eitaa logo
جوادهاشمی"تربت"
339 دنبال‌کننده
337 عکس
34 ویدیو
3 فایل
مدیر کانال : @javadhashemi_torbat_69 تلگرام @javadhashemi_torbat اینستاگرام @javadhashemi69
مشاهده در ایتا
دانلود
آیین رونمایی از کتاب صحیفه‌ی عاشورا (۲) در امام‌زاده اسماعیل علیه‌السّلام _ قلهک با حضور آقایان به دعوت شاعر و ذاکر اهل بیت علیهم‌السّلام عصر عید قربان دوشنبه ۲۸ خرداد  ۱۴۰۳شمسی ساعت ۱۷ http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
پاینده اگر جلال قربان و غدیر، تابنده وگر جمال قربان و غدیر، میلاد تو نازیم! که در بین دو عید شد حلقه‌ی اتّصال قربان و غدیر @raziolhossein
جوادهاشمی"تربت"
آیین رونمایی از کتاب صحیفه‌ی عاشورا (۲) در امام‌زاده اسماعیل علیه‌السّلام _ قلهک با حضور آقایان #ن
📕📘📕📘📕📘📕 علاقمندان شعر و نوحه و شور (محرّم ۱۴۰۳شمسی)، برای سفارش کتاب و پیوستن به کانال حلقه‌ی ریّان: @HalgheRayyan @halgherayyan_admin ☕☕☕☕☕☕☕ http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
۲۴۲ [نقد تخصّصی ] مهمان ویژه: چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ شمسی حسینیه‌ی سادات ساعت ۱۷ تا ۱۹:۳۰ استثنائا" چهارشنبه http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
تصاویری از رونمایی کتاب صحیفه‌ی عاشورا (۲) در امام‌زاده اسماعیل علیه‌السّلام _ قلهک با حضور آقایان به دعوت شاعر و ذاکر اهل بیت علیهم‌السّلام عصر عید قربان دوشنبه ۲۸ خرداد  ۱۴۰۳شمسی http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
تصاویری از رونمایی کتاب صحیفه‌ی عاشورا (۲) در امام‌زاده اسماعیل علیه‌السّلام _ قلهک با حضور آقایان به دعوت شاعر و ذاکر اهل بیت علیهم‌السّلام عصر عید قربان دوشنبه ۲۸ خرداد  ۱۴۰۳شمسی http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
تصاویری از رونمایی کتاب صحیفه‌ی عاشورا (۲) در امام‌زاده اسماعیل علیه‌السّلام _ قلهک با حضور آقایان به دعوت شاعر و ذاکر اهل بیت علیهم‌السّلام عصر عید قربان دوشنبه ۲۸ خرداد  ۱۴۰۳شمسی http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
عکسی از جلسه‌ی فرات با حضور آقایان عصر چهارشنبه ۳۰ خرداد  ۱۴۰۳شمسی http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
تصاویری از جلسه‌ی فرات با حضور آقایان و دیگر شاعران و ستایش‌گران عصر چهارشنبه ۳۰ خرداد  ۱۴۰۳شمسی http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
🌻در پیشینه‌ی ادب فارسی بعضاً شعرایی یافت می‌شوند که هیچ اطّلاعی از زندگی آنان در دست نیست. فقط شعری از آن شاعر باقی مانده و بس. نه سال تولّد و نه سال درگذشت و نه مدفن و نه دیوان. یکی از این شاعران، «عنقای یزدی» است که قصیده‌ای غدیریه از او سراغ داریم و بس. ▫️برای این نوشته طبیعتاً به دو اثر گران‌سنگ سری زدیم تا بلکه ردّ و نشانی از او بیابیم که بی حاصل بود: تذکره‌ی شعرای یزد: عبّاس فتوحی یزدی؛ قطع وزیری. دانشنامه‌ی مشاهیر یزد (۳ جلد): میرزا محمّد کاظمینی، قطع رحلی. پس مأخذ و منبع این شعر از کجاست؟ ▫️حاج مهدی آصفی که از ذاکران و مدّاحان معاصر ماست؛ در دو تألیف خود این شعر را آورده‌اند و در صحبت حضوری با ایشان، معلوم شد که مأخذ قصیده، بیاض یکی از مدّاحان دهه‌های قبل به نام مرحوم حاج حسن محمّدی دولابی بوده؛ مدّاحی زحمت‌کش با محفوظاتی بسیار بالا و با صدایی خاص که ضمناً کتاب «گلستان سخن» را به یادگار از خود گذاشت. و امّا آن دو کتاب که این قصیده امروزه در آن چاپ شده است: نوادر یا سفینه‌ی شمشیری: تهران، انتشارات جمهوری، سال ۱۳۷۳، ص ۵۲ ـ ۵۴٫ غدیر در آیینه‌ی شعر فارسی: تهران، انتشارات منیر، سال ۱۳۹۳، ص ۵۸ ـ ۶۰٫ ▫️اینک متن قصیده که طبیعتاً در فضای مجازی تا به امروز نبوده است: ز جابلقا سحر، خُور کرد چون آهنگ جابلسا ز یُمنش این تل خاکستری شد غیرت سینا قدم زد نخوت فرعون شب در قعر نیل یم عیان شد ز آستین کسوت مشرق، کف موسی ادامه این غدیریه در صفحه صُراحی سخن در http://thaqalain.ir/?p=85594 @javadhashemi_torbat @Ekmal110
✳✴✳✴✳✴✳✴ 🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 در آستانه‌ی عیدالله الاکبر عید سعید غدیر صدوبیست‌پنجمین جلسه‌ی ادبی_مهدوی الغوث در مکان همیشگی دائر است. یک‌شنبه ۳ تیر ۱۴۰۳ شمسی ۲۰:۳۰ تا ۲۲:۳۰ (۱۲۵) http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
عیدتون مبارک رباعی علوی از اکبر شاه هندی: ای آن که تو را خدا غضنفر کرده! با دست تو فتح باب خیبر کرده "اکبر" نتواند که تو را مدح کند چون مدح تو را خدای اکبر کرده دیشب (شب ) در هیأت ، صدیق ارجمند، امیر آقای‌ کرمی، رباعی زیبای فوق را از اکبر شاه هندی را خواند. پایان جلسه، کتاب گنجینه‌ی عرفان را که الحق گنجینه‌ای است آوردند و متن رباعی را دیدیم. گویا در کتاب یک قطره از دریا هم چاپ شده است. ✔رفقای شاعر، دقّت دارند که شاعر چه استفاده‌ی زیبایی از تخلّص خودش یعنی "اکبر" کرده است. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
پدر و مادر من خوب ولایت دارند به خدا! غیر علی از همه کس بیزارند عهد کردند که دست از همه کس بردارند در عوض دست مرا دست علی بسپارند یاد دادند به من، هر نفس آن پاک‌دلان لعنت آل پیمبر به فلان و به فلان!😈👿 🌹🌹[ضمن تبریک غدیر]🌹🌹 از دو سال پیش (خرداد ۱۴۰۱ شمسی)، بازنگری اشعار حاج به عهده‌ام گذاشته شده. الآن این بند از یک مخمّس ایشان به چشمم خورد. ان‌شاءالله که در سال جاری، دیوان اشعارشان چاپ شود. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
✔✔✔ ✍چگونه دهم تیر روز نامیده شده؟ ⏳خوش‌حالم که برای این شاعر بلندآوازه‌ی شیعی قدمی برداشتم⌛️ 📝چند سال پیش، وقتی وزارت ارشاد و اهالی شعر و ادب به دنبال روزی بودند که به نام او ثبت کنند، از من هم سؤال شد. 📌این در حالی بود که می‌دانستند نه روز تولّد او و نه روز درگذشت وی در تذکره‌ها ثبت است. 🤔به ذهنم آمد، کلمه‌ی را به حساب کنیم که ۱۰۳ می‌شود. سپس از اوّل سال، صد و سه روز بشمریم که بدین ترتیب به ۱۰ تیر می‌رسیم. 📖جالب وقتی بود که متوجّه شدم استاد روز تولّد استاد را پیشنهاد داده بودند. چرا که وی مصحّح کامل‌ترین بود (۶مجلّد) و زادروز وی نیز دهم تیر بوده. 🔗و نتیجه چنین شد که می‌دانید🔗 http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
کتابی که برای نمایشگاه کتاب امسال، تجدید چاپ شد. مجموعه اشعار ولایی و آیینی فروش به مناسبت روز صائب: ۳۱۳ هزار تومان این کتاب، توسّط محمل در حدود ۱۰۰ نسخه تجدید چاپ شد. سال ۹۵، نشر بین الملل آن را در ۲۰۰۰ نسخه چاپ کرده بود. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
صدوبیست‌وششمین جلسه‌ی ادبی_مهدوی الغوث در شب مباهله ۱۰ تیر (روز صائب تبریزی) ۱۴۰۳ شمسی ساعت ۲۰:۳۰ تا ۲۲:۳۰ قم.پل آهنچی.حرم‌نما.شماره۱۵ http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
▫️در میان شعرای شیعی، دو برادر، و در حوزه‌ی شعر ولایی صاحب اشعاری فاخرند. دیوان هر دو چاپ شده البتّه امروزه كم‌تر پیدا می‌شود. ▫️غمگین متولّد ۱۲۸۰ق و متوفّی ۱۳۵۵ق است و در تخت فولاد به خاک سپرده شد. ▫️در حوزه‌ی ادبیّات شیعی، شعر با موضوع كم است ولی این توفیق، رفیق «غمگین» شده كه در دیوانش چاپ شده است. ختم رسل ز فرط عنایات کامله بر پاپ‌های نجران بنْوشت مرسله کای قوم دور مانده ز شرع و صراط دین! تا کی ز حق ببایدتان بُعد و فاصله؟ آمد دمی که جهل ز سرها کنید دور شد وقت آن که کید ز دلْتان شود یله مأمورم از خدای احد تا که با شما یک کار از سه کار نمایم معامله یا دین حق قبول و یا جزیه‌ام دهید یا آن که با شما بنمایم مقابله چون شد وصول نامه بر آن قوم ناصواب از آن رسیله سخت افتاد ولوله آراستند مجلس شوری كه اندر او بتْوان مگر كنند همی حلّ مسأله کردند یک دو روزی با هم مکابره افتاد در میانه‌ی آن‌ها مجادله در آن گروه ده دله یک نفس پاک بود کاو بود با رسول و خداوند یک‌دله گفت: ای گروه! چند نمایید قیل و قال؟ تا چند و کی ببایدتان این مماطله؟ در امر هو کنید چرا این مسامحه؟ در دین حق کنید چرا این مساهله؟ باللَّـه! که این محمّد باشد همان کز او معدوم می‌شود همه ادیان باطله هان! بنگرید جمله بر اخبار انبیا هان! بنگرید جمله بر آیات منزله این است آن که موسی گفته است در حقش باشد شبان و هر چه بُوَد در جهان، گله این است آن یگانه پیمبر که بر مسیح مریم شد از دمش به یکی نفخه حامله گفتند پس ببایدمان سوی او کنیم زآنسان که خضر سوی بقا طیّ مرحله هشتاد تن که سیّد و عاقب بر آن گروه بودند شیخ و راهبر و میر قافله زآن پس سوی مدینه چو حاجی سوی حرم کردند طیّ مرحله با زاد و راحله کوته کنیم قصّه ز بعد سه روز چون کردند با رسول گرامی مقابله بس نکته‌ها شنیده و گفتند و عاقبت کردند ابلهانه قبول مباهله آن گه رسول و دختر و داماد و دو پسر گشتند حلقه‌وار به یک جایْ سلسله قرآن تمام از الف، آن گاه تا به یا گردید جمع یک‌جا چون بای بسمله باری؛ نکرده نفرین، دیدند آن گروه افتاده در زمین و فلک، شور و غلغله آماده از سحاب در آفاق، رعد و برق افتاده در جبال ز تب، لرزه زلزله نزدیک شد نجوم درافتد از آسمان نزدیک شد که چرخ بماند ز هروله از ترس گشت رُخْشان مانند زعفران وز بیم گشت دلْشان پرخون چو آبله سوی سحاب رحمت یزدان روان شدند افراخت بیم در دلشان چون که مشعله در نزد بوتراب نهادند رخ به خاک زآنسان که او به نزد خدا گاه نافله شاهنشهی که خصم خود اندر گه جدال پا در کمند بنْهد و گردن به سلسله آن کس که کم ز مزرعه‌ی قدرتش بُوَد از دانه، خرمن مه و از خوشه، سنبله هشتند بار جزیه ز ذلّت به دوش خویش مشرک هماره بار مذلّت کشد؛ بله از بعد این چکامه، «غمگین»! کجا رواست کز طبع خویشتن بنمایی دگر گله؟ در مدح آل احمد و احباب او مدام می‌کوش بهر کسب شرف نز پی صله http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
کتابی که برای نمایشگاه کتاب امسال، تجدید چاپ شد. مجموعه اشعار ولایی و آیینی #صائب_تبريزی فروش به م
. ✍فقط دو ماه وقت گذاشتم که دقیقا" سال فوت را مطمئن شوم و بیابم. سال ۱۰۸۷ که منقوش بر سنگ قبر اوست، همان سال درگذشت وی است. اقوال دیگر مثل ۱۰۸۰، ۱۰۸۱ و ۱۰۸۶ صحیح نیست. ⬅️در مقدّمه‌ی کتاب بالا مبسوط شرح داده‌ام👆
۲۴۳ نقد دوشنبه روز ، ۱۱ تیر ۱۴۰۳ شمسی حسینیه‌ی سادات ساعت ۱۷ تا ۱۹:۳۰ http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
خداى عزّوجل آفريد دنيا را براى آن كه كند امتحان برايا را بسى سخن به زبان آورد به هر نفسى كه هر دمى دمد از شكر آدمى نا را (؟) دهد به مردمک ديده روشنى كه كند نظاره، صنع بديع صنيع اشيا را نمايد او شنوا گوش را که تا شنود حديث نعت پيمبر، خداى يكتا را پيمبرى كه خدا را به خلق ظاهر كرد ز جلوه‌اى كه نشان داد روى زيبا را به آن جمال جميل محمّدى روشن نمود چشم جهان و دل احبّا را پس از وقايع بعثت چنان چه شد مبعوث نخست بار منظّم نمود بطحا را نهاد رسم سلام و مراسم اسلام كه در طريق سلامت برد برايا را به هر كجا كه فرستاد نامه‌اى كردند قبول از در تعظيم، حكم والا را به جز جماعت نصرانيان نجرانى كه امتثال نپذرفته شاه لولا را خداى داد نزول، آيه‌ى را كه تا پيمبر او خوار سازد اعدا را به امر بار خدا بهر احتجاج رسول طلب نمود كشيشان كيش عيسى را به محضر نبوى آمدند عيسويان گشود از در نرمى، زبان گويا را كه اى گروه نصارى! ز راه باطل خود نمى‌نهيد اگر در طريق حق، پا را، در اين ميانه مرا با شما مجادله نيست مگر كاو حل كند معمّا را شما ابا زن و فرزند و نفس خويش كنيد برابرى، زن و ابنا و انفس ما را براى كردن نفرين به جان هم‌ديگر پى نياز بخوانيم حق تعالى را كه در هلاک رَود هر كه بر دروغ بُوَد چشد به زحمت دنيا عذاب عقبى را چو اين شنيد قسيس نصارى نجران پس از معاهده مهلت گرفت فردا را سحر كه مهر چو چهر پيمبر آرايش ز جلوه داد رخ دشت و كوه و دريا را، همان جماعت ترسا برون شدند از شهر به دوش هشته صليب و به بر چليپا را در آن مقام مقرّر، پيمبر آن ساعت رسيد و داشت به همراه، آل طه را وجود احمد و زهرا و حيدر و حسنين پى مباهله شد روبه‌رو نصارى را فتاد تا كه به آن خمسه، چشم ترسايان ز شش جهت نگرستند قرص بيضا را قسيس ترسا پرسيد كآن چهار قمر مگر كه‌اند همين آفتاب رخشا را چو يافت بنت رسول و دو سبط و صهر وی‌اند فرو به فكر شد و گفت قوم ترسا را: چنان وجود محمّد به خود بُوَد واثق كه در مباهله آورده است اين‌ها را به او دمى نتوانيم ما مباهله كرد چرا كنيم چنين كارهاى بی‌جا را خدا گواست من اين كه مى‌بينم به يک اشاره به هم می‌زنند دنيا را به گاه معجزه، انفاس هر يكى زيشان به نيم لحظه کند زنده صد مسيحا را ز جاى خود اگر الله اكبرى گويند فنا كنند چه ناقوس و چه كليسا را پس از مذاكره با قوم خود كشيش گشود زبان عجز و بگفتا رسول دانا را مكن با ما بيا مصالحه كن ز ما مضايقه منما ره مدارا را به امتنان مسيحا، نبى مصالحه كرد چنان كه جزيه دهند آن شه توانا را قبول جزيه نمودند فرقه‌ی ترسا گرفته باز ره معبد سكویا را سخن بجاى دگر می‌كشد مرا شنيد بايد از اين جا، بيان آن جا را اگر به نزد پيمبر، كسى ز كيش مسيح نزد به دامن شرعش كف تولّا را حضور سبط پيمبر بسى ز عيسويان گذاشت در ره اسلام، دين آبا را گهى بريده سرش، گاه پاره پاره تنش ربود از دل نصرانيان، شكيبا را چه ، چه ره ، چه به بزم يزيد به راه راست كشانيد قوم عيسى را @javadhashemi_torbat
با اهل جدل، مجادله باید کرد با تیغ زبان، مقابله باید کرد بر منطق وحی، سر اگر نسپردند بی چون و چرا باید کرد 💐💐💐💐 شعر از مه و مهر شب‌شکن باید گفت از فاطمه و اباالحسن باید گفت تا خاطره‌ی گُم نشود پیوسته سخن، سخن، سخن باید گفت ❤️آ خدا!❤️ عیدی روز مباهله‌ی ما رو امر فرج آقاجانمان قرار بده @javadhashemi_torbat
فرمود نبی: ز من جدا نیست علی در هر نفسی به عشق من زیست علی در نصّ صریح 《قل تعالوا ندعو》 مقصود حق از 《انفسنا》 کیست؟ علی 📙از کعبه تا محراب، ص۳۱ @javadhashemi_torbat