
من جونم‌و برات کنار گذاشتم کنار تلّ زینبیّه مصراعی از شور سینه‌زنی که آقا می‌خونه. شاعرش رو نمی‌دونم. شب جمعه ۱۱ محرّم ۱۴۴۶قمری به وقت عراق [شب دوازدهم به وقت ایران] http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
[تکمیل شده] بیایید بریم با هم یه سر به کربلا همون جایی که رفت سرا به نیزه‌ها یه طرف سر اباعبدالله _ واحزناه! یه طرف سر عمو قرص ماه_ واحزناه! سر قاسم و علی‌اکبر، آه _ واحزناه! واحزناه! جان حسین! ۳ _ حسین جان! ■■■ 😭۶۹😭 می‌گرده خواهری پی برادرش پر از محبّته نگاه مضطرش یه طرف زبون گرفته لیلا _ واویلا یه طرف رباب می‌خونه لالا _ واویلا! جا داره بلرزه عرش اعلا _ واویلا! واویلا جان حسین! ۳ _ حسین جان! ■■■ مصیبتات چقدر بزرگ و اعظمه! اگه برای تو بمیریمم کمه یه طرف مصیبت جنجال و _ گودال و یه طرف تشنه‌لبی بی حال و _ گودال و یه طرف پا به فرار اطفال و _ گودال و گودال و... جان حسین! ۳ _ حسین جان! ◼ شاید (واقعا" نمی‌دانم)، شاید به خاطر این سه بند بود که سال گذشته (۱۴۰۲شمسی)، سه تشرّف به (عاشورا، اربعین، اواخر رجب) قسمتم شد. رزقنا الله زيارة الحسين عليه‌السّلام. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
و این جمله امشب (شام ۳۰ صفر) پس از همه‌ی عرض ادب‌ها، سینه زدن‌ها، لطمه‌زنی‌ها، کبود شدن‌ها، قمه‌زنی‌ها، زنجیر تیغ‌دار زدن‌ها، خون ریختن‌ها، تعزیه‌خوانی‌ها، روی آتش دویدن‌ها، نخل‌گردانی‌ها، سرودن‌ها، شعرخوانی‌ها، مدّاحی‌ها، روضه‌خوانی‌ها، مقتل‌خوانی‌ها و هر نوع عزاداری و خلاصه حسین حسین گفتن‌ها خوش به جان می‌نشیند. کدام جمله؟ راستش از دهه‌ی اوّل می‌خواستم این متن را بنویسم؛ نمی‌شد و نشد تا امشب. ▪️در یکی از تشرّف‌های به حرم حضرت سیّدالشّهدا علیه‌السّلام، جمله‌ی زیبا و آشنایی مناسب ستایش امام حسین علیه‌السّلام به ذهنم و طبیعتا" به زبانم آمد که آن لحظه نمی‌دانستم از قرآن است یا دعای ابوحمزه که بعدا" دریافتم فرازی از ابوحمزه است. ▪️مضمون زیبایی که به خداوند عرض می‌کنیم و چه سزاوار است همان مفهوم را به مولی‌الکونین، حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام عرضه داریم و آن کلام نورانی این است: أَنْتَ کَمَا تَقُولُ وَ فَوْقَ مَا نَقُولُ حسین جان! تو آن چنانی که خودت می‌گویی و برتری از آن چه که ما می‌گوییم. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat