eitaa logo
اشعار آئینی جواد کریم زاده
253 دنبال‌کننده
168 عکس
53 ویدیو
0 فایل
زنده گردد از دمت هر مرده ای ای مسیح حضرت زهرا حسین
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر شب جمعه‌ شعر غم دارم که برآید ز قلب غمبارم قلم از داغ شعر گریان است صفحه از هُرم شعر سوزان است شعری از جنس سوز و آتش و آه برگرفته ز ماتمی جانکاه هر شب جمعه‌ قصه ای پُر راز همره غُصه می‌شود آغاز هر شب جمعه‌ در حرم باید مادری پاک و محترم اید در تمامی عرش زمزمه است باز هنگام داغ فاطمه است هرشب جمعه او ز عرش برین پا گذارد ز هودجی به زمین چون بیاید سوی حرم گل یاس عالمی می‌شود پُر از احساس و ملائک به لب نوا دارند همگی داغ نینوا دارند چون بیاید ملیکه ی ملکوت همه جا همهمه ست نیست سکوت گرچه یک دست بر کمر دارد باز در دل غم پسر دارد خون جگر، با دلی پر از تب و تاب شوید حلقوم را به اشک و گلاب با غمی که فقط خدا داند روضه ی قتلگاه میخواند روضه ی بازِ تشنگی و عطش روضه ی مشک آب و روضه ی غش روضه ی از قفا بریدن سر روضه ی بازِ حَنجر و خنجر روضه ی بازِ پیکری صد چاک بی کفن پیکری فتاده به خاک روضه پر سوز و آه و پی در پی روضه ی سر ، سَرانِ بر سر نی بوسه چون ميزند بر آن حلقوم گویدش یا بُنَیَّ یا مظلوم از چه از کین سرت جدا کردند در بیابان تنت رها کردند زخمهایت چرا نمک خورده لب خشکت چرا ترک خورده زینت دوش مصطفای نبی آب مهر منو تو تشنه لبی؟ پدرت بو تراب و جان منی روی خاک از چه رو تو بی کفنی تا ابد از غم تو می نالم به فدایت شوم عزیز دلم بر تن بی سری که درصحراست هر شب جمعه‌ نوحه گر زهراست هر شب جمعه‌ گوشه ی گودال مادری خسته می رود از حال هر شب جمعه قصه ای غمبار همره غُصه می‌شود تکرار @javadkarimzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام ما به تو آقای مهربانی ها امید اهل زمین ماه آسمانی ها بیا که زندگی ام با شما صفا دارد صفای قلب همه صاحب الزمانی ها @javadkarimzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بپرسیدم ز دل در خلوت خویش که باشد ؟ به از آن بیچاره مادر به گوشم گفت دل گو همچو مادر که باشد مهربان؟ بیچاره مادر و هرگز در جهان خلقی نظیرش نباشد بی گمان ، بیچاره مادر الا فرزند رو تا آخر عمر تو قدرش را بدان،بیچاره مادر غلط گفتم ندانی قدر او را مگر اهدای جان، بیچاره مادر بهار عمر او از بهر فرزند شود آخر خزان ،بیچاره مادر چه فرزندی که از بهرش خریده است غم او را به جان بیچاره مادر قدِ سروَش ز بهر زحمت او شود همچون کمان بیچاره مادر جوانی اش زکف داده است زان رو شود طفلش جوان بیچاره مادر توانش داده از بهر توانش بگشته ناتوان بیچاره مادر همان مادر که در وصفش بفرمود خداوند جهان ،بیچاره مادر بهشتم را نهادم زیر پایش که باشد شان آن ، بیچاره مادر به وقت مردن او خون ببارد ز چشم آسمان ،بیچاره مادر درون قبر هم از داغِ فرزند شود اشکش روان بیچاره مادر منم بیچاره ی رسم و مرامت مرو پیشم بمان، بیچاره مادر جواد از سوز دل در وصف او گفت امان و الامان بیچاره مادر