🤔تا حالا فکر کردیم مرحوم علامه امینی رضوان الله تعالی علیه برای جمع آوری کتاب بینظیر و گران سنگ الغدیر چقدر مشقت و زحمت کشیده اند...؟؟!
کتاب جاودانه «الغدیر» که توسط علامه عبدالحسین امینی به رشته تحریر درآمده است. محتوای کتاب در خصوص اثبات حقانیت امامت حضرت امیرالمؤمنین علیابن ابیطالب (علیهالسلام) با تکیه بر حدیث شریف و نورانی «غدیر» است. این حدیث را راویان شیعه و اهل سنت روایت کردهاند و علامه امینی تلاش کرده است، با گردآوری مأخذ و مستندات و مراجع مختلف، اعتبار و درستی این حدیث را اثبات کند....
علامه امینی 40 سال برای تألیف این کتاب زحمت کشید. او در شبانهروز 17 ساعت مطالعه و کار میکرد. برای جمعآوری کتابهای مرجع و قدیمی که بهراحتی در دسترس نبودند، سفرهای زیادی کرد. به نقل از خودشان، 10 هزار جلد کتاب را از ابتدا تا انتها و بادقت خوانده و به 100 هزار جلد کتاب مراجعه مکرر داشته است...
🧐محاسبه کنیم
یکبار دیگر به عددهای بالا توجه کنید: 40 سال، هر روز 17 ساعت کار بدون تعطیلی!
ساعت روز سال
ساعت 248200 =17×365×40
یعنی ایشان حدود 250 هزار ساعت برای تدوین کتاب ارزشمند الغدیر تلاش کرده است!
خواندن 10 هزار کتاب از ابتدا تا انتها میدانید یعنی چه؟!
دیدن 100 هزار کتاب بهطور مکرر!
کتاب الغدیر در 20 جلد به زبان عربی نوشته شده است. یعنی نوشتن هر جلد کتاب بهطور تقریبی دو سال طول کشیده است. البته تاکنون 11 جلد آن منتشر شده است. همچنین ترجمه فارسی کتاب در 22 جلد نیز موجود است.
🤔 به یاد داشته باشید که نزدیک به 50 سال از فوت علامه امینی گذشته، یعنی ایشان کار تدوین الغدیر را در حدود 100 سال قبل انجام داده است. در آن زمان امکانات امروز وجود نداشت و کار تحقیق و پژوهش بسیار سخت و دشوار بود. با توجه به امکانات فعلی، مثل رایانهها، اینترنت و دستگاه تکثیر، کار پژوهشگر بهراحتی و با جستوجو در منابع مختلف که بهصورت دیجیتالی تبدیل شدهاند، انجام میشود.
اما در آن زمان برای پیدا کردن یک اثر، محققی مثل علامه امینی، مجبور به سفرهای متعدد میشد که بسیار وقتگیر و سخت بود. ایشان برای نوشتن الغدیر به کتابخانههای بزرگ کشورهای عراق، ایران، مصر، سوریه و هند مراجعه کرد و سفرهای مکرر انجام داد. یکی از کارهای منحصربهفرد و ماندگار ایشان نسخهبرداری (استنساخ) از کتابهایی بود که فقط یک جلد از آنها موجود بود. چون ایشان مجبور به مراجعه مکرر به آن کتابها بود. به ناچار تمام متن کتاب را برای خود از ابتدا تا انتها مینوشت تا یک نسخه از آن اثر را نزد خود برای مراجعههای بعدی داشته باشد. یکی از شاهکارهای علامه امینی مهارت و تبحر ایشان در نسخهبرداری بود. بهگونهای که نقل کردهاند، ایشان در مدت 10 روز بیش از 1500 صفحه را با خط خود مینوشت و نسخهبرداری میکرد.
یعنی باید در 10 روز با روزی 15 ساعت کار بیوقفه (در هر 6 دقیقه یک صفحه) را نسخهبرداری میکرد تا در این مدت بتواند 1500 صفحه را استنساخ کند. توجه داشته باشید که آن کتابها نسخههای خطی، دستنویس و بسیار قدیمی بودند و با توجه به اهمیت موضوع در بیان احادیث و روایات، کار نسخهبرداری باید بسیار دقیق و بدون اشکال انجام میشد، تا در ذکر منبع و ارجاعات بعدی هیچ غلط یا اشکالی منتقل نشود....
🌸🌿🌸🌿
خوب همهٔ اینها را گفتم برای چی؟
دوست داری شما هم در ثواب نوشتن و زحمات علامه امینی رضوان الله تعالی علیه شریک باشی😊 ؟
آره ؟
خب راهش چیه؟
🌿🌸🌿🌸
❤️ علامه امینی رضوان الله تعالی علیه میفرمایند:
هرکس پس از #صلوات بر پیامبر (اللهم صل علی محمد و آل محمد) با اخلاص ، برای سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دعا کند و عبارت ( عجل فرجهم ) را بگوید ، او را در ثواب نوشتن کتاب الغدیر شریک می نمایم.
📚یادنامه علامه امینی صفحه۵۱۳
🌸شادی روح همه علما به خصوص علامه عبدالحسین امینی رحمت الله علیه صلواتی هدیه بفرمائید
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
📣🔻با نشر مطالب در ثواب آنها سهیم باشیم.
علاقه مندان به ذکر شریف صلوات کانال اختصاصی صلوات را دنبال کنید :
@sallavat @sallavat
🤔تا حالا فکر کردیم مرحوم علامه امینی رضوان الله تعالی علیه برای جمع آوری کتاب بینظیر و گران سنگ الغدیر چقدر مشقت و زحمت کشیده اند...؟؟!
کتاب جاودانه «الغدیر» که توسط علامه عبدالحسین امینی به رشته تحریر درآمده است. محتوای کتاب در خصوص اثبات حقانیت امامت حضرت امیرالمؤمنین علیابن ابیطالب (علیهالسلام) با تکیه بر حدیث شریف و نورانی «غدیر» است. این حدیث را راویان شیعه و اهل سنت روایت کردهاند و علامه امینی تلاش کرده است، با گردآوری مأخذ و مستندات و مراجع مختلف، اعتبار و درستی این حدیث را اثبات کند....
علامه امینی 40 سال برای تألیف این کتاب زحمت کشید. او در شبانهروز 17 ساعت مطالعه و کار میکرد. برای جمعآوری کتابهای مرجع و قدیمی که بهراحتی در دسترس نبودند، سفرهای زیادی کرد. به نقل از خودشان، 10 هزار جلد کتاب را از ابتدا تا انتها و بادقت خوانده و به 100 هزار جلد کتاب مراجعه مکرر داشته است...
🧐محاسبه کنیم
یکبار دیگر به عددهای بالا توجه کنید: 40 سال، هر روز 17 ساعت کار بدون تعطیلی!
ساعت روز سال
ساعت 248200 =17×365×40
یعنی ایشان حدود 250 هزار ساعت برای تدوین کتاب ارزشمند الغدیر تلاش کرده است!
خواندن 10 هزار کتاب از ابتدا تا انتها میدانید یعنی چه؟!
دیدن 100 هزار کتاب بهطور مکرر!
کتاب الغدیر در 20 جلد به زبان عربی نوشته شده است. یعنی نوشتن هر جلد کتاب بهطور تقریبی دو سال طول کشیده است. البته تاکنون 11 جلد آن منتشر شده است. همچنین ترجمه فارسی کتاب در 22 جلد نیز موجود است.
🤔 به یاد داشته باشید که نزدیک به 50 سال از فوت علامه امینی گذشته، یعنی ایشان کار تدوین الغدیر را در حدود 100 سال قبل انجام داده است. در آن زمان امکانات امروز وجود نداشت و کار تحقیق و پژوهش بسیار سخت و دشوار بود. با توجه به امکانات فعلی، مثل رایانهها، اینترنت و دستگاه تکثیر، کار پژوهشگر بهراحتی و با جستوجو در منابع مختلف که بهصورت دیجیتالی تبدیل شدهاند، انجام میشود.
اما در آن زمان برای پیدا کردن یک اثر، محققی مثل علامه امینی، مجبور به سفرهای متعدد میشد که بسیار وقتگیر و سخت بود. ایشان برای نوشتن الغدیر به کتابخانههای بزرگ کشورهای عراق، ایران، مصر، سوریه و هند مراجعه کرد و سفرهای مکرر انجام داد. یکی از کارهای منحصربهفرد و ماندگار ایشان نسخهبرداری (استنساخ) از کتابهایی بود که فقط یک جلد از آنها موجود بود. چون ایشان مجبور به مراجعه مکرر به آن کتابها بود. به ناچار تمام متن کتاب را برای خود از ابتدا تا انتها مینوشت تا یک نسخه از آن اثر را نزد خود برای مراجعههای بعدی داشته باشد. یکی از شاهکارهای علامه امینی مهارت و تبحر ایشان در نسخهبرداری بود. بهگونهای که نقل کردهاند، ایشان در مدت 10 روز بیش از 1500 صفحه را با خط خود مینوشت و نسخهبرداری میکرد.
یعنی باید در 10 روز با روزی 15 ساعت کار بیوقفه (در هر 6 دقیقه یک صفحه) را نسخهبرداری میکرد تا در این مدت بتواند 1500 صفحه را استنساخ کند. توجه داشته باشید که آن کتابها نسخههای خطی، دستنویس و بسیار قدیمی بودند و با توجه به اهمیت موضوع در بیان احادیث و روایات، کار نسخهبرداری باید بسیار دقیق و بدون اشکال انجام میشد، تا در ذکر منبع و ارجاعات بعدی هیچ غلط یا اشکالی منتقل نشود....
🌸🌿🌸🌿
خوب همهٔ اینها را گفتم برای چی؟
دوست داری شما هم در ثواب نوشتن و زحمات علامه امینی رضوان الله تعالی علیه شریک باشی😊 ؟
آره ؟
خب راهش چیه؟
🌿🌸🌿🌸
❤️ علامه امینی رضوان الله تعالی علیه میفرمایند:
هرکس پس از #صلوات بر پیامبر (اللهم صل علی محمد و آل محمد) با اخلاص ، برای سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دعا کند و عبارت ( عجل فرجهم ) را بگوید ، او را در ثواب نوشتن کتاب الغدیر شریک می نمایم.
📚یادنامه علامه امینی صفحه۵۱۳
🌸شادی روح همه علما به خصوص علامه عبدالحسین امینی رحمت الله علیه صلواتی هدیه بفرمائید
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
📣🔻با نشر مطالب در ثواب آنها سهیم باشیم.
علاقه مندان به ذکر شریف صلوات کانال اختصاصی صلوات را دنبال کنید :
@sallavat @sallavat
#بمناسبت_سیزدهم_آبان
مرد میدان ، حسین فهمیده
شیر غران ، حسین فهمیده
آنکه در راه میهنش بگذشت
از سر و جان ، حسین فهمیده
سیزده ساله نوجوان رشید
یل دوران ، حسین فهمیده
سوی دشمن چو شیر می غرید
چون دلیران ، حسین فهمیده
اسوه ای پاکباز و الگوی
نوجوانان ، حسین فهمیده
بگرفته همه وجودش را
نور ایمان ، حسین فهمیده
او که در مکتب حسین آموخت
درس قرآن ، حسین فهمیده
زیر بار ستم نرفت هرگز
چون شهیدان ، حسین فهمیده
بارها شد نمود دشمن را
بس گریزان ، حسین فهمیده
وز شجاعت نمود دشمن را
سخت حیران ، حسین فهمیده
یک وجب خواست کم نگردد از
خاک ایران ، حسین فهمیده
تن خود را به زير تانک انداخت
کرد طوفان ، حسین فهمیده
کرد در راه حق چنان تسلیم
جان به جانان ، حسین فهمیده
عاقبت شد شهید راه وطن
همچو یاران ، حسین فهمیده
بر سر خوان بیکران حسین
گشت مهمان ، حسین فهمیده
جاودان ماند نام جاویدش
همچو نیکان ، حسین فهمیده
شد شفیعی به عرصه ی عرصات
شادی روح پاک او صلوات
#جواد_کریم_زاده
هاتفی داد اینچنین آوا، بر امیرجهان، شهِ بطحا
تابد امشب ستاره ای پر نور، متجلی زحیدرو زهرا
همه ی عرش کبریا آذین، شدمعطر سماوعرش برین
همه مدهوش ومست از بوی یاس خوشبوی خانه مولا
گشته در عرش باز همهمه ای، بین حور و ملک چه زمزمه ای
آید امشب دوباره فاطمه ای، دختر دوم رسول خدا
تاکه نورش بر این جهان تابید، آفرینش به خویش می بالید
و ملائک به شوق او خواندند، ذکر سبحان ربی الاعلی
به جهان پا نهاد و بعد از آن، چادرش را تکاند و بعد از آن
رزق و روزی رساند و بعد از آن، همه دیدند رزق دنیا را
مصطفی را به شوق آورد و مرتضی را به ذوق آورد و
حسنین از جمال او مفتون گشت زهرا ز روی او شیدا
باز هنگام وحی سرمد شد مهبط وحی صدر احمد شد
گفت جبریل ذات حق فرمود نام او هست زینب کبری
در میان دو دست احمد دید چه جمالی خدا به او بخشید
نام زینب نهاده می فرمود زینِ اَب هست زینت بابا
چون در آغوش مرتضی آمد شاه ناد علی بر او خواند
مادرش و ان یکاد می خواند تا شود دور چشم بد اورا
شیر با طعم یا علی نوشد در رگش خون حیدری جوشد
چادر فاطمی به سر پوشد شیر زن بین ولی به حجب و حیا
فاطمه با دو دست پاره ی تن می دهد گوهرش به دست حسن
علت بی قراری اش پرسد مجتبی آن کریم آل عیا
یک به یک تا جمال او دیدند گل زیبای یاس بوییدند
آمد آمد رسید نزد حسین تا در آغوش او بگیرد جا
تا جمال حسینِ خود را دید شاد گشت و به روی او خندید
علت بی قراری اش این بود تا نباشد حسین او تنها
السلامُ علیک ای خورشید السلام ای ملیکه ملکوت
بانو عُلیا مخدّره زینب السلام علیک یا طوبی
السلامُ علیک ای کوثر السلام ای شفیعه ی محشر
السلام ای عقیله الاعراب خاک پایت تمام ما فیها
السلامُ علیک ای مهتاب دختر بی قرین مادر آب
السلام علیک اقیانوس آبی بی کرانه دریا
السلامُ علیک حضرت عشق فاتح کوفه ،کربلا و دمشق
السلامُ علیک جان حسین السلام اعتبار کرب و بلا
که چنین میتوان بزرگی کرد،که چنین میتوان شجاعت داشت
که علم را بدوش خود گیرد بعد از عباس عصر عاشورا
عالَم شیعه نیک می داند هر چه دشمن بر او رجز خواند
از فداکاری تو می ماند پرچم شیعه تا ابد بالا
قطره قطره تو برکت باران آیه آیه تمامی قرآن
فاش گویم به شان زینب هم می سزد شان سوره ی طاها
ای فدای تو روح و جان و تنم خواهر پادشاه بی کفنم
نه فقط بانویی تو شه بانو بلکه آقاتری ز هر آقا
گر جوادم گدای کوی و درم همه مدیون بانوی کرمم
هر کجایم مدافع حرمم به غلامی قبول کن تو مرا
هرکه هستم گدای این کویم،من که باشم ثنایتان گویم
همه از لطف مادرت زهراست، که سرودم قصیده ای غرّا
شب میلادتان محبان و نوکرانت برات می خواهند
چه شود که برات کرب و بلا، را نمائی برایشان امضا
جواد کریم زاده
#حضرت_زینب_س_مدح
ای قلم از شوق سینه چاک کن
صفحه امشب فخر بر افلاک کن
ای مرکب می شو در ساغر بریز
ای مرکبدان ز ساغر می بریز
ای قلم شو مست از جام و سبو
شمه ای از وصف زینب را بگو
کیست زینب نور چشم مصطفی
کنز صبر و مهد ایثار و حیا
کیست زینب؟ بهترین دُر در صدف
زینت افزای شهنشاه نجف
ای قلم برگوی با هر زمزمه
مدحت دخت عزیز فاطمه
کیست زینب گوهر ی والا مقام
ذوالفقار مرتضی اندر نیام
دختر حیدر عقیله عالمه
کوثری دیگر مثال فاطمه
کیست زینب جان شیرین حسن
حیدری دیگر به هنگام سخن
کیست زینب پنج تن را نور عین
کیست زینب یار و غم خوار حسین
کیست او یاسی ز دشت یاسمین
کیست او دست خدا در آستین
کیست او تفسیر قرآن مبین
هذه دخت امیرالمومنین
ملک هستی مشتی از خاک گلش
صد هزاران همچو حاتم سائلش
خاک پایش نی زمین بل نه فلک
فرش راهش تا ابد بال ملک
آسمان ها و زمین در مشت او
کهکشان ها حلقه در انگشت او
همچو زهرا بهترین بانوی دهر
دست بوسش انبیا در روز حشر
اولیا خدمتگزار درگهش
فاطمه مدهوش از روی مهش
چادر او برکت خوان زمین
معجر او شهپر روح الامین
چون به مدحش انبیا پرداختند
در جنان هم زینبیه ساختند
کی جدا از حلقه ی آل کساست
او که مداح نخستینش خداست
خطبه خوان کوفه و شام بلا
تا قیامت اعتبار کربلا
زینبیون را همیشه رهبر است
بر شهیدان تا ابد پیغمبر است
پرده بردار ای دلا از راز عشق
با ولای شاه بانوی دمشق
#جواد_کریم_زاده
@javadkarimzadeh
#حضرت_زینب_س_ولادت_مدح
وه که خدا آب زند راه را
گل بزند سر در درگاه را
قاب کند عکس رخ ماه را
هدیه ی شاهانه دهد شاه را
سپس. به اذن ربّ حیّ جلیل
وحی بَرَد به مصطفی جبریل
که هدیه ای داده خدا از شعف
چه هدیه ای گوهر پاک صدف
چه گوهری پاک چو دُرّ نجف
کنون رسد به گوش ات از هر طرف
از لب جبریل و ملک زمزمه
آمده دخت حیدر و فاطمه
مژده که هنگام بهار آمده ست
حاصل باغبان به بار آمده ست
غنچه ی گل به شاخسار آمده ست
فاطمه ای علی تبار آمده ست
نور خداوند شده منجلی
آمده عشق فاطمه و علی
شب شبِ میلاد و چه نیکو شب است
نغمه ی آل مصطفی یا رب است
ز آسمان بر قدمش کوکب است
زِینِ اَبَ ست و نام او زینب است
قیامتی بپاست در عالمین
آمده یار مجتبی و حسین
هم که به اقتدار چون حیدر ست
هم به حیا فاطمه را دختر ست
هم که حسين و حسن دیگرست
هم به جزا شفیعه ی محشر ست
این سخن جمله ی آل کساست
زینب ، اعتبار کرب و بلاست
دختر شاه و دختر یاس بود
ز کودکی معنی احساس بود
چقدر بر حسین حساس بود
پلهگه منبرش عباس بود
فاتح کوفه است و شام بلا
زنده ازو واقعه ی کربلا
#جواد_کریم_زاده
@javadkarimzadeh
بر دختر دوم پیمبر صلوات
بر فاطمه ی دوم حیدر صلوات
بر یاور مجتبی و بر یار حسین
بر نور دل این دو برادر صلوات
#جواد_کریم_زاده
#حضرت_زینب_س_مدح_ولادت
شب میلاد زینب گشته امشب
قلم بنویس نیکو مدح زینب
مهین مدح جمال منجلی را
ثنای دخت دلبند علی را
بیا تفسیر کن شمس الضحی را
و معنا واژه ی بدر الدجی را
بیا توصیف آل طاهرین گو
ز واللهُ یحب الصابرین گو
بیا با من شبی یک رنگ و بو شد
بیا مجنون صفت دیوانه خو شو
به صحرای جنون با من قدم زن
بیا گامی فراسوی عدم زن
که وصف نام لیلا عین جان است
به مجنون روز و شب ورد زبان است
کند بر صفحه ی دل نقش جانش
بنوشد باده ی مستی ز جامش
بیا با من سوی میخانه رو کن
بیا لیلای خود را جست و جا کن
بیا شادان بکوب این حلقه بر در
و مستی کن بزن بر سیم آخر
مرکب همچو می کن نوش جانت
بزن بر لب منزه کن زبانت
الا ساقی مرا هم مست گردان
مرا هم عاشقی یکدست گردان
مرا همچون قلم مست سبو کن
ز مستی بار دیگر زیر و رو کن
که هردو مست یک جام و سبوییم
و با هم مدح زینب را بگوییم
قلم حال خوشت بادا مبارک
و اجرت با خداوند تبارک
به سرمتی کنون با می وضو کن
و هر ناممکنی را آرزو کن
نما مدح و ثنا نور خدا را
و بانوی دمشق و کربلا را
همان زینب که وصفش را خدا کرد
و مدحش را محمد مصطفی کرد
همان زینب که سالارش حسین است
و نزد اهل بیت او نور عین است
نه یک زن بود زینب پنج تن بود
به یاری حسینش شیر زن بود
جهان شیعه از او زیر دین است
دمادم دم به دم یار حسین است
یکی شد پرچم آن یک نقش پرچم
به پا شد زین دو آوای محرم
و هردو روح واحد در دو جسم اند
به یک معنا ولیکن در دو اسم اند
ز عشق هردو دل در شور و شین است
حسین اش زینب و زینب حسین است
به وقت خلق او خلاق داور
گرفت الگوی او اول ز کوثر
مهیا تا کند اجزای او را
ستاند از یاس و مریم رنگ و بو را
مهم تر از همه دادش ز خود نور
طراوت از بهشت و جلوه از حور
صفا از صبح و زیبایی ز مهتاب
جلا و روشنایی دادش از آب
ز باران رحمت و پاکی ز شبنم
حیا و عفت از زهرا و مریم
وقار و استواری دادش از کوه
که تاب آرد به زیر بار اندوه
ز خاک کربلا بر خشت او ریخت
بلا و خشت اورا در هم آمیخت
سپس خلاق رحمان و رحیمش
ز احمد داد بس خلق عظیمش
شجاعت از علی شیر خدا داد
شهامت از مهین خیرالنسا داد
کرامت از حسن بخشید اورا
و بودن با حسینش آرزو را
و زینب را گلی بی خار و خس کرد
سر آخر با حسینش هم نفس کرد
نبود او فاطمه؟ پیغمبری بود
سراپایش خدایی حیدری بود
سراپا پا به تا سر حیدر است این
به سان فاطمه چون کوثر است این
و زهرا و علی را دختر است این
نه دختر بل حسین دیگر است این
به عصمت مریم عذراست زینب
و بالاتر ،خود زهراست زینب
و صبر از صبر زینب سربلند است
به دامش چون اسیری در کمند است
نه یک زن بل هزاران شهریار است
خدایی کربلا را اعتبار است
و تیغ او زبان بود و سخن بود
دمش بران بُد و دشمن شکن بود
به پای کفر هر دم بند می زد
ظفر بر تیغ او لبخند می زد
و اینها شمه ای بود از کمالش
چه سان دیگر دهم من شرح حالش
نویسند عالمان اوصاف بی حد
به وصف و مدح او صد ها مجلد
دلم گه کربلا گاهی دمشق است
اسیر زینب و سلطان عشق است
به دنیا افتخار ما همین است
که او دخت امیر المومنین است
#جواد_کریم_زاده
@javadkarimzadeh
#حضرت_زینب_س_ولادت_مدح
امشب به باغ مصطفی یاس معطر آمده
بر دامن ختم رُسل زهرای دیگر آمده
بین دو دُرِّ از لطف حق دُردانه گوهر آمده
یعنی که زینب دختر زهرا و حیدر آمده
در آسمانها و زمین خوانَد چنین روح الامین
آمد به دنیا زینت مولا امیرالمومنین
روح الامین بر مقدش بگشوده بال و شهپرش
با صور اسرافیل میخواند مدیح محشرش
میکال خود روزی خورَد از خوان روزی گسترش
وز شوق عزرائیل جان خواهد دهد در محضرش
خیل ملائک سجده گر بر زینب کبری شده
عالم ز یمن مقدمش چون جنت الماوی شده
بیت علی و فاطمه پرنور شد از روی او
عالم معطر گشت از عطر گلاب و بوی او
مانند زهرا مادرش باشد صفات و خوی او
کعبه به فرمان خدا گردد به سمت و سوی او
امشب خدا بر فاطمه نوری علیمه میدهد
حیدر ز یمن برکت زینب ولیمه می دهد
این زینب کبری که باشد اعتبار کربلا
گیرد علم بر دوش خود مانند عباس از وفا
مانند زهرا خطبه ی زینب کند طوفان بپا
با نطق حیدر گونه اش ویران کند شام بلا
بهر حسین ابن علی اینگونه یاور میشود
نازد حسین امشب به خود دارای خواهر میشود
امشب همه آل کسا از شوق دل سر مست او
هستی به خود نازد که باشد هستی اش از هست او
پابست او باشد حسین و زینبش پا بست او
باشد برات کربلای عاشقان در دست او
باشد حسین ابن علی خورشید عالمتاب عشق
آنجا که زینب میشود ماه جهانتاب دمشق
هر جا که دخت فاطمه نوری مجسم میشود
خدمتگزار درگهش ساره و مریم میشود
هر جا بساط روضه با یادش فراهم میشود
دخت علی یاد آور ماه محرم میشود
بر زینبیون تا ابد زینب امیر و رهبر ست
هم بر شهیدان تا ابد دخت علی پیغمبر ست
#جواد_کریم_زاده
#امام_زمان_عج
از جفای زمانه یار غریب
شده دلخسته در دیار غریب
چون نشانی ز آشنایی نیست
میخورد خون دل نگار غریب
همه دنبال یار میگردند
غافل از اینکه اوست یار غریب
همه دنبال کار خود هستند
هیچ کس نیست پای کار غریب
به زبان بیقرار آمدنش
خود فریبان بیقرار غریب
ما که یک عمر ادا در آوردیم
اینکه هستیم همقطار غریب
کاش میشد که بی ریا باشیم
در دعا بهر انتظار غریب
کاش هنگام العجل گفتن
چون علی بن مهزیار غریب
سر و جان را فدای دوست کنیم
کاش باشیم سربدار غریب
من ندیدم غریبتر از او
همه عمرم به روزگار غریب
همه عالم شده غریبستان
آه از درد بیشمار غریب
سیصدو سیزده نفر تا کی
جمع گردند در کنار غریب ؟
سیزده قرن بگذرد اما
کی شود وقت کارزار غریب ؟
به خدا در نیام طاق شده
طاقت و صبر ذوالفقار غریب
کاش در صبح جمعه ای نزدیک
آید از راه تکسوار غریب
#جواد_کریم_زاده
@javadkarimzadeh