نمایی از فهرست و صفحاتی منتخب از کتاب «سینای نیاز» اثر : جواد محدثی ▫️▫️▫️ #زنگ_کتاب #سینای_نیاز #ماه_رمضان #دعاهای_روزانه_ماه_رمضان #نیایش ▪️▪️▪️ 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi

چه شب است یارب امشب...!؟ #رمضان #مناجات

🔔درنگ 💌 « درمانگاه انبیاء » دلهای بیمار را باید درمان کرد و برای شفا ، دوا یافت . یکی از راههای بهبودی ، مراجعه به « مطب انبیاء » و استفاده از ویزیت رایگان اولیاء ، و عمل به نسخه شفابخش «قرآن» است . در نسخه های این درمانگاه ، بیش از همه «شربت مراقبت» تجویز می کنند و از «غفلت و گناه » ، پرهیز می دهند و به استفاده از «مرهم موعظه» سفارش می کنند . می توان «ویروس گناه» را درمان کرد. می توان «وبای حسد» را از میان برداشت. می توان «غدّۂ تکبر» را علاج نمود. برای «حصبهٔ سوء خلق» می توان راه درمانی یافت. می توان «عفونت خود خواهی» را از بین برد، به شرط داشتنِ «همت» و.... «اراده»! ✍🏼جواد محدثی 🔔 #درنگ #نثر_ادبی #زنگ_درنگ 🔔 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi

🌙 « بهار رمضان » باز هم آمده از راه ، بهار رمضان چشمه ی فیض بوَد لیل و نهار رمضان بی نصیب آنکه فراری است ازاین فرصت ناب خوشدل آنکس که شده همره و یار رمضان رونق و گرمی بازارِ دعا و حسنات هست یک گوشه ی ناچیز ، زِ کار رمضان عده ای بهره ور از اینهمه خیر و برکات عده ای مانده تهیدست ، کنار رمضان توبه از بنده و آمرزش و غفران زِ خدا وعدۂ حق بوَد و قول و قرارِ رمضان رمضان۱۴۰۲ 🖋 جواد محدثی 🌙 #شعر #سروده_های_جواد_محدثی #مناسبتی #ماه_رمضان #توبه #دعا #بهار_رمضان 🌙 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi

🌸« گل عفاف » 🖋نثری ادبی به قلم جواد محدثی هیچ باغبانی را سرزنش نمی کنند که چرا دور باغ خود حصار و پرچین کشیده است، چون باغ بی دیوار، از آسیب مصون نیست و میوه و محصولی برای باغبان نمی ماند . هیچ کس هم با نام «آزادی » دیوار خانه خود را بر نمی دارد و شب ها درِ حیاطش را باز نمی گذارد، چون خطر رخنه ی دزد، جدی است . هیچ صاحب گنج و گوهری هم جواهرات خود را بدون حفاظ، در معرض دید رهگذران نمی گذارد تا بدرخشد، جلوه کند و چشم و دل برباید، چون خود جواهر ربوده می شود . هر چیز که قیمتی تر باشد، درصد مراقبت از آن بالاتر می رود . هر چه که نفیس تر باشد، بیم ربودن و غارت بیشتر است و مواظبت، لازمتر . اگر در شیشه ی عطر را باز بگذارید، عطرش می پرد . اگر رشته ی مرواریدت را در کمد و صندوق نگذاری و در آن را نبندی، گم می شود . اگر در مقابل پنجره ی خانه ات، توری نزنی، از نیش پشه ها و مزاحمت مگس ها در امان نخواهی بود . وقتی راه ورود پشه ها را می بندی، خود را «مصون » ساخته ای، نه «محدود» و زندانی . وقتی در خانه را می بندی، یا پشت پنجره ی اتاقت پرده می آویزی، خانه خود را از ورود بیگانه و نگاه های مزاحم در پناه قرار داده ای، نه که خود را در قید و بند و حصار افکنده باشی . اگر برای ایمنی از خطرها و آسودگی از مزاحمان، خود را بپوشانی، نه کسی ایراد می گیرد و نه اگر هم ایراد بگیرد، اعتنا می کنی، چرا که سخنش را بی منطق و ناآگاهانه می دانی و می بینی . اینکه «دل باید پاک باشد»، بهانه ای برای گریز جاهلانه از همین مصونیت است و آویختن به شاخه ی «لاقیدی » وگرنه از دل پاک هم نباید جز نگاه و رفتار پاک برخیزد . ظاهر، آینه ی باطن است و . . . «از کوزه همان برون تراود که در اوست » . زن، به خاطر ارزش و کرامتی که دارد، باید محفوظ بماند و خود را حراج نکند و در بازار سوداگران شهوت، خود را به بهای چند نامه و نگاه و لبخند نفروشد . زن به خاطر لطافتی که دارد، نباید در دست های خشن کامجویان دیو سیرت، که نقاب مهربانی و عشق به چهره دارند، پژمرده شود و پس از آن که گل عصمتش را چیدند، او را دور اندازند، یا زیر پاشان له کنند . زن به خاطر عصمتی که دارد و میراث دار پاکی مریم است، نباید بازیچه ی هوس و آلوده ی به ویروس گناه گردد . گوهر عفاف و پاکی، کم ارزش تر از طلا و پول و محصول باغ و وسایل خانه نیست . دزدان ایمان و غارتگران شرف نیز فراوانند . سادگی و خامی است که کسی خود را در معرض دید و تماشای نگاه های مسموم و چشم های ناپاک قرار دهد و به دلبری و جلوه گری بپردازد و خیال کند بیماردلان و رهزنان عفاف را به وسوسه نمی اندازد و از زهر نگاه ها و نیش پشه های شهوت در امان می ماند! خراب کردن همه ی دیوارها و برداشتن همه ی پرده ها و باز گذاشتن همه ی پنجره ها، نشانه ی تیره اندیشی است، نه روشنفکری! علامت جاهلیت است نه تمدن ! می گویی نه؟ به طومار کسانی نگاه کن که پس از رسوایی و بی آبرویی، با دو دست پشیمانی بر سر غفلت خویش می زنند و بر جهالت خود لعنت می فرستند . کسی که از «جماعت رسوا» نگریزد «رسوای جماعت » می شود! آنکه ایمان را به لقمه ای نان می فروشد، آنکه یوسف زیبایی را با چند سکه ی قلب عوض می کند، آنکه «کودک عفاف » را جلوی صدها گرگ گرسنه می برد و به تماشا می گذارد، روزی هم «پشت دیوار ندامت » اشک حسرت بر دامن پشیمانی خواهد ریخت، در آخرت هم به آتش بی پروایی خود خواهد سوخت . از اول که جامه ی عفاف سفید و شفاف است، نباید گذاشت چرکابه ی گناه بر آن بپاشد. از اول باید مواظب بود این کاسه ی چینی نشکند و این جام بلورین ترک بر ندارد . از اول نباید به پای بیگانه، اجازه ی ورود به مزرعه نجابت داد، که بوته های نورَس عصمت را لگدمال کند .🥀 ولی . . . گریه بی حاصل است و بی ثمر، وقتی که شاخته شکست و گل چیده شد!! ✍🏼نویسنده : جواد محدثی 🌸 #نثر_ادبی #حجاب_و_عفاف #جواد_محدثی #گل_عفاف #زن_مسلمان 🌸 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi

در این شبهای معرفت و معنویت، التماس دعا از همه خداجویان داریم #رمضان #مناجات

✨✨« همسرآفتاب »✨✨ 🏴 بمناسبت ۱۰رمضان، سالروز وفات حضرت خدیجه«ع» ای ثمرِ باغ دین در ره ایمان و یقین، اوّلین ای تو گل یاسمین با گل عرشی شده ای همنشین مهر نبی در دل تو جاگزین 🌿 یادتو، بر در و دیوار زمان ،ماندگار نام تو ، از کرم و جود و وفا یادگار 🌿 بانوی مهر و وفا چهرۂ تو آینه ی حق نما همسر و محبوب دلت، مصطفی ای که تویی مقتدا هستیِ تو ، هدیه به راه خدا 🌿 هرطرف ، نام تو همراه وفا و شرف ماهتاب، درپی تو گشته روان ، باشتاب نام درخشان تو در دل تاریخ، چنان آفتاب 🌿 ای شرف مستدام، شاهد ایمان تو، هر صبح و شام مروه ،صفا ، کعبه و بیت الحرام 🌿 صبحدمی ، شبنمی هم نفس آسیه و مریمی باقلم سرنوشت ، ثبت شده نام تو اندر بهشت 🌿 دختر ختم رُسُل ، سر زده از دامن تو مثل گل از صدف دامنت ، گوهر «زهرا» به جهان آمده است بهر زنان سروری مادری، مادر جاویدترین کوثری فضل و کمالات تو بی خاتمه است همدم تنهایی تو فاطمه است 🌿 ای چه بسا روز و شب، آمده و رفته ،ولی هر زمان قصۂ ایمان و وفا خواندنی است رفته ای و نام تو باقی هنوز تا ابد ، یاد وفا و ادبت ماندنی است !🌿 ( سروده ی : جواد محدثی ) ▪️🌿▪️ #مناسبتی #شعر #سروده_های_جواد_محدثی #حضرت_خدیجه_کبری #همسر_پیامبر #وفات_حضرت_خدیجه #دهم_رمضان #مادر_امت_مسلمان ▪️🌿▪️ 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi

در روزها و شب ها و سحرها و افطار های رمضان، یکدیگر را دعا کنیم. #رمضان #مناجات

🔸قاب خاطره بر سر مزار پدربزرگ پدربزرگم مرحوم «حاج میرزا حسین محدثی» از علمای بزرگ و خوشنام و متقی شهر سراب بود که عمری به تبلیغ دین و ترویج احکام و امامت در مسجد جامع سراب مشغول بود. در سال ۱۳۶۷ شمسی ، یعنی ۳۴ سال پیش در سراب درسن حدوداً هشتاد و پنج سالگی درگذشت و پس از تشییع جنازه پرشکوه و بی نظیر در صحن امامزاده سراب به خاک سپرده شد. در یکی از تابستانها که به سراب رفته بودم ، بر سر خاک او و شماری از بستگان دیگر حضور یافتم و فاتحه خواندم. خدایش رحمت کند. ای که بر ما بگذری دامن کشان ازسرِاخلاص ، الحمدی بخوان 🤲🏼 🔸 #قاب_خاطره #سراب #خاطرات #پدربزرگ #میرزا_حسین_محدثی #مسجد_جامع_سراب 🔸 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi