eitaa logo
کانال رسمی استاد جواد حیدری
4.6هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
380 ویدیو
166 فایل
💻کارشناس ارشد کلام اسلامی مدرس حوزه و دانشگاه کارشناس پاسخگویی به شبهات 🌐پاسخگویی شبهات اعتقادی 🆔 @khameneieshQ
مشاهده در ایتا
دانلود
*⃣سوال شانزدهم: آیاعلی علیه السلام فاطمه را آزرده است 🗓توضیح سوال: در کتباهای مهم شیعه علل الشرایع و امالی شیخ صدوق، و کتاب حدیثی سنیان ، صحیح بخاری،آمده است که: رسول الله فرمود:هرکسی فاطمه را اذیت کند مرا اذیت کرده است.وقتی ابتدای این روایت را می خوانیم مشخص میشود،علی علیه السلام به خواستگاری دختر ابوجهل رفته بود وقتی فاطمه زهراء شنید ناراحت شد،به پیامبر شکایت کرد و رسول الله ان حدیث را فرمودند.درنتیجه مصداق این حدیث شامل علی بن ابی طالب نیز می شود. 🖌پاسخ: ✳️روایت علل الشرایع: شیخ صدوق روایت طولانی را اورده است که در آن داستان خواستگاری حضرت علی از دختر ابوجهل امده است رسول الله وقتی چنین شنید فرمود: «... پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فاطمه را ديد كه خواب به چشمش نمى‏رود و آرام و قرار ندارد، به او گفت: دخترم برخيز و او برخاست .... تا اينكه نزد على عليه السّلام رسيدند، پيامبر پاى خود را روى پاى على گذاشت و او را بيدار كرده و گفت: برخيز اى ابو تراب كه دل آرامى را بى‏قرار ساخته‏اى. ... . پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله گفت: اى على! آيا نمى‏دانى كه فاطمه پاره تن من است و من از او هستم؟ هر كس او را اذيّت كند مرا اذيّت كرده و هر كس مرا اذيّت كند خدا را اذيّت كرده‏» (صدوق،علل الشرایع،ج1،ص185). در تحلیل این روایت چند نکته قابل دقت است. 1✳️در سلسله راویان آن ابن ابی مقدام است که مرحوم علامه حلی (ره) می فرماید : ضعیف جدا. هم چنین آقای زیاد بن عبد الله، مجهول است. 2✳️ابتدای روایت چنین آمده است: « یک انسان پست و شقی از اشقیا، خدمت حضرت زهرا (سلام الله علیها) آمد و گفت..» وقتي آقایان این این مطلب را نمی آورند، قلب انسان به درد می آید. نمی دانیم که این کار، نفاق است یا مرض ! امام علی به رسول الله پاسخ می دهد: « ٌّ وَ الَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ نَبِيّاً مَا كَانَ مِنِّي مِمَّا بَلَغَهَا شَيْ‏ءٌ وَ لَا حَدَّثَتْ بِهَا نَفْسِي فَقَالَ النَّبِيُّ صَدَقْتَ وَ صَدَقَتْ فَفَرِحَتْ فَاطِمَةُ ع بِذَلِك‏؛ سوگند به كسى كه تو را به حقّ به پيامبرى برگزيد آنچه به او رسيده، هرگز از من واقع نشده است و حتى فكر آن را هم به خود راه نداده‏ام. پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: راست گفتى، راست گفتى. پس فاطمه عليها السّلام خوشحال شد و تبسّمى كرد، به طورى كه دندان‏هايش ديده شد» 3✳️شقی از اشقیا خبر می دهد که حضرت امیر (علیه السلام) به خواستگاری دختر ابوجهل رفته. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) خودشان می دانند که قضیه چیست ؛ اما برای این که به مردم ثابت کنند که این قضیه دروغ است و برای دیگران روشن شود که بعد ها انسان های مریض این ماجرا را ملاکی علیه حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) یا امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) قرار ندهند ! شاهد این پاسخ این فراز از روایت است. عمر و ابابکر شاهد این ماجرا بودند پس از حضرت علی پاسخ رسول الله را داد اندو گفتند « فَقَالَ أَحَدُهُمَا لِصَاحِبِهِ إِنَّهُ لَعَجَبٌ لِحِينِهِ مَا دَعَاهُ إِلَى مَا دَعَانَا هَذِهِ السَّاعَة؛ پس يكى از آن دو نفر به رفيقش گفت: جاى تعجّب است، ما را در اين وقت براى چه خواسته بود؟» 4✳️در قسمت دیگری از این حدیث می خوانیم که وقتی ان دو نفر به اصرار زیاد به عیادت زهراء علیها السلام امدند به انها فرمودند: « وقتى چشم آنها به فاطمه افتاد، به او سلام كردند و او جواب سلام نداد و صورت خود را برگردانيد... فاطمه گفت: من هرگز با شما حتى يك كلمه سخن نمى‏گويم تا وقتى كه با پدرم ملاقات كنم و از شما و كارهايى كه در باره من كرديد به او شكايت كنم... سپس گفت: خدايا من تو را گواه مى‏گيرم و اى كسانى كه در اينجا حضور داريد شما هم گواه باشيد كه اين دو نفر مرا در زندگى و در حال مرگ اذيّت كردند ‏» ⭕️روایت امالی شیخ صدوق در کتاب دیگرش چنین نوشته است :« َ... أَنَّهُ ع أَرَادَ أَنْ يَتَزَوَّجَ ابْنَةَ أَبِي جَهْلٍ عَلَى فَاطِمَة؛ علی تصمیم داشت با دختر ابوجهل ازدواج کند» (شیخ صدوق،الامالی،ص104) وقتی روایت را کامل می خوانیم متوجه می شویم این عبارت باور دشمنان اهل بیت است و تهمتی است به مولای متقیان. امام صادق به صالح بن علقمه می فرماید دشمنان انبیا به انها تهمتهای زیادی زدند. همچنین به علی بن ابی طالب تهمت زدند که یکی از ان تهمتها خواستگاری ایشان از دختر ابوجهل بود « .. أَ لَمْ يَنْسُبُوا سَيِّدَ الْأَوْصِيَاءِ ع إِلَى أَنَّهُ كَانَ يَطْلُبُ الدُّنْيَا وَ الْمُلْكَ ... أَ لَمْ يَنْسُبُوهُ إِلَى أَنَّهُ ع أَرَادَ أَنْ يَتَزَوَّجَ ابْنَةَ أَبِي جَهْلٍ عَلَى فَاطِمَةَ ع وَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ شَكَاهُ عَلَى الْمِنْبَرِ..» (همان). 🌎کانال رسمی استاد جواد حیدری گروه فرهنگی تبلیغی پاسخگو 🔹 🔹 🔹 💎•┈••✾••┈•💎 @javadheidari110
هدایت شده از عصر آب
☢️ ⤴️ جذب،مُرَوِج نفی تلاش . 🔺 . •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
🍁🍃سوال هفدهم: چرا حضرت علی علیه اسلام انتقام نگرفت؟ 💫توضیح سوال: اگر می گویید علی بن ابی طالب قبل از خلافتش قدرت نداشت،چرا پس از خلافتش از قاتلان همسرش انتقام نگرفت؟ همین عمل مولی علی علیه السلام نشان از دروغ بودن شهادت زهراء سلام الله علیها دارد ✨پاسخ: 1⃣امام علی علیه السلام، معصوم بوده و هر فعل و تصمیم ایشان عین صواب و درستی است و باید در برابر هر گونه تصمیم از طرف امام معصوم تسلیم بود. 2⃣حضرت علي علیه السلام، يار و همراهي براي قيام يا انتقام نداشتند. روزي اشعث بن قيس گفت: يا علي! چرا شمشير نکشيدي؟ علي(علیه السلام) به او فرمود: همه اهل بدر و پيش کسوتان مهاجر و انصار را به کمک خواستم ولي از آن همه مسلمان فقط چهار نفر پاسخ مثبت دادند: سلمان، ابوذر، مقداد و زبير و از اهل بيت خودم هم کسي نداشتم که با آن بتوانم حقم را بگيرم چون حمزه در احد به شهادت رسيد و برادرم جعفر هم در موته شهيد شد و کسي برايم نماند مگر دو نفر ذليل، خوار، عاجز و ناتوان، عباس و عقيل. به خاطر نبودن يار و ياور حقم را گرفتند.»1🔶 پس حضرت یاوری برای انتقام نداشتند. 3⃣حضرت علي براي بقاي دين مامور به صبر بود. امام على(علیه السلام) در پاسخ به حضرت فاطمه(سلام الله علیها) فرمود: «اگر مى‏خواهى نام پدرت‏[رسول الله(صلی الله علیه و اله)] همچنان باقى بماند، بايد صبر كنيم». براساس روايتى ديگر، امام على(علیه السلام) فرمود: «به خدا قسم، اگر خطر نابودى دين و بازگشت كفر و پراكندگى مسلمانان در ميان نبود، اين گونه صبر نمى‏كردم»2🔶 4⃣مصلحت سنجي که حضرت علي داشتند و سعي ميکرد اوضاع جامعه اسلامي آرامش خود را داشته باشد اتفاقات مهم سياسي و ضد ديني در ان برهه به وجود امده بود لذا حضرت مصلحت ديد دست به قيام نزند اين تحولات عبارت بود از خطر مرتدين، ظهور پيامبران دروغين، خطر حمله روميان و... لذا حضرت علي علیه السلام مصلحت را در سکوت داست و دست به قيام نزد. در نهج‏البلاغه نيز مى‏خوانيم كه آن حضرت فرمود: «من رداى خلافت را رها ساختم و دامن خود را از آن درپيچيدم و كنار رفتم، در حالى كه در اين انديشه فرو رفته بودم كه آيا با دست تنها و بدون ياور به پا خيزم و حق خود و مردم را بگيرم و يا در اين محيط پر خفقان و ظلمتى كه پديد آورده‏اند، صبر كنم؟ محيطى كه پيران را فرسوده، جوانان را پيرو مردان با ايمان را تا واپسين دم زندگى به رنج وا مى‏دارد. عاقبت ديدم بردبارى و صبر، به عقل و خرد، نزديك‏تر است، لذا شكيبايى ورزيدم، ولى به كسى مى‏ماندم كه خار در چشم و استخوان در گلو دارد، با چشم خود مى‏ديدم ميراثم را به غارت مى‏برند».
🤔 سيد كمال حيدرى: كتاب قرآنى كه در دست ماست، به قرائت شخصى است به نام حفص كه ١٨٠ سال پس از وفات پيامبر اسلام زندگى ميكرده است و اصولا اين آيات ربطى به محمد ندارد. نكته مهمتر اينكه: تمامى علماى شيعه و اهل سنت، اين شخص را فاسق و دروغگو و غيرقابل اعتماد معرفى كرده اند. ايشان با استناد به البانى و خوئى دو تن از بزرگان اهل سنت و شيعه، ادعاى خود را مطرح ميكند.(منتظر توهين كانال پرسمان اعتقادى به حيدرى بمانيد) ما در كانال نقد اسلام يك ويديو ترجمه كرديم از دكتر جى اسميث كه با بررسى قرآنهاى موجود، اثبات كرد كه ٣١ قرآن مختلف هم اكنون در كشورهاى اسلامى موجود است كه همه با هم اختلاف دارند ❗️❗️ 💠 💠 ❕اهلبیت علیهم السلام ، شیعیان را تاکید می کردند که قرآن را مطابق آنچه که توده مسلمین ، سینه به سینه از پیامبر گرامی ، فرا گرفته اند ، بخوانند و به اجتهادات قراء در قرائت قرآن ، توجه نکنند . 👌امام باقر ع فرمود ؛ «قرآن واحد است و از پيش‏گاه خداى يگانه و واحد فرود آمده است و اين اختلافات از راويان بر آن وارد مى ‏شود» 📚الکافی ج 2 ص 630 ❕ اين سخن، بدين معنا است كه قرائت نازل شده از جانب خدا يكى است و قرآن به نصّ واحد نازل گشته است و اختلاف در روايت اين نصّ بر حسب اجتهاد قاريان است. حديث بعدى، اين معنا را توضيح مى‏ دهد ، امام صادق ع فرمود ؛ «قرآن بر حرف واحد و از نزد خداى واحد نازل گشته است» 📚الکافی ج 2 ص 630 👌منظور نفى قرائت‏هاى متداولى است كه مردم آن‏ها را متواتر از پيامبر پنداشته‏ اند. امام چنين مطلبى را انكار مى ‏كند، زيرا قرآن به نصّ واحد نازل شده است . ❕سالم بن سلمه گويد ؛ «شخصى در محضر امام صادق عليه السّلام آياتى از قرآن را قرائت‏ كرد و به‏ طورى كه من شنيدم، قرائت او غير از قرائت ديگر مردم بود. امام عليه السّلام به وى گفت: «از اين قرائت خوددارى كن و همان‏گونه كه مردم مى ‏خوانند تو هم بخوان» 📚الکافی ج 2 ص 633 ❕ اين شخص بر حسب اجتهادات قرّاء، قرآن را به ‏وجوه مختلف قرائت كرده است و از آن‏جا كه اين قبيل قرائت‏ها، به منزله بازى با نص قرآن كريم است، امام وى را نهى كرده است و دستور داده كه همان قرائت معروفى را كه مردم ملتزم به آن هستند اختيار كند، زيرا قرائت صحيح كه در شريعت بدان امر شده، همان قرائتى است كه هر نسلى از نسل پيش تا از پيامبر و او از جبرئيل و او از خداوند ، اخذ كرده است و توجّهى به قاريانى كه فن قرائت را همانند يك نوآورى و صنعت حرفه خود قرار داده ‏اند، نبايد كرد و تنها قرائتى كه با قرائت عامه مسلمانان موافق باشد، بايد مورد توجه قرار گرفته شود. ❕سفيان بن السمط مى‏ گويد ؛ « در مورد تنزيل قرآن از امام صادق عليه السّلام پرسيدم، وى گفت: «همان‏گونه كه آموخته ‏ايد، بخوانيد» 📚الکافی ج 4 ص 667 ❕وى از نص اصلى كه براى نخستين بار نازل شده سئوال كرده است، زيرا ديده است كه قرّاء در اين زمينه اختلاف دارند و امام پاسخ مى‏ دهد كه نص اصلى همان است كه امروز ميان مردم متداول است و فرموده او (همان‏گونه كه آموخته ‏ايد بخوانيد) به اين معنا است كه بر شما (يعنى عامه مسلمانان) واجب است قرآن را همان‏گونه كه خلفا عن سلف از پيامبر گرامی فرا گرفته ‏ايد، بخوانيد. ❕على بن الحكم مى‏ گويد ؛ « عبد اللّه بن فرقد و معلّى بن خنيس براى من نقل كردند كه ما در محضر امام صادق عليه السّلام بوديم و ربيعة الرأى نيز با ما بود. در آن‏جا پيرامون فضل قرآن سخن به ميان آمد. امام صادق عليه السّلام فرمود: «اگر ابن مسعود قرآن را طبق قرائت ما نمى ‏خوانده است، گم‏راه بوده است». ربيعه گفت: گم‏راه؟ امام عليه السّلام گفت: «بلى، گم‏راه». امام صادق عليه السّلام، اضافه كرد: «ما قرآن را طبق قرائت ابىّ مى‏ خوانيم» 📚سفینه البحار ج 6 ص 81 ❕در آن مجلس درباره قرائت‏هاى غير متعارف ابن مسعود بحث مى‏ شده و امام عليه السّلام به آنان تذكر داده كه اين قرائت‏ها جايز نيست و قرائت صحيح، همان قرائت عامّه مسلمانان است و كسى كه از اين روش متداول عامه تخطّى كند گم‏راه است، زيرا چنين كسى از روش مسلمانان كه نسلا بعد نسل از پيامبر فرا گرفته ‏اند، عدول و تخطى كرده است. و اگر ابن مسعود قرآن را بر خلاف روش مسلمانان قرائت مى‏ كرده است (به فرض صحت نسبت) گم‏راه است، زيرا طريق ميانه، طريقى است كه جامعه مسلمانان در آن مشى مى ‏كنند و كسى كه از اين راه ميانه گام برون نهد، هر كس كه باشد گم‏راه خواهد بود. 🔸ادامه 👇 🔸ادامه 👇 ❕اما اين گفته امام كه ما قرآن را بر طبق قرائت ابىّ مى‏ خوانيم، اشاره است به دوران يك‏سان شدن مصحف‏ها در عهد عثمان كه ابىّ بن كعب قرآن را املاء مى‏ كرد؛ و گروهى آن را بر وفق املاء او مى ‏نوشتند و هرگاه در مورد نص اصلى اختلاف داشتند، براى رفع اختلاف به وى مراجعه مى‏ كردند و مصحف موجود كه مورد قبول عامّه مسلمان
ان است، بر طبق املاء ابىّ بن كعب است و قرائت منطبق بر قرائت ابىّ بن كعب، كنايه از التزام به چيزى است كه هم ‏اكنون عامه مسلمانان برآنند. 📚علوم قرآن ، معرفت ، ص 222 👌 قرائت حفص از عاصم از ابوعبدالرحمان سلمی ، از امیر مومنان ، همان قرائت عامه مسلمانان است ؛ 📚تهذیب التهذیب ج 2 ص 346 _ تاریخ الاسلام ج 11 ص 76 ❕ زيرا حفص و استاد او عاصم شديدا به آن‏چه كه با قرائت عامّه و روايت صحيح و متواتر ميان مسلمانان موافق بود، پاى‏بند بودند. اين قرائت را عاصم از شيخ خود ابو عبد الرحمان سلمى و او از امام «امير المؤمنين» اخذ كرده است و على عليه السّلام به هيچ قرائتى جز آن‏چه با نصّ اصلى وحى كه ميان مسلمانان از پيامبر متواتر بوده، قرائت نمى ‏كرده است. اين قرائت را عاصم به شاگرد خود حفص آموخته است. از اين رو در تمامى ادوار تاريخ مورد اعتماد مسلمانان قرار گرفت و اين اعتماد عمومى صرفا از اين جهت بوده است كه با نص اصلى و قرائت متداول توافق و تطابق داشته است. نسبت اين قرائت نيز به حفص، به اين معنا نيست كه اين قرائت مبتنى بر اجتهاد حفص است؛ بلكه اين يك نسبت رمزى است براى تشخيص اين قرائت و قبول قرائت حفص، به معنا قبول قرائتى است كه حفص اختيار كرده و پذيرفته است؛ زيرا اين قرائت از روز نخست بين مسلمانان متواتر و متداول بوده است. 📚التمهید فی علوم القرآن ، ج 2 ص 157 ❕بنابراین ، حفص اگر چه در زمان پیامبر نبوده است ، اما با وسائطی که به امیر مومنان ع منتهی می شود ، قرائت پیامبر را ، قرائت کرده و چون این قرائت مطابق با قرائت مشهور مسلمین بوده است ، مورد قبول تمام علما واقع شده و به عنوان قرائت رسمی قرآن معرفی شده است که غالب قرآن های کنونی بر اساس آن قرائت ، چاپ می شوند . 👌حفص می گوید ؛ «عاصم به من گفت: قرائتى را كه به تو آموختم، همان قرائتى است كه از ابو عبد الرحمان سلمى اخذ كرده‏ ام و او عينا از على عليه السّلام فرا گرفته است » 📚معرفه القراء الکبار ، ج 1 ص 75 _ الطبقات ، ج 1 ص 348 ❕قرائتی که حفص از عاصم ارائه می دهد ، مورد قبول تمام علما واقع شده و آنان او را در این قرائت تصدیق کرده اند . 👌ابن المنادى می گوید ؛ «پيشينيان حفص را در حفظ و ضبط قرآن برتر از ابن عياش مى‏ دانستند و او را به ضبط كامل قرائتى كه از عاصم آموخته بود، توصيف‏ كرده‏ اند» 📚النشر فی القراءات ، ج 1 ص 156 ❕شاطبى درباره وى مى‏ گويد ؛ «حفص به جهت دقّت و اتقان در قرائت، برتر از ديگران شمرده مى ‏شد». 📚شرح الشاطبیه ص 14 ❕ ابن معين می گويد ؛ «روايت صحيحى كه از قرائت عاصم باقى است، روايت حفص بن سليمان است» 📚النشر فی القراءات ، ج 1 ص 156 _ معجم الادباء ج 10 ص 216 ❕رفاعی نیز می گوید که حفص عالم ترین افراد به قرائت عاصم بوده است ؛ 📚غایه النهایه فی طبقات القراء ج 1 ص 254 👌می بینیم بزرگان اهلسنت ، حفص را در قرائتش ازعاصم ستوده اند و او را تصدیق و مورد مدح قرار داده اند ، اما از آنجایی که حفص شیعه بوده و از یاران امام صادق ع بوده است ؛ 📚رجال طوسی ، ص 176 _ مقباس الهدایه ج 2 ص 228 ❕برخی از علمای اهلسنت ،حفص را در نقل حدیث ( نه قرائت قرآن ) تضعیف کرده اند ، که این تضعیف هم قاعدتا به سبب شیعه بودن حفص است ، با این وجود بزرگان رجالی اهلسنت ، حفص را در نقل حدیث نیز توثیق کرده اند ، بزرگانی چون احمد و وکیع و ذهبی ، حفص را توثیق کرده اند ؛ 📚تاریخ بغداد ، ج 8 ص 186 _ میزان الاعتدال ج 1 ص 558 👌مرحوم محقق خویی نیز مطابق آنچه از اهلسنت نقل شده است ، حفص را تضعیف می کند ، که ما روشن کردیم این تضعیف اشتباه است و همگان حفص را در نقل قرائت ، توثیق و تصدیق کرده و در نقل روایت هم ، بزرگان رجالی اهلسنت ، حفص را توثیق کرده اند . ❕با این وجود ، محقق خوئی تصریح می کند که چون مثلا ائمه ، ردع و ممنوعیتی بر این قرائات مشهور ، ( مانند قرائت حفص ) ، صادر نکرده اند ، این نشان از اعتبار و حجیت چنین قرائاتی است ، زیرا مورد تایید معصومین ع قرار گرفته است ؛ 📚البیان فی تفسیر القرآن ص 166 ❕بنابراین قرآن یک قرائت مشهور بین مسلمین دارد که سینه به سینه به پیامبر گرامی منتهی می شود که قرائت حفص از عاصم ، مطابق با همین قرائت مشهور است و سایر قرائات ، اجتهادات قراء است که هیچ ارزش و اعتباری ندارد. @javadheidari110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸کار را تعطیل نکنید، تبدیل کنید🔸 بهترین روش رفع خستگی، کار است. کار را نکنید، کنید. مطالعه را تعطیل نکنید، تبدیل کنید. بازنشستگی برای ما غلط است. گاهی خسته می‌شوید، برنج پاک کنید، کارهای خانه بکنید، چیزهایتان را مرتب بکنید، دوخت و دوز بکنید برای تفریح. این‌ها تفریح‌های حلال است. بیکار نشستن و خوابیدن، تفریح شما نیست. در ساعاتی که خسته می‌شوید کتاب‌هایی مثل زندگینامه های علما را بخوانید. @javadheidari110
🍀سوال هجدهم: چرا امام علی علیه السلام بلافاصله پس از شهادت حضرت زهراء با اُمامه ازدواج کرد 🌼پاسخ: 1⃣اُمامه کیست: از جمله بانوانی که محبوب رسول الله صلی الله علیه و اله بود بانو اُمامه است .«و كان يحبها، و حملها في الصلاة، و كان إذا ركع أو سجد تركها، و إذا قام حملها؛رسول الله صلی الله علیه و اله او را دوست داشت [گاهی] وقتی در نماز بود بر دوش پیامبر سوار میشد در حالت قیام وی را حمل مینمود و در حالت سجده و رکوع او را به زمین میگذاشت » 1🌱 امام علی علیه السلام بعد از فاطمه زهراء با ایشان ازدواج نمود.2🌱 2⃣آن حضرت تا هنگامی‌که حضرت زهرا سلام‌الله علیها در قيد حيات بود همسر ديگري اختيار نكرد، همان‎گونه كه پيامبر صلی‌الله علیه و اله تا زماني كه حضرت خديجه زنده بود همسر ديگري اختیار نکردند. 3⃣امام علي علیه‌السلام پس از شهادت حضرت فاطمه مجبور به ازدواج شده و همسري اختيار کردند تا به وضع ايتام و فرزندان آن حضرت كه مادر خود را ازدست‌داده بودند رسيدگي كند. و از طرفي حضرت فاطمه، روز شهادتشان ضمن وصايايي به حضرت علي علیه‌السلام فرمود: « َ ..أَوَّلًا أَنْ تَتَزَوَّجَ بَعْدِي بِابْنَةِ أُمَامَةَ فَإِنَّهَا تَكُونُ لِوُلْدِي مِثْلِي فَإِنَّ الرِّجَالَ لَا بُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّسَاء؛با اُمامه ازدواج کن که او نسبت به فرزندانم مثل خودم رفتارمیکند »3🌱 4⃣زمان ازدواج را اكثر منابع تعيين نكرده‎ و تنها در بحارالانوار چنين آمده است كه حضرت، هفت روز پس از شهادت زهرای مرضیه سلام‌الله علیها، طبق وصيت با امامه بنت ابي العاص ازدواج كرد».4🌱 5⃣زشت شمردن ازدواج بعد از فقدان همسر، در عُرفِ زمان ما رایج است و مطلبی مربوط به تمام زمان‌ها و منطقه‌ها نیست. 🔳➰نتیجه اینکه: امام علی علیه‌السلام، بر اساس وصیت حضرت زهرای مرضیه سلام‌الله علیها و به خاطر سامان دادن به امور فرزندان، اقدام به ازدواج با امامه فرمودند. 🍂➰🍃➰🍂➰🍃➰🍂➰🍃➰🍂➰🍃➰🍂➰🍃➰🍂➰🍃➰🍂➰🍃➰🍂➰🍃➰🍂➰🍃➰🍂➰🍃➰🍂➰🍃 📌📌پ.ن: 1⃣(ابن اثیر،اسد الغابه،ج6،ص22) 2⃣(نام خلفا بر فرزندان امامان،ص412) 3⃣(فتال نیشابوری،روضه الواعظین،ج1،ص151) 4⃣(مجلسي، بحارالانوار، ج 42، ص 92) 🌎کانال رسمی استاد جواد حیدری گروه فرهنگی تبلیغی پاسخگو 🔹 🔹 🔹 💎•┈••✾••┈•💎 @javadheidari110
💠پرسش: آیا امام زمان علیه‌السلام ، از ران راست مادر خود متولدشده‌اند؟ ...................................................................................................................................... ✍پاسخ: نکته اول : روایات صحیح و معتبر متعددی در منابع روایی ، بر تولد اهل‌بیت علیهم‌السلام ،به‌صورت طبیعی ، دلالت و تأکیددارند. امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید:«ﺇِﺫَﺍﺧَﻠَﻖَﺍﻟﻠﱠﱠﻪُﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡَﻓِﻲ ﺑﻄْﻦِﺃُﻣﱢﱢﻪِﻳﻜْﺘُﺐُﻋَﻠَﻰﻋَﻀُﺪِﻩِﺍﻟْﺄَﻳْﻤَﻦِﻭَﺗَﻤﱠﱠﺖْﻛَﻠِﻤَﺔُﺭَﺑﱢﱢﻚَﺻِﺪْﻗﺎًﻭَﻋَﺪْﻟًﺎ ﻟﺎﻣُﺒَﺪﱢﱢﻝَﻟِﻜَﻠِﻤﺎﺗِﻪِﻭَﻫُﻮَﺍﻟﺴﱠﱠﻤِﻴﻊُﺍﻟْﻌَﻠِﻴﻢُ»؛«وقتی خداوند امام را در شکم مادر خلق می‌کند ؛ بر بازوی راست او می‌نویسد:« و كلام پروردگار تو، با صدق و عدل، به حدّ تمام رسيد؛ هیچ‌کس نمىتواند كلمات او را دگرگون سازد؛ و او شنونده داناست»(1)»(2) از امام صادق علیه‌السلام نقل‌شده است:«ﺇﻥﱠﱠﻧُﻄْﻔَﺔَﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِﻣِﻦَﺍﻟْﺠَﻨﱠﱠﺔِﻭَﺇِﺫَﺍﻭَﻗَﻊَ ﻣِﻦْﺑَﻄْﻦِﺃُﻣﱢﱢﻪِﺇﻟَﻰﺍﻟْﺄَﺭْﺽِﻭَﻗَﻊَﻭَﻫُﻮَﻭَﺍﺿِﻊٌﻳَﺪَﻩُﺇِﻟَﻰﺍﻟْﺄَﺭْﺽِﺭَﺍﻓِﻊٌﺭَﺃْﺳَﻪُﺇِﻟَﻰﺍﻟﺴﱠﱠﻤَﺎء...»؛«نطفه امام از بهشت است و هنگامی که از شکم مادر بر زمین می‌آید ، دستانش بر زمین و سر او به روی آسمان،هست...»(3) نکته دوم : روایتی که ، تولد امام علیه‌السلام از ران راست مادر را نقل می‌کند ، هم از جهت سند و هم از جهت دلالت ، مخدوش و فاقد اعتبار است. ناقل روایت،فردی به نام حسین بن حمدان خصیبی ،مؤلف کتاب هدایةالکبری است که ، نجاشی در مورد او می‌نویسد:« كان فاسدالمذهب»(4) نتیجه اینکه ؛ اهل‌بیت علیهم‌السلام به‌صورت طبیعی از مادر متولدشده و روایتی که تولد دیگری را برای اهل‌بیت بیان می‌کند از جهت سند مخدوش و با روایات صحیح دیگر هم‌خوانی ندارد و فاقد اعتبار است. پی‌نوشت: 1. انعام/115 2. تفسير القمي، ج1، ص: 215 3. بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، ج1، ص: 223 4. رجال النجاشی، ص67 🌎کانال رسمی استاد جواد حیدری_گروه فرهنگی تبلیغی پاسخگو @javadheidari110
🌷موضوع:خمس اموال ميّت 🌹سؤال :شخصى داراى سال خمسى است، اگر در اثناى سال فوت كند، آيا ورثه او مى توانند قبل از پرداخت خمس او از تركه او در تجهيز و تكفين و ساير مخارج ميت مصرف كنند؟ 🌺جواب: همه مراجع:آنچه از درآمد سال فوت، صرف مؤونه نشده، بايد خمس آن پرداخت شود و از مال خمس داده شده به مصرف تجهيز و تكفين ميت برسانند و حتى كفنى را كه خود ميت از درآمد سال فوت خريده بايد خمس آن را بپردازند. ⚘آیت الله شبیری زنجانی:  البته مخارج ضروري كفن و دفن و مراسم ترحيم  به مقداری كه اگر از مال ميّت صرف آنها نشود آبروي ميّت در خطر است، از مخارج ميّت به شمار مي آيد و خمس به آنها تعلّق نمي گيرد. 🔎پی نوشت: رساله مراجع معظم مسئله۱۷۶۷ 🍃🍂🍃🍂🍃 🍁💎کانال احکام استاد صالحی💎 •┈┈••✾••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/3475177519C28bfc4298d
.: 🏵نوزدهم: منظور از ام ابیها چیست ✴️توضیح: میدانیم حضرت زهراء سلام الله علیها کنیه و القاب فراوانی دارد.یکی از معروفترن انها«ام ابیها؛مادرپدر» است.لطفا دراین باره توضیحی ارائه فرمایید. 💟پاسخ: در كتاب مقاتل الطالبين و كشف الغمه آمده است كه امابيها از كنيه هاي حضرت فاطمه زهرا(س) است كه پيامبر اكرم(ص) به آن حضرت ميفرمود امابيها؛ يعني، مادر پدرش (مادر من).مي توان در اين رابطه احتمالاتي را بيان كرد: 1⃣عرب ها در نامگذاري سه چيز دارند: اسم، لقب و كنيه. اسم مانند فاطمه، لقب مثل زهرا، كنيه مانند " ام ابيها" حضرت فاطمه (س) افزون بر نام، از چندين لقب و كنيه بهره مند است. انتخاب كنيه ها ممكن است به جهت خاصي باشد.رمز اين نام گذاري ممكن است جهت اظهار محبت باشد، همان گونه كه متداول است پدر در اظهار محبت نسبت به دخترش مي گويد: مادرم ، و نسبت به پسرش مي گويد: بابايم، يعني پيامبر جهت اظهار محبت به دخترش فرمود: تو مادر بابات هستي . 2⃣شايد بدين جهت باشد كه در دوره غربت اسلام، حضرت با پدرش رفتاري داشت همانند رفتار مادر به فرزند(سيد جعفر شهيدي، زندگاني حضرت فاطمه(س) ص 40.) و پيامبر (ص) نيز بسيار به دخترش علاقه مند بود، همانند رفتار فرزند نسبت به مادر. پيامبر (ص) دست فاطمه (س) را مي بوسيد. هر گاه به سفر مي رفت آخرين كسي كه با او خدا حافظي مي كرد ، حضرت فاطمه (س) بود و در بازگشت از سفر نخست از او ديدار مي كرد. حضرت زهرا (س) مانند مادري دلسوز رسول خدا (ص) را در آغوش مي گرفت، از او نگهداري مي كرد، زخم هايش را مرهم مي گذاشت رنج ها و دردهايش را كاهش مي داد. اين گونه ابراز عواطف دو سويه همانند ابراز عواطف مادر و فرزند است. 3⃣مادر هر چيزي اصل و اساس او است. ممكن است مقصود آن باشد كه حضرت فاطمه اصل و اساس درخت رسالت است، چنان كه در روايت آمده است: "شجره طيبه پيامبر اسلام (ص) ساقه اش علي و ريشه اش فاطمه، ميوه اش فرزندان او و شاخ و برگش شيعيان حضرت مي باشند". اگر ريشه درخت نباشد، درخت خشك مي گردد و طراوت خود را از دست مي دهد. حضرت زهرا (س) اگر نبود، درخت اسلام سرسبزي و نشاط خود را از دست مي داد. 4⃣ممكن است بدان جهت باشد كه چون خداوند زنان پيامبر (ص) را به كنية "ام المؤمنين" گرامي داشت، به ذهن خطور كند كه آنان مهم ترين زنان روي زمين هستند، حتي از حضرت فاطمه (س) بالاترند، از اين جهت حضرت رسول او را به "ام ابيها" خطاب كرد تا از اين وسوسه ها و خطورات ذهني جلوگيري كند؛ يعني اي زنان پيامبر (ص) اگر شما به منزلة مادران مؤمنان هستيد، حضرت فاطمه به منزلة مادر پيامبر است.(احمد رحماني همداني، فاطمه زهرا شادماني دل پيامبر (ص) ص 267 ). 🌎کانال رسمی استاد جواد حیدری گروه فرهنگی تبلیغی پاسخگو 🔹 🔹 🔹 💎•┈••✾••┈•💎 @javadheidari110
📌سئوال بیستم:مخالفت فاطمیه با وحدت ❇️توضیح: ازطرفی شیعیان همواره منادی وحدت بوده‌اند.از دیگر سو برگزاری عزای فاطمی و تبیین نحوه شهادت او مستلزم نامبردن از افرادی است که برای بسیاری از مسلمینارزش و جایگاه والایی دارند. در نتیجه این یک بام و دوهوای شیعه است که هم بر طبل وحدت مسلمین می کوبد ولی بابرگزاری چنین مراسمی به وحدت مخالفت میکند. پاسخ: 🔴دلایل متعدد بر مفید بودن تقریب مذاهب اسلامی وجود دارد که در جای دیگر مفصل آنرا ذکر کرده‌ایم. 🔵برای پی بردن باید مفهوم«وحدت» تعریف شود تا پاسخ روشنی به سوال داده شود.سه قرائت از «وحدت» وجود دارد. 1🔵 سیاسی :مطابق این قرائت وحدت یعنی : شناخت دشمن مشترک و اتحاد علیه آن؛ قطعا چنین تعریفی مورد پذیرش است. 2🔵 اجتماعی: وحدت عامه و خاصه در این قرائت،به معنای زندگی مسالمت آمیز یا تحمل مخالف، و عدم تکفیر است.که این معنای دوم هم هیچ عاقلی در ضرورتش شک و تردید ندارد. 3🔵 اعتقادی: معنای وحدت اعتقادی یعنی اینکه شیعه برای رسیدن به اتحاد با عامه باید از اعتقاداتش دست بردارد.قطعا چنین تعریفی از وحدت شدنی نیست و مراد منادیان وحدت نیز چنین قرائتی نیست. بزرگ منادی وحدت امام خمینی میگوید:« من هم وفات و شهادت بانوى بزرگ اسلام را بر همه مسلمين و بر شما برادران عزيز ارتشى، سپاهى و بسيج و بر حضرت بقية اللَّه- ارواحنا فداء- تسليت عرض مى‏كنم.» 1🔵 علامه طباطبایی می گوید: «اتحاد یا تقریب اسلامی به طوری که منجر به فراموشی معارف دینی و متروک شدن دستورات مذهبی نباشد تردیدی در رجحان آن از نظر عقل و منطق نیست...[و]این امر منافاتی با بحث-علمی تاریخی- در مسائل عقیدتی ندارد »2🔵 مقام معظم رهبری ،آثار شهید مطهری را مبنای فکری نظام جمهوری اسلامی می‌دانند3🔵 و خطی که می‌تواند انقلاب را ازنظر فکری حفظ کند، همان خط مطهری معرفی کرده‌اند.4🔵 به همین علت اگر این مسئله در اندیشه این شهید والامقام روشن گردد پاسخ به سوال جامعتر خواهد بود. شهید مطهری بنیادی‌ترین مسئله اسلامی را مسئله رهبری می‌داند5🔵 و تفسیرِ اتحاد مسلمانان به حَصر مذاهب به يك مذهب و يا اخذ مشتركات مذاهب و نفی متفرقات آن‌ها را برنمی‌تابد (همان، ص 15) و محصول این تفکر را خَرقِ اجماع مُرَکَب و چیزی غیر از اسلام واقعی دانسته است. (همان، ص 16). او باورمند‌است، فرضيه شيعه با فرضيه اهل تسنن در مسئله بيان و اخذ دين در اساس فرق مى‏كند. (همان، ص 55) و به دلیل برتر دانستن مذهبش، به آن افتخار کرده و حاضر نیست حتی یک مستحب و مکروه کوچک را برای وحدت مصالحه کند (همان،16). پس معنای صحیح اتحاد مسلمانان، وحدت در جبهه مشترک [مقابل کفر جهانی] وزندگی مسالمت‌آمیز [وحدت اجتماعی] است (همان،17) و چون ما باسنیان ایدئولوژی مشترکی نداریم نمی‌توانیم وحدت اعتقادی داشته باشیم (همان). اما بااین‌حال چون بحث علمی سروکارش باعقل و منطق است (همان، ص 18) باید حقایق تاریخی بر اساس مستندات معتبر مشخص شود. تا همه بدانند علی (علیه‌السلام) محور حق بوده است یا سایرین. 💟نتیجه: بنابر تعریفی که منادیان وحدت از آن دارند،دست کشیدن از اعتقادات و بیان نکردن حوادث صدر اسلام چون ظلمی که به خاتون دوسرا رفته است مخالفتی با آن ندارد. سیره عملی منادیان بزرگ وحدت مثل مقام معظم رهبری در برگذاری جلسات فاطمیه گواه عملی همراهی وحدت و این مراسم است. 🔸〰🔺〰🔹〰🔺〰🔹〰🔺〰🔹〰🔺〰🔹〰🔺〰🔹〰🔸 📌📌پ.ن: 1⃣(صحیفه امام،ج16،ص78) 2⃣( علامه طباطبایی،بررسی های اسلامی،به کوشش:سید هادی خسروشاهی،ج3،ص275) 3⃣(مجتبی پیر هادی، استاد در کلام رهبر، انتشارات صدرا، ص 24) 4⃣(همان، ص 33) 5⃣(مطهری، امامت و رهبری، چاپ بیست و هفتم، صدرا، ص 14) 🌎کانال رسمی استاد جواد حیدری گروه فرهنگی تبلیغی پاسخگو 🔹 🔹 🔹 💎•┈••✾••┈•💎 @javadheidari110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عصمت‌انبیاءمدرس:استاد جواد‌حیدری عصمت در لغت: حجاب،پرده و مانع استعمال شده است. عصمت در اصطلاح: ملکه‌ای است که فرد بواسطه‌ی آن از ارتکاب گناه و ترک واجب مصون و در امان بوده البته باحفظ قدرت داشتن بر انجام گناه و ترک واجب درست است که زمینه‌ی عصمت را خود فرد مهیا می‌کند اما تمام متکلمین اسلامی این قید را اضافه کرده‌اند⬇️ عصمت لطفی است که بواسطه‌ی آن فرد،صاحب ملکه‌ای می‌شود که واجبات را انجام می‌دهد و محرمات را ترک می‌کند، هر چند قدرت انجام گناه و ترک واجب را دارد اما معرفتی که پیدا می‌کند، سبب می‌گردد که او واجب را ترک‌نکند و همچنین مرتکب معصیت الهی نیز نگردد. شیعه و سنی هر دو معتقدند: عصمت انبیاء دارای مراتب است: 1⃣ عصمت در دریافت وحی 2⃣ عصمت در حفظ وحی 3⃣ عصمت در ابلاغ وحی اما در مراتب دیگر عصمت، عقیده‌ی شيعه و سنی با یکدیگر متفاوت است. فعلا به عقیده‌ی اهل سنت نمی‌پردازیم شیعه معتقدند به عصمت انبیاء در: 1⃣ عمل به شریعت. 2⃣ تشخیص مصالح و مفاسد امور 3⃣ امور عادی 4⃣ منفِّرات 5⃣ درتطبیق شریعت یعنی هیچگاه نبی خدا در تطبیق شریعت دچار خطا نمی‌شود مثلا در مجازات دزد، تعداد رکعات نماز و ... انبیاء دچار خطا نمی‌شدند. ✔️تذکر: عصمت به معنای مصون بودن: هم از خطای عمدی و سهوی،در کودکی و بزرگسالی یعنی انبیاء من البدو الی الختم معصومند. دلائل عقلی بر وجوب عصمت انبیاء فراوان‌اند ما به دو مورد که مرحوم محقق طوسی در تجریدالاعتقاد و علامه‌ی حلی در کشف المراد که شرح تجرید الاعتقاد است اشاره می‌کنیم. 🍃دلیل عقلی اول: مرحوم محقق طوسی(خواجه نصیر الدین طوسی) می‌فرمایند: «واجب است نبی معصوم باشه تا اعتماد کامل به او حاصل شود و با اعتماد حاصل شدن به این پیغمبر غرض و هدف از ارسال رسل محقق می‌شود. علامه‌ی حلی این جریان را توضیح می‌دهند که: انبیاء مبعوث شدند برای هدایت مردم، اگر مردم اعتماد صد درصد به نبی خدا نداشته باشند اصلا از او حرف‌شنوی ندارند لذا اگر اعتماد صد درصدی به نبی حاصل نشود، می‌شود نقض غرض، یعنی پیغمبر را خدا فرستاده برای هدایت ولی این هدایت اتفاق نمی‌افتد و می‌شود نقض غرض، و نقض غرض برای حکیم قبیح است. و این اطمینان کامل و اعتماد صد درصد زمانی ایجاد می‌شود که نبی معصوم باشد. یعنی مردم ولو خطئا ولو سهوا ولو قبل م بعد از بعثت از او خطایی ندیده باشند 🍃دلیل عقلی دوم هدف عمومی از بعثت انبیاء تزکیه‌ی مردم و تربیت مردم است«لیزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمه» شکی هم در آن نیست که تأثیر تزکیه و تربیت عملی خیلی بیشتر از تربیت از طریق وعظ و ارشاد است.«کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم»اگر از پیغمبری که اسوه و الگوی عملی ماست خطا دیده شود دیگر تربیت در سطح بالا اتفاق نمی‌افتد. مردم می‌گویند اینکه ما را نهی از خطا می‌کند خودش دارد اشتباه می‌کند. لذا ولو خطا، سهوی باشد دیگر آن تربیتی که در انتظار است حاصل نمی‌شود. اگر کسی بگوید پیغمبر اسوه و‌الگوی ما در شریعت است اگر در جاهای دیگر در امور دیگر خطا کند که اشکال ندارد پاسخ می‌دهیم این مطلب را مردم نمی‌توانند تشخیص دهند یعنی مردم نمی‌توانند تفاوت قائل شوند بین شریعت و غیر شریعت، بلکه می‌گوید اینکه فلان جا خطا کرد از کجا معلوم در امور دیگر هم خطا و اشتباه نکند. پس تربیت کامل که غرض و هدف ارسال رسل است در گرو عصمت انبیاء علیهم صلوات الله است. دلائل قرآنی بر عصمت انبیاء واژه‌ی عصمت به معنای عصمت اصطلاحی در قرآن نداریم اما قرآن با روش‌های مختلف عصمت را مطرح فرموده با آیات متعدد می‌توان مسئله‌ی عصمت را مطرح کرد مثل: 1⃣ آیه‌ی تطهیر 2⃣ آیه‌ی اطاعت اولی الامر 📖استدلال قرآنی بر عصمت انبیاء: آیه ۹۰ سوره‌ی مبارکه‌ی انعام پس اینکه تعدادی از انبیاءرا نام می‌برد می‌فرماید: «اولئک الذین هدی الله فبهدهم اقتده» یعنی انبیاء کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده پس شما به هدایت اینها اقتدا کنید در آیه‌ی ۳۷ زمر می‌فرماید: «و‌من یهدی الله فما له من مضل» آیه نکره در سیاق نفی است. هیچگونه ضلالتی در وجود کسی که خدا هدایتش کند وجود ندارد. با قرار دادن این دو گزاره در کنار همدیگر ۱)انبیاء را خدا هدایت کرده است ۲)هر کسی را خدا هدایت کند هیچگونه ضلالتی ندارد. نتیجه اینکه: انبیاء هیچ‌گونه ضلالتی در وجودشان، وجود ندارد. و این یعنی عصمت و می‌دانیم که در لسان قرآن و در فرهنگ قرآن، گناه ضلالت است، شاهد ما نیز آیه‌ی ۶۲ سوره مبارکه‌ی یس است «و لقد اضل» شیطان خیلی از شما را دچار ضلالت(گناه) می‌کند. یکی از مصادیق ضلالت گناه است‌. بنابراین انبیاء کسانی هستند که 1⃣هیچگونه گناه و ضلالتی در وجودشان نیست 2⃣خدا هدایتشان کرده و این یعنی عصمت. بنابراین با روشی که عرض شد به این نتیجه رسیدیم قرآن تصریح به عصمت انبیاء دارد هر چند آیات دیگری نیز برای اثبات عصمت انبیاء وجود دارد @javadheidari110@ramezan_ghasem110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ترک اولی: مدرس استاد جوادحیدریپرسش:چرا با وجود اینکه انبیاء نبی‌الله‌اند و نبی‌الله معصوم است شاهد مخالفت با اوامر و نواهی الهی، توسط برخی انبیاء هستیم و آن را گناه محسوب نمی‌‌کنیم بلکه برایشان تعبیر ترک‌اولی را بکار می‌بریم؟نزدیک شدن حضرت آدم به شجره‌ی منهیه، و هبوط آنها به زمین؟ ✔️پاسخ: 1⃣دلیل عقلی و نقلی قرآنی بر عصمت تمام انبیاء داریم. لذا برای خلاف نهی الهی عمل کردن آدم علیه السلام ملاک، و معیاری بیان خواهیم کرد. 2⃣در جریان حضرت آدم و حضرت حوا سلام‌الله علیهما باید تمام آیات مربوط به آنان کنار هم گذاشته شود و همچنینموقعیتی که آنهادر آن بودند و همچنین مسلم و محکم بودن عصمت را نیز باید در نظر بگیریم. 3⃣ در مجموعه‌ی قرآنی روایی واژه‌‌ی ترک اولی را ندیدیم بلکه این کلمه‌ سالها بعد از صدر اسلام، توسط متکلمین تأسیس شده است البته استفاده کردن آن اشکالی ندارد. مقصود از ترک‌اولی این است که: بین مطلوب و مطلوب تر، مطلوب انتخاب شود. و چنین کاری نه مکروه است و نه مباح، لذا هیچ منافاتی با عصمت ندارد امابه چه دلیل می‌بایست مخالفت با یک امر و یا یک نهی‌ای را نگوئیم گناه، بلکه بگوئیم ترک اولی است؟پاسخ اینکه:⬇️ امر و نهی به دو صورت است: ۱) امر و نهی مولوی ۲) امر و نهی ارشادی تذکر: آنچه که مخالف با عصمت است این است که انسان با امر و نهی مولوی مخالفت کند. امر و نهی مولویبا سه معیار امر و نهی مولوی می‌شود:امر و نهی مولوی آن امر و نهی‌ای است که شارع(پروردگار عالم) اولا:از جایگاه مولا بودن صادر می‌کند. ثانیا: رضایت به مخالفت با آن ندارد. ثالثا: اگر مخالفتی اتفاق بیفتد عقوبت در پی دارد.مثلا خدا می‌فرماید «اقیموا الصلاة» این امر مولوی است ظاهر امر، می‌رساند که‌ این امر مولوی است، اما اگر قرائنی وجود داشته باشد که امر و نهی این سه ملاک را نداشته باشند حمل می‌شود بر امر و نهی ارشادی. درجریان‌حضرت‌آدم‌این‌قرائن‌چیست؟ 1⃣جایگاهی که حضرت آدم و حوا بودند جایگاه امر و نهی مولوی و جایگاه تکلیف نبود. شاهدمان نیز نص کلام‌امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه که از مسلمات است می‌باشد«الیوم عمل ولا حساب و غدا حساب ولا عمل» یعنی دنیای عادی که از بعد از هبوط آدم و حوا شروع می‌شود تا ۴۰ روز مانده به قیامت این مرحله دنیاست و جایگاه تکلیف است فلذا در غیر از دنیا، امر و نهی مولوی معنا ندارد. پس نهی «لاتقربا هذه الشجره» نهی مولوی نیست که لازمه‌ی آن مخالفت با مولویت و عقوبت الهی را داشته باشد بلکه نهی ارشادی است. امر و‌نهی ارشادی چیست: ارشاد گاهی به حکم عقل است، گاهی به حکم عرف است.مثال امر و نهی ارشادی: شما قصد ترک منزل در زمستان دارید مادر به شما می‌گویند هنگام خروج از منزل لباس گرم بپوش، اگر شما لباس گرم نپوشید مادر ناراحت نمی‌شوند، شما را تنبیه هم نخواهند کرد اما مخالفت شما اثر طبیعی خود را دارد که همان سرما خوردگی است. آدم و حوا، نزدیک درخت نشوید. ما قرینه داریم که این نهی مولوی نیست که مخالفت با آن گناه باشد بلکه نهی ارشادی است چون جایگاه و موقعیتی که آنها در آن بودند عالم تکلیف نبوده که نهی مولوی در کار باشد، بلکه نهی ارشادی بوده یعنی دارد راهنمایی می‌کند که این کار را انجام ندهید البته قرینه و شاهد قرآنی دال بر ارشادی بودن این نهی داریم. سوره‌ی طه آیه ۱۱۷ «وقلنا یا آدم ان هذا عدو لک و لزوجک فلایخرجنکما من الجنه فتشقی» ای آدم شیطان دشمن شماست مواظب باشید از بهشت شما را خارج نکند. خدایا اگر از بهشت خارج شدیم ناراحت می‌شوی و مرا عقاب می‌کنی؟نه فقط لتشقی به دردسر و زحمت می‌افتید. از موقعیتی که هستی خارج می‌شوی، فتشقی قرینه است که نهی ارشادی است زیرا نفرموده که موجبات ناراحتی و غضب مرا فراهم می‌کنی. اگر فرموده بود فتعصی نهی مولوی بود. 2⃣«ان الله اصطفی آدم» اگر آدم گناه کرده بود که خدا او را مصطفای خود قرار نمی‌داد، 3⃣در هیچ آیه و روایتی نداریم که خدا آدم را بخاطر مخالفت با این نهی عتاب کرده باشد فقط فرموده فتشقی 4⃣با تدبر در آیات مربوط به فریب شیطان خواهیم دانست یکی از فلسفه‌های وجودی آدم و حوا قبل از هبوط به دنیا در آن باغ با آن قوانین خاص این بود که آدم و حوا بدانند دشمن‌شان کیست و اوضاع به چه شکل است و چگونه باید زندگی کنند «و قاسمهما ... لمن الناصحین» شیطان اینها را قسم داد این اولین دفعه‌ای بود که آدم و حوا با قسم دروغ مواجه می‌شدند و تابحال سوگند دروغ نشنیده بودند لذا تحت تاثیر وسوسه‌ی شیطان قرار گرفتند 5⃣شیطان بشارت داد به آنها که با خوردن از میوه درخت، در بهشت خالد و ابدی خواهند ماند 💠نتیجه اینکه با در کنار هم قرار دادن قرائن مذکور خواهیم دانست حضرت آدم گناه مطلق که منافات با عصمت باشد انجام ندادند بلکه مخالفت ایشان در برابر امر ارشادی بود آن هم با قرائنی که عرض شد @javadheidari110@ramezan_ghasem110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 پرسش: فرزندان آدم چگونه ازدواج کرده اند؟ ...................................................................................................................................... ✍ پاسخ: در مورد کیفیت ازدواج فرزندان آدم و حوا ، سه قول مطرح می باشد . قبل از بیان دیدگاه ها ، این نکته را توجه داشته باشیم ، با توجه به اینکه این مساله، جزء ضروریات دینی نمی باشد، پذیرش هر کدام از دیدگاه ها ، هیچ ضربه ای به اعتقاد فرد نمی زند و خللی در اعتقاد و ایمان او ایجاد نمی کند .پس فرد در پذیرش هر کدام از اقوال مختار می باشد . دیدگاه اول : فرزندان آدم با افرادی از باقیمانده انسان های قبل از نسل آدم و حوا ازدواج کردند. ** با توجه به علم دیرینه شناسی و با توجه به مکالمه فرشتگان با خدا(1) فهمیده می شود که قبل از حضرت آدم انسان هایی شبیه به حضرت آدم زندگی می کرده اند. **این نظریه هیچ تاییدی از قرآن و روایات ندارد، اما چون افرادی ازدواج خواهر و برادر را حرام ذاتی و فطری می دانسته اند، برای فرار از محذور ازدواج خواهر و برادر بدان متوسل شده اند. دیدگاه دوم : خداوند برای فرزندان آدم همسرانی از حوریان یا جنیان فرستاد. این دیدگاه مؤیداتی در روایات حضرات معصومین علیهم السلام دارد(2) اما برخی مضمون روایات را مخالف صریح قرآن و اعتبار عقل می دانند چون جنس حور و جنیان از آدمیان نیستند و نمی توانند از آدمیان فرزند بزایند. در پاسخ به این اشکال باید بگوییم : اولا ، عقل هیچ مخالفت و محذوری با ازدواج جن و حوری با ادمیان ندارد. ثانیا : اگر یک طرف ازدواج فرزند آدم و طرف دیگر حور یا جن باشد ، تکثیر نسل از آدم و حوا ، صادق می باشد و هیچ منافاتی با آیه اول سوره نساء نخواهد داشت .-وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَ مِنْهُما رِجالاً كَثيراً وَ نِساءً –(3) و جفتش را [نيز] از [جنس] او پديد آورد و از آن دو تن، مردان و زنان بسيارى را پراكنده و منتشر ساخت دیدگاه سوم : فرزندان آدم ،خواهر و برادر با هم ازدواج کرده اند . ممکن است در اشکال به این دیدگاه گفته شود : محذور ازدواج با محارم چه می شود ؟ در پاسخ گفته می شود : طبق آیات شریفه قرآن کریم ، حکم مخصوص خداست (إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّه) ( 4) و حکم ممنوعیت ازدواج با محارم تا ان زمان ابلاغ نشده بود. علامه طباطبایى (ره) مىفرماید: حکم ازدواج، یک حکم تشریعى و تابع مصالح و مفاسد است. حکم تکوینى نیست که قابل تغییر نباشد. از این رو ممکن است که در ابتداى خلقت به خاطر ضرورت بقاى نسل در جامعه محدود آن روز که فقط دو برادر و دو خواهر بودند، از جانب خدا حرام نگردد . بعد که ضرورت برطرف شد، حکم حرمت بیاید.(5) پی نوشت : 1. سوره بقره/30 2. وسائل الشيعة، ج20، ص: 365 3. سوره نساء/1 4. سوره یوسف/40 5. ترجمه تفسیر المیزان، ج4، ص232 🌎کانال رسمی استاد جواد حیدری_گروه فرهنگی تبلیغی پاسخگو @javadheidari110♨️