یه روزی میون همین کوچه ها یه پستی غرورش رو محکم شکست نَه تنها غرورش از اون ضرب دست که گوشواره ی مادرش هم شکست یه روزی میون همین کوچه ها یه پروانه میسوخت بال و پرش یه روزی جلو چشم باباش علی لگد مال شد چادر مادرش یه روزی میون همین کوچه ها در خونشون شد پُر از همهمه به دستای باباش بستند طناب میومد صدا ناله ی فاطمه ... حسن جان (2) ، حسن جان حسن ... یه روزی به دست همون آدما جلو چشم داداشش و خواهرش به ضرب لگد بین اون شعله ها در خونه افتاد رو مادرش شد آخر براش تلخ ترین خاطره زِ یادش نمیبرد اون لحظه رو به پشت در افتاده بود مادرو صدا میزد اون دم فقط فضه رو هنوز هم پس از طی این قرن ها میدونند اینو اهل عالم همه که هست روز قتل امام حسن همون روز قتل بی بی فاطمه ... حسن جان (2) ، حسن جان حسن ... #امام_حسن #شب_ششم_محرم_1395 #روضه 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir

از کرب و بلا دل میپره سمت مدینه بازم دلو حسی میبره سمت مدینه غرق شور و شِینی و شب سینه زنی شد تو ماه حسینی ولی رزقت حسنی شد امشب بیاید تا با هم دیگه بریم با پای دل پشت خونه ی کریم بگیم امام حسن خیلی نوکریم بارونی اَم محض یک تبسمت ما اومدیم امشب تو مراسمت آقا فدا عبدالله و قاسمت ... غریب آقام ، مولانا امام حسن ... ای کاش که به دست ما بقیع هم بشه آباد میسازیم ان شاءالله ما براش پنجره فولاد با یاد کبوترهای پَربسته میسازیم آخر تو بقیع گنبد و گلدسته میسازیم میشه یه روز شیعه فاتح نبرد دیگه میشه بی دلواپسی و درد توی بقیع آزادانه گریه کرد نیمه شب و مژده ی سحر میاد دیگه بقیع از تاریکی درمیاد تو مدینه زائر اِنقَدَر میاد ... غریب آقام ، مولانا امام حسن ... فرزند بزرگ علی و حیدری بودی دنیا میدونه خیلی شما مادری بودی خاموش شده تو کوچۀ غم چشم و چراغت از حادثه ای پیری اومد زود به سراغت به ما بگو آقاجون چرا زدن جلو چِش تو، تو کوچه ها زدن به مادرت سیلی بی هوا زدن چه روضه ای کرده شیعه رو هلاک چه صحنه ای از ذهنم نمیشه پاک گوشواره ی مادر افتاده رو خاک ... غریب آقام ، مولانا امام حسن ... #امام_حسن #شب_ششم_محرم_1395 #زمینه 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir

سینه زنم ، سینه زنم من بیقرار قاسم بن الحسنم خوبه یه عمر نوکرشم بیمه شده تو روضه کل بدنم عاشق حسنم ، عاشق حسنم رزمشو فاطمه تماشا کرد قاسمت تو کربلا غوغا کرد یه تنه با تکبیرای زینب اَزرَق و بچه هاشو رسوا کرد مثه اربابه ، دُر نایابه ضربای شمشیرش مثه ابوترابه ... مددی یا قاسم بن الحسن ... میخونه هی نادِ علی لشکر میفته دوباره یاد علی گرد و غبار برپا شده قاسم نداره مثل خودش بدلی یا علی ، یا علی هنوز نشد برا رزم آماده رقیبش روی زمین افتاده رو به لشکر با غضبش میگفت اینارو اباالفضل یادم داده نوه ی علیه ، شاگرد علمدار صورت نگو اینو بگو ماه شب تار ... مددی یا قاسم بن الحسن ... جار میزنم جار علنی تو قشنگترین دُردونه ی حسنی ساقیِ من مستم اگر اومدم توی مِیخونه ی حسنی تو یل حسنی ، تو یل حسنی أنا بنُ الحیدر تا که سر میده عکس العمل هاش بی بدل میشه معلومه تو سوال اربابم جوابش اَحلی من عسل میشه عشقش همینه ، وقتی میبینه خنده روی لب رقیه جان میشینه ... مددی یا قاسم بن الحسن ... #حضرت_قاسم #شب_ششم_محرم_1395 #شور 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir

از تو روضه تا حرم من میخوام سفر کنم دوست دارم تو حرمت شبمو سحر کنم رو ضریت باشه چشام دقیقاً وقت اذون یه گدا پشت دره یه کاری کن آقاجون کرب و بلا بین الحرمین بارون میباره چشام گریون برای حسین در شورم و شِین لیلایی و ما مجنون ... حسین آرام جانم ، روح و روانم ... آقا بین گریه هات یه دعایی کن برام امسال هم که رفت ولی بذار سال بعد بیام هر چی دارم از توئه ، منو بُردی زیر دِین من میخوام مستی کنم توی بین الحرمین کرب و بلا بین الحرمین سینه میزنم و می بینه زهرا مادرت زینب خواهرت خوشبختی اینه ... حسین آرام جانم ، روح و روانم ... حرم تو پُره از دیوونه سینه زنه حق داری نخوایم آقا چه نیازی به منه و نشستن یه گوشه دوتا خانم رو زمین دارن خیراتی میدن رباب و اُم البنین کرب و بلا بین الحرمین سقا دستمو بگیر آقا گیریم ما خراب ، نوکر رباب جون مادرت زهرا ... حسین آرام جانم ، روح و روانم ... من همونم که برات عمریه سینه زنم سگ بی آبروی قاسم بن الحسنم روضه ها خونمه و نگیر از من خونمو حاضرم هدیه کنم به رقیه جونمو کرب و بلا بین الحرمین شب شد اسمت ذکر رو لب شد به لطف خدا منسب منم نوکریِ زینب شد ... حسین آرام جانم ، روح و روانم ... شاعر : #محمد_ابراهیمی_اصل #امام_حسین #شب_ششم_محرم_1395 #شور 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir

حیدر شاه ولایت ، حیدر روح کرامت حیدر برج امامت ، حیدر اوج عبادت در زیر سایه ی شما زندگی کردم با ذکر یا حیدر مدد بندگی کردم ما را با لطفت دیوانه کردی بر شمع رویت پروانه کردی ... حیدر یا حیدر ، حیدر یا حیدر ... حیدر روح شجاعت ، حیدر اوج سعادت حیدر مرد عدالت ، حیدر شوق شهادت اول امام شیعیان حیدر یا حیدر ای جان صاحب الزمان حیدر یا حیدر نامت نگین انگشتر عشق هو الاول و الآخر عشق ... حیدر یا حیدر ، حیدر یا حیدر ... حیدر راز و نیازم ، حیدر رکن نمازم حیدر پَر پروازم ، حیدر ذکر نمازم از تو خدا راضی و تو از خدا راضی با شمشیرت در معرکه طوفان میسازی کل ملائک خراب حیدر همگی مست از شراب حیدر ... حیدر یا حیدر ، حیدر یا حیدر ... #حضرت_علی #شب_ششم_محرم_1395 #زنجیرزنی 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir

بی نواتم علی ، من خاک پاتم علی امیرالمؤمنین خودم فداتم علی ذکر تب و تابم یا علی و یا علی و یا علی لالایی خوابم یا علی و یا علی و یا علی کاش تورو میدیدم ، ای گل امیدم کاشکی صد و ده بار آقا دورت میچرخیدم اگر که لب تر کنی آقا سرمو میدم به خونمون در بزن ، سر به مضطر بزن نوکرتم اَباالحسن به نوکرت سر بزن ... علی مولا علی ، یا علی مولا علی ... مهربونم علی ، دردت به جونم برکت سفره ی ماه رمضونم علی ذکر تب و تابم یا علی و یا علی و یا علی لالایی خوابم یا علی و یا علی و یا علی دنیا که بی مرزه ، بی تو نمی اَرزه هر کسی که تورو داره پشتش نمیلرزه تعداد نوکرات زیادتر میشه هر لحظه تفسیر جوشن کبیر ، افتتاح و مجیر شاه نجف بسم الله محرمه یا امیر دست ماهارو بگیر ... علی مولا علی ، یا علی مولا علی ... دل تو چنگ علی ، عمریه تنگ علی زیر و روم میکنه نام قشنگ علی از دل بزن فریاد یا علی و یا علی و یا علی چشم عدو دربیاد یا علی و یا علی و یا علی آسمون آبی ، شبای مهتابی ذکر علی میچسبه شیعه نکنه خوابی بگو علی تا کور بشه چشمای وهابی حالی داره پریدن ، به شما رسیدن از تو به یک اشاره و از ما به سر دویدن به نجف رسیدن ... علی مولا علی ، یا علی مولا علی ... #حضرت_علی #شب_ششم_محرم_1395 #واحد 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir

علیست مرغ حق و کعبه آشیانه ی اوست حریم عشق پُر از دلنشین ترانه ی اوست پس از گذشت زمانها هنوز گوش بشر به نغمه های دل انگیز و عاشقانه ی اوست زلال چشمه ی زمزم کجا و اشک علی صفای این حرم از گریه ی شبانه ی اوست علیست مَحرَم اسرار رب بی همتا کلید دار عطابخش هر خزانه ی اوست علی به پله ی آخر رسید در ایمان نبی سَر است و علی پای تا به شانه ی اوست بهشت ماحضر سفره ی عطای علیست جحیم سوزش یک ضربه تازیانه ی اوست علیست خانه یکی با خدای بی همتا درون بیت خدا زادگاه و خانه ی اوست مقام صید علی برتر از تفکر ماست چو بی نطیر به عالم غم زمانه ی اوست حسان معرف الله شد ولی الله چو در تمام صفات علی نشانه ی اوست علیست فرد نمودار خلقت کامل که عقل در عجب از خالق یگانه ی اوست وسیله ی کرم ذات حق یدالله است خدا هر آنچه ببخشد علی بهانه ی اوست شاعر : #حسان_چایچیان #حضرت_علی #شب_ششم_محرم_1395 #شور 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir