نجف اشرف حرم مولا دلمو برده به یغما نجف اشرف حرم مولا تا ابد قبله ی دلها نجف اشرف حرم مولا خونه ی امید دنیا اگر دوباره من پُره خواهشم دارم عذاب دوری تورو میکشم اگر دوباره من پُره خواهشم دلم میخواد مسافر نجفت بشم اگر بنای تو به کرم نبود نوکرت آقا اِنقدر محترم نبود اگر بنای تو به کرم نبود جای منه آلوده تو حرم نبود ... علی علی علی ، علی مولا حیدر ... به تو مدیونم ، دم ایوونم منم و حال جنونم به تو مدیونم ، دم ایوونم من و اشکای روونم به تو مدیونم ، دم ایوونم به ضریحت برسونم اگه کبوترم تو هوای تو دارم میام سمت گنبد طلای تو اگه کبوترم تو هوای تو دلم میخواد باشم با زائرای تو ... علی علی علی ، علی مولا حیدر ... عشق دلهایی ، شاه و مولایی حضرت شیر خدایی عشق دلهایی ، شاه و مولایی اومدم برا گدایی عشق دلهایی ، شاه و مولایی کِی میشم کرب و بلایی اگه دل منه غرق شور و شِین آخه خراب عشقتم ای شَه حنین اگه دل منه غرق شور و شِین آخه منم عبد حسن نوکر حسین ... علی علی علی ، علی مولا حیدر ... #حضرت_علی #شب_هفتم_محرم_1399 #تک 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir

▪️در شب تاریک دنیا آفتابی ایستاده▪️ 🎤 سبـک : شعرخوانی 🗓مراسم : شب هفتم محرم الحرام 1399 🆔 @javadieh

در شب تاریک دنیا آفتابی ایستاده سایه اش روی سر ما تا خود محشر فتاده عشق اگر یاری نماید در مسیر نیک بختی میروم تا خانه ی دوست با چه با پای پیاده در کتاب عاشقی دیوانگی فصل نخست است نام من عبدالحسین و شهرت من روضه زاده آخرِ دنیا برای عاشقِ هیئت همین است جان سپردن زیر پاهای علی و خانواده ساغر خالی ما را پُر کن از جام نگاهت ای که از چشمان مستت میچکد مِی فوق العاده گر کنم مدح تو را من در دل یک جمله این است انعکاسی از خداوند بی نظیر و صاف و ساده سرنوشت سال ما را در محرم مینویسند هر چه که داریم قطعاً حضرت عباس داده #امام_حسین #شب_هفتم_محرم_1399 #شعرخوانی 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir

⚫️ اشعار شب هشتم محرم الحرام سال 1399 ⤵️ #اشعار_شب_هشتم_محرم_1399

▪️از اون نگاهش نمیشه دل کند▪️ 🎤 سبـک : روضه خوانی 🗓مراسم : شب هشتم محرم الحرام 1399 🆔 @javadieh

از اون نگاهش نمیشه دل کند دلم میمونه وقتی که آروم میزنی لبخند قد بلند و موی کمند و باباش که میبینه میفته یاد جدش وقتی سواره ست یا که پیاده ست میشناسمش از اون دورا بلنده قدش نگید چرا شدم هراسون بچه بزرگ نکردم آسون دیدن ابی عبدالله داره دنبال علی اکبر میدوه. فلذا وقتی اومد بالا سر علی اکبر باورش نمیشد، با جوونش یه کاری کرده بودن. بدن اِرباً اِربا. اکبر و گرگای بیابون لیلا و خاکستر مجنون به یاد همه ی قدیمیا به یاد همه ی زیر خاک خوابیده ها، اومد صورت به صورت علی اکبر گذاشت دلش آروم نگرفت، قداقد علی خوابید دلش آروم نگرفت، حسابشو بکن لشکر دارن نگاه میکنن کف میزنن هلهله میکنن. صورت به صورت علی گذاشت هِی صدا میزد ولدی علی، علی الدنیا بعدک العفاء، این یعنی خاک بر سر زندگانی دنیا اما دلیش این میشه، علی اکبر کاش دیگه بابات زنده نَمونه، دیگه دنیای بی علی اکبر خاک بر سر این دنیا. صدا زد خیز و از جا آبرویم را بخر، علی اکبر ببین لشکر داره هلهله میکنه علی اکبر. خیز و از جا آبرویم را بخر عمه را از بین نامحرم ببر تو همین حین داشت گریه میکرد دید یه دستی رو شونشه، ابی عبدالله روشو برگردوند دید عمه ی سادات زینبه. صدا زد حسین پاشو، ببین لشکر دارن هلهله میکنن دارن مسخره میکنن، ببین لشکر دارن کف میزنن میخندن، هر چه کرد بدن علی اکبرو بلند کنه نتونست، هر جای بدن رو که بلند میکرد طرف دیگه روی زمین میموند. یه وقت دیدن ابی عبدالله داره صدا میزنه. جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید خدا داند که من طاقت ندارم علی را بر در خیمه رسانم آقا جان کدوم جوونا، نه عون و جعفری، نه قاسمی نه عبداللّهی نه اباالفضلی. من نمیدونم بدن علی اکبرو چجور بردن. چندتا شباهت گفتن. همه ی شباهتای علی اکبر، وقتی اومد میدون بره گفت تو شاهد باش خدایا یه شخصی رو دارم به میدون میفرستم خَلقاً و خُلقاً و منطقاً به رسول الله. هر موقع ابی عبدالله دلش برا پیغمبر تنگ میشد یه نگاه به صورت علی اکبر میکرد دلش باز میشد آقا. اما این آقا علی اکبر چندتا شباهت هم به مادر سادات داره. اول اینکه هجده سال داره مثل مادرش فاطمه. دوم اینکه پهلوش هم مثل مادرش فاطمه شکستن. سوم اینکه صورت علی اکبر هم کبود بود. صدا زد. مهتاب شام من چرا صورت کبودی آیا تو با زهرا میان کوچه بودی ای پَر شکسته زار و خسته بلبل من دارم یقین سیلی نخوردی ای گل من شاید که وقتی مرکبت هر سو دویده رخسار ماهت را به خاک و خون کشیده #حضرت_علی_اکبر #شب_هشتم_محرم_1399 #روضه 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir

▪️در چشمها باران رحمت را نگیر از ما▪️ 🎤 سبـک : شعرخوانی 🗓مراسم : شب هشتم محرم الحرام 1399 🆔 @javadieh

در چشمها باران رحمت را نگیر از ما این سجده ی بر روی تربت را نگیر از ما هر چند ما کفران نعمت کرده ایم اما این بار لطفی کن و نعمت را نگیر از ما ما سربلند از امتحان بیرون نمی آییم این اشک های بین هیئت را نگیر از ما یک روز باید عشق را ثابت کنیم آقا حالا که وقتش هست فرصت را نگیر از ما یا لَیتنا کُنا مَعَک گفتیم آقا جان لطفی کن و این آه حسرت را نگیر از ما نوکر میان روضه ها همصحبت مولاست این لحظه های گرم صحبت را نگیر از ما ما سالها با اشک هامان زندگی کردیم این سوز و آه و اشک و خلوت را نگیر از ما شاعر : #احمد_ایرانی_نسب #امام_حسین #شب_هشتم_محرم_1399 #شعرخوانی 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir

▪️جلوم قدم میگیری ، به سمت میدون میری▪️ 🎤 سبـک : زمـیـنـه 🗓مراسم : شب هشتم محرم الحرام 1399 🆔 @javadieh

جلوم قدم میگیری ، به سمت میدون میری اینجوری که تو بابا میری انگار از من دلگیری ای شبیه پیغمبر علی اکبر میری اما آروم تر علی اکبر ای مَه زیبای بابا ، لیلی لیلای بابا ای عصای پیری من خوش قد و بالای بابا ... اَلدنیا بعدک العفاء ، ولدی علی (2) ... کوچه برات وا کردن ، پشت منو تا کردن برات بمیرم بابا که تورو اِرباً اِربا کردن روی خاکا خوابیدی علی اکبر مثل تسبیح پاشیدی علی اکبر میچینم اما نمیشه ، رو عبا هم جا نمیشه توی صحرا تیکه های پیکرت پیدا نمیشه ... اَلدنیا بعدک العفاء ، ولدی علی (2) ... تیری که پهلوت خورده ، قلب من آزرده کی این بلا رو بابا به حال و روز تو آورده بردنت کار من نیست علی اکبر حالا وقت رفتن نیست علی اکبر عمر من به مویی بنده ، از تو بابات دل نکنده پاشو که داره به حالم لشکر دشمن میخنده ... اَلدنیا بعدک العفاء ، ولدی علی (2) ... #حضرت_علی_اکبر #شب_هشتم_محرم_1399 #زمینه 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir

▪️ذکر دلی که با غمت آباده▪️ 🎤 سبـک : شـور 🗓مراسم : شب هشتم محرم الحرام 1399 🆔 @javadieh

ذکر دلی که با غمت آباده صلی الله علیک یا شهزاده الله اکبر به هیبت به بیانت الله اکبر به تحریر اذانت الله اکبر به حمله به امانِت الله اکبر الله اکبر به جنگ و به جلالت الله اکبر به جرأت به جمالت الله اکبر به غیرت به خصالت الله اکبر ذکر جنونم علی اکبر آروم جونم علی اکبر نگام کن ای جوون لیلا منم جوونم علی اکبر ... علی اکبر یا علی اکبر ... مِهرت به دلم عمریه افتاده صلی الله علیک یا شهزاده الله اکبر به عزت به مرامت الله اکبر به همت به دوامت الله اکبر به قامت به قیامت الله اکبر الله اکبر به عزم و وجناتت الله اکبر به نظم و سکناتت الله اکبر به رزم و ضرباتت الله اکبر رزم تو محشر علی اکبر شبه پیمبر علی اکبر کرب و بلا رو قبضه کرده سایه ی حیدر علی اکبر ... علی اکبر یا علی اکبر ... سرباز تواَم هر نفس آماده صلی الله علیک یا شهزاده الله اکبر به انوار منیره الله اکبر به تیره به عشیره الله اکبر عدو ماته و خیره الله اکبر الله اکبر اباالفضل بی نظیره الله اکبر به قاسم که دلیره الله اکبر به شش ماهه که شیره الله اکبر یکسره طوفان علی اکبر روح حسن جان علی اکبر میشنوی قاسم میگه به به جان سنه قوربان علی اکبر ... علی اکبر یا علی اکبر ... #حضرت_علی_اکبر #شب_هشتم_محرم_1399 #شور 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir

▪️بیرق و پرچمو عشقه ، شور محرمو عشقه▪️ 🎤 سبـک : شـور 🗓مراسم : شب هشتم محرم الحرام 1399 🆔 @javadieh

بیرق و پرچمو عشقه شور محرمو عشقه نفس نفس حسین میگم این دم و بازدمو عشقه همین شال سیام گواهی میده که عزادارم قد تک تک این ثانیه ها بهت بدهکارم خودم رو آقا به دست پُر از مِهر تو میسپارم شاه اَلسلام ، ای عالی مقام ارباب خوب من سایت مستدام ای نعم الامیر ، ماه بی نظیر اسمت مقدسه ای ذکر مدام ... جانم حسین ، ای جانم حسین ... تاج سرم حسن جانه بال و پرم حسن جانه ماه حرم اباالفضل و شاه کرم حسن جانه من از بچگی هام نوکر پابست حسن جانم دلم خوش به همینه که فقط مست حسن جانم یه عمریه حسینی شده ی دست حسن جانم آرام جان ، ای نور عیان وصف تو یا حسن مافوق بیان اَیها الکریم ، ذکر نوکریم جای اسم تو خالیه بین اذان ... جانم حسن ، ای جانم حسن ... ای یل با وقار عباس وارث ذوالفقار عباس خون علی تو رگ هاته معنی اقتدار عباس کی میتونه بره سمت حرم تا اون علمداره قدم میزنه هیبتش مثه حیدر کراره کسی نیست تو چشاش نگاه کنه بس که جنم داره صاحب لواء ، دست گره گشا جانم علم به دوش کرب و بلا حیدر نسب ، ای فخر عرب فرمانده ی سپاه خون خدا ... جانم قمر ، ای جانم قمر ... #امام_حسن #امام_حسین #حضرت_اباالفضل #شب_هشتم_محرم_1399 #شور 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir

▪️موذن کرب و بلا خاموشی چرا رعنای من▪️ 🎤 سبـک : سنگین 🗓مراسم : شب هشتم محرم الحرام 1399 🆔 @javadieh

مؤذن کرب و بلا خاموشی چرا رعنای من به خاک و خون افتادی و خون میباره از چشمای من ای جونم ای جوونی ام تو مردونه جنگیدی ولی کمر بستن به قتل تو یه لشکری با بغض علی حالا که ابروت شکسته و شکسته فرق سرت اکبر میخونم با خواهرم زینب ، بابا حیدر وای بابا حیدر ... علی اکبر وای علی اکبر ... محکم گرفتی دستمو داری روی خاک پا میکشی تکون نخور مگه میخوای پاشیده تر از اینم بشی من چی به این دنیا بگم چی باید به این دنیا بگی لخته ی خون تو گلوی تو نمیذاره یه بابا بگی دیگه بعد از تو همین قدر هم نگاه به دنیا نمیکنم میگردم دنبال پیکرت همش رو پیدا نمیکنم ... علی اکبر وای علی اکبر ... اینجوری بی تابم نکن آخ دلم آروم نداره خب دم آخر بابا باید سر روی زانوت بذاره خب اینجا ولی برعکس شده سرِ تو روی زانوی من نیزه توی پهلوی تو ، داغ تو زخم پهلوی من دگرگونه صورت ماهت ، گرفته خون روی چشماتو در احتضارم نمیدونم که من اول جون میدم یا تو ... علی اکبر وای علی اکبر ... #حضرت_علی_اکبر #شب_هشتم_محرم_1399 #سنگین 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir

▪️ارباب گفته ام که تو نوکر بخوانی ام▪️ 🎤 سبـک : شعرخوانی 🗓مراسم : شب هشتم محرم الحرام 1399 🆔 @javadieh