eitaa logo
کانال اشعار آئینی جواد کریم زاده
264 دنبال‌کننده
209 عکس
61 ویدیو
0 فایل
زنده گردد از دمت هر مرده ای ای مسیح حضرت زهرا حسین
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب به عالم رزق بی حد و حساب است امشب شب میلاد فرزند رباب است امشب به بستان ولا یک غنچه وا شد عالم ز عطر جانفزا یش با صفا شد امشب تمام عرش را آذین نمودند در مدحت او عرشیان یکدم سرودند اهل سما بر مقدمش اختر بریزند اهل زمین هم عود در مجمر بریزند جبریل با خیل ملائک نغمه سر داد حق بر حسین از مهر فرزندی دگر داد آمد به دنیا آنکه نورش منجلی شد نامش علی ابن حسین ابن علی شد آمد کنار مهر سوم ماه باشد سوم علی از نسل ثارالله باشد او آمده بیند ز شوقش کربلا را آمد بنوشد باده ی قالو بلی را رزمنده ی شش‌ماهه ی میدان عشق است او سربدار کوفه و شام و دمشق است کی و کجا او تشنه ی آب فرات است او چون شهیدان تشنه ی آب حیات است گهواره جنبانش دمادم جبرئیل است او ساقی نهر شراب سلسبیل است او مادری دارد نجیب و با اصالت می گفت علیِ اصغرم شیرم حلالت برخیز علی جان بار دیگر دلبری کن بر خیز و در میدان پدر را یاوری کن با خون خود کن نخل دین را آبیاری جانم بگو از حرمله ترسی نداری حلق علی آماده ی تیر عدو شد هر چند با تیر سه شعبه پشت و رو شد آمد که آموزد به ما راه سعادت در روز میلادش ره و رسم شهادت تا صبح محشر میکند او دلربایی با دستهای کوچکش مشگل گشایی عالم ز یاس او پر از عطر گلاب است امشب به عالم رزق بی حد و حساب است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک سبد یاس و لاله ونرگس دربغل دارم از کرامتتان وهمانگونه نیز قلبی که گشته آکنده از ولایتتان ونسیمی که می وزد هر صبح از سر کوی با محبتتان وهوائی که تازه می‌گردد با نفس‌های با طراوتتان و به ازهار باغ می بخشد رنگ و بوئی دگر وجاهتتان میزند طعنه بر قد طوبی قد و بالای سرو قا متتان وز سر شوق، تیغ میرقصد در کف دست با صلابتتان می وزد بر فراز قلّه ی عشق باد بر سبز رنگ رأیتتان و جهانی که مات و مبهوت است از کرامات بی نهایتتان وارث ذوالفقار وآئینه کی میائی ؟ کدام آدینه؟ شاعر: @javadkarimzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام ما به تو آقای مهربانی ها امید اهل زمین ماه آسمانی ها بیا که زندگی ام با شما صفا دارد صفای قلب همه صاحب الزمانی ها @javadkarimzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به شهر مدینه به وقت سحر نسیمی به کوی رضا می وزید و عطر خوش ربنای رضا ز سجاده های دعا می وزید ملائک همه غرق شور و شعف ز اختر فلک ریسه بندان شده زمین هم به یمن قدم های آن عزیز رضا لاله باران شده صبا خوش خبر گفت در آن پگاه که بر باغبان نوگلی می رسد محمد به امر خداوندگار به آغوش پاک علی می رسد عطا گشت خیر کثیری دگر به زخم زبان های بی حد جواب به انااعطیناک کوثر قسم دعای رضا میشود مستجاب به دامان ریحانه چون گل شکفت به توصیف گل بلبل اینسان سرود ز عطر گلش مست شد کائنات بر این طفل و بر والدینش درود به دامان ریحانه اش بنگرید که بوی خوشی جانفزا می دهد و قنداقه ی طفل دردانه را به دستان پاک رضا می نهد چو شهزاده را شه به دامان گرفت شه از شوق بر روی او بوسه زد چو چشمان خورشید بر مه فتاد به چشم و به گیسوی او بوسه زد به کوری چشمان ابتر ز شوق بخوان کوثر و آیه ی و ان یکاد به مجمر بریزید اسفند و عود که آمد به دنیا امام جواد کرم خانه ی عشق را شاه اوست که جود از وجودش وجود آمده ست همه سائلان سجده بر او کنید که امشب خداوند جود آمده ست بریزد عطا از عبایش بسی جهان است از جود او زیر دِین چه میشد شبی تا سحر میشدیم مقیم حرم زائر کاظمین @javadkarimzadeh
🔶 محمّد بن سنان گفت: به حضرت امام رضا عليه السّلام از درد چشم خود شکایت کردم. حضرت كاغذى گرفت و نوشت براى حضرت جواد عليه‌السّلام و آن حضرت از طفل سه‏ ساله كوچك‏تر بود. 🔶 پس حضرت رضا عليه السّلام آن كاغذ را به خادمى داد و امر كرد مرا كه با او بروم و فرمود به من كه كتمان كن، (يعنى: اگر از حضرت جواد معجزه‏اى ديدى آن را اظهار مكن). 🔶 پس رفتم به نزد آن حضرت و خادمى آن جناب را به دوش برداشته بود. پس خادم آن كاغذ را مقابل حضرت جواد عليه السّلام گشود، حضرت نظر مى‏كرد در كاغذ و بلند مى‏كرد سر خود را به جانب آسمان و مى‏گفت:«ناج». 🔶 پس اين كار را چند دفعه كرد پس رفت هر دردى كه در چشم من بود و چنان چشمم روشن و بينا شد كه چشم احدى مانند او نبود، پس گفتم به حضرت جواد عليه السّلام كه خداوند تو را شيخ اين امّت قرار دهد هم چنان كه عيسى بن مريم عليه السّلام را شيخ بنى اسرائيل قرار داد. 🔶 محمّد گفت: پس من برگشتم و حضرت امام رضا عليه السّلام به من فرمود كه اين را پنهان كن، من پيوسته چشمم سالم بود تا وقتى كه معجزه حضرت جواد عليه السّلام را در باب چشم خود فاش کردم، پس دوباره درد چشم من عود كرد. 📚 منتهی الامال، ج ۳ ص ۱۷۷۶ 🆔👉@tavasolitabrizi